س 18 اردیبهشت 1403 ساعت 12:06

تاریخ عملکرد شورای شهر پاوه زیر تیغ کارشناسان قرار گرفت/مهندس طاهری: آفت بزرگ شوراهای شهر عدم کار گروهی است

تاریخ عملکرد شورای شهر پاوه زیر تیغ کارشناسان قرار گرفت/مهندس طاهری: آفت بزرگ شوراهای شهر عدم کار گروهی است

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : کمال طاهری دانش آموخته زمین شناسی است. وی عضو دومین دوره شورای اسلامی شهر روانسر و نامزد یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه اورامانات است. زمین شناس حرفه ای در بررسی های کارست و آب زیرزمینی است اما به گردشگری طبیعی و توسعه پایدار نیز علاقه دارد. بیش […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : کمال طاهری دانش آموخته زمین شناسی است. وی عضو دومین دوره شورای اسلامی شهر روانسر و نامزد یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه اورامانات است. زمین شناس حرفه ای در بررسی های کارست و آب زیرزمینی است اما به گردشگری طبیعی و توسعه پایدار نیز علاقه دارد. بیش از یکصد مقاله در کنفرانسهای داخل و خارج را در کارنامه خود دارد. در مجلاث معتبر بین المللی داور علمی است و مقاله دارد. ۱۴ عنوان کتاب تالیف و تدوین را تقدیم مخاطبان خود کرده است و اخیراً با همکار و دوست خود دکتر فریدون بیگلری در حال تدوین دانشنامه هورامانیکا هستند. آنچه که در زیر می آید گفتگویی کوتاه به بهانه آغاز ثبت نام انتخابات شوراهای شهر و روستا است.

 

مردم هویت مستقلی برای شورای شهر قائل نیستند

 

سلام پاوه :مهندس طاهری ضمن سپاس از وقتی که در اختیار سلام پاوه گذاشتید، شورای شهرا چگونه می بیند و اساساً تعریف شما چیست؟مهندس طاهری

اجازه بدهید بعد از چند دوره انتخابات شورای اسلامی شهر، از تعاریف و مفاهیم مقدماتی بگذریم و فرض که نه بلکه یقین داشته باشیم همه مخاطبان از ما و شاید بیشتر در مورد شورای شهر و عملکرد و کارکردهای آن شناخت دارند. اگر اجازه بدهید گفتگو را به سمت سویی ببریم که بیشتر بیان تجارب و عینیت ها باشد تا مضامین و نظریه‌پردازی های متعارف.

شورای دوره اول طوفانی آغاز شد بسیاری از رجال و بزرگان صاحبان دانش و تجربه در این عرصه ورود پیدا کردند، حداقل در اورامانات و شهری که من بودم افراد موجه و تاثیرگذاری به این عرصه مدنی راه یافتند و البته اختیارات آنها هم نه اینکه در قانون تصریح شده باشد. بلکه بیشتر به واسطه وجاهت اجتماعی آنان بسیار بیشتر از امروز بود. در آن زمان از شورا به عنوان “نوزادی تازه متولد شده” یاد می کردند که موانع بسیاری فرا راه آن قرار داشت و انتظار می رفت در دوره‌های بعد از خلأهای کارکردی و فقدان تناسب عنوان و جایگاه با زیرساختهای قانونی کاسته شود. طبیعی بود که منتظر باشیم در دوره های متاخر افرادی که در این عرصه ورود پیدا می کنند از تجارب گذشتگان بیشتر بهره مند شوند. با این همه با “بلوغ” شوراها و گذشت پنج دوره از آن(که زمان کمی هم نیست)به زعم بسیاری از شهروندان، شورای شهر بیشتر شورای شهرداری است و برخی پا را از این فراتر گذاشته و شورا را اهرم خواسته‌های شهردار می دانند. با همه اینها من فکر می‌کنم شورای شهر هنوز یک نماد مدنی قوی است که اگر بخواهد می تواند منشا خدمت، وفاق مدنی و صد البته توسعه شهری باشد.

اگر شهر را به عنوان موجودی پویا و زنده تصور کنیم باید اذعان داشت که این موجود به رسیدگی نیاز دارد. هیچ رسیدگی و مراقبتی هم نمی‌تواند بدون آگاهی و دانش باشد. نوزادی که متولد می‌شود توسط مادری رشد می‌کند که به مدد چندین نسل تجربه مادران و مادر بزرگانش و در سایه خدمات اجتماعی-رفاهی و پزشکی به بلوغ می رسد و می بالد. با همه اینها در برخی موارد غفلت از این کودک می‌تواند راه او را به بیراهه بکشاند و شاید هم کم مراقبتی است که منشاء بسیاری از بزه های اجتماعی می گردد. شهر هم مثل هر موجودی رشد می‌کند، فرسوده می‌شود، پیر می شود، نفس می‌کشد و مهمتر از همه هویت دارد. شهر تاریخ دارد، لباس دارد و منظر دارد.

 شما اگر با این تعاریف به شورای شهر نگاه کنید در کنار ذات سیاسی آن، کارکردهای اجتماعی- مدنی و خدماتی آن، بیشتر نظر شما را جلب می‌کند. یک موجود زنده به مراقبت نیاز دارد، به برنامه نیاز دارد و در کنار این برنامه، مراقبت، تخصص و توان و تجربه وزنه ای بسیار سنگین هستند که باید کفه مقابل این ترازو به نفع شورای شهر پایین برود، یعنی شورایگان شهرهای ما باید واجد همه خصایلی باشند که بتوانند این موجود زنده را هدایت و البته سالم نگاهدارند.

مشکل این اواخر جامعه ما، نگاه کردن صرفاً سیاسی یا صرفاً “باری به هر جهت” یا به قراری همه خود را همسنگ دیگران دانستن به شورای شهر و انتخابات است. آنچه که من به عنوان یک زمین شناس نه جامعه شناس از آن به عنوان “یکنواخت گرایی مدنی” یاد می کنم. یعنی هر کس خود را همسنگ دیگری می داند و کسی شاید وقعی به مشورت و کار تیمی نگذارد. به عبارتی هرکس خود را برای شورا شدن ارجح تر از بقیه می داند ولی خود نه حوصله و نه شرایط مشارکت را دارد و بازخورد این تفکر، بی ارزش جلوه دادن انتخابات است. در چنین رویکردی ذات سیاسی شورا را بزرگنمایی کرده و آن را صرفاً یک تفنن یا تلقین سیاسی می دانند که برای خالی نبودن عریضه و مظاهر رنگ و لعاب دار دموکراسی در جامعه بنیان گذاشته شده است!

 دسته ای دیگر به آن نگاه “شغل” دارند و معتقدند وجود عشیره و بستگان زیاد و اندک تلاش شخصی برای گرد آوردن آرای آنان، می‌تواند برای فرزندشان، برادرشان، خواهرشان و یا خودشان یک “شغل پرطمطراق” و با وجاهت اجتماعی را به همراه داشته باشد. دوره‌های اخیر شاهد ورود این تفکر به شوراهای منطقه بوده ایم. ورود افرادی که هیچ سابقه فعالیت مدنی یا فرهنگی و حتی یک روز کار اجتماعی-سیاسی و خدماتی نداشته اند که البته این نیاز به یک بررسی جامعه شناختی و خلاهای قانونی برای رسیدگی به سوابق افراد برای نامزدی انتخابات دارد. فی النفسه بد نیست و نشان از تهور این افراد دارد اما در دراز مدت کارایی ندارد.

در میان این دو دسته، ماهیت شورا باید توسط کسانی تعریف شود که شورای شهر را برای همان مراقبتی می خواهند که شهر را موجودی زنده متصور کرده است. موجودی که باید با جمیع جهات مدیریت شود. مهمترین مسئله در شوراهای شهر ما نداشتن وفاق و همدلی برای تهیه نقشه راه توسعه شهری و سامان دادن امورات مدنی است. اگرچه باید اعتراف کرد که هنوز خلاهای قانونی بسیاری وجود دارد و باید امیدوار بود در سال‌های آتی اختیارات شوراها گسترده تر شود و خدمات مرتبط با اداره شهر زیر چتر حکمرانی شوراها قرار گیرد؛ خدماتی همچون مدیریت آب، برق و انرژی، خطوط مواصلاتی، فضای سبز، نهادهای خدماتی و امدادی، سلامت عمومی، علایق همگانی، هنجارهای مدنی، بزه های اجتماعی و همه و همه در بطن شهر هستند و مقدرات مردم و شهر و “ذهنیت ما” را تحت تاثیر قرار می دهند. اما در کدام یک از این موارد شورای شهر می‌تواند حکمرانی کند؟ ظاهراً همه ما در این عبارت متفق القول خواهیم بود: فقط شهرداری!

 

عدم همگرایی و کار گروهی آفت بزرگ این روزهای شوراهای شهر است

 

سلام پاوه :برای برون رفت از این تک بعدی بودن و یا به قولی شورای شهرداری بودن چه باید کرد؟

 با این همه شق دیگر قضیه، ریشه عمیق‌تری دارد و آن عدم همگرایی برای کار گروهی است. نبود ائتلاف و یا لیست در انتخابات شوراهای شهر ما، آفت زمان کشی است که بسیاری از نخبگان و تک چهره هایی را که به شورا راه یافته اند به بن‌بست و انفعال کشانده است. ضمن اینکه اگر از خود مفهوم شورا پیروی کنیم باید به مشورت و کارگروهی تمکین کرد. مشورت فقط زمانی حاصل می شود که ما طرف مقابل را امین و توانمند بدانیم. در انتخابات افراد رقیب، برای همیشه همدیگر را با همان چشم رقابت می‌بینند و این یک امر فطری و ذاتی است که نمی‌توان با رقیب یک همگرایی مثبت رسید به ویژه این که ما هنوز از نهادهای مدنی و سمن‌های قوی، جراید محلی یا منطقه‌ای و امثال آن برخوردار نیستیم و هنوز نتوانسته ایم در انجمن‌های ادبی و فعالیت‌های اجتماعی تحرکی آنچنان که باید و شاید داشته باشیم.  بر همین مبنا است که ما باید با لیست و ائتلاف وارد عرصه انتخابات شورای شهر شویم. تا بتوانیم همگرایی بیشتر را به کار ببریم و بیشتر معطوف مسائل واقعی شهر گردیم.

باید پذیرفت مادامی که از قبل خود را برای اعضا و اعضا را برای افکار گروهی و بالنده هماهنگ نکرده باشیم نمی توانیم کار را بر مدار آنچه که همه شهروندان می‌خواهند به فرجام رساند.  باید اعتراف کرد با همه نارسایی‌های قانونی که برای کار آرمانی در شوراهای شهر وجود دارد باز هم گام‌های بزرگی برای توسعه شهری که اگر نگوییم.برای خدمات بهتر شهری می توان برداشت. یک تفکر کاربردی و بالنده در شهر جوانرود می تواند بازاری برای رونق مبادلات مرزی فراهم سازد و جوانرود درمانده برای اندک کار و کاسبی را به شهری ثروتمند و پویا تبدیل کند. در سایر شهرهای ما همین تفکرهای شورا می توانست موجد تاسیس موزه ها، فرهنگسراها، بازارها و… باشد.

شورای شهرداری نبودن به تصویب قوانینی که شورا را بر جایگاه واقعی خود بنشاند نیاز دارد. اگرچه در نبود این قوانین باز هم همگرایی اعضا به عنوان زبان گویای شهر می تواند مطالبات قانونی را از سایر مجموعه های دخیل در مدیریت شهر را داشته باشد و بعید می دانم بیان درست یک مطالبه منعی از منظر قانون داشته باشد… ما زمان زیادی را برای از دست دادن نداریم. شوراهای ما بالغ شده اند. یک موجود بالغ باید ثمره داشته باشد. شهرهای ما از بی منظری رنج می برند. ذهنهای ما، در نبود تفرجگاههای شهری و امکان فرهنگی از بطالت درحال زوال اند. ما به تحرک و پویایی شهری نیاز داریم. امروز اگر ما از گذار به “پساگذار مدنی” پا گذاشته ایم باید بدانیم که ما به یک “بازخوانش مدنی” از شورا و مشارکت نیاز داریم. ما ناچار به انتخاب ایم. چه بخواهیم چه نخواهیم کسانی بر کرسی شورا تکیه خواهند زد. پس چه بهتر این که با کنکاش در گذشته و توان و تخصص افراد، امین ترین، فعالترین و موثرترین آنان را انتخاب کنیم، مگر این نیست که ما اعتقاد داریم شهرهای اورامانات(نامی که به غلط مصطلح شده است) مملو از افراد صاحب نظر، نخبگان و صاحب تجربگان بیشماری است که می توانیم آنها را به لیست و ائتلاف برای همگرایی مدنی دعوت کنیم و بنیان های مدنی را مستحکم تر و خدمات شهری را بهینه سازیم!

ما در سرزمین هورامان، جاف و گوران که شایسته است به جای اورامانات برای این خطه به کار رود به تقویت ساختارهای اجتماعی نیازمندیم. به رجل پروری برای ورود به عرصه تصمیم سازی های کلان محتاجیم. فردا باید از بطن همین شوراهای شهر، برای ورود به عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی و ورطه قانون‌گذاری مردان کارآزموده و زنان پرتجربه سر برآورند و حمایت شوند. اعتقاد بر مهندسی انتخابات می تواند با اعتقاد به مشارکت اصلح معاوضه گردد. پارادایم “کس” و “دست” که شعار هر انتخاباتی است می تواند به مفهوم”حمایت” و “برنامه” مبدل شود. ما باید با جدیت بیشتری شورایگان شهر خود را انتخاب کنیم چرا که مقدرات زیست اجتماعی-سیاسی ما این را ایجاب می کند.

 

الفبای توسعه از درون شوراهای شهر متولد می‌شود

 

سلام پاوه :شورای شهر چقدر می تواند در توسعه دخیل باشد؟

هر منطقه شهر یا واحه ای را که در نظر بگیرید دارای یک پیشینه تاریخی- اجتماعی و ساختار طبیعی است. این هویت در طول زمان نقش بسته است و ما نمی‌توانیم آن را انکار کنیم. اما می توان “هویت زدایی” کرد! ایجاد ملغمه های شهری و نمادهای تهوع آور مناظر شهری با المانهای نامتجانس رنگ و بتن و… بدون توجه به بافت و ساخت اجتماعی، مثال های بارزی از این مرگ “هویت شهری” است. برای روشن تر شدن شاید این مثال جالب باشد که بقای “هورامان” مرهون طبیعت خشن، بلند و محصور آن است. این موهبت یک انزوای جغرافیایی نیست بلکه یک فرصت طبیعی است که با در هم تنیده شدن انسان و طبیعت، هنر، موسیقی، معماری، فرهنگ و… خلق می گردد. هزاره ها است که هورامان با کوچ عمودی و سازگاری با کم آبی توانسته است دوام و بقای خود را در کنار میراث کارست شاهو و اورامان حفظ کند. اگر کسی بیاید و پیشنهاد تونل افقی در مخازن کارستی شاهو را برای تامین آب بیشتر بدهد قطعاً مرگ منابع آب و کارست را پیشنهاد داده است. در تعامل پایاپای انسان-محیط است که هویت شهری و ساختاری جان می گیرد و معنا می یابد. در جافستان (سه شهرستان دیگر اورامانات مصطلح) زمینهای باز،چراگاههای سبز و بزرگ، نماد فرهنگ و ایل داری بودند. همین منابع بود که ما را بی نیاز می ساختند و ما دارای خصایل اخلاقی ویژه همچون مهمانوازی و رادمردی و مرزداری و صلابت شدیم. زمانی که ما بخواهیم این مصادیق را کنار بگذاریم و از هویت شهری و فرهنگی خود دست بکشیم باید خود را با سرزمین های “نومولود” مقایسه کنیم! آیا می توانیم “کرج”  بشویم؟ آیا ما زمان و مکان مناسبی برای “ساوه” شدن داریم؟

ما حتی با صنعتی شدن و ایجاد مشاغل بزرگ (با اشتغال کم) نمی توانیم به یک ساختار اجتماعی با هویت دست یابیم. این مهم را باید شورایگان شهر و روستای ما بدانند و لو نتوانند در چارچوب قانون دهیار و بخشدار و فرماندار را تعیین کنند و فقط دامنه اختیارشان به “شهردار” محدود شود. توسعه و همگرایی از شورای شهر و روستا آغاز می‌شود. الفبای مدنیت را در همین شوراها می توان پرورش داد و رجل پروری برای ایجاد زیرساخت های لازم برای مشارکت های کلان کشور می تواند از همین نقطه آغاز شود. شوراهای شهر ما،آغاز فعالیتهای اجتماعی و نفوذ سیاسی ما در لایه های حکمرانی های بالاتری است که یکپارچگی ملی را می توانند با تکثر فرهنگی- زبانی و ساختاری پیوند دهند. ساختار شهرهای ما یک ساختار روستا-شهر متکی به فرهنگ خاص خود است. پس باید شوراهای شهر به عنوان نمادهای تصمیم‌گیر ما در راستای آن، هویت شهر را مراقبت کنند. مراقبت از شهر به تخصص های گوناگون نیاز دارد. اگرچه جوانان از پویایی بالایی برخوردارند اما بسیاری از امور با تکیه بر تجارب سازنده است که می‌تواند قوام یابد. مولفه های یک انتخاب درست با تلفیقی که همه عناصر تاثیرگذار را در خود داشته باشد شکل می گیرد. ضمن اینکه همه عوامل تاثیرگذار در یک نفر پیدا نمی شود بلکه در یک جمع، گروه و یا ائتلاف می تواند شکل بگیرد. شورای شهر می تواند بازتاب خواست و اراده مردم آن شهر در توسعه باشد. شاید هم طراحان توسعه…

 

توسعه اورامانات در گروه نقشه راه است

 

 

سلام پاوه :ما در کجای مدیریت شهری هستیم؟ آینده را چگونه می بینید؟

 اعتراف سنگینی است که اگر بگوییم امروز ما به هویت شهری خود دست نیافته ایم. باید پذیرفت واحدهای سکونتگاهی اصیل ما پیکره ای از ایرانی هستند که در یک اقلیم خشک و نیمه خشک قرار گرفته است ما به عنوان یک شاخه از درخت تناوری که از یک مشرب فرهنگی عظیم آب می خورد در حال بیگانه شدن با سکونتگاههای خویشیم. باید پذیرفت بیشتر از اینکه به فکر نمای “رومی” باشیم باید با الهام از ساختارهای معماری سنتی، چوب و سنگ و خاک و هنر به بقایای شهری و المانهای آن بپردازیم. لندمارکهای ما باید نماد خودباوری مدنی و ملهلم از پیشینه کهن و اصیل هورامان جاف و گورانی باشد که در یک حوزه جغرافیایی و در یک محدوده سیاسی به نام چهار شهرستان چشم براه بالندگی و رفاه است. نماهای وارداتی نمی توانند احساس ایرانی بودن، هورامی، جاف و گوران بودن ساکنان شهرهای ما را تامین کنند. مدیریت شهری در قبال همه میراث مردمان ساکن در شهرهای ما مسئول هستند.کمال طاهری

بحث میراث که شد باید خاطرنشان ساخت که حفاظت از میراث فرهنگی -طبیعی به ویژه با پارادایم های جدید جهانی مانند”ژئودایورسیتی”وحفاظت از” مجموعه‌های بی جان” جهان پیرامون مانند غارها، کوه‌ها، صخره‌ها، سرابها و… باید از زبان سخنگوی شوراهای شهر و شهرستان بر کرسی‌های تصمیم‌گیری سایر تصمیم‌سازان جاری شود. فراتر از این، من معتقدم زمانی که مقدرات سیاسی یک منطقه به هم گره خورده است باید متناسب با آن برنامه‌ریزی مدنی داشت. شهرستانهای اربعه ما یک نماینده منتخب برای مجلس شورای اسلامی دارند. پس بی ربط نیست اگر ما به جای حضور در شورای استان در شورای منطقه هم افزایی و همگرایی داشته باشیم. مناسبات مشترک شهری- فرهنگی را سامان دهیم. ما کوهستان داریم، رودخانه‌های بزرگ، و… ما می توانیم ایده های بالنده توسعه را در شورای شهر پرورش دهیم.  استفاده ازناوگان حمل و نقل مشترک شهری در شهرستان های اورامانات می تواند نمادی از یک همگرایی فرهنگی -مدنی باشد. برگزاری کنگره‌های شعر و ادبیات، توجه به میراث مشترک، حفاظت از منابع طبیعی مانند رودخانه هایی که از درون شهرها می گذرد، ایجاد برندها و سوغات ها، توجه به مشاغل شهری، نگاه درست به اوقات فراغت جوانان، ثبت میراث ناملموس، همه و همه می ‌تواند در محدوده اختیارات شوراهای شهر ما جای بگیرد ولو در قانون هم نباشد. زبان گفتگو و تعامل می تواند وفاق برون سازمانی را به همراه داشته باشد. ما در زمان و مکانی خاص قرار داریم. بزنگاههای توسعه و تصمیم. تصمیم بر آن که این حوزه جغرافیایی را سرزمین آرمانی گردشگران و باغداران و چشمه ساران کنیم یا مدفن زباله های صنعتی و مشاغل کاذب و دلالی. ما در احتضار منظری شهرهایمان هستیم و باید سنجیده و با مدیریت مبتنی بر دانش روز و معیارهای طبیعی-فرهنگی منطقه تصمیم بگیریم. آینده در گروه نقشه راهی است که برای منطقه کشیده می شود. میراث و توان و ذخایر ما برای توسعه کدام است و چگونه باید مصرف شود؟ این پلان آینده ماست..

 

باید درست انتخاب کنیم…

و سخن آخر…هر آنچه که فکر می کنید لازم است بیان فرمایید..

سخن بسیار است و مجال کوتاه.شورای شهر ما عالی‌ترین نماد دموکراسی و زیرساخت “رجال پروری” ما هستند. نگذاریم این فرصت به آسانی از دست برود. برای همگرایی و توسعه پایدار شهری بیشتر تلاش کنیم. خود را ملزم به انتخاب درست کنیم. خود را در برابر هیکل و رفتار شهر مسئول بدانیم و آینده را با برنامه‌های شورای شهر نه شورای شهرداری سامان ببخشیم. ما امروز بیش از هر برهه ای از زمان نیازمند حضور در انتخابات درست هستیم. باید بود و مشارکت کرد تا شهرهای ما در بی اصالتی و بیکاری و بی منظری پیر نشوند. امروز زنگ شورا است و در این زنگ باید با حساب و کتاب و برنامه مقدرات چهار سال بعد را بنیان گذاشت. مردان و زنان منتخب ما باید از تجارب مدنی و توان تعامل و دانش روز و قدرت بیان و صبر و همکاری و هماهنگی برخودار باشند. امید است با حضوری گرم و انتخابی درست شادابی و پویایی و رفاه به روح شهرهایمان دمیده شود.

 

گفتگو : فرهاد صالحی

یک پاسخ برای “تاریخ عملکرد شورای شهر پاوه زیر تیغ کارشناسان قرار گرفت/مهندس طاهری: آفت بزرگ شوراهای شهر عدم کار گروهی است

  • ابراهيم محمدي در تاریخ اسفند 22, 1399 گفت:

    عالی بود کاملاً کارشناسانه و امیدوار کننده افراد نخبه نسبت به ورود به شورایگان که مهندس طاهری فرمودند