سقراط و مردم آتن به روایت افلاطون / آدم غلامی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : «کرفون…به دلفی(پرستشگاه)رفته بود گستاخی را به جایی رساند که به اصرار پرسشی از خدای دلفی پرسید:کسی داناتر از سقراط هست؟ از پرستشگاه پاسخ آمد که: هیچ کس داناتر از سقراط نیست. سقراط در دادگاه آتن در برابر تهمتهای ناروایی که به او نسبت داده اند این حکایت را نقل […]
- ۲۸ اسفند ۱۳۹۷
- کد خبر 81268
- بدون دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : «کرفون…به دلفی(پرستشگاه)رفته بود گستاخی را به جایی رساند که به اصرار پرسشی از خدای دلفی پرسید:کسی داناتر از سقراط هست؟
از پرستشگاه پاسخ آمد که: هیچ کس داناتر از سقراط نیست.
سقراط در دادگاه آتن در برابر تهمتهای ناروایی که به او نسبت داده اند این حکایت را نقل کرده و در ادامه می گوید:همینکه این خبر به گوشم رسید به خود گفتم منظور خدا از این سخن چیست؟ و در این بیان چه معنایی نهفته است من خود می دانم که از دانایی کمترین بهره ای ندارم پس منظور خدا باید چیزی دیگر باشد زیرا خدا دروغ نمی گوید و دروغگویی در شأن او نیست …مراد خدا از پاسخی که به زبان سخنگوی پرستشگاه دلفی جاری ساخت این بود که بی ارجی دانش بشر را عیان نماید و گمان می کنم نام مرا از این رو آورده است که بگوید: داناترین شما آدمیان ، کسی است که چون سقراط بداند که هیچ نمی داند.
سقراط به میان اقشار مختلف مردم رفت آنها را که شهره شهر بودند آزمود و دید که کمترین بهره را از دانایی دارند دانایان به نام ، و پیروانشان به عدلیه شکایت بردند که سقراط از راه بدر شده و چنین و چنان گفته است.
مردم از سقراط کینه به دل گرفتند و از او دادخواهی نمودند….
سقراط در دفاعیات خویش در برابر ملتوس به نخستین ادعای ملتوس اشاره می کند: «سقراط گنهکارست زیرا جوانان را فاسد می کند.»
ملتوس ادعا می کند که تنها و تنها سقراط است که جوانان را تباه می کند و جز او تمام مردم شهر در تربیت جوانان کوشا هستند.
سقراط در پاسخ می گوید: «اگر تنها و تنها من جوانان را فاسد می کردم و دیگران در تربیت جوانان کوشا بودند اکنون سعادت جوانان نقصی نداشت…»
منبع:
۱٫اقتباس از دوره آثار افلاطون.جلد اول .ترجمه حسن لطفی.رضا کاویانی .انتشارات خوارزمی