ش 08 اردیبهشت 1403 ساعت 19:13

“نونِ، ۲خ ” نقدِ «نون ،خ ۲» / پارسا راه کان

“نونِ، ۲خ ” نقدِ «نون ،خ ۲» / پارسا راه کان

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : نوشتاری نقادانه پیرامون سریال نون.خ ۲ براساس قسمت های پخش شده ی آن از شبکه ی یک سیما: کارگردان شناخته شده است به اینکه صاحب معنوی اثر است و برای تحلیل یک اثر رجوع به صاحب اثر و بررسی فعالیت های هنری او می تواند مفید باشد و ما […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : نوشتاری نقادانه پیرامون سریال نون.خ ۲ براساس قسمت های پخش شده ی آن از شبکه ی یک سیما: کارگردان شناخته شده است به اینکه صاحب معنوی اثر است و برای تحلیل یک اثر رجوع به صاحب اثر و بررسی فعالیت های هنری او می تواند مفید باشد و ما را در رسیدن به یک نقد دقیق تر و البته منصفانه تر کمک می کند.

سعید آقاخانی ابتدا با تئاتر وارد عرصه ی هنر شد و کار با “دکتر قطب الدین صادقی” و بازی در چند تئاتر با کارگردانی و نویسندگی ایشان تجارب ارزشمندی را در وهله ی اول نصیب آقاخانی کرد.

ورود به عرصه ی تلویزیون و تصویر برای آقاخانی با کارهای مهران مدیری اتفاق افتاد. ساعت خوش را می توان بهترین همکاری این دو تا بدین لحظه دانست که علاوه بر آقاخانی بازیگران و هنرمندان با استعداد و توانای فراوانی را به سینما و تلویزیون ایران تقدیم کرد. سریالی که آقاخانیِ متولد بیجار استان کردستان توانست در آن بدرخشد و بعد از آن شانسِ رفتن جلوی دوربین کیانوش عیاری کارگردان صاحب سبک سینمای ایران را به دست آوَرد. بازی در چند سریالِ اصغر فرهادی و همکاری های به یادماندنی با پریسا بخت آور هر یک باعث پیشرفت آقاخانی در مسیر فعالیت هنری اش شد.

نویسندگی برای سریال های رضا عطاران که همگی به سریال های موفق و خاطره انگیزی همچون متهم گریخت تبدیل شدند و همچنین همکاری با سیروس مقدم و نیز کارگردانی ۱۱ سریال تا سال ۹۸، آقاخانی را به عنوان یک مهره مهم در صدا و سیمای ایران معرف حضور همگان کرد. چه اگر ساخته ها و نوشته های او نبود صدا و سیما جز تکرار چندباره ی مختارنامه و یوسف پیامبر و سریال های کره ای چیزی برای عرضه به مخاطب نداشت.

در سال ۹۳ فیلم سینمایی لامپ ۱۰۰ را نویسندگی و کارگردانی کرد که اساسا کمدی نبود و به نوعی با ساخت آن از کارهای قبلی اش فاصله گرفت. اما فعالیت هنری آقاخانی محدود به تلویزیون و کارهای کمدی و طنز نیست او در ارائه نقش های جدی در سینما تحسین بسیاری از منتقدان و اهالی سینما را برانگیخت ، این را برنده شدن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره ۳۳ اُم فجر برای فیلم خداحافظی طولانی و کاندید شدن مجددش در جشنواره های بعدی می تواند اثبات کند.

بازی فوق العاده اش در فیلم کامیون که به جرئت می توان آن را جز بهترین بازی های یک بازیگر در تاریخ سینمای ایران به حساب آورد و آن را هم ردیف بازی بهروز وثوقی در گوزنها، خسرو شکیبایی در هامون، داریوش ارجمند در ناخدا خورشید، پرویز پرستویی در آژانس شیشه ای و نوید محمدزاده در سرخپوست قرار داد که البته به حق خود و چیزی که شایسته اش بود نرسید.

این آثار و فعالیت ها و همچنین همکاری با کارگردانان صاحب نامی چون مسعود کیمیایی ، فرزاد موتمن ، بهرام توکلی ، کامبوزیا پرتوی و مصطفی کیایی، آقاخانی را به یک بازیگر تراز اول و حرفه ای در سینمای ایران تبدیل کرد.

اما اوج کار کارگردانی (و نه بازیگری) آقاخانی سریال «نون ،خ» است سریالی که سریال کارگردان است و در اکثر مواقع دکوپاژ های کارگردان حضور چشمگیرتری نسبت به توصیفات فیلنامه نویس دارد. و آقاخانی در ساخت آن به تعبیری “یرجع الی اصله” می کند همان بچه شهرستانی با استعدادی که هیچ کس او را نمی شناخت و توانسته بود در برنامه های پر بازیگر تلویزیون خوش بدرخشد. حالا خودش هم سراغ مهره های نا آشنا می رود و از فضای سریال های کمدیِ آپارتمانی و تهران زده ی تلویزیون فاصله می گیرد و بهترین اثرش را در مقام کارگردانی می آفریند.

«نونِ ۲ ،خ» شاید تعبیر جالب و مناسبی برای سریال باشد چرا که سریال در واقع نونِ ۲ تا خ را می خورد. یکی نان خواننده های کورد و آثار حیرت انگیز هنری شان و استفاده ی درست و به جا از آنها در لحظات خاص و بهره بردن از آنها در پردازش درام سریال تا حدودی ؛ و دیگری خانواده و حضور پررنگ و با اهمیت آن و درکنار هم بودن و روابط خانوادگی و صمیمی پرسوناژ و شخصیت های سریال که به درستی شکل می گیرد: دلسوزی و مهربانی دختر نسبت به پدر ، غیرت برادر نسبت به خواهر ، عطوفت پدر نسبت به فرزندان ، عشق زن و شوهر به هم و احترام پسر به پدر که حتی این ارزش و احترام را برای تفنگ به جا مانده از او نیز قائل است و مواردی از این قبیل.

اما سریال نقاط قوت دیگری هم دارد که جدای از نقاط ضعف غیرقابل چشم پوشی اش سبب پذیرش عامه ی مردم (اعم از کورد و غیر کورد) شده است و باعث شده که اعتراضات قومیتی و گلایه مندی ها از جانب مردم مناطق کوردنشین کمتر از تشویق ها و تمجیدهایی باشد که از جانب همان مردم صورت گرفته است.

تیتراژ های آغازی و پایانی که بسیار دلچسب و خوش ساخت بودند از جمله نقاط قوت سریال بود. استفاده از موسیقی غنی و گوش نواز کوردی، پخش قسمت هایی از ترانه ی دیران با صدای شگفت انگیز شاکرو خواننده ی کورد کرمانج در تیتراژ ابتدایی و آهنگی از حسین صفامنش در تیتراژ پایانی و ترکیب درست آن با یک ترانه ی فارسی (که برخلاف سایر ترانه های پخش شده در طول سریال فولکلور یا بازخوانی نبود و تازگی خود را داشت ) ، تصاویر و فیلم برداری های هوایی از نقاط مختلف کورد نشین و تدوین و هماهنگی آنها با موسیقی و نیز با یکدیگر ،تیتراژ سریال را به شاخصه ی قدرتمندی تبدیل کرد و به آن ویژگی های منحصر به فردی بخشید.

 

به جز تعداد اندکی از بازیگران سریال بقیه، تجربه ی بازی و کار هنری را به طور جدی و حرفه ای نداشتند. این دوری از ستاره محوری و بازی خوب گروه بازیگران از ویژگی های خوب «نون ،خ ۲» بود. بسیاری از هنرمندان و بازیگران این سریال بدون نسبت فامیلی با عوامل سینما و تلویزیون و بدون برخورداری از امکانات ویژه توانستند به چهره تبدیل شوند. کاراکترها تا آنجا که تیپ هستند به واقعیت نزدیک می شوند و در هر مواجه با شخصیت ممکن است خصوصیاتی هم پیدا کنند و اَکت ها و دیالوگ های خاص هر نقش (از جمله خنده های سلمان ، قورچ درآوردن های خلیل، نقل قول های پژمان از سازمان بهداشت جهانی و آلفرد زیگلر ، دعاهای ادریس برای مه لقا خانم و تکیه کلام های نوری و عمو کاووس ) باعث می شوند که ما این نقش ها را با این ویژگی ها بشناسیم و با این کار از حالت تیپ خارج شوند و به تدریج به سمت شخصیت بروند هرچند که به طور کامل اتفاق نمی افتد اما قابل توجه است.

سوژه و موضوعی که در سریال «نون ،خ ۲»در نظر گرفته شده بود در قالب طنزهای آپارتمانی تلویزیون نمی گنجید و همین امر سبب شد که با فاصله گرفتن از تهران و اجتناب از تهران زدگی ، این سریال وجه تمایزی با بسیاری از سریال های صدا و سیما داشته باشد ، این دوری از کلیشه ها و ساختار آپارتمانی عامل موفقیت «نون ،خ» در فصل دوم بشود.

طنز گرم و به دور از شعار زدگی و هنجارشکنی های مرسوم در طنزهای اخیر سینمای ایران و دوری از کلیشه های موجود در خلق یک اثر درامِ کمیک و بهره گیری از شوخی ها و متلک های مفرح که در چارچوب ممیزی های تلویزیون هم قرار می گیرند از جمله بدعت های مفید و درست و از نقاط قوت سریال بود.

در کنار این نقطه قوت ها ، نبودن یا کم بودن چهره ی درست از اقوام ایرانی در آثار هنری و نقدهای سیاسی سریال از زاویه ی دید مردم سبب شاخص شدن و اهمیتِ توجه به سریال و از علل موفقیت و رضایت مردمی نون.خ ۲ بود.

و اما نقاط ضعف و کاستی های «نون ،خ ۲»

 

«نون ،خ» در مسیر خود در ایستگاه دوم برخلاف فصل اولش فاقد یک قصه ی منسجم و روایت یکپارچه است و تمام سریال بر محوریت خرده روایت ها و اتفاق های پیش بینی نشده و کل کل های گاه و بیگاه و بعضا بی ربط میان شخصیت ها قرار دارد و عملا قهرمان و ضد قهرمان نمی سازد تا در تقابل با یکدیگر کنش را به وجود آورند و قصه ی خود را تعریف کنند. حتی قهرمان جمعی هم نمی سازد چرا که همه در آن واحد یک هدف واحد را دنبال نمی کنند و اختلافانی دارند.

در ابتدا مخاطب نمی تواند بفهمد که موقعیت جغرافیایی سریال و منطقه ای که حوادث سریال در آن جریان دارد کجاست : آیا روستا است ؟ آیا شهر است ؟ اگر روستا است پس چرا تکه هایی از فیلم و روایت در فضای شهری دنبال می شود؟ شهری آنقدر نزدیک که پیاده هم می توان به آنجا رفت! اما رفته رفته با رخ دادن زلزله به مخاطب می قبولاند که بستر حوادث روستایی در استان کرمانشاه است اما اینکه کجای این استان و شهرستان های آن قرار دارد و چه ویژگی های جغرافیایی و بومی خاصی دارد و اینکه آن شهری که فاصله اش با روستا بسیار کم است کدام شهر است؟ حداقل تا اینجای سریال مطلقا مشخص نمی شود و اگر هم در قسمت های بعدی که قرار است ساخته شود معلوم شود بسیار دیر به این موضوع اساسی پرداخته می شود. همان گونه که تکلیف ما درباره ی نوع زیست مردمان حاضر در سریال (از نوع روستایی یا شهری بودن) بسیار دیر و آن هم به طور ناقص روشن می شود.

تصاویری که از روستاها و مناطق جذاب کورد نشین در لابه لای سریال ( و نه تیتراژ) پخش می شود، صرفا جهت رنگ و لعاب دادن به سریال و باج دادن به مخاطب است که پای تماشای سریال بنشیند چرا که در یک قسمت یا حتی در یک سکانس نمی توان اثری از آن تصاویر و روستاها و نمادهای شهرهای زیبای کورد نشین در پیشبرد حوادث و اتفاقات سریال مشاهده کرد. به قول محمد حسین مهدویان کارگردان خلاق سینما و تلویزیون، غرب کشور و به خصوص مناطق کوردنشین و طبیعت آن به گونه ای است که دوربین را هرجای آن قرار بدهیم باز در تصاویر جلوه می کند و زیبایی های خاص بصری خلق میکند. اما افسوس که در «نون ،خ ۲» به نحوی بسیار سطحی و ظاهری این قضیه مشهود است و در عمق سریال و فیلمنامه ی آن نفوذ نکرده است.

زبان فارسی عجیب و متاسفانه مرسومی که در سریال استفاده شده است به نحوی زبان فارسی را تحقیر می کند و ربطی به زبان کوردی ندارد. زبان مجهول الهویتی که از قاعده و چارچوب زبان فارسی معیار خارج شده و اگر کسی بخواهد معترض باشد هموطنان فارس زبان هستند و نقدی که اینجا وارد است تنها می تواند متوجه برنامه ریزی ها و دستورالعمل های سازمان صدا و سیما باشد که چرا زبان کوردی را نادیده گرفته اند. هرچند امکان ساخت سریالی که سراسر آن با زبان کوردی روایت شود و مخاطب آن عامه ی مردم ایران باشد تقریبا وجود ندارد و اگر هم ساخته شود موفق نخواهد بود ، مگر چند نفر حوصله و توانایی خواندن زیرنویس را دارند؟

اما بهتر بود که کلمات و ضرب المثل های کوردی بیشتری در دیالوگ های بین بازیگران گنجانده شود تا در مدیوم تلویزیون و سریال های دیالوگ محور آن فرهنگ مردم کورد بهتر و بیشتر به مخاطب ایرانی شناسانده شود.

 

نکته ی دیگری که وجود دارد این است که مردم روستا در برابر شخصیت اصلی سریال یعنی نورالدین خانزاده موضع مشخص و ثابتی ندارند و در طول سریال معلوم‌ نمی شود که آیا به او اعتماد دارند؟ او را به عنوان حلال مشکلاتشان می شناسند؟ یا او را اختلاس گر و حقه باز می دانند؟ این تغییرات ناگهانی و بدون پیش زمینه ی دید مردم روستا نسبت به نورالدین خانزاده از موارد منفی در نقد سریال است. هرچند شخصیت نوری برای مخاطب تا حدودی مشخص می شود اما همین کافی نیست و عکس العمل محیط و دیگر شخصیت ها نسبت به او هم باید مشخص می شد که به طرزی منطقی و صریح معلوم نمی شود.

اکثریت مردم کورد معرفی شده در سریال مردمانی ساده لوح اند که با حقوق اولیه ی خود آشنایی ندارند که این به خودی خود بد نیست و می توان به وسیله ی آن از مخاطب خنده گرفت و جدای از آن می توانست هر قومیت دیگری هم به جای آنها باشد و حقیقتی است که در اطراف خود مشاهده می کنیم اما ایراد اصلی این است که این مردمان مرتب دست به دامان شخصیت نوری می شوند و در همان لحظه هم امکام دارد بر ضد نوری سخنی بگویند یا عملی انجام دهند و مدام بین دو سه شخصیت خاص در سریال پاسکاری می شوند و در کل به نوعی تکلیفشان معلوم نیست و با زبان به زبانی و هم صدا با “ساموئل بکت” نمایشنامه نویس مشهور می گویند: “تکلیف ما روشن است ، همه ی ما بلا تکلیفیم”. خود نوری هم دائما به ایزد منان و ذوالجلال و الاکرام و مقلب قلوب و الابصار پناه می برد و در اکثر موارد بسیار اَخته و منفعل عمل میکند و حتی توانایی گرفتن حق خود را هم ندارد.

موارد منفی دیگری نیز وجود دارد که به لحاظ سینمایی و نقد نویسی فاقد اهمیت و حساسیت لازم برای وارد شدن در متن نوشتار هستند و علاوه بر آن ، تشخیص آنها برای مخاطب آسان است و نیازی به یادآوری و تاکید ندارند مگر اینکه با ذکر آنها قصد تخریب اثر را داشته باشیم نه نقد سینمایی و علمیِ ایده آل.

نقدی بر انتقادات :

کوردها هم به سان تمام مردم جهان سوژه های و موضوعاتی برای خندیدن و کار کمدی دارند. همچنین سوژه برای قهرمان سازی و گریستن و آه وافسوس. این منوط به مهارت نویسنده و کارگردان و سیاست سازندگان است که چگونه هر یک را نشان دهند و به زبان سینما بیان کنند و اگر نقدی هست به این ساختار وارد است.

اصولا در هنر هفتم 《چه》 مهم نیست 《چگونه》 با اهمیت است . چگونگی پرداخت به موضوع و رسیدن به فرم است که اثر را ممتاز می کند نه صرف موضوع و سوژه ی آن. شما می توانید یک قصه ی واحد را به چندین شیوه نمایش دهید و این چگونگی پرورش سوژه و داستان است که سبب می شود یک اثر از بقیه شاخص تر و قوی تر عمل کند. در هر اثری نحوه ی پرداختن به موضوع مهم تر از خود موضوع است و اگر نقدی ابراز می شود باید متوجه این قضیه باشد نه صرف موضوع و قصه ی آن.

یکی از علل عمده ی ساخته نشدن سریالی پیرامون کردستان در تمام این سال ها بی جنبه بودن ماست که سبب شده نویسنده و فیلمساز ایرانی بترسد که بسازد و به او برچسب توهین و تحقیر زده شود. همانگونه که صدها فیلم سریال دیده ایم و به دیگران خندیده ایم اجازه دهیم دیگران هم به‌ ما بخندند شاید کمی چشم ها را شستیم و جور دیگر دیدیم.

اگر سریالی همچون «نون ،خ» که با محوریت یک قومیت خاص است شخصیتی پدیدار گردد که به لحاظ اجتماعی ناهنجار است به مثابه ی ناهنجار بودن تمام افراد آن قوم نیست . اگر قرار باشد شخصیتی شکل بگیرد که نه کورد باشد نه ترک باشد نه لر باشد نه عرب باشد نه بختیاری باشد نه بلوچ‌باشد و….. پس چاره چیست برویم سراغ فرازمینی ها …!

اگر توهین و تحقیری وجود دارد ثمره ی ذهنیت خودمان است در این سریال واقعیت به شکل بسته بندی شده و روتوش شده ای گزینش گردیده و با بزرگ نمایی و غلو که از ویژگی های ژانر کمدی است به تصویر کشیده شده است.

اگر در جایی از سریال چیزی خلاف واقعیت نشان داده شده صرفا برخواسته از پیروی کارگردان از اصول ژانر کمدی است و غرض ورزی و تمسخری در کار نیست . اگر قرار است هرآنچه را که هست_زشت یا زیبا بخواهیم به تصویر بکشیم خوب برویم سراغ سینمای مستند و آن نوع از بیان را به دیگران نشان دهیم و دیگر در قید و بند ژانر خاصی نباشیم.

نظرات و انتقادات خود را نسبت به ادعای کارگردان و صاحبان معنوی و مادی اثر ارائه کنیم نه تصورات و ذهنیت خودمان. این که فیلمساز بخواهد چه چیزی نمایش دهد و توانایی نمایش آن را چه قدر و چه طور داشته باشد تعیین کننده ی کارهاست و گرنه همه چیز در جامعه وجود دارد و نمی توان همه چیز را آنطور که هست در قالب یک سریال ۱۵_۲۰ قسمتی محدود با روایتی در دل آن نشان داد.

اگر هر نقد منفی یا مثبتی را که داریم با ژانر اثر که در اینجا کمدی است تطبیق دهیم و به تفاوت های مدیوم سینما با تلویزیون آگاه باشیم و مخاطبان خاص هریک را بشناسیم ، قطعا به نتیجه ای معقولانه تر و نقدی منصفانه تر دست خواهیم یافت.
التماس تفکر ….

در این نوشتار سعی شد که نقدی هرچند حقیر بر کاستی ها و نقاط قوت سریال نون.خ ۲ مسطور گردد و صرفا تحلیل و نظر شخصی نویسنده درباره ی کلیات و جزئیات فصل دوم این سریال و با در نظر گرفتن پایان ابتر آن به دلیل شرایط خاص کرونایی حاکم بر کشور و بدون توجه به فصل اول آن می باشد .

امیدواریم در آینده و با ساخته شدن قسمت های باقی مانده و فصل های آتی شاهد پایانی بهتر و در کل سریال بهتری باشیم.

با تشکر از مجله نقد فیلم گردی و کانال ادبیات و سینما

5 پاسخ برای ““نونِ، ۲خ ” نقدِ «نون ،خ ۲» / پارسا راه کان

  • پارسا راه کان در تاریخ اردیبهشت 13, 1399 گفت:

    رفیق سهیل سپاس بیکران از تو بعد از خواندن نظرت با خاقانی هم صدا شدم :
    هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه ی هیچ …
    پس از تعریف و لطف هایی که به من داشتی میگذرم و همچون ابوطاهر حرمی در کشف المحجوب میگویم من این همه نیستم.
    ملت کورد بزرگانی دارد که افراد تنگ نظر و حقیر زیر دست و پای عظمت و دانششان له می شوند.
    این افراد بخش کوچکی از جامعه ی کورد اند همچون جامعه ها و فرهنگ های دیگر …. مهم نیست ارزش پرداختن به آنها بسیار ناچیز است
    ممنون از تو

  • سهیل در تاریخ اردیبهشت 13, 1399 گفت:

    درود بر راهکان‌ عزیز و احسنت به این قلم
    مایه ی افتخار است دوستی از دور با تو
    هرچند با ارجحیت فرم بر محتوا که اشاره کرده ای زاویه دارم و در بحث هایی که کردیم تا حدودی قانعم کردی اما سر فرصت در مجازی دوباره صحبت خواهیم کرد
    اما این نظر را به طور شخصی هم می توانستم به پارسای عزیز بگویم روی سخن من با کس دیگری است
    چند روز پیش که آقای راه کان این پست سایت را برایم فرستاد از طریق تلگرام خوشحال شدم که بالاخره که بالاخره یک مطلب از خودش وایرال کرد و منتشر گردانید اما به همان اندازه ناراحت و غمگین شدم از کامنت فردی به نام اسرا رحیمی یا رحمانی که اسم دقیق ایشان رو به علت پاک کردن کامنتشان توسط مدیر محترم سایت فراموش کردم از آن موقع تا الان با خودم کلنجار میرفتم که جوابی بدهم یا نه ولی سرانجام می خواهم جواب این فرد و امثالهم را بدهم البته اگر ببیند
    نقد به منظور مدح یا ذم یک اثر نیست بلکه دادن یک چشم انداز روشن جهت نکات مثبت و منفی اثر است اگر دنبال ستایش و یا تخریب تام یک اثر خاص هستید بروید قهوه خانه ها و یا چند ساعتی با تاکسی چرخی در شهر بزنید
    فرد مذکور فرمایش کرده بودند که این نسل آنجا که باید بدرخشند نمی درخشند ببخشید مگر شما باید تعیین کنید هر کس کجا باید بدرخشد شما در چه جایگاهی هستید و به قول خودتان چه درخششی داشته اید که قصد تخریب نویسنده را دارید نه نوشته ی مربوط را و اصلا کاملا عیان است مطلب را نخوانده اید و در واکنش به تعریف و تمجیدهای ابراز شده در صدد خنثی نمودن آنها برآمده اید و چه خیال خامی
    راه کان عزیز ده ها نقد نوشته دارد که صرفا برای خودش مینویسد و با وجود اصرار دوستان حتی در یک کانال تلگرامی یا سایت منتشر نکرده
    چند فیلمنامه ی بلند و کوتاه دارد البته تا آنجا که من خبر دارم
    اگر قصد ابراز وجود و جبران مافات مشکلات تحصیلی اش را داشت طی یک سال اخیری که با بنده رفیق است باید ده ها مطلب را مثلا در همین سایت منتشر میکرد
    اگر قصد جبران و سعی در خود نشان دادن داشت داروسازی آزاد تهران را ول نمیکرد تا مطلب بنویسد برای امثال تو تا آگاه شوید
    بنده خودم اهل پاوه و حتی کورد نیستم اما افسوس از این تفکر حقیر و تعجب از وجود این افراد ر میان مردم بزرگ کورد
    با تشکر

  • پارسا راه کان در تاریخ اردیبهشت 11, 1399 گفت:

    عرض احترام و تشکر بسیار دارم خدمت تک تک دوستانی که زمان گذاشتند و نوشته ی بنده را دوام آوردند و مطالعه کردند و با خواندن آن تمرین صبر کردند و آستانه ی تحمل خود را بالا بردند.
    از اظهار لطف و تشویق های بسیار اغراق آمیز تمامی سرورانم نهایت سپاسگذاری را دارم و ابدا شایسته این تمجید ها نیستم.
    از دوست عزیزم با نام کاربری علی محمدی هم نهایت تشکر را دارم که نظر خود را اعلام کردند ولی ای کاش بعد از ثبت دیدگاهتان یک بار دیگر نوشته ی حقیر را میخواندید و با نظرتون تطبیق میدادید.
    چند نکته هست که صرفا جهت آگاه سازی شما و کسانی که همچون شما فکر میکنند و نظر قابل احترامی دارند وگرنه بنده اصلا در جایگاه نیستم که بخواهم خود را ثابت کنم
    در نوشته بعد از کلمه ی زبان از صفت مرسوم استفاده شده و این یعنی بنده به این قضیه واقفم که این گویش بی هویت متداول و رایج است و لازم است بگویم قریب به پنج سال است هر روز با افرادی در ارتباطم که با این گویش ناقص سخن میگویند.
    و نقد بنده صرفا این بوده که از حداقل اصطلاحات و کلمات کوردی در دیالوگ های رد و بدل شده بین بازیگران بهتر بود استفاده شود وگرنه ساختن سریالی با مخاطب میلیونی ایرانی با زبان روایی کوردی تقریبا نشدنی است. حتی در سینما هم به جز چند کار بهمن قبادی و ییلماز گونی اگر زبان اصلی فیلم کوردی باشه به جای استفاده از زیرنویس مطلق در تمام فیلم از نریشن استفاده میشود نمونه اش همین فیلم جشنواره امسال درخت گردو اثر مهدویان.
    سریالی مثل نون خ کمدی موقعیت و سیت کام نیست که در بطن زندگی روزمره و عادی روایت شود و افراد در محل های ثابت و پیش بینی شده ای مثل منزل شخصی یا محل کارشان باشند و جغرافیا و محل روایت داستان اگر مشخص نشود مهم باشد بلکه به نوعی کمدی حادثه است و تعریف فضا و جغرافیای فیلم سبب ارتباط نزدیک تر با مخاطب می شود و توانایی همذات پنداری بیشتری به بیننده میدهد تا در عمق فاجعه ی زلزله غرق شود و با طنز ملیح سریال نجات یابد.
    شما بدانید روستا در اطراف سرپل ذهاب و ثلاث واقع بوده بهتر آوارگی و بی سرپناهی و درگیری مردم روستا با بحران را درک میکنید یا بدانید روستا مثلا در اطراف کنگاور قرار دارد…؟
    نقد با تخریب فرق دارد بنده سعی کردم نقد کنم و اگر سریال با محوریت قومیت دیگری هم بود همین ها را مینوشتم. مسئله ی من سینما و فرم است نه مسائل پوچی که شما به بنده نسبت دادید.
    استفاده از ایموجی خنده و تکرار پشت سر هم چندین حرف نون و میم نشان از عصبانیت شماست پیشنهاد میکنم نوشته ی بنده ی حقیر را با اطلاعات خودتان نسنجید و با سینما بسنجید که اگر نقدی باشد که به اطلاعات اندک من اپسیلونی اضافه کند با آغوش باز پذیرا هستم. از عینک سینما به این نقد نگاه کنید نه از عینک خودتان و جو موجود علیه سریال و واکنش نسبت به آن
    سپاس دوست گرامی

  • فرهنگی در تاریخ اردیبهشت 10, 1399 گفت:

    آفرین و هزاران آفرین بر پارسا راهکان برای این اطلاعات دقیق و کم نظیر
    واقعاٌ استفاده کردیم،انشاءا… دیگران را از مطالب ارزنده خود بی نصیب نگذارد
    حق نگهدارت باد

  • علی محمدی در تاریخ اردیبهشت 10, 1399 گفت:

    با سلام و عرض ادب نقاط قوت رو درس گفتی و نقد هاتون کاملا اشتباهه مثلا چرا باید دقیقا روستا برا شما مشخص باشه کجاس؟؟وخب هربار یجاس .با چه زبانی حرف بزنن مثلا شبکه اول سراسری پخش میشد ها.و بعدشم زبانی که میکی معلوم نیس چیه اگه تشریف ببرید کرماشاه حالا خوب یا بد بیشتر از ۷۰ درصدشون اینجوری فارسی حرف میزنند.لطفا یکم واقع بین باشیننن بعد سالها ینفر اومد و یه سریال خوب کوردی سراسری درس کرد که کلی مورد استقبال قرار گرفته تو کل کشور دیگه شماهاو امثال شماها شور شو در بیارید با ابراز وجود و مممثلا انتقاد هاتون ول کنید دیگه 😂