ی 09 اردیبهشت 1403 ساعت 02:44

برای محکومیت ظلم، انسان بودن کافی است/ حیدر غلامی

برای محکومیت ظلم، انسان بودن کافی است/ حیدر غلامی

اکثریت ملت كرد كه با تمام وجود درد ظلم، بي عدالتي، قتل عام و آوارگي و هویت زدائی اشان را بارها لمس كرده اند، در 75 سال گذشته بنا به انگیزه های انسانی و ديني از تمامِ ملت هاي مظلوم و تحتِ ستمِ دیگرِ جهان، بخصوص ملت مظلوم فلسطين حمايت كرده اند. ملتی که متاسفانه 79 روز است توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی، آمریکا و متحدانش با وحشیانه ترین شیوه ها در برابر دیدگانِ جهانیان و سکوتِ شرم آورِ اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان و سازمانها و نهادهای بین المللی، قتل عام می شوند. رژیم غاصب صهیونیستی، آمریکا و متحدانش با زیرپا گذاشتن تمام قوانین حقوق بشری، بشردوستانه و بین المللی در حال نسل کشی آشکار و نابودیِ فلسطین و فلسطینی ها هستند.

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: يكي از ملت هاي مسلمانِ مظلومِ جهان، ملت كرد مي باشد كه در سال 1916 میلادی در قرارداد مخفیانه ی «سايكس ـ پيكو»1 اکثر سرزمین آباء و اجدادیشان (که در قلمرو امپراطوری عثمانی قرار داشت) توسط انگليس، فرانسه و روسيه، بنابر منافع خود و بدون كمترين توجه به خواست و اراده ي اين ملت مظلوم، تقسيم شد. پس از جنگ جهانی اول و شکست امپراتوری عثمانی، در سال 1920 م نیروهای پیروزِ متفقین در معاهده ي «سِور»2 مقرر کردند در صورت مناسب بودن شرايط، پس از يك سال در مناطقی که اکثریت مردمش کرد هستند، یک حكومتِ مستقل كردي تشكيل شود؛ اما در قرار داد «لوزان»3 عملا اين خواست كردها به فراموشي سپرده شد؛ و كردها در ميان پنج كشور ایران ، شوروی(ارمنستان)، تركيه و کشورهایِ تازه تاسیس شده یِ عراق و سوريه تقسيم شدند.

 

اين ملتِ یتیم که در اواخر امپراطوري عثماني و پس از فروپاشيِ آن، تحت ظلم و ستم ناسيوناليست های ترك، عرب و فارس قرار گرفتند، جهت دستيابي به ازادي و حقوق پايمال شده ي خود قيام كردند. رهبران اوليه اين حركت های حق طلبانه و آزادیبخش تا نيمه ي اول قرن بيستم، همگي مسلمانانِ متعهدي بودند كه همزمان رهبرِ دینی و ملیِ بودند؛ رهبراني چون شيخ محمود نَمر، شيخ سعيد پيران، قاضي محمد، ملا مصطفي بارزاني و… متاسفانه عِده و عُده ی كردها، وضعيت منطقه اي و جهاني و همچنین حمايت همه جانبه ي قدرت هاي بزرگِ جهاني( انگليس، آمريكا، فرانسه و شوروي) از حكام ظالم و ستمگرِ دست نشانده ي خود، مانع از دستيابي كردها به نتيجه ي مطلوب شد؛ و پس از گذشت یک قرن و تداوم قیام و مبارزات آزادیخواهانه هنوز هم شاهد قتل عام، آوارگی و مرارت این ملت هستیم.

 

اکثریت ملت كرد كه با تمام وجود درد ظلم، بي عدالتي، قتل عام و آوارگي و هویت زدائی اشان را بارها لمس كرده اند، در 75 سال گذشته بنا به انگیزه های انسانی و ديني از تمامِ ملت هاي مظلوم و تحتِ ستمِ دیگرِ جهان، بخصوص ملت مظلوم فلسطين حمايت كرده اند. ملتی که متاسفانه 79 روز است توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی، آمریکا و متحدانش با وحشیانه ترین شیوه ها در برابر دیدگانِ جهانیان و سکوتِ شرم آورِ اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان و سازمانها و نهادهای بین المللی، قتل عام می شوند. رژیم غاصب صهیونیستی، آمریکا و متحدانش با زیرپا گذاشتن تمام قوانین حقوق بشری، بشردوستانه و بین المللی در حال نسل کشی آشکار و نابودیِ فلسطین و فلسطینی ها هستند.جنایات و توحش این حکومت های ظالمِ استعمارگر تازگی نداشته و مسبوق به سابقه می باشد؛ و ملت کرد سالهاست که با آنها آشناست.

 

مگر همين حكومت هاي استعمارگر غربي و روسيه نبودند كه در پيمان «سايكس ـ پيكو» و سپس در معاهده «لوزان» همزمان با نقشه ي شومِ تشكيل رژيم صهيونيستي در خاك فلسطين، نقشه ي تقسيم كردستان را كشيده و اجرا کردند؟مگر همين حكومت هاي استعمارگر نبودند كه دولت هاي دست نشانده و ظالمِ رژيم صهيونيستي، تركيه ي جديد، عراق، سوريه را رویِ کار آورده؛ و در سركوب و كشتار ملت هاي مظلومِ فلسطيني و كّرد و… آنها را ياري دادند؟مگر در سركوب قيام هاي آزاديخواهانه ي ملت کرد به رهبریِ شيخ محمودِ نَمر، ملا مصطفي بارزاني و قاضي محمد و… انگليس، آمريكا و شورويِ سابق نقش اساسي نداشتند؟

 

ملتي كه بارها مرارت ظلم، تبعيض و سركوب را چشيده است، بايد نسبت به هرگونه ظلم، تبعيض و سركوب در حق ملت هاي ديگر حساس بوده و بي تفاوت نباشد. ملتي كه خود قرباني ستم ستمگران است و در راه نجات ملت مظلوم خود مبارزه مي كند، قطعا حامي ملت هاي مظلوم و مبارزه ی آنها عليه حكام و ملت هاي ستمگر است. ملتي كه خود اشغالگري سرزمينش، نسل كشي، آوارگي و دربدري را لمس كرده است، نمي تواند نسبت به ملت هاي مظلوم و گرفتار چنين ظلم و ستم هايي بي تفاوت باشد.

 

ملت كرد بخصوص روشنفكرانش به گفته ي ادوارد سعيد بايد « چشم انداز انساني گسترده اي از آنچه نژاد يا ملت خاصي را رنج مي دهد، ارائه كند؛ و اين تجربه را به رنج هاي ملت هاي ديگر پيوند دهد. تصديق و تصريح اينكه ملتي مورد غارت، سركوب و قتل عام قرار گرفته و حقوق اين ملت و موجوديت سياسي اش ناديده گرفته شده است، به تنهايي كافي نيست؛همزمان بايد همان كاري را كرد كه «فانون» در زمان جنگ الجزاير كرده است. يعني بايد آن كابوس ها را به رنج هاي مشابه ملت هاي ديگر پيوند داد. اين كار… مانع وقوع اين احتمال خواهد شد تا درسي كه از سركوب مردم در يك مكان گرفته مي شود، در مكان و زمان ديگري فراموش و زيرپا گذاشته شود»4؛ کاری که شخصيت هايي چون «لطيف هه‌لمه‌ت» و… نسبت به ملت مظلوم فلسطين انجام داده اند.

 

 

ملت کرد به ویژه کسانی از آنها که خود تصويرگرِ رنج هاي ملت خود هستند و يا خود نيز با آن رنج ها زيسته اند؛ و با تمام وجود مخالف هر گونه تبعیض و ظلم و ستم؛ و خواهان آزادی و عدالت برای تمام انسانها هستند، نمي توانند نسبت به رنج و ستمي مشابه يا بيشتر از آن بی تفاوت باشند و چشمهایشان را روي آن ببندند؛ زیرا عمیقا بر این باورند که «اگر از عدالت بنيادين انساني حمايت كنيد، اين كار را بايد به خاطر همه ي انسانها انجام دهيد؛ و نه فقط به طور گزينشي براي انسان هايي كه مورد پذيرش ديدگاه شما، فرهنگ شما و ملت شما هستند»5.

 

خوشبختانه امروز شاهدیم که ملت هاي آزاديخواه جهان (صرفنظر از رنگ، نژاد، زبان و دين) با انواع و اقسام روش ها بخصوص از طريق سازمان هاي مردم نهادِ حقوق بشري، رسانه، فضای مجازی و مشاركت در راهپيمايي هاي هزاران و صدها هزار نفري خود در يايتخت هاي آمريكا و كشورهاي غربي و… نسل كشي و توحش آمريكا، غرب و رژيم صهيونيستي در غزه و كرانه ي باختري را محكوم کرده و خواهان پایان دادن به آن هستند. اين نداهاي ظلم ستيز و مظلوم نواز بيانگر اين است كه براي دفاع از مردمِ مظلومِ غزه و توقف ژنوسايد(نسل كشي) آنها، لازم نيست عرب يا مسلمان بود؛ بلكه كافي است كه انسان بود. سخن آخر اینکه چشم خود را بستن و ندیدن يا دم فرو بستن؛ و در غیر اخلاقی ترین حالت، شاد شدن در برابر ظلم و ستم به انسانهايِ مظلومي كه علاوه بر انسان بودن، همكيش ما هم هستند، هيچ توجيه منطقي، اخلاقي و دینی ندارد.

 

پانوشت ها:
1ـ موافقت‌نامه «سایکس-پیکو» توافقی مخفیانه میان بریتانیا و فرانسه بود که در روز نهم ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافق‌نامه نامش را از سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکو از فرانسه گرفته‌است. پیش شرط این توافق، شکست امپراتوری عثمانی در جنگ بود. این قرارداد مخفیانه بود و روسیه تزاری نیز در آن مشارکت داشت؛ اما قبل از اینکه به سهم خود برسد سقوط کرد و هنگامی که کمونیست ها بر مسکو حاکم شدند اسرار این قرارداد را فاش کردند

2ـ معاهده یا پیمان «سِور» معاهده‌ای بود که در روز ۱۰ اوت سال ۱۹۲۰ میلادی بین امپراتوری عثمانی و نیروهای پیروز متفقین (روسیه، بریتانیا و فرانسه) در شهر «سِور» فرانسه امضا شد.

3ـ در ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۳ معاهده « لوزان» در شهر لوزان سوئیس میان نمایندگان ترکیه به ریاست عصمت اینونو و کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، یونان، رومانی، بلغارستان، پرتغال، بلژیک و یوگسلاوی به امضا رسید. این معاهده بندهای زیادی درباره سرنوشت ترکیه به عنوان وارث اصلی عثمانی داشت و به جنگ جهانی اول در آن سرزمین پایان داد. همچنین مرزهای جدید جمهوری ترکیه را مشخص کرد. معاهده لوزان عملا به رۇیای تشکیل دولت کردستان در قلمرو عثمانی که در متن قرارداد سور(۱۹۲۰) پیش بینی شده بود، پایان داد و بخش اصلی جغرافیای آن دولت مورد اشاره در معاهده ی سور را به جغرافیای ترکیه اضافه کرد. بخشهای دیگرش نیز مانند گوشت قربانی بین ارمنستان و دولتهای تازه تٲسیس عراق و سوریه که محصول قرارداد سایکس پیکو بودند، تقسیم شد.

4ـ ( نشانه هاي روشنفكران، ادوارد سعيد، ترجمه محمد افتخاري، نشر آگه، چاپ اول 1382، صص 61 ـ 62 ).
5ـ ( نشانه هاي روشنفكران، ادوارد سعيد، ترجمه محمد افتخاري، نشر آگه، چاپ اول 1382، ص 111)