استاندار کرمانشاه :مردم منطقه اورامانات به زودی از امتیازات مرز بهره مند می شوند
به گزارش سلام پاوه : استاندار كرمانشاه در دیدار با جوانان و مشاوران جوان فرماندار در کرمانشاه از بهرمندی مردم منطقه اورامانات از امتیازات مرز خبر داد. استاندار کرمانشاه از انجام اقدامات نهایی در زمینه فعال کردن مرز شوشمی خبر دادو اظهار کرد: کارگروه ویژه در این زمینه تشکیل شده و کار در مراحل نهایی […]
- ۲۲ مهر ۱۳۹۳
- کد خبر 9894
- 2 دیدگاه
به گزارش سلام پاوه : استاندار كرمانشاه در دیدار با جوانان و مشاوران جوان فرماندار در کرمانشاه از بهرمندی مردم منطقه اورامانات از امتیازات مرز خبر داد.
استاندار کرمانشاه از انجام اقدامات نهایی در زمینه فعال کردن مرز شوشمی خبر دادو اظهار کرد: کارگروه ویژه در این زمینه تشکیل شده و کار در مراحل نهایی قرار دارد که امیدواریم در آینده نزدیک شاهد باشیم مردم منطقه اورامانات نیز ارتباط نزدیکتری با مرز داشته و از این امتیاز برخوردار می شوند.
رضایی با تاکید بر اینکه امتیاز مرز نباید تنها در انحصار عده ای خاص باشد اظهار کرد: تلاش خود را بکار خواهیم گرفت تا بهره برداران اصلی مرز را مردم و تشکل های تعاونی تشکیل دهند.
خدا کنه این دروغ راس باشه
«قدرت» و «خدمت» از زمانهای گذشته تا به امروز همواره در تضاد بوده و هستند. تا به حال شنیده نشده است که کسی به قدرت رسیده باشد و خدمت «از نوع واقعی لغوی آن» کرده باشد.
امروزه خدمت یعنی ارج نهادن، گردن خم کردن و کرنش در برابر قدرت. خدمت از آنِ بیچارگان و درماندگان – از هر نوعی که فکرش را بکنی – هست و قدرت از آنِ آنهایی که به هر طریق ممکن خود را به بالاها رساندهاند. (البته بالاها به اصطلاح امروزی به مقامهای بالا رسیدن و… مصطلح شده است و گرنه کاش به بالای واقعی میرسیدند که یعنی شناختن خود و شناختن حق و …) از نمایندهای که برای جمعآوری رأی به …… داده تا وکلا و وزرایی که مردم ساده و زودباور را نردبان ترقی خود کرده و پا بر شانههای تک تک آنها بالا رفتهاند و با شعارهای پرمفهوم و دهن پرکن «عدالتطلبی» و «آرمانخواهی» و«قد علم کردن در برابر حق کشی»، مردم را فریفته و به بالا رسیدهاند و اکنون آنها را عوام پنداشته و هیچ یک را نمیشناسند و دمخور گشتن با آنها را کسر شأنی برای خود میپندارند.
با خود قرار(؟!!) گذاشته بودند که دلشان به حال این جماعت بسوزد و هر خدمتی از دستشان برآید، کوتاهی نکنند اما به آنجا که رسیدند دستشان کوتاه شد و قول و قرارهایشان از خاطر شسته و رفته شد. معجزه اسکناسهای درشت همین است که انسان را شستشوی مغزی کند و افکاری نو برایش به ارمغان آورد. تا بوده همین بوده و خواهد بود.