پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: 37 روز است كه غرب توسط رژيم صهيونيستي در برابر ديدگان جهانيان با توحش تمام مشغول ژنوسايد( نسل كشي) مردم غزه می باشد. تا لحظه ی نوشتن اين يادداشت يازده هزار و 108 نفر شهيد شده (هشت هزار نفر آنها زن و كودك اند) و حدود 3500 نفر نیز زیر آوار مانده اند. قطع آب، برق، سوخت و مواد غذايي مردم، تخریب وسیع زيرساخت ها و منازل مسكوني (41 هزار منزل مسكوني به صورت كامل تخريب شده و 222 هزار منزل نیز به صورت جزئي آسيب ديده اند)؛ هدف قرار دادن خبرنگاران، امدادگران، مراکز بهداشتی و بیمارستان ها؛ ممانعت از ورود هرگونه کمک های انسانی و بشر دوستانه و تجهيزات پزشكي و دارويي و… دل هر انسان آزاده و عدالت طلبي در دنيا را به درد آورده و به واكنش واداشته است.

در يادداشت قبلي تحت عنوان «غزه، تنهايِ تنها» درباره ی حمایتِ ضمنی برخی از حکام عرب از رژیم صهییونیستی، سکوت یا موضع گيري ذليلانه و شرم آور اكثريت مطلق كشورهاي اسلامي مطالبي بيان كردم، كه نشست مشترك فوق العاده ي پريروزِ سران كنفرانس اسلامي و اتحاديه ي عرب در عربستان و قطعنامه ي ننگين و زبونانه یِ پايانيِ آن، گویای مطالب بیان شده در آن نوشته بود. قطعنامه ای كه جز محكوميت لفظيِ محافظه كارانه و مزورانه بر روی کاغذ، بدون كمترين اقدام عملي ( حتي در سطح احضارِ سفير رژيم صهيونيستي، نه اخراج آن؛ يا محكوميت لفظي آمريكا يا قائل شدن حق دفاع براي فلسطيني ها).

همكاري و حمايت تمام قد آمريكا و غربِ مدعيِ دمکراسی، حقوق بشر و ارزش های انسانی از رژيم صهيونيستي در نسل كشيِ مردم مظلوم غزه بيش از پيش دورويي و استانداردهاي دوگانه ي آمریکا و متحدان غربی اش ( با محوریت و رهبری آمریکا )را آشكار كرد. نوشته ي حاضر نگاهي بسيار گذرا به اين موضوع مي باشد.

الف ـ نفاق و دورويي:

1ـ در محافل عمومي و جهاني از لزوم برقراري صلحي عادلانه و پايدار بين رژيم صهيونيستي و فلسطين سخن مي رانند؛ اما پشت پرده و اکنون بی پرده، نه تنها خواهان آن نیستند بلکه در عمل با تمام توان در كنار رژيم صهيونيستي ایستاده و از آن حمايت مي كنند.

2ـ در رسانه ها، محافل و سازمان هاي بين المللي خود را مخالفِ اشغالگري و افزايشِ آن از طريق شهرك سازي در سرزمين اشغال شده ی فلسطيني ها اعلان مي كنند، اما حامي و همکار رژيم اشغالگر صهيونيستي بوده و هزينه ي ساخت شهرك هاي استعماري صهيونيست نشين را پرداخت مي كنند.

3ـ گاهي به ظاهر استفاده ي رژيم صهيونيستي از سلاح هاي ممنوعه اي چون بمب هاي خوشه اي و فسفري و… را محكوم مي كنند؛ اما با علم و آگاهي كامل از به كارگيري آنها در قتل عام و نسل كشي مردم فلسطين، آن ها را رايگان به اين رژيم هديه مي دهند. در نسل كشي جديد مردم غزه علاوه بر بمب هاي ممنوعه ي خوشه اي و فسفري، بمب هاي ممنوعه ي دايم( فلز متراكم انفجاري، حاوي آلياژ سنگين تنگستن كه بسيار كوچك، اما به شدت كشنده و سرطان زاست) را به رژيم صهيونيستي داده تا مردم مظلوم غزه بيشتر و شنیعتر قتل عام شوند.

4ـ به ظاهر كشتار غير نظاميان را محكوم مي كنند، اما در عمل جديدترين و خطرناكترين سلاح هاي جنگي را جهت كشتار ملت فلسطين در اختيار رژيم صهيونيستي قرار مي دهند. در ژنوسايد جديد غزه پيشرفته ترين تسليحات جنگي خود از جمله موشك ها، هواپيماهاي اف ـ 35 و… را در اختيار اين رژيم قرار داده اند؛ و تاكنون كشتار غير نظاميان به خصوص زنان و کودکان، بمباران بيمارستانها، مدارس، حمله به آمبولانس ها و امدادگران، كشتار خبرنگاران را نه تنها محكوم نكرده اند؛ بلكه حامي و توجيه گر آن نیز مي باشند؛ و مانع اصلیِ آتش بس و توقف این نسل کشی هستند.

ب ـ استانداردهاي دوگانه:

1ـ براي رژيم خون آشام و اشغالگر صهيونيستي كه تا دندان مسلح بوده و داراي زرادخانه ي هسته اي و مجهز به پيشرفته ترين اسلحه هاست، در برابر نيروهاي مقاومت فلسطيني با كمترين تجهيزات و تسليحات نظامي، حق دفاع قائل اند؛ اما با بي شرمي و وقاحت تمام اين حق را براي فلسطيني هاي مظلوم قائل نيستنند. فلسطيني هايي كه خاكشان اشغال شده، آواره و دربدر شده اند؛ كمتر روزي است كه عده اي از آنها كشته يا ترور نشوند؛ با شهرك سازي استعماري و كوچ اجباري 75 ساله در سرزمين هايشان مواجه هستند؛ چندين بار گرفتار ژنوسايد ونسل كشي شده اند؛ بیش از دو ميليون نفر از آنها تنها به جرم! مقاومت در برابر اشغالگر و دفاع از حق مشروع خود، نزديك 17 سال است كه در بزرگترين زندان غير مسقف جهان زنداني شده اند و…در قطعنامه پاياني كشورهاي گروه هفت ( آمريكا، انگستان، فرانسه، آلمان، ايتاليا، كانادا و ژاپن) كه چند روز پيش در طوكيو برگزار شد، به صراحت بيان كردند كه رژيم صهيونيستي حق دفاع از خود را دارد؛ اما براي فلسطيني ها چنين حقي را قائل نشده و در برابر نسل كشي مردم غزه، بدون محكوم كردن اين رژيم، آن را تنها به حمايت از غير نظاميان و التزام به قوانين بين المللي توصيه كردند.

2ـ مقاومت و دفاع مشروع ( طبق تمام قوانين بين المللي و حقوق بشري) فلسطيني ها در برابر اشغالگري، توحش و قتل عام روزانه ي رژيم صهيونيستي را عمليات تروريستي و ارهابي مي نامند؛ اما ترور منظم و دولتي رژيم صهيونيستي در كشتن رهبران فلسطيني و ده ها دانشمند هسته اي مصري، سوري، عراقي، ايراني، فلسطيني و … را با توجيه مبارزه با تروريست و… ناديده گرفته و موجه جلوه مي دهند. با استفاده از امپراطوري رسانه جاي تروريست و قربانيانِ تروريست را عوض كرده اند؛ به گونه اي كه بسياري از مردم سطحي نگر كه منبع اطلاعاتي اشان شبكه هاي وابسته به غرب چون « ایران انترناشنال»، «من و تو» و… که تا دیروز ندای ظلم ستیزی و دفاع از مظلوم سر می دادند، حماس را تروريست و رژيم صهيونيستي را حكومتي دموكرات معرفی می کنند. به گفتهی آندره ولچِک « تبليغات غرب به اشكال مختلف مي تواند محرك كودتا، بلوا، خشونت و تلاش براي تغيير گردد؛ و مي تواند بزرگترين كشور صلح جويِ جهان را ستيزه جوترين كشور جلوه دهد. مي تواند آن را تهديدي عليه صلح در جهان وانمايد؛ و مي تواند چند كشور غربي را كه قرنهاست جهان را ناامن كرده اند، به مثابه ي پاسداران صلح و دموكراسي معرفي كند و آن را تقريبا به همه بباوراند…»

3ـ نسبت به هزاران زنداني فلسطيني و دربندِ تحت انواع و اقسام شكنجه سكوت اختيار كرده و برای رعایت حقوق انها یا ازادیشان كمترين اقدامي انجام نمي دهند؛ اما براي آزادي چندين گروگان و اسير جنگي رژيم صهيونيستي ( كه غالبا نظامي در حال جنگ با فلسطيني ها يا شهرك نشينان غاصب و مسلح اند ) ننه من غريبم درآورده و مويد، همكار و توجيه گر نسل كشي مردم غزه شده اند.

4ـ قتل و كشتار غير نظاميان رژيم صهيونيستي را كه غالبا شهرك نشينان (یهودی هاي صهیونیستی که از چهار گوشه ی جهان با حمایت، همكاري و همراهي غرب، آگاهانه و هدفمند، به فلسطین رفته و سرزمین و کاشانه ی فلسطینی ها را اشغال کرده و در شهرک های استعماری اسکان داده می شوند. اين افراد غير نظامي! مجهز به اسلحه جهت کشتار یا اخراج فلسطینیان هستند، و كمتر روزي است كه عليه فلسطينيان دست به تعرض يا كشتار نزنند ) اراضي اشغالي هستند، به شدت محكوم كرده و آن را جنایت جنگی و جنايت عليه بشريت مي دانند؛ اما در برابِر نسل كشي فجيع هزاران نوزاد، كودك، زن و… غزه سكوت اختيار كرده و تنها رژيم صهيونيستي را به حفظ جان غير نظاميان توصيه مي كنند؛ آن هم بسيار كمرنگ و با رعايت احتاط كامل كه سبب تكدر خاطرش نشود.

5ـ از لزوم رعايت حقوق بشر و رعايت قوانين بين المللي دم مي زنند؛ اما در نسل كشي مردم غزه علاوه بر اينكه خود مشاركت و همراهي مستقيم داشته؛ در برابر نقض تمام قوانين بين المللي و بشردوستانه توسط رژيم صهيونيستي كمترين اعتراضي نكرده اند.

6ـ به بهانه حق دفاع رژيم صهيونيستي از خود، همراه و در كنار اين رژيم به صورت مستقيم در اين نسل كشي شركت كرده و ميليادها دلار تجهيزات و تسليحات جنگي پيشرفته به اين رژيم اهدا كرده اند؛ اما به هيچ كشوري اجازه كمك به فلسطيني هایِ دارایِ کمترین وسایل دفاع از خود را نمي دهند. حتي از ارسال كمك هاي انسان دوستانه و موادغذایی و تجهیزات پزشکی و… كه طبق تمام قوانين بين المللي و حقوق بشري ارسال آنها در چنين مواقعي لازم و ضروري است، ممانعت می کنند. به عنوان نمونه جو بايدن رئيس جمهور آمريكا شامگاه پنجشنبه27 مهر 1402 در سخناني كه به طور زنده پخش شد تاكيد كرد كه: ايران را به خاطر حمايت نظامي از روسيه، حماس و گروههاي تروريستي پاسخگو خواهد كرد.

7ـ ادعاي دموكراسي خواهي و حفظ و گسترش آن در جهان را داشته و دارند. جو بايدن در سخنراني مذکور اظهار داشت كه حماس و پوتين در يك وجه اشتراك دارند: « هردو خواهان نابودي كامل و ريشه كن كردن دموكراسي ها در همسايگي خود هستند». نخست وزير بريتانيا هم روز قبل از بمبارانِ بيمارستان مسيحيانِ الاهلي رخ داده بود گفت: « حماس همان داعش است؛ جنگ ما جنگ دموكراسي و آينده است». ادوارد سعيد به درستي دمكراسي مورد ادعاي غرب در رژيم صهيونيستي را معرفي كرده و مي گويد:

«از اسرائیل مرتبا به عنوان یک دموکراسی یاد می شود. اگر چنین باشد، دموکراسیِ بی وجدانی است؛ کشوری است که روحش اسیرِ جنون ضعیف آزاری است؛ دموکراسی ای است که عینا روحیه ی روان پریشیِ حاکمش ـ ژنرال شارون ـ را منعکس می کند؛ که تنها فکرش ـ اگر واژه ی درستی به کار ببرم ـ کشتن، فروکاستن، مثله کردن و راندن فلسطینیان است؛ تا بالاخره آنها «متلاسی» شوند»2؛ و به تدریج نابود شوند. وی در ادامه می گوید: « داستان جالبی از کافکا به نام «در تبعیدگاه» موجود است که در آن از مامور دیوانه ای حکایت می کند که ماشین شکنجه ای را با فخر تمام به دیگران نشان می دهد. این ماشین دارای جزئیات شگفت انگیزی است و هدفش نوشتن مطالبی بر سر تا پای قربانی است.

این ماشین با اسبابی پیچیده یِ مجهز به تعداد زیادی سوزن، حروف ریزی را بر بدن اسیر حک می کند، که در نهایت باعث می شود زندانی مذکور از شدت خونریزی بمیرد. این درست همان کاری است که شارون[نتانیاهو] و جلادان مشتاقش بر سر فلسطینیان می آورند»3

آمريكا به بهانه ي دموكراسي و دفاع از حقوق بشر تاكنون چندين كشور را اشغال كرده و صدها هزار غيرنظامي را قتل عام كرده كه شرح آن خارج از توان اين مقاله و يك كتاب است. البته لازم به ذكر است كه استفاده ي ابزاري از دمكراسي مذموم و ناپسند است، نه خود آن.

8ـ مانع دستيابي كشورها ( بخصوص كشورهاي اسلامي و مخالف خود) به سلاح هسته اي و حتي انرژي هسته اي مي شوند، اما خود در اين زمينه هر اندازه لازم بدانند سلاح هسته اي توليد کرده و در زمینه ی ساخت آن و تجهيز زرادخانه ي هسته اي به رژيم صهيونيستي كمك كرده و مي كنند. آمريكا با قلدري تمام مانع هرگونه بازديد و گزارش سازمان انرژي اتمي از تاسيسات هسته اي اين رژيم مي شود؛ اما كشورهاي مخالف خود را به بهانه ي ساخت يا داشتن سلاح هسته اي يا حتي تلاش براي دستيابي به آن تحت فشار قرار داده و مورد تجاوز قرار مي دهد.

9ـ اگر مسلماني يا حزب و حكومتي اسلامي ـ حتي اگر تنها نام اسلام را يدك كشد ـ غير مسلماني را به قتل برساند، فورا با تبليغات عليه اسلام و اسلامگراها و تروريست خواندن تمامِ آنها، از لزوم مقابله با تهديد و خطرات ايشان دم مي زنند؛ اما اگر مسلمانان با فجيع ترين وضع ممكن ترور يا قتل عام شوند؛ نامي از دين و مذهب قاتل و جنايتكار برده نشده و عمل وي را به ساير همكيشانش تعميم نمي دهند. غالبا در چنين مواردي كشتار مسلمانان را با عباراتي چون اختلال رواني قاتل، ضرورت مبارزه با تندروي و تروريست ها و… توجيه مي كنند.

دو نمونه ي تازه يِ بارز چنین واکنش هایی يكي همين نسل كشي مردم مظلوم فلسطين در غزه است. رژيم صهيونيستي به عنوان دولتي يهودي اين ژنوسايد را با آموزه اي ديني و مبارزه با تروريست هاي فلسطيني و … انجام مي دهد. آقاي بلينكن كه بلافاصله پس از هفتم اكتبر جهت همفكري و حمايت از رژيم صهيونيستي به اين كشور سفر كرد، به صراحت اعلان كرد كه: من به عنوان يك يهودي به اسرائيل آمده ام، نه مانند وزير امور خارجه ي آمريكا. اما با وجود اين، رسانه ها و حكومتهاي غربي از تروريست بودن يهوديان و يهودي هراسي كمترين سخني به ميان نمي آورند. نمونه ي ديگر آن چند روز پس از تجاوز رژيم صهيونيستي به غزه روي داد. در آمريكا فردي با شعار «شما مسلمانان بايد بميريد»، به يك زن فلسطيني 32 ساله و فرزند شش ساله اش با چاقو حمله ور شد. قاتل با وحشي گري تمام، با 12ضربه چاقو زن را به شدت زخمي كرده و كودك معصوم اش را با 26 ضربه به طرز فجيعي به قتل رساند. اين ترور دلخراش در دنيا كمترين بازتاب خبري نداشت؛ و حكومت ها و رسانه هاي غربي از ديانت و مليت اين فرد و تروريست خواندن وي كمترين سخني بيان نكردند.

10ـ توهين به قرآن و آتش زدن آن را در برابر دوربين هاي فيلمبرداري تحت عنوان آزادي بيان جايز مي دانند؛ اما انتقاد و راهپیمایی مسالمت آميز ضد جنگ در كشورهاي غربي بخصوص در روزهای آغازین نسل کشی در غزه را به سختي و تحت تدابير شديد و با اكراه اجازه مي دهند؛ در حالي كه راهپيمايي حمايت از صهيونيست ها كاملا آزاد است. كاريكاتورهاي موهن به پيامبر ـ صلي الله عليه وسلم ـ و جريحه دار كردن احساسات ميليونها مسلمان را تحت عنوان آزادي بيان و عدم كوتاه آمدن از اين اصل اساسي توجيه مي كنند؛ اما كاريكاتوريست برجسته ي گاردين را به خاطر كاريكاتور نتانياهو اخراج كردند؛ شش كارمند بي بي سي به خاطر لايك پست هاي ديگران در حمايت از فلسطين( نه حماس) يا لايك اعتراض به بمباران مردم غزه اخراج شدند.

سیاست آمریکا و کشورهای غربی در هر حال بر پایه منافع خودشان و بری از هرگونه اخلاق مداری است. سیاستی است که به راحتی تجاوز، اشغالگری، شکنجه های وحشیانه و طاقت فرسای زندانیان، سرکوب و کشتار مخالفان و… را جایز و حتی واجب می داند.

پی نوشت:
1ـ درباره تروریسم غرب، نوآم چامسکی و آندره ولچِک، ترجمه مازیار کاکوان، انتشارات مهراندیش، چاپ اول 1394، ص
2ـ به من دروغ نگو، گزارش هایی تاریخ ساز از روزنامه نگاران کاوشگر؛ به کوشش جان کری، ترجمه ی مهرداد(خلیل) شهابی و میر محمود نبوی؛ ص 396 ـ 397 چاپ دوم زمستان 1390
3ـ به من دروغ نگو، گزارش هایی تاریخ ساز از روزنامه نگاران کاوشگر؛ به کوشش جان کری، ترجمه ی مهرداد(خلیل) شهابی و میر محمود نبوی؛ ص 397 ـ 398 چاپ دوم زمستان 1390