د 10 اردیبهشت 1403 ساعت 18:19

سهم ما در مدارس نوین/محمد سابق نصری

سهم ما در مدارس نوین/محمد سابق نصری

پایگاه خبری تحلبیلی سلام پاوه: *محمد سابق نصری*مجالی دست داد تا سفری آغاز کنم از ابتدا تا انتها….دست و پا شکسته با میرزای شهید و عالم رشد و رشادت به پیوسته بودن و توالی دائمی این آموزش ها اندیشه کردم و بقول نیما جان دوباره گرفتم. امید است شکسته گفتار من در آنچه مطلوب است […]

پایگاه خبری تحلبیلی سلام پاوه: *محمد سابق نصری*مجالی دست داد تا سفری آغاز کنم از ابتدا تا انتها….دست و پا شکسته با میرزای شهید و عالم رشد و رشادت به پیوسته بودن و توالی دائمی این آموزش ها اندیشه کردم و بقول نیما جان دوباره گرفتم. امید است شکسته گفتار من در آنچه مطلوب است نوشته باشد:یاد بعضى نفرات،روشنم مى دارد!اعتصام یوسف،حسن رشدیه

قوتم مى بخشد، راه مى اندازد و اجاق کهن سرد سرایم،گرم مى آید از گرمى عالى دمشان،نام بعضى نفرات، رزق روحم شده است،وقت هر دلتنگى سوى شان دارم دست جرأتم مى بخشد.روشنم مى دارد، راه می اندازد.«مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود. میرزا حسن رشدیه»

شرح حال «نوشدن های نو گشته» در اندیشه پیشروان و پیشبران جامعه نوین ایرانی ،حکایت ها از گفتار و کردار حسودان تنگ نظر و عنودان بدگهر در نخواستن و نگذاشتن شکل گیری های مدرن و مترقی دارد؛وقتی میرزا حسن رشدیه ، بنای رشد بر اوضاع نابسامان و اعیانی و اشرافی ایران ویران می نهاد، کمتر کسی فکر می‌کرد این راه ناهموار، شوکت و ابتدای همواره و آغاز شدن های نوین و متمدن بعد شود…!کمتر کسی فکر می‌کرد «فتح باب» با «بابی» شدن فرق بسیار دارد و سیل بنیاد کن علم بسی تاریکی ها را روشن می سازد…!

کمتر کسی فکر می‌کرد آموزگاران رشید، الفبای جدید بیاموزند و سکون مکاتب قلیل و ساکن را مدارس نوین و سالم و جامع شوند…!کمتر کسی فکر می‌کرد« اصل حاجی شدن و حالی شدن» شاگرد مهد و مدرسه بودن است و می شود با کتاب و دفتر و مکتب «همبازی» شد…!

آری مدارس «رشد و رشدیه» سرآغاز مدارس نوین و سالم و جامع امروز شدند و امروزه دیگر کسی زنگ مدرسه را رمز و ناقوس کلیسا و صومعه نمی داند و پیشرفت ها و پیشبرد های علوم را تهدید و تحقیر نمی‌خواند.

▫️امروزه شاگرد مدرسه بودن حرمتش پیش خداست و با دوبال فرشتگان همراه آسمانهاست…..!و اما سهم امروزی ما بعنوان متخصصین و آموزگاران نوین مدارس نو و مترقی در غنا بخشیدن و ادامه باروری این سرنوشت خلاق و معصوم کودکان مان و آموزش و آفرینش های مترقی و بهنگام ،همگام با سند تحول، بارقه های امید را بیش از پیش در راه رسیدن به توسعه پایدار به معنای واقعی کلمه رقم خواهد زد.

باور دارم کرونای شگفتی ساز با تمام خرق و غرق عادت های غلط و باطل ، شگفت انگیز تر از انسان و تکامل باورهای او نیست و سهم ایمان خردمندانه در ارزشمندی هنجارهای حیات، تمام فضیلت های واقعی او را در راه ساختن مشارکت های مدرن و نو به سر منزل مقصود هدایت خواهد کرد.آنچه در پسا کرونای جدی ما مطرح است، کاربست و سازش پذیری درست این ارزش‌ها توسط متخصصان کاربلد و کارکشته در موقعیت های مختلف است.افول غول کهنگی ها زودتر از آنچه که فکر می کردیم به واقعیت پیوست و تمام فرآیند های دقیق و قبلی و قطعی ما را به سرنوشت ساخت های جدی در تعامل با محیط جدید کشانید؛در این کشاکش ترقی خواهانه ما دیگر آزمون پذیری آموزه ها را وحی منزل نمی پنداریم، ما تمام عناصر جدید را در هماهنگی با خورد های متقابل و قابل وارسی به سمت و سوی« نو» شدن راهیاب خواهیم شد.

شاید در تعریف دقیق و فنا ناپذیری که پیاژه از هوش به ما می دهد، سازش با این موقعیت های جدید و بنا کردن مستمر ساخت های درونی ، ما را به تحلیل بیشتر و بی واسطه محیط پسا کرونای زندگی می کشاند. به باور بنده کرونا ما را زودتر از تأثیر اصل تدریج و تکامل در آموزش و پرورش، به انقلاب در آموزش های کهنه ی لایتغیر، به سمت و سوی تجاربی پر بها و پر ثمر و با آموزه های مترقی کشانید.

آنچه در اینجا شایان توجه است پیوستگی و پیوستار خردمندانه در تعریف و باز آموزی نقش ها و اندیشه ها خواهد بود؛ به گمانم در این گذار مقدس، معلمان فرهیخته سرزمینم با تمام مشکلات، هم پا و همگام این پیوستگی را با سازشی خلاقانه و قهرمانانه در عمل نشان دادند.

با توجه به دغدغه های آموزشی این روزها و پیام دلسوزانه مقام معظم رهبری در آغاز سال تحصیلی خطاب به مسولین در خصوص توجه و تکریم بیشتر به معلمان بعنوان« افسران پیشرفت مملکت ، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدالت آموزشی ، حساسیت موجود در آموزش مجازی در دوران کرونا» و همچنین فرمان تاریخی و مهم ایشان در باره سرنوشت آموزش در« مهد کودک ها بعنوان مراکز بسیار مهم آموزشی و پرورشی» افق های بسیار روشن و فرصتی گرانبها را در این مقطع حساس در اختیار ما بعنوان متخصص ترین افراد در تعلیم و تربیت در اختیار گذاشته است. هر چند نباید منکر این واقعیت بود که «زیباترین اصلاحات و بازسازی ها به جایی نمی انجامند، اگر معلمانی به تعداد کافی و با سطح آمادگی متناسب ، در اختیار نباشند» و این ضرورت بیش از پیش ما را در آشنایی واقعی با(علم آموزش و پرورش روز) رقم خواهد زد.

در واقع و با استناد به نتایج تحقیقات در خصوص سرمایه گذاری و انسجام بی شتر برای آموزش بهتر کودکان در سالهای دبستان و حتی قبل از دبستان بعنوان(عالی ترین دوره خلاقیت)و نظر به این درون داد حساس در رشد و تکامل همه جانبه و تاثیر گذاری این آموزشها در دوره های بعد ،طلوع نور و دانایی و برکت این حضور همبسته و پیوسته در آموزش و پرورش را باید به فال نیک گرفت و همصدا و همگام با توجهات سند تحول بنیادین، و تجهیز و توجه به معلمان این سرزمین بعنوان اسناد واقعی و زنده، آموزش کودکان را از ابتدا تا انتها به سر منزل مقصود رسانید.

*فعال فرهنگی*