س 01 خرداد 1403 ساعت 21:23

آموزش و پرورش کرمانشاه؛ گذار به جامعه پذیری مجازی!

آموزش و پرورش کرمانشاه؛ گذار به جامعه پذیری مجازی!

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : سیروس امین زاده * :با بحران کرونا ویروس در سطح جهانی و در نبود شیوه قاطع برای پیشگیری و درمان این همه گیری نامیمون، کشورهایی که فرصت های استفاده از نظام آموزش مجازی و غیر حضوری را تمرین نموده بودند با غیرحضوری کردن نظانم آموزشی و تربیتی خود مشکلات […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : سیروس امین زاده * :با بحران کرونا ویروس در سطح جهانی و در نبود شیوه قاطع برای پیشگیری و درمان این همه گیری نامیمون، کشورهایی که فرصت های استفاده از نظام آموزش مجازی و غیر حضوری را تمرین نموده بودند با غیرحضوری کردن نظانم آموزشی و تربیتی خود مشکلات عدیده ای نداشتند. اما کشور های عدم توسعه یافته با ایجاد بحران کرونا ویروس وارد فاز بحران آموزشی نیز گردیدند.

با وضع پروتکل های بهداشتی در نبود واکسن و درمان این بیماری فاصله گذاری اجتماعی در دستور کار ستاد ملی مقابله با کرونا ایران قرار گرفت و نظام آموزشی ایران با شتاب زدگی بحران زا وارد آموزش غیرحضوری و استفاده از فضای مجازی گردید؛ که با ساختار های قانونی و عرفی جامعه سازگار نبود. این عدم سازگاری متولیان نظام آموزشی را به فکر ساختن برنامه های بومی و استفاده از شبکه اجتماعی داخلی انداخت. شبکه آموزش دانش آموزی ( شاد ) محوریت آموزش در سیتم آموزش داده های حافظه محور منطبق بر شیوه مکانیکی و سنتی آموزش و پرورش ایران قرار گرفت؛ شبکه ای که از عدم داشتن زیر ساخت های سخت افزاری و نرم افزاری عدیده ای رنج می برد محوریت اصلی و یگانه ارتباط و تعامل درون فرایند یادگیری نظام آموزشی ایران به صورت انحصار یک شبکه ارتباطی آزمایشی قرار گرفت؛ که ضعف های ساختاری و زیر بنایی شبکه از یک طرف و عدم مهارت مدیران و نیروی انسانی فعال در آموزش سنتی و دانش آموزان بدور از مهارت نظم پذیری در فضای مجازی از طرف دیگر و همچنین ضعف زیر ساخت های ارتباط الکترونیکی و اینترنت در کشور فرایند آموزش مجازی را با مشکلات خاصی درگیر نموده است.سیروس امین زاده

استان کرمانشاه با جمعیت دانش آموزی ۳۳۰ هزار نفری پیشرو در استفاده از سامانه های مجازی در کشور می باشد تحت پوشش دادن نزدیک به هشتاد درصد از این جمعیت دانش آموزی با توجه به محرومیت و نداشتن زیر ساخت های ارتباطی مناسب اقدامی ارزنده محسوب می گردد، تا جایی که این تلاش جمعی برای مشارکت در  فرایند آموزش رسمی در شبکه شاد، کرمانشاه را جزء سه استان بر تر کشور قرار داده است. فرصت بسیار مغتنمی برای تمرین ورود به عرصه دانش مجازی جهانی و رها شدن از قید زمان و مکان محدودیت زا در پیشرفت و توسعه جامعه برای نظام آموزشی کرمانشاه فراهم گشته است؛ تا در سایه آن بتوان برای خلق فرصت های برابر استفاده از دانش انسانی، بدور از هرگونه تعصبات و طبقه بندی های اجتماعی مانند وجود مدارس غیر انتفاعی و ۲۴ نوع مدرسه در کشور… استفاده نمود.

بدون تردید گذار شتاب زده و بدون برنامه برای ورود به نظام آموزشی شبکه محور مجازی معایب و نقایص خاص خود را دارد، اما آنچه اهمیت دارد استفاده از فرصت پیش آمده برای شتاب بیشتر در جامعه پذیر نمودن شهروندان استان کرمانشاه است؛ استانی که در زمره مناطق کم بر خوردار با درصد بیکاری بالا و عدم داشتن فرصت های اشتغال زا در مسیرنا هموار رسیدن به چشم انداز توسعه با مشکلات فقدان عدالت آموزشی کشوری نیز مواجهه گردیده است. فرصتی که مسئولیت سیاست گذاران و مدیریت اجرایی نظام آموزشی استان را دو چندان نموده است و افکار عمومی را در مقابل این پرسش اصلی شهروندی قرار می دهد؛ که در نبود زیر ساخت های عدالت آموزش حضوری چگونه است؛ در استان کم بر خوردار و توسعه نیافته، شهروندان بیشتر از استان های برخوردار کشور به ضرورت گذار به آموزش مجازی واقف گشته اند. در بستری که ضرورت آموزش مجازی آن بر اثر اشتیاق و برنامه ریزی اصولی و از پیش تعیین شده ایجاد نگردیده، بدیهی است نقاط ضعف و قوت داخلی نظام آموزش و پرورش استان توانایی همکاری و همراهی به منظور تطابق با شرایط محیطی و عبور از بحران نفوذ پذیری بدون حصار فضای مجازی را نخواهد داشت. اما آنچه می تواند مورد توجه سیاست گذاران و تصمیم گیران استانی قرار گیرد این است؛ که چرایی و چگونگی استقبال دانش آموزان و معلمان کرمانشاهی  با توجه به محدودیت های امکاناتی و توسعه نیافتگی استان نسبت به مقیاس کشوری مورد توجه و کنکاش قرارگیرد و با توجه به چشم انداز کشوری، نظام آموزش باید شرایط محلی و بومی استان در خلق محتوی های مجازی و آموزشی برای درک بیشتر محیط بین لمللی آموزش مجازی است یعنی منطقه گرایی در دل نظام آموزش جهانی را مد نظر قرار داد و تا بتوان دانش آموزان را با رغبت و تمایل به پای شبکه های آموزشی داخلی کشاند.

مدیریت آموزشی استان کرمانشاه نیازمند درک موقعیت آموزشی خود در فضای مجازی نوین است و عدم احساس شرایط انطباق نحوه استفاده از تکنولوژی نوین ارتباطی با داده های ذهنی آموزش سنتی منجر به تضاد و پاردوکس ذهنی در فاعلین فرایند یادگیری می گردد. تضادی که علاوه بر ناتوانی در عاملیت سازی فاعلین این عرصه، آسیب های اجتماعی ناشی از آن می تواند جامعه پذیر نمودن دانش آموزان استان را با مشکلات هویتی همراه سازد تا بحران هویت به سهولت تبدیل به بحران نفوذ پذیری فرهنگی گشته و بحران توزیع دانش را در ابعاد وسیع به ارمغان آورد.

لذا در شرایط کنونی که بحران کرونا ویروس در استان کرمانشاه با رکورد بیکاری در سنین جوانی فرصت ورود نیرو های نوجوان و جوان استان به فرایند آموزشی مهارت محور مجازی ایجاد نموده است؛ می طلبد که افکار عمومی، مدیریت آموزش استان کرمانشاه را مورد خطاب پرسش های شهروندی قرار دهد تا مسئولان و متولیان امر در مقام پاسخگویی به ابهامات ایجاد شده در فرایند یادگیری مجازی مسئولیت اجتماعی خود را به منصه ظهور برسانند. براین اساس اینجانب در قامت یک شهروند معلم پرسشگر، جهت یاد آوری به استفاده بهینه از این فرصت استثنایی همراهی مردمی با شبکه آموزش مجازی کرمانشاه نکاتی را در قالب پرسش های شهروندی اعلام میدارم؛ تا ضمن توجه به این که، دانش نوین مجازی در فکر بهینه سازی زندگی بشری در مدت زمان کم با حد اکثر کارایی نیرو های انسانی جوامع است؛

آیا مدیریت نظام آموزشی استان کرمانشاه می تواند:

۱-آیا مدیریت آموزشی استان کرمانشاه با پتانسیل های بالقوه انسانی و مالی و نیرو های تحصیلکرده واجد تفکر وچشم اندازی مرکز زدا گشته است؛ که بتواند ضمن اتخاذ برنامه های کاربردی از این استقبال نیرو های انسانی فعال در فرایند یادگیری استفاده منطقه ای دردل برنامه های توسعه کشوری را داشته باشد.

۲-استان کرمانشاه با داشتن مدیریت آموزش با کارویژه سننتی خاص دوران پیشا کرونایی و با مشخصه های سیستمی پرتراکم بوروکراتیک، چگونه توان تصمیم سازی های منطقه ای مجازی خواهد داشت.تا فرایند یادگیری استان با تراکم اطلاعات داده شده از فضا های مجازی غیر رسمی به سمت و سوی آموزش رسمی و تجربه زندگی با معیار های اخلاق و فرهنگی هویت ساز داخلی هدایت گردد، تا بتواند بدور از تنش سازی های هویتی، ضمن حفظ الزامات هویت بومی سازگاری با هویت جهانی را نیز تمرین نماید.

۳-نیرو های فعال در عرصه فرایند مجازی یادگیری مهارت و توانایی وفق دادن فاعلیت خود با عاملیت سیستم های مجازی را خواهند داشت؛ که علاوه بر فعالیت در عرصه شبکه آموزشی خود عامل هدایت شبکه مجازی به سمت و سوی تعامل های دو جانبه با محیط های مجازی را داشته باشند.

۴-آیا بسیاری ازمدیران آموزش و پرورش استان کرمانشاه  توان وفق دادن دانش سنتی خود با زیست در فضای تعاملی مجازی را دارا هستند. بدیهی است بکار گیری مدیریت دستوری مکانیکی بدون تعامل و مشارکت جویی خاص سیستم مدیریت فضای مجازی فرایند یادگیری را از خلاقیت نیرو های انسانی دور نگاه می دارد.

۵-عدم مهارت و تخصص کافی سیستم نظارتی آموزش و پرورش استان کرمانشاه، در روند فرایند یادگیری خلل های فراوانی ایجاد نموده است؛ بطوری که ناظرین نظام آموزش سنتی از همان شیوه نظارتی حضوری در فضای مجازی که الزامات خاص خود را دارد استفاده می کنند.

۶-عدم مهارت و تخصص لازم برای شیوه تعامل و ارتباط معنوی وعاطفی در فضای مجازی آموزشی و عدم توانایی در الگو سازی های نوین مجازی منطبق بر خواست عمومی وفرهنگ جامعه در انقلاب های اجتماعی ارتباطی موجب سوء استفاده های عدیده از ارتباط درون شبکه ای مجازی گردیده است که می تواند منجر به آسیب های روانی فردی و اجتماعی گردد.

۷-عدم توانمندی تصمیم سازان نظام آموزشی استان کرمانشاه در مدل سازی و بومی کردن دستورات و بخشنامه های مرکزی در فرایند آموزش مجازی مشهود است.

۸-عدم عدالت آموزشی و نبود توازن منطقه ای در شهرستان های استان کرمانشاه می تواند نظام آموزشی  موجود را درچالش نا برابری مفهوم سازی از توزیع عادلانه دانش انسانی اسیر نماید.

۹-عدم استفاده از ظرفیت های علمی خارج از نظام آموزشی استان کرمانشاه در تصمیم سازی های استراتژیک برای رسیدن به چشم انداز آموزش مجازی کشور مشهود است.

۱۰-عدم توانایی مدیریت آموزش استان کرمانشاه در استفاده بهینه از هوش معنوی برای تلفیق اخلاق علمی بومی با ابزار های هوش مصنوعی و ایجاد ارتباط عاطفی و تعامل با نیرو های انسانی درون سیستمی به منظور بهبود تفکر سیستمی در شبکه آموزشی مجازی رسمی کشور قابل درک است.

پیشنهادات:

۱-مدیریت آموزشی استان باید هر چه سریع تر نسبت به تشکیل یک هسته مشاوره و پژوهش از علمای هوش مصنوعی، انسان شناسی معاصر وجامعه شناسی آموزشی،  بزرگان عرصه فن آوری های دیجیتالی و تولید محتوی هایی از تجربه های علمی وزیستی جهانی و همچنین نسبت به تشکیل  تیم قدرتمند و آسیب شناس با همکاری نظام  بهداشتی و دانشگاهی کشور  ونخبه گان علمی استان اقدام نماید.

۲-مدیریت آموزش استان باید به تفاوت های نحوه مدیریت آموزش حضوری با شیوه مدیریت آموزش مجازی واقف گردیده و نسبت به آگاهی بخشی به نیرو های انسانی درگیر در فرایند یادگیری مجازی در قالب برنامه های ضربتی و طولانی مدت زیست نیروهای انسانی در شبکه اجتماعی رسمی اقدام نماید؛ بطوری که نیرو های انسانی در گیر در فرایند یادگیری مجازی ضمن اعتماد به شبکه آموزشی توان درک واقعیت های مجازی با زندگی بیرون از فضای مجازی را داشته باشند.

۳-نیرو های انسانی فعال در شبکه اجتماعی شاد، باید بادر نظر گرفتن زیر ساخت های موجود کشوری سطح انتظارات خود را با شرایط موجود تطبیق داده و با عاملیت سازی خود در خلق فر صت های استفاده بهینه از حداقل های موجود فضای مجازی آموزش واقعینت انگاری را به آرمان خواهی ترجیح دهند.

۴-سیتم نظارتی آموزش و پرورش استان کرمانشاه در شیوه نظارت خود الزامات و تنگنا های محرومیت زای استان کرمانشاه را در نظر گرفته و با توجه به وضعیت موجود استان در مقیاس کشوری به بومی سازی بخشنامه های مرکزی اقدام نمایند بدیهی است؛ که  قیاس و محک زدن نظام کاربردی استان کرمانشاه با محرومیت های موجود با استان های برخوردار موجب مایوس شدن نیروی انسانی فعال در فضای مجازی آموزشی می گردد.

۵-نیرو های انسانی فعال در فرایند یاد گیری باید به استراتژیک نمودن برنامه های آموزش خود واقف گردیده و روابط درون گروهی را با توجه به تمایلات و خواست های منطقی طرفین برنامه ریزی کاربردی نمایند؛ بطوری که منجر به بروز خلاقیت وبه فعلیت رساندن عاملیت طرفین دو سویه فرایند یادگیری گردد.

۶-منابع مالی مورد نیاز سیستم آموزشی مجازی با توجه به تفاوت نیاز های نظام آموزش مجازی با آموزش حضوری تامین گردد و در این مورد تلاش برای همراه کردن نظر مدیریت کلان استان با برنامه های مورد استفاده در مدیریت نظام آموزش کشوری از اهمیت بالایی بر خوردار خواهد بود.

۷-تلاش برای تولید محتوی های رسمی با عاملیت نیرو های انسانی وبا الزامات فرهنگ بومی با محوریت نظام آموزش رسمی کشور انجام گیرد و در این مورد می توان از ظرفیت استانی نخبگان  علمی استفاده گردد.

۸-انتخاب مدیران نظام آموزشی استان کرمانشاه بر مبنای شایستگی علمی و مهارت زندگی در فضای مجازی باشد؛ تا بتواند سکان هدایت و تصمیم سازی آموزش را به دست نیرو هایی بسپارد که از حد اقل های ارتباط با نظام آموزش مجازی و زندگی مدیریتی  با الزامات تکنولوژی های ارتباطی بر خوردار باشند. بدیهی است اعلام نظر وتاثیر گذاری نیرو های خارج از نظام آموزشی کشور مانند نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در انتخاب مدیران آموزش و پرورش یک خطای راهبردی محسوب می گردد.

۹- می طلبد که نظام مدیریتی آموزش استان کرمانشاه، توان بسیج سرمایه های انسانی و امکانات حد اقلی استان را داشته باشد؛ تا ضمن تعامل با مدیریت استانی و شهری توان مهار و کنترل بحران های آموزشی را در شرایط بحران های طبیعی وانسانی داشته باشد.

۱۰-آموزش و پرورش استان کرمانشاه، از میزان بالای توانمندی نیرو های انسانی خود در شبکه شاد به منظور شرکت در تصمیم سازی های آموزشی کشوراستفاده بهینه نماید و ضمن هماهنگی با نمایندگان محترم استان در مجلس شورای اسلامی از ظرفیت انسانی بالای خود در راستای اختصاص بود جه های کشوری به ارتقاء زیر ساخت های نظام آموزش مجازی استان استفاده نماید.

۱۱-آموزش و پرورش استان کرمانشاه باید توانایی قابل زیست نمودن سامانه شاد را برای معلمان ودانش آموزانی که بیش از نیمی از زمان زیست روزانه  خود را در این بستر زندگی می کنند فراهم نماید؛ تایاد دهنده ویادگیرنده ای که از ارتباطات عاطفی و در ک و شعور زندگی رو در رو ی اجتماعی محروم گشته اند؛ بتوانند با حس و شعور تجربی نهفته در فضای مجازی آشنا گردند. یقیناً  برای تحقق این امر سامانه شاد باید فرهنگ ها و تنوعات قومی و زبانی وغیره را در خود نهادینه نماید. تا پیوند بین جهان واقعی با دنیای مجازی آموزش قابل زیست گردد.

سخن پایانی:

آموزش و پرورش استان دو میلیون نفری کرمانشاه با جمعیت ۳۳۰ هزار نفری دانش آموزی خود و با ۸۰ درصد استفاده دانش آموزی از سامانه آموزشی آنلاین پیشرو در استفاده از سامانه مجازی شاد در کشور است. بدون تردید ظرفیت ناوگان انسانی نظام آموزشی استان کرمانشاه در استفاده از فرصت های پیش آمده در شرایط بحرانی می تواندزمانی در خلق شیوه های نو از فرایند یادگیری برخط و انلاین شایستگی خود را در بستر شبکه آموزشی شاد به منصه ظهور برساند؛ که مدیریت نظام آموزشی کشوری و استانی نگرش های تصمیم سازی و سیاستگذاری های خود را از نگرش های سنتی و فرد محور چیستی نگر به دانش، به نگرش های نوین و جمع محور چگونگی نگر به دانش هدایت نمایند.

زیرا مدیریت مدرن آموزش با استفاده از تکنولوژی های ارتباطی گسترده نوین با الزامات تفکر مدیدیت سنتی در تعامل نخواهد بود. لذا مدیریت آموزشی استان باید از این فرصت ممتاز بعنوان تمرینی برای درک و استفاده از هوش مصنوعی در فرایند های زندگی نوین جهانی استفاده نماید تا بتواند با شیوه های نوین ارتباطی در پهنه گسترده تکنولوژی ارتباطی، جامعه پذیر نمودن افراد جامعه که از رسالت های اصلی نهاد های آموزشی می باشد را در مدت زمان کمتر و فارغ از محدودیت های زمانی ومکانی انجام برساند. یقینا مجموعه وسیعی از داده های ارتباطی توانایی درگیر نمودن ذهنیت دانش آموزان با ارکان و ساختار های فرهنگی متنوع را به سهولت خواهند داشت؛ پس کمک به ایجاد بستر ظهور خلاقیت های فردی و اجتماعی برای بهبود زیست انسانی با درگیر نمودن ذهنیت افراد با عوامل فرهنگی، تاریخی و محیطی در حداقل زمان و بدون محدودیت های جغرافیایی و فاصله های اجتماعی میسر خواهد بود، و یاد دهی و یادگیری با کمک سامانه های مجازی و بهره بردن از هوش مصنوعی می تواند راهبرد های توسعه ساز در استان کرمانشاه را عملیاتی نماید. اگر بتوان فضای مجازی را جذاب و خلاق و مهارت محور برای حضور انسان معاصر کرمانشاهی مهیا نمود؛ تا شهروندان استان کرمانشاه بتوانند با اعتماد کامل به سامانه مجازی رسمی کشور و بدور از ناملایمات عاطفی و معنوی خاص بعضی از فضا های مجازی، مهارت های مورد نیاز فاعلیت وعاملیت در زیست معاصر را بیاموزند و تجربه های زیست انسانی خود را نیز به اشتراک بگذارند. در آن صورت می توان امید داشت؛که فردای درخشندگی زیست انسانی گواهی بر تدبیر و مدیریت فضای مجازی توسط مسئولان و کاربران نهاد های آموزشی  استان کرمانشاه باشد.

*دبیر آموزش و پرورش و دانش آموحته علوم سیاسی