د 10 اردیبهشت 1403 ساعت 22:23

پدر معنوی دیارم …/ آلا نادری

پدر معنوی دیارم …/ آلا نادری

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : آلا نادری سن من به شهادت برای اتفاقات و سختی هایی که این شهر و مردمش از سر گذرانده اند زیاد کفاف نمیدهد.اما شنیده ام از پدرم که اگر زمین خوردی و من بلندت کردم،اگر گریه کردی و‌ اشک هایت را پاک کردم،اگر بار تنهایی و ناتوانی شانه هایت […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : آلا نادری سن من به شهادت برای اتفاقات و سختی هایی که این شهر و مردمش از سر گذرانده اند زیاد کفاف نمیدهد.اما شنیده ام از پدرم که اگر زمین خوردی و من بلندت کردم،اگر گریه کردی و‌ اشک هایت را پاک کردم،اگر بار تنهایی و ناتوانی شانه هایت را خم کرد،اگر هرچه هست و نیست روبه رویت ایستاد من اینجا پشت سرت با دلی که همیشه تو در بطن دل نگرانی هایش هستی ایستاده ام.

شنیده ام از پدرم که حاج ماموستا ملاقادر قادری پدر این شهر است پدری که وزنه ی عدالتش همیشه سنگین تر از منافعش بوده و مردم ماهِ آسمان حرف هایش بوده اند و از هر جمعه‌ی سخنانش سال ها دلسوزی برای مردم فریاد میشود و گوش شنوا میخواهد…

ما یک خانواده ایم،خانواده ای که در عذاداری ها همه سیاه میپوشند و در جشن و‌ سرور قاب خنده هایشان مشترک است،شکوفه‌ی بهارشان باهم میدمد و برگ های خزان شان باهم میریزد،در خانواده من و تویی نیست همه ماییم و ما جگر گوشه های این پدریم،منصفانه نیست گله از کوتاهی هایی که هیچوقت اتفاق نیفتاد و کمبود هایی که احساس نشد…ترکش تیری که به سمت ما می آید در سینه ی پدری منهدم شود که دلش بیشتر از همه ی ما خون است.

خون زخمی که از دست های ما میچکد از چشم های کسی میبارد که غربت و کربت سال های دور تا به امروز را با همدلی و یکدلی معاوضه کرد و پینه‌ی دست های خسته مان روی جگر کسی بسته میشود که آخِ فرزند،زمین را برایش تنگ میکند و با مرگ او از آسمانش سنگ اندوهِ خاموش و جذوه‌ی خشم مسکوت میبارد که نفهمند اهل بیت الحزن که دل بنیان خانه حزین ترین کنج منزل است…

ما در کرانه‌ی غمیم در نقطه صفر آرزوها به جای گرفتن انگشت اتهام به سوی یکدیگر و کنکاش برای یافتن مقصری که در بین ما نیست باید ورد «وَ اعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاًوَ لا تَفَرَّقُوا»، (همگی چنگ به‌ ریسمان الهی بزنید و پراکنده نشوید) را با خود تکرار کنیم که “تا شقایق هست زندگی باید کرد” قبل از اینکه شقایق هایمان لاله بی مهری شوند…

در یکی بود یکی نبود شهر ما غیر از خدا هستند کسانی که زیر سایه‌ی خدا،هم پا و هم دل با مردم اند و دین پدری دارند بر گردن مایی که دل هایمان زخم دیده اما چشم هایمان نگرانِ روزهای روشن تر و موسمی عادلانه تر است،روزهایی که از پس این شب های بیداد بر می آید و این پیله‌ی ناکامی و ناآرامی با وحدت و ایمان پروانه میشود و پدری با درایت و با صلابت همچون حاج ماموستا ملاقادر قادری که همه باید به او ایمان و باور داشته باشیم در راس این همراهی و همدلی است،باشد که با دست هایی که در هم گره خورده اند بگذریم از غمباد این ماتمکده و برسیم به آنچه که سزاوار مردم این دیار است.

یک پاسخ برای “پدر معنوی دیارم …/ آلا نادری

  • هوره کان در تاریخ اردیبهشت 15, 1401 گفت:

    واقعا مطلب جالبی بود دست مریزاد 👏