ش 29 اردیبهشت 1403 ساعت 19:37

نگاهی به حادثه اخیر از منظر یک شهروند /دکتر جزا ولدبیگی

نگاهی به حادثه اخیر از منظر یک شهروند /دکتر جزا ولدبیگی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : حادثه تلخ و گزنده هشتم تیر که در آن سه جوانمرد(زنده یادان یاسین و بلال و مختار)را به کام مرگ فرو برد به حدی سنگین بود که خاطر همه ، بالاخص مردم این دیار را تا عمق جانشان مکدر نمود. این عزیزان جان پاکشان را در راه یکی از […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : حادثه تلخ و گزنده هشتم تیر که در آن سه جوانمرد(زنده یادان یاسین و بلال و مختار)را به کام مرگ فرو برد به حدی سنگین بود که خاطر همه ، بالاخص مردم این دیار را تا عمق جانشان مکدر نمود.

این عزیزان جان پاکشان را در راه یکی از آرمانهای بشری که همانا داشتن طبیعت بکر و قادکتر جزا ولدبیگیبل استفاده برای زندگی زیبا و بهتر است تقدیم نمودند. براستی اینان انسانیت و بزرگی را تفسیر و تشریح کردند. انسانیتی که هر روز در زیر چکمه های قدرت و ثروت کمرنگ و به یغما برده می شود. در زمانه ای که سرمایه سالاری و ثروت اندوزی از ارزش های برتر جامعه شده است به گونه ای که خلاف این جریان غالب حرکت کردن استثنا خارج از قاعده خواهد بود. و در عین حال هزینه بردار، اینان نور تابنده ای خواهند بود بر تارک تاریخمان.

براستی که این نوع احساسات پاک و منش عظیم را با چه واژه ای میتوان تعریف کرد واژه گانی که بیدار کننده افکار و احساسات و عقلانیت به خواب رفته ما باشد مایی که نیز بسان آنها شهروندان این دیار هستیم. و در غالب اوقات بی خیال و بی تفاوت به آنچه که در اطرافمان می گذرد می باشیم تا دیگرانی همچون این یاران با وفای طبیعت، احساس مسئولیت ما را به چالش بکشند.

چرا که آنچه در اهداف و ذهنیت والای آنها بوده است ما نیز سهیم بوده ایم اینان برای مردم سرزمینشان تاریخ را با خون خود آراستند تا آیندگان به گذشتگان خود مفتخر باشند. و بدانند کسانی بوده اند که در نقطه ثقل مسئولیت و ایثارگری بوده اند.

با نگاهی اجمالی به جریان تاریخ ، در می یابیم که ارزش های والای بشری توسط کسانی شکل و تقویت یافته است که از خودگذشتگی در مرامشان بوده است کسانی که ارزشهای انسانی را برجسته و مرام فرصت طلبان و بی مسئولان را عریان کرده اند تا ما از زیستن و هم عصر بودن با آنها خشنود باشیم و اما سوالی که ذهنمان را درگیر کرده است. این است که چرا این توانمندیها و استعدادها به گونه ای هدفمند و علمی سازماندهی نمی شود تا هم باعث هدر رفت این سرمایه های ناب اجتماعی نباشیم و هم اینکه این تواناییها و تمایلات را در راه هرچه بهتر خدمات اجتماعی به کار نبریم به راستی مشکل از کجاست؟ از NGO ها و نهادها و سازمانهای غیر دولتی است یا از مدیران و دستگاهها و متولیان دولتی؟

نهادهای مردم نهاد آیا ارگانهای مرتبط دولتی را به سوی پاسخگویی و در عین حال مردم را در جهت مطالبه گری سوق داده اند و یا آنها را در خصوص عملکرد وظایف ذاتی خویش به چالش کشیده اند یا راهی متفاوت به دلیل برخی محدودیتها برگزیده اند ؟

بر این امر واقف هستیم که هر سازمان و نهاد غیر دولتی هم در این دیار شکل بگیرد با توجه به اینکه در عصر دولت ملت قرار داریم و سازمانی به نام دولت در عالم واقع وجود دارد و این دولتها برای خود تشکیلاتی را ایجاد و وظایفی را ترسیم کرده اند و در این راستا از کسب منافع و اعتبار برای خود از هیچ تلاشی فروگذاری نخواهند کرد. لذا بایستی در جهت پیاده سازی برنامه ها و اهداف خود با این بخش تعامل داشته باشند.

سوال این است جایگاه نهادهای مردم نهاد کجاست ؟ در هر حال باید بر خود بقبولانیم اگر برای هر امری اعم از سیاسی،فرهنگی ،اجتماعی برنامه ریزی نداشته باشیم نه تنها به اهداف مورد نظر نائل نخواهیم شد. بلکه به مرور زمان سرمایه های بی تکرار را نیز از دست خواهیم داد.

حادثه تلخ اخیرمیتواند تلنگری باشد تا رسالتها و وظایف سازمانها اعم از مردمی و دولتی به وضوح تشریح و تبیین گردد تا در انجام امورات تداخل و بی مسئولیتی ایجاد نشود و هم اینکه مکمل و یاری رسان هم باشند. بالاخره هیچ کدام نمی توانند همدیگر را انکار کنند چرا که همه افراد نمی توانند در نهادهای دولتی متمرکز شوند و همه شاید به نوعی شاید تمایل به فعالیت در چارچوب تشکیلات دولتی نداشته باشند پس راهکار برای برون رفت از این وضعیت که هم شاهد حوادث تلخ اینگونه نباشیم و هم اینکه مردم و علاقمندی ها و استعدادها را به تشویق به انجام فعالیتهای اجتماعی از جمله شرکت در فعالیتهای زیست محیطی بکنیم چیست؟

به صورت اختصار که تفصیل آن در این مقال نمی گنجد این است که نهادهای دولتی با توجه به ارتزاقی که از بودجه بیت المال می کنند وظایف خود را با در رابطه با موضوعات مختلف از جمله زیست محیطی تشریح کنند و مسئولین مربوطه در صورتی که قادر به تامین بودجه و جذب سرمایه و تربیت نیروهای متخصص نیستند مراتب را با صراحت و صداقت اعلام نمایند و یا اگر توانایی یا تخصصی در اداره امور مربوطه ندارند در حوزه های دیگر فعالیت کنند در غیر اینصورت بر همان پاشنه دور باطل و روزمرگی می گذرد و آنچه شاهد خواهیم بود از دست رفتن منابع و سرمایه های انسانی است. و اما نهادهای مردم نهاد باید در حوزه اجتماعی با جدیت و شفافیت با نقد عملکرد مدیران دولتی و حوزه فعالیتهای آنان ،آنها را در عدم انجام وظایف خود با جسارت به چالش بکشند تا هردو بخش کاراتر و نیز خروجی های مثمرثمرتر می باشند و نیز با انجام کارهای فرهنگی و برنامه ریزی دقیق در جهت انجام فعالیتهای متفاوت هم بر سرمایه اجتماعی خود بیافزایند و همه مردم را به نوعی حساس به اینگونه مسائل اجتماعی نمایند.

داشتن سرمایه اجتماعی برای NGO ها و نهادهای مهمترین فاکتور برای وصول به اهداف عالی می باشد قطعا مشارکت نخبگان و مردم و ایجاد مسئولیتهای اجتماعی که نمونه آن را در افکار و عملکرد این سه عزیز دیدیم هم بار سنگین مسئولیت را تقسیم می کند و هم ما را در رسیدن به اهداف نزدیک تر خواهد کرد و هم اینکه شاهد از دست دادنهای اینگونه نخواهیم بود. باشد که راهمان در راهشان باشد.

*در خلوت روشن با تو گریسته م برای خاطر زندگان،ودر گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را ،زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زنده گان بودند*

جزا ولدبیگی_دکترای حقوق عمومی

یک پاسخ برای “نگاهی به حادثه اخیر از منظر یک شهروند /دکتر جزا ولدبیگی

  • مسعود کریمی در تاریخ تیر 12, 1399 گفت:

    سلام و درود بر شما جناب آقای دکتر ولدبیگی عزیز ممنون از مطالب زیبای شما که نشان دهنده دغدغه های اجتماعی و فرهنگی شما میباشد بنده ضمن تایید مطالب جامع و کامل جنابعالی به این نکته بسنده میکنم تا در کشور نهادها و انجیو های مردمی به صورت واقعی و پر قدرت شکل نگیرد که بتوانند تمام مشکلات پیش رو را به درستی و با صداقت به چالش بکشند و دولتها نیز مجبور به پاسخ گویی شوند آش همین آش ایت و کاسه همان کاسه که مصداق بارز این بیت میباشد که در شهری که مردمانش عصا از کور میدزدند من از خوش باوری محبت آرزو کردم .به امید موفقیت شما دوست گرامی.