ج 21 اردیبهشت 1403 ساعت 19:12

در راستای نامه به وزیر کشور / تحلیل جایگاه شهرستان پاوه در سطوح توسعه یافتگی

در راستای نامه به وزیر کشور / تحلیل جایگاه شهرستان پاوه در سطوح توسعه یافتگی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : نامه اخیر برهان عبدی به وزیر کشور ، بازتاب های گسترده ای را به همراه داشت که در پی آن منجر به واکنش های بسیاری در سطح رسانه های مجازی ، گروه های اجتماعی و … شد. پایگاه تحلیلی خبری سلام پاوه با توجه به رسالت خود که تلاش […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : نامه اخیر برهان عبدی به وزیر کشور ، بازتاب های گسترده ای را به همراه داشت که در پی آن منجر به واکنش های بسیاری در سطح رسانه های مجازی ، گروه های اجتماعی و … شد. پایگاه تحلیلی خبری سلام پاوه با توجه به رسالت خود که تلاش در جهت بازتاب اخبار و وقایع بر اساس داده ها ومستندات بوده است این موضوع را با نویسنده این نامه در میان گذاشت و نگارنده هم با اذعان به این نکته که منابع و مستندات این نامه به راحتی از طریق اینترنت قابل دسترس است اما نهایتا تلاش پایگاه خبری سلام پاوه منجر به ارائه نسخه ای دیگر از دیدگاه های نگارنده متن نامه ،در جهت آگاه سازی افکار عمومی در نوع و جایگاه شهرستان پاوه در سطوح اولویت بندی توسعه گردید.برهان عبدی

تلاش های نگارنده نامه به وزیر کشور در جهت ارجاع به منابع و رفرنس های موجود کارگر نیفتاد و منجر به تدوین یادداشت فعلی شد. علی رغم میل باطنی به نگارش چنین متنی ، نویسنده صرفا در جهت تفصیل و توضیح نامه به وزیر کشور ، آن را در اختیار پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه قرار داده است و پیشاپیش از حجیم بودن آن از محضر خوانندگان و مخاطبان ، عذر خواهی می نماید .

از دیدگاه نگارنده این یادداشت عامل اولیه حرکت یک جامعه انسانی به سمت تغییر ، آگاه شدن از روند دیروز و شرایط اکنون است. آگاه شدن از شرایطی که می تواند به سادگی تغییر کند و با برنامه ریزی موثر و کارا و همسو کردن تلاش نهادهای دولتی و مدنی و همچنین مردم در یک مسیر مشخص با یک نگاهی هدفمند و واقع بینانه با تکیه بر آنچه هست دگرگون شود.

این یادداشت با استفاده از پژوهش های موجود و تحلیلی بر گرفته از متون معتبر و علمی در بین سالهای ۱۳۵۵ ، ۱۳۶۵ و ۱۳۷۱ و ۱۳۹۱ و همچنین یافته های کیفی و مطالعات خود نویسنده ، جایگاه شهرستان پاوه از نظر توسعه یافتگی را در میان سایر شهرستان های استان در طی دهه های گذشته مشخص می نماید.

نکته قابل تامل دیگر اینکه در طول این چند دهه با توجه به تغییرات جمعیتی و عوامل دیگر ، استان کرمانشاه شاهد دگرگونی هایی در حوزه تقسیمات سیاسی بوده ، و بخش های مختلفی از جمله جوانرود ، روانسر ، ثلاث باباجانی ، قصرشیرین و … در طول این سال ها از مناطق دیگر جدا و به شهرستان تبدیل شده اند.

بهرتقدیر روش های مورد استفاده در نوشته حاضر و نتایج حاصل از آن به گونه ای است که موارد پیش آمده و تغییر تقسیمات در سطح شهرستان های استان خللی در نتایج آن ایجاد ننموده است. هر چند این موضوع نیاز به تعمق بیشتر و استفاده از تکنیک هایی مشخص دارد اما نگارنده با پرهیز از به حاشیه رفتن ، تنها به بیان این نکته اکتفا نموده که بهرحال کمتر شدن حوزه نفوذ شهرستان (پاوه) خود یکی از عامل های ایجاد کننده تغییرات در میزان شاخص های توسعه یافتگی بوده و کم شدن آن منجر به تشدید و تسریع در عقب افتادن منطقه با توجه به کاهش حوزه قدرت سیاسی و باالتبع اقتصادی و …. بوده است.

نگارنده در بخشی از نوشته حاضر ناگزیر -با توجه به اجتناب از حجیم کردن مطلب اشاره ای کلی به مفاهیم ، روش ها و شاخص های مورد استفاده در تحقیق – سعی در ساده کردن و قابل فهم نمودن آن داشته است. چارچوب کلی مطلب با بیان نمودارها و جداول نیز به گونه ای است که خواننده می تواند با رجوع به مطالب کلی تر اهم موضوعات مورد بررسی را مطالعه نماید.

اندیشه بشری در دوران معاصر ، برای تعریف واژه توسعه ، مواضع فراوان ، متنوع و گاه متضادی اتخاذ کرده است. دشواری موضوع تعریف این واژه بسیار رایج امروزی ، به دلیل پیچیدگی و ابهام فوق العاده آن است و تاکنون کسی تعریفی نهایی و کامل از این واژه ارائه نکرده است. از نظر بسیاری مفهوم عامیانه تر توسعه به این معنی است که : ” توسعه فرایندی است که طی آن جامعه از رفاه نسبی و درآمدی بالاتر برای اکثریت برخوردار می گردد و این امر فقط با تغییر در ساختارهای فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه که از نظر مادی منجر به تحول در چگونگی تولید نیز می شود میسر می باشد”.

به مرور زمان در کنار این مفهوم ، مفاهیم دیگری بوجود آمدند که حاکی از عمیق تر بودن نظریه های مربوط به توسعه و توسعه منطقه ای بود. مناطق توسعه یافته ، پژمرده ، عقب مانده و در حال توسعه از جمله مفاهیم جدیدی بودند که حول محور موضوعات مهمی همچون توسعه بوجود آمدند.پس از آن کلیه تحلیل ها و برنامه های پیرامون مسائل منطقه ای بر این اساس شکل گرفتند که بایستی در نهایت به زدودن نابرابری های سطح مناطق بیانجامند که همان توسعه متعادل منطقه است. در چارچوب همین نگرش مقایسه وضعیت یک محدوده در طول زمان و روندهای توسعه آن نسبت به سایر مناطق مجاور اهمیت روز افزونی یافت به گونه ای که استراتژی های توسعه منطقه و نحوه برخورد با مناطق مختلف بر این اساس پایه ریزی شد.

بیان این مطلب تنها به منظور ذکر این نکته است که بعنوان مثال صرف مقایسه وضعیت توسعه شهرستان پاوه در سال ۱۳۸۸ با وضعیت آن در سالهای ۱۳۷۵ و پیش از آن و بررسی میزان خدمات شهری و روستایی داده شده از جمله میزان برق کشی به روستاها یا دادن انشعابات آب و گاز کافی نیست ، بلکه آنچه در نظریه های مربوط به توسعه بیشتر مورد تاکید قرار می گیرد بررسی روند توسعه همان محدوده و مقایسه آن با سایر مناطق در طی دوره ای مشابه می باشد. به زبان عامیانه تر محدوده پاوه امروزی ، از محدوده پاریس قرن نوزدهمی به یقین توسعه یافته تر است اما آیا این مقایسه منطقی به نظر می رسد؟

تحقیق نخست بر اساس آمارنامه های دهه ۷۰

در تحقیق دانشگاه تربیت مدرس به همت ناصر سارکی برای تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمانشاه و اندازه گیری اختلاف منطقه ای (دوگانگی منطقه ای) بین آنها از معیارهای توسعه یافتگی استفاده شده است.این پژوهشگر به کمک شاخص های استخراج شده از آمارنامه های رسمی استانی و کشوری و به کمک روش تاکسونومی به همراه تکنیک فاکتور آنالیز ، شهرستان های استان را از نظر توسعه یافتگی تا سال ۱۳۷۱ رتبه بندی کرده است.

تعداد شاخصهای بکار رفته در پژوهش اصلی برای تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان ، ۷۰ مورد در بین سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۶۵ و بنا به دلایلی از جمله نبود آمارهای کافی ، پس از این دوره ۴۳ شاخص در نظر گرفته شده است. این شاخصها در دسته های مختلفی از جمله شاخص ها با معیارهای اقتصادی (شاخص های بخش صنعت : مجموع ۹ شاخص  کشاورزی : ۸ شاخص و شاخص های اشتغال : ۸ شاخص) ، معیارهای اجتماعی (شاخص امکانات زندگی : مجموع ۱۰ شاخص بخش ارتباطات : ۷ شاخص) ، معیارهای آموزشی و فرهنگی (مجموع ۱۶ شاخص) و معیارهای بهداشتی (مجموع ۱۲ شاخص) استفاده شده است.

نتایج کلی این تحقیق :

در سال ۱۳۵۵ از بین چهار شهرستان اسلام آباد ، پاوه ، سنقر و کرمانشاه نتایج بدست آمده به قرار زیر است :

شهرستان کرمانشاه با درجه توسعه نیافتگی ۵۴۳۹/۰ از لحاظ توسعه یافتگی در مقام اول قرار گرفته و شهرستان سنقر با درجه توسعه نیافتگی ۰/۸۴۰۴ به عنوان توسعه نیافته ترین شهرستان شناخته شده است. از چهار شهرستان مذکور دو شهرستان پاوه و سنقر زیر خط توسعه (میانگین توسعه نیافتگی چهار شهرستان) قرار دارند. شدت نابرابری (ضریب تغییرات توسعه یافتگی) برای چهار شهرستان ۰/۲۲۳۶ می باشد که حاکی از شدت دوگانگی در بین چهار شهرستان از نظر توسعه یافتگی می باشد.

در سال ۱۳۶۵ که از همان شاخصهای سال ۱۳۵۵ استفاده شده است نتایج بدست آمده به قرار زیر است:

در این سال دوباره شهرستان کرمانشاه با درجه توسعه نیافتگی ۶۲۸۳/۰ به عنوان توسعه یافته ترین شهرستان و شهرستان پاوه با سقوط به رده آخر با درجه توسعه نیافتگی ۰/۹۰۲۷ به عنوان توسعه نیافته ترین شناسایی شده اند. از چهار شهرستان مذکور دو شهرستان اسلام آباد و پاوه در زیر خط توسعه قرار گرفته اند. شدت نابرابری در این سال بین چهار شهرستان از نظر توسعه یافتگی برابر با ۰/۱۶۲۹ می باشد.

با مقایسه این دو جدول می توان پی برد که وضعیت شهرستان پاوه در طول این دهه بدتر شده است یعنی درجه توسعه نیافتگی آن از سال ۰/۸۰۷ در سال ۵۵ به ۰/۹۰۲ در سال ۶۵ رسیده است که درصد بهبودی درجه توسعه نیافتگی آن برابر با ۱۱/۸ – می باشد.

نتایج سال ۱۳۷۱

در سال ۱۳۷۱ از ۸ شهرستان اسلام آباد ، پاوه ، جوانرود ، سرپل ذهاب ، سنقر ، کرمانشاه ، کنگاور و گیلانغرب ، شهرستان کرمانشاه با درجه توسعه نیافتگی ۰/۱۰۲ توسعه یافته ترین و شهرستان گیلانغرب با درجه توسعه نیافتگی ۸۳/۰ به عنوان توسعه نیافته ترین شهرستان ها شناسایی شده اند و شهرستان های کنگاور ، سنقر ، اسلام آباد ، سرپل ذهاب ، جوانرود و پاوه به ترتیب در رتبه های دوم تا هفتم قرار دارند. همچنین بر اساس جدول زیر شهرستان پاوه با سه شهرستان دیگر کماکان در زیر خط توسعه قرار گرفته اند و شدت نابرابری برابر با ۵۰۶/۰ می باشد که تقریبا می توان گفت که فاصله بین شهرستان ها از نظر توسعه زیاد است.

نمودار درجه توسعه نیافتگی در شهرستان های استان کرمانشاه در سال ۱۳۷۱

تحلیلی دیگر بر اساس آمارهای دهه ۸۰ و ابتدای ۹۰

این مقاله با عنوان تحلیل توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمانشاه در مجله تخصصی برنامه ریزی فضایی در سال ۱۳۹۱ منتشر شده است.این مقاله توسط اساتیدی از جمله دکتر محمدرضا پور محمدی ، بهزاد رنجبر نیا و دیگران تهیه و منتشر شده است.

روش تحقیق در این مقاله با توجه به هدف پژوهش از نوع توصیفی ، اسنادی و تحلیلی بوده و شاخص های استفاده شده در این پژوهش ، تعداد ۱۷ شاخص بهداشتی- درمانی ، فرهنگی- اجتماعی ، گردشگری ، مذهبی و زیرساختی است.

مطابق این پژوهش ، شهرستان های استان کرمانشاه از نظر اولویت بندی سطوح توسعه یافتگی به چهار گروه زیر تقسیم می شوند(تحلیل خوشه ای).

شهرستان قصرشیرین بالاترین سطح توسعه یافتگی را از لحاظ شاخص های مورد مطالعه داراست. این شهرستان دارای ۲ بازارچه مرزی است ، همچنین وجود مرز خسروی و پرویزخان ، ارتباط با کشور عراق و حضور مداوم مسافران ، زائران و تجار به نوعی باعث تجمع خدمات رفاهی ، فرهنگی و … در این شهرستان است.

در بین شهرستان های استان ، شهرستان کرمانشاه ، دومین سطح از توسعه یافتگی را از لحاظ شاخص های مذکور داراست. وجود صنایع سنگین و نیمه سنگین از قبیل کارخانجات سیمان ، پتروشیمی و … سبب توسعه نسبی این شهرستان شده است.

اما شهرستان پاوه ، سومین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص داده است. شهرستان پاوه دارای جاذبه های گردشگری و تفریحی بسیار است ، ولی کمبود امکانات زیرساختی و رفاهی این شهرستان را به لحاظ سطح توسعه ، عقب نگه داشته است.

در تحلیل وضعیت توسعه یافتگی پاوه در طول سالهای اخیر آنچه باعث تغییر در روند مذکور (عقب ماندگی) می گردد وارد شدن عاملهایی است که از نظر نگارنده در سطح شهرستان حضور هیچ یک از آنها به چشم نمی خورد.

یکی از فاکتورهایی که در مناطق عقب مانده در مباحث مربوط به توسعه منطقه ای منجر به تغییر به سوی توسعه یافتگی می گردد به عنوان مهمترین عامل ، گام برنامه ریزی می باشد. در سطح محدوده مورد مطالعاتی آنچه تقریبا ملموس به نظر می رسد عدم وجود طرح هایی از جمله آمایش استان (احتمالا در دست تهیه) ، طرح جامع شهرستان می باشد. هر چند در جهت توزیع عادلانه منابع و امکانات در مناطق ، برنامه ریزی فضایی (از جمله طرح آمایش استان و طرح جامع شهرستان یا ناحیه) اهمیت بیشتری می یابد اما ذکر این نکته در مورد فقر برنامه ریزی در محدوده مورد بحث خالی از فایده نیست که مرکز شهرستان (شهر پاوه) از نظر اجرای طرح جامع شهری نیز (به عنوان طرحی پیش پا افتاده و صرفا کالبدی) با مشکلات اساسی مواجه بوده است .

با کاهش محدوده سیاسی شهرستان در سالهای اخیر و باالتبع کاهش حوزه نفوذ مراکز قدرت و تصمیم گیری ، به نظر می رسد روند عقب ماندگی تشدید شده باشد. چرا که ذات یک عمل یا کنش در مقوله برنامه ریزی و توسعه منطقه ای به طور کلی دارای اهمیت نیست بلکه انعکاس اقتصادی ، اجتماعی ، کالبدی و فرهنگی آن است که اهمیت می یابد. به عنوان نمونه ای ساده از بیشتر شدن رکود بازار شهر پاوه می توان درک کرد که از دست رفتن این میزان از حوزه نفوذ ، بدون شک بازتابهای اقتصادی متعددی را در پی داشته است.

از سوی دیگر انفرادی عمل کردن نهادهای شهری و منطقه ای در سطح شهرستان و عدم حرکت در مسیر استراتژی مشخص به دلایلی از جمله نبود برنامه ای مدون و مصوب و عدم استفاده از مدیران متخصص و کارآزموده در طول این سال ها به وضعیت فوق به نظر می رسد که دامن زده باشد.

از نظر توسعه صنعتی به عنوان عاملی مهم در طول این سالها سرمایه گذاری قابل توجهی دیده نشده است. از نظر شکل گرفتن انواع نهادهای دولتی ، غیر دولتی و محلی در جهت توسعه به عنوان عاملی موثر نیز تغییری محسوس دیده نمی شود.

بایستی توجه داشت که در ادبیات وابسته به موضوع توسعه منطقه ای ، نمود فضایی توسعه ، یک ناحیه شهری است و شهرها نقش محوری ویژه در تاریخ توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی داشته اند. آنچه را که از وضعیت چند سال اخیر می توان درک کرد چالشهای ناشی از عدم سرمایه گذاری و بسترهای مناسب برای جذب سرمایه های حتی در مقیاس کم در مرکز شهرستان (شهر پاوه) به عنوان نمونه ای از مراکز شهری بوده و انگیزه هایی برای سرمایه گذاری موثر بخش خصوصی دیده نشده است.

از عوامل دیگر تشدید کننده ، از دست رفتن سرمایه های انسانی متخصص و کارآمد به دلیل عدم امکان جذب آنها در لایه های نظام مدیریت محلی و نبود بستری در جهت بازگشت نیروهای تحصیل کرده می باشد.

از بعد فرهنگی تنها از زاویه دید شهروندان باید خاطر نشان کرد که بی تفاوتی در همه جا ، پایه های جامعه شهری و روستایی پاوه را تشکیل داده و تغییری محسوس یا اراده ای برای تغییر وضیت موجود نسبت به روند گذشته مشاهده نمی شود.

در نهایت دیدگاه نگارنده به عنوان یک حرکت منطقی و حرفه ای ، به سمتی سوق می یابد که عقب ماندگی و ادامه روند گذشته و فعلی ،اساسا عکس العملی است که در برابر نبود اهرمهای لازم برای توسعه یافتگی محدوده نسبت به سایر مناطق به چشم می خورد و به نظر می رسد روند گذشته با آهنگی مشابه  نسبت به سایر مناطق- ادامه یافته است این تحلیل با ثابت فرض کردن روند توسعه سایر مناطق امکان پذیر است.

لازم به ذکر است که هر چند از بین رفتن عامل جنگ در طول این سالها می تواند موثر بوده باشد اما این عامل در اکثر شهرستان های دیگر هم در طول سالهای جنگ به عنوان عامل کند کننده توسعه حضور داشته است. به عنوان مثال شهرستان کرمانشاه در طول جنگ ایران و عراق ۱۰۶۹ دفعه بمباران هوایی یا موشکی شده است. یا شهرستان اسلام آباد تقریبا همه روزه یا همه هفته مورد هجوم هواپیماهای دشمن قرار گرفته است. به این ترتیب با از بین رفتن عامل جنگ سایر شهرستان ها و کل استان مطمئنا از آهنگ بیشتری در جهت توسعه یافتگی برخوردار خواهند بود و این عامل صرفا محدود به شهرستان پاوه نبوده است تا دلیل عقب ماندگی تنها با این عامل توجیه گردد.

سخن آخر

هر چند در تحلیل ها و مقالات سطح دیگری به نام سطح مناطق محروم به چشم می خورد و شهرستانی از جمله ثلاث باباجانی و هرسین در این سطح از توسعه قرار دارند اما مقایسه پاوه با ثلاث باباجانی و خوشبینانه نگاه کردن به این موضوع که محدوده ما در سطحی بالاتر از آن قرار دارد ، اساسا اشتباه است. شهرستان پاوه به عنوان مرکز شهرستان هایی است که در دهه ۷۰ و ۸۰ از آن تفکیک شده اند و این شهرستان ، دارای قدمت شهرنشینی و شارستانی از دهه ۴۰ بوده و هسته اولیه شهرنشینی در محدوده مورد نظر است. قرار گرفتن پاوه در سطحی بالاتر از ثلاث باباجانی یا هرسین ، به نظر نگارنده نمی تواند امیدوار کننده باشد همانطور که اظهارات برخی دوستان در این زمینه نمی تواند گره گشا باشد.

مطلب قابل تامل دیگر اینکه شهرستان پاوه در استانی واقع است که خود این استان با چالشهای اساسی در زمینه توسعه یافتگی روبرو است. بعنوان مثال شاخص های ترکیبی توسعه صنعتی به عنوان عاملی مهم در توسعه مناطق نشان می دهد که استان کرمانشاه در سال ۱۳۵۵ با رتبه ۱۶ در بین ۲۳ استان کشور و در سال ۱۳۷۵ با شش پله سقوط در جایگاه۲۰ در بین همان ۲۳ استان مورد مطالعه دست یافته است. این در حالی است که استانهایی از جمله زنجان از جایگاه ۱۵ با ۷ پله صعود به رتبه هشتم و استان کرمان از رتبه ۲۰ با ۱۴ پله صعود به جایگاه ۶ دست یافته اند.

یکی دیگر از کارهای انجام گرفته در این زمینه مربوط به تعیین درجه توسعه یافتگی استانهای کشور، توسط کارشناسان سازمان برنامه و بودجه و همچنین در سال ۱۳۶۵ توسط پژوهشگران مستقل انجام شده است ، استان کرمانشاه از رتبه ۱۱ در بین ۲۳ استان با ۸ پله سقوط به رتبه ۱۹ در بین ۲۴ استان در سال ۱۳۶۵ دست یافته است. با توجه به مطالب بالا می توان این گونه نتیجه گیری کرد که شهرستان پاوه متاسفانه به عنوان یکی از عقب مانده ترین شهرستان ها در سطح کشور نیز می تواند که ارزیابی شود.

بر اساس یکی از دیدگاه های مشهور که محتوایی اینچنین دارد و از نظر ریاضی هم قابل اثبات می باشد همیشه پول و سرمایه از مکان های فقیرتر و عقب مانده تر به مکان های توسعه یافته تر و ثروتمندتر سرازیر می شود. به زبان ساده تر می توان ادعا کرد که روند عقب ماندگی پاوه و سرعت توسعه یافتگی سایر مناطق با توجه به مطالب آورده شده در جداول و اعداد مربوط به شدت نابرابری در چند دوره متوالی ، شهرستان پاوه را در مقطعی حساس و تعیین کننده قرار داده است بطوریکه با رشد نسبی سایر مناطق و با توجه به تغییر شرایط و افزایش سرعت تحولات در عصر حاضر ، این محدوده در صورت عدم برنامه ریزی و چاره اندیشی و حرکت در همان مسیرهای تعریف شده قبلی که مقصد آنها جز شرایط حاضر و وضعیت موجود نیست  به صورت کاملا خودکار در طول زمان بر شدت عقب ماندگی آن افزوده خواهد شد چرا که سایر مناطق و مراکز با توجه به وضعیت بهتر خود از کشش و توان مناسبتری در جهت جذب سرمایه های انسانی و مالی و … برخوردار بوده و محدوده عقب مانده (پاوه) به مرور با تهی شدن از این منابع در شرایط بدتری نسبت به فضای پیرامون خود قرار خواهد گرفت.

حال پرسش های اساسی این است که ریشه ها ، دلایل و مشکلات عقب ماندگی پاوه از رویکردی علمی در سطح استان چه بوده و راهکارهای عملی مقابله با آنها کدامند؟ چه راهبردهایی می تواند شهرستان پاوه را از این وضعیت خارج کرده و عوامل تاثیرگذار بایستی حول کدامیک از محورهای توسعه در پاوه باشد؟ جایگاه و نقش مردم ، دولت و بخش خصوصی در فرآیند جدید چگونه است؟

بدیهی است نگارنده در مسیر پاسخ دقیق به این پرسش ها با چند چالش اساسی روبرو است :

نخست اینکه این امر نیاز به بررسی دقیق ، حساب شده و صرف زمان کافی با در دسترس بودن آمارهای موجود در محدوده مطالعاتی دارد.

دوم اینکه با توجه به ابعاد توسعه یافتگی یا عقب ماندگی و پیوندهای موجود بین انسان ، فضا و فعالیت ، پاسخ به این پرسش ها نیازمند حضور کارشناسان دیگر در رشته های مرتبط است.

سوم اینکه با توجه به محتوای سایت ، نوشته بایستی از حالت خشک و بی روح علمی به حالتی خواندنی تر تغییر یابد تا خواننده را خسته نکند. چالشی که در کل این یادداشت نیز به چشم می خورد و یکی از دغدغه های اصلی نویسنده بوده و شاید در مواردی نیز موجب کاستن از بار علمی آن شده باشد .

منابع

۱٫ سارکی ، ناصر ، “تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمانشاه ” ، پایانامه کارشناسی ارشد رشته علوم اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس ، تهران ، ۱۳۷۴٫
۲٫ سلیمی فر ، مصطفی ، “مطالعه روند تغییرات سطوح توسعه صنعتی و توسعه منطقه ای در ایران طی دوره ۷۵-۱۳۵۵” ، مجله تحقیقات اقتصادی ، شماره ۶۱ ، ۱۳۸۱٫
۳٫ پور محمدی ، محمد رضا ، رنجبر نیا ، بهزاد و دیگران ، “تحلیل توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمانشاه ” مجله تخصصی برنامه ریزی فضایی ،سال دوم ، شماره اول ، ۱۳۹۱ .

یک پاسخ برای “در راستای نامه به وزیر کشور / تحلیل جایگاه شهرستان پاوه در سطوح توسعه یافتگی

  • فروزان رسولی در تاریخ فروردین 23, 1396 گفت:

    با سپاس فراوان از نگارنده محترم که به صورت علمی ما را از وضعیت شهرستان پاوه مطلع فرمودند؛
    نوشته ای که امیدوارم تک تک مسئولان، معلمان، دبیران، کارمندان، اعضای شورای شهر، فعالان اجتماعی و ساکنان شهرستان مطالعه بفرمایند.

    آنچه می تواند درخواست ما شهروندان باشد این است که منابع مالی و امکانات لازم فراهم شود تا تحقیق موردنظر آقای عبدی انجام شود؛
    بدون شک پاوه به پاسخ های علمی، برای برون رفت از وضعیت موجود، نیازمند است.