این کار از شما ساخته است؟/مجتبی مرادی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:در این یادداشت تحقیقی میدانی و سنجشی آماری صورت نگرفتهاست، بنابراین ممکن است سرتاپای آن غلط باشد و حتماً آنها که اهل تحقیق و سنجشند میتوانند درستش را بنویسند. اما بعد:امرزوه جامعه ا از مشکلاتی رنج میبرد که بسیاری از آنها خندهدار هستند، مشکلاتی که حتی کودکانِ مکتب و مدرسه نرفته […]
- ۰۴ آذر ۱۳۹۷
- کد خبر 78157
- بدون دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:در این یادداشت تحقیقی میدانی و سنجشی آماری صورت نگرفتهاست، بنابراین ممکن است سرتاپای آن غلط باشد و حتماً آنها که اهل تحقیق و سنجشند میتوانند درستش را بنویسند. اما بعد:امرزوه جامعه ا از مشکلاتی رنج میبرد که بسیاری از آنها خندهدار هستند، مشکلاتی که حتی کودکانِ مکتب و مدرسه نرفته نیز از آنها باخبرند، در هر خانه و محفلی صحبت از این رنجهاست و خواه ناخواه اذهانِ کودکان پر میشود از این خرابیها و ای بسا در خودآگاه و ناخودآگاهِ ایشان نقش میبندد. نیازی به تکرار مکررات و برشمردنِ مصایب نیست اما آیا راهی، چارهای برای پیکار با دیوان و رسیدن به نقطهای درست وجود دارد؟ اگر هست چه کسانی میتوانند مهمترین و موثرترین نقش را در این کارزار ایفا کنند؟
بیایید جامعه را به سه دسته تقسیم کنیم:۱٫ بیکاران۲٫ کارگران۳٫ کارمندان
بیکاران در همۀ جوامع و در جامعۀ ما به ویژه قشرِ سوخته هستند که در خوشبینانهترین حالت ایامِ انتخابات اهمیتی مییابند. وضعیتِ این گروه در منطقۀ ما دردناکتر است زیرا عملاً مطرود و منفورِ خویش و بیگانهاند و به زبانِ عامیانه کسی آنها را داخلِ آدم حساب نمیکند. واضح است که چنین قشری الگوی کسی نیستند و نمیتوان اثرگذاریِ مثبتی برایشان متصور شد.
دستۀ دوم که کارگران هستند، اکثرشان هشتشان گروِ نهشان است و دغدغۀ معیشت مجالِ اندیشیدن را از ایشان گرفته است، با توجه به زیر و رو شدن بسیاری از ارزشها چنین انسانهای محترم و سختکوشی حتی الگوی خانواده و فرزندانِ خود نیستند و بلکه خودشان مدام در گوشِ فرزندانشان میخوانند که سعی کنید مثلِ ما نشوید!
جامعۀ هدف در این نوشتار کارمندان هستند. درست است که وضعیتِ معیشت کارمندان نیز در کلِ جامعه تعریفی نیست اما این گروه همان گروهی هستند که میتوانند تغییراتی مهم در جامعه ایجاد کنند. به احتمالِ خیلی زیاد ایشان اولین کسانی هستند که جاروبرقی خریدند و همسایۀ کارگر هم به آنها نگاه کرد و از آب و نانِ فرزندان زد تا جاروبرقی بخرد، ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی، مبل، اتومبیل، ساختِ خانه به شیوهای مدرن و امکاناتی مدرنتر از سوی کارمندان آغاز شد و سپس کارگران از ایشان پیروی کردند چون منطقاً کارمندان بهتر میفهمیدند و درکِ بهتری از زندگی داشتند. ممکن است اشکال شود که پس سهمِ ثروتمندان در این ماجرا چیست؟ پاسخ آنکه ثروتمندان نیز کارمندان را الگوی خود قرار دادهاند؛ حالا که شهردار پرادو سوار میشود من بنز سوار خواهم شد! و قس علیهذا…
مردمِ منطقۀ ما در معاشرت و ازدواج و طلاق و معامله کارمندان را الگوی خویش قرار دادهاند، اقلیتی الیت که با بینش، روش و منشِ خود ذهن و زندگیِ اکثریت را جهت دادهاند پس امروز نیز و در دلِ بحران ایشانند که میتوانند آن نقشِ مهم و حیاتی را ایفا کنند: با دقیق و منظم بودن، با خوشقولی و خوشعهدی، با تکریمِ خود و اربابرجوع و….
مصداقیتر: اگر جامعۀ ما( شهر پاوه) از ترافیکی عجیب رنج میبرد و اگر همۀ کارمندان ماشین دارند که دارند، پس ایشان هستند که میتوانند با رعایتِ نکاتِ سادۀ اخلاقی و استفاده از وسایلِ نقلیۀ عمومی و پذیرشِ فرهنگ ترافیک بر بخشهای دیگرِ جامعه اثر مثبت بگذارند.اگر مشکلِ زباله، تفکیک و جمعآوری آن معضلی آشکار است، آنها هستند که میتوانند با تفکیک از مبدأ، رعایت ساعت جمعآوریِ زباله و… الگو شوند و از دامنۀ این مشکلِ بویناک بکاهند.
اگر فداکاری و دگرخواهی در جامعۀ ما کمرنگ شده ایشان هستند که با قلم و قدم خویش میتوانند کاری بکنند و در کنارِ بیانِ هرروزۀ مشکلاتِ معیشتیِ خود یک بار هم قلمِ مردمِ بیقلم شوند و قدمی بردارند برای کسانی که نایِ قدم برداشتن ندارند.
سخن بسیار است اما چون رویِ سخن با کسانیست که دانایی و توانایی آنها بیشتر و بهتر از نگارندۀ یادداشت است، سخن را با یک یادآوری کوتاه میکنم:کارمندانِ عزیز! شما الگویِ این جامعه هستید.