د 10 اردیبهشت 1403 ساعت 13:16

آیا شما یک متفکر نقاد هستید!؟/ این افراد نقاد نیستند!

آیا شما یک متفکر نقاد هستید!؟/ این افراد نقاد نیستند!

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه :  تفکر انتقادی چیست؟ متفکر نقاد کیست؟ بارها این کلمات را شنیده‌اید و گاهی هم به خود منسوبشان کرده‌اید! برای درست فهمیدن معنی این کلمان، اول لازم است که معنی تفکر و ووجوه مختلف ان را بدانیم و بعد متفکر نقاد را ترسیم کنیم.  یکی از ویژگی های منحصر به […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه :  تفکر انتقادی چیست؟ متفکر نقاد کیست؟ بارها این کلمات را شنیدهاید و گاهی هم به خود منسوبشان کردهاید! برای درست فهمیدن معنی این کلمان، اول لازم است که معنی تفکر و ووجوه مختلف ان را بدانیم و بعد متفکر نقاد را ترسیم کنیم

یکی از ویژگی های منحصر به فرد انسان برخورداری وی از نیروی تفکر  است. همین موهبت او را از سایر جانداران متمایز و مشخص کرده است. انسان می تواند از رفتار خود اگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور متفاوت از نیروی تفکر خود استفاده کند (شریعتمداری، ۱۳۷۹). اصولآ تفکر و اندیشه سرآغاز هرگونه تولید و ساخت و سازی در عالم انسانی میباشد. شاید به همین است دلیل است که در مسیر تاریخ اندیشههای فلسفی به این قابلیت انسان یعنی دانایی اهمیت زیادی داده شده است. در فرهنگ فارسی معین، اندیشه کردن به معنای رسیدن به درک و فهم، معنا شده است (معین،۱۳۸۱:۱۴۰۸). فیشر میگوید: *انسان بودن یعنی برخورداری از قوهی درک خویشتن شامل خود تفکر و یادگیرنده و برخوردار از قوهی درک دیگران هنگام ارتباط با آنها  وهمچنین: میگوید:«پرورش ذهن قسمتی از تعلیم و تربیت است ،زیرا این نیز قسمتی از همان انسان بودن است.جامعه موفق،جامعه متفکر است»(۱۳۸۵: ۲۵). دکارت  هم در نظریهخود بیش از هر چیز دیگری به اندیشیدن و عقلورزی توجه نشان میدهد و میگوید: «میاندیشم، پس هستم». 

 

متفکر خوب کسی است که علاوه بر تبحر در استفاده از منطق و استدلال، بتواند ارزشهای اخلاقی و انسانی را درک کند. معنا و مفهوم دقیق تفکر هنوز در هاله ای از ابهام است. هر گاه صحبت از تفکر است یکی از مفاهیم استدلال، تجزیه و تحلیل، درک و فهم، قضاوت، استنباط و استنتاج و بالاخره ساخت با آن تداعی میشود

به نظر میرسد اندیشیدن فرایندی است که ثمرهی آن دستیابی به یکی از مفاهیم فوق میباشد. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که اندیشه پروری یعنی کار کردن در خصوص هریک از ثمرات آن از قبیل استدلال، قضاوت، استنتاج، در واقع ثمرات یاد شده، همانهایی هستند که امروزه تحت عنوان ابعاد تفکر شناخته میشوند. تجزیه و تحلیل منطقی، نقد و سرانجام خلاقیت به دنبال یکدیگر می آیند. به عبارت دیگر، تفکر منطقی  ، تفکر انتقادی و تفکر خلاق ، ابعاد منفکی از یکدیگر نبود، بلکه وجوهی از یک امر واحد هستند که در ارتباط با یکدیگر معنا پیدا میکنند  (شمشیری ۱۳۸۶). 

بنابراین برای تفکر ابعاد مختلفی، قائل میشوند

           تفکر منطقی

           تفکر تحلیلی 

           تفکر شهودی 

           تفکر خلاق

           تفکر انتقادی

اصولاً زندگی در جامعه امروز مستلزم داشتن تفکر نقاد است. توانایی انتقادی اندیشیدن از عوامل کلیدی زندگی موفقیتآمیز و شرط لازم برای اعمال استقلال فردی است. دارا بودن تفکر انتقادی مستلزم این است که مردم  یاد بگیرند که زود باور نکنند، در گزارهها شک کرده و در مورد آنها تردید داشته باشند و اینکه تلاش کنند برای فهمیدن حقایق مرتبط و مهارت استدلال کردن را نیز دارا باشند. بررسی مقوله «تفکر انتقادی» میتواند در هر  نظام و هر جامعه-ای مد نظر قرار گیرد. تفکرانتقادی را میتوان آموزش داد و انتظار داشت که افراد  با فراگیری توانایی تفکر انتقادی بتوانند درباره موضوعات متفاوت به درستی تفکر کنند.

توانایی انتقادی فکر کردن برای موفقیت و پیشرفت در دنیای امروز، ضروری و مهم به نظر میرسد. تفکر انتقادی جامعیتی دارد که همه استعدادها، نگرشها و همچنین مهارتها را لحاظ میکرد

از تفکر انتقادی تعاریف گوناگونی شده است. معمولاً در حوزههای مختلف شنیدهاید که فلانی منتقد است: منتقد سینمایی، ورزشی و…  این کلمه زیاد به کار میرود، اما واقعیت این است که کمتر به معنی آن توجه میشود. نمیتوان صرف ایرادگیریهای بیمنطق و غرضورزی، فردی را منتقد نامید. حتی باید به این نکته توجه شود که با وجود مهارت استدلال، باز هم باید این کلمه را محتاطانه به کار برد. علت این مسأله را در تعریف نقد و ویژگیهای فرد منتقد که در ذیل آمده است، میتوان یافت

واژه نقد، معانی و مفاهیم مختلفی دارد. در فرهنگ معین کلمه نقد بهمعنای جدا کردن دینار و درهم، سره از ناسره، تمیز دادن خوب از بد،آشکار کردن محاسن و معایب سخن، نقد الفاظ و نقد شعر و نقاد آنکه خوب و بد را از هم تشخیص دهد معنا شده است و نقادی، انجام این عمل، یعنی انتقاد است (معین، ۱۳۸۴، صص ۱۳۱۳- ۱۳۱۲.(

این افراد نقاد نیستند

 نقاد نبودن، در بردارنده ویژگیهایی است که به سادگی شناسایی میشوند، ویژگیهای چون:

بیفکری، عدم پرس و جو، فقدان قوه تمیز، بیانضباطی، عدم مراجعه به دلایل، شواهد یا ضوابط، بنا نهادن استدلالها بر پایه تصورات نامعین و… شناسایی اصول تفکر عمیق به سادگی امکانپذیر نیست. (فیشر، ۱۳۸۵). داشتن چشمانداز و چارچوبی مشخص برای تجزیه و تحلیل مواد، وسایل و محتوای یک رشته تحصیلی، عنصر شناختی مهمی در تفکر انتقادی است. با این وجود عناصر عاطفی نیز میتواند به همان اندازه مهم باشد. این عناصر مربوط به طرح پرسشها، وقفه موقتی در قضاوتهای شخصی و برخورداری از اسرار و پیچیدگیهاست(بختیار نصرآبادی، نوروزی و حبیبی، ۱۳۸۴). بنابراین کسی که نمی اندیشد، صرفا براساس حدسیات عمل میکند، قضاوت غیرمنصفانه ای دارد، خودخواهانه برخورد میکند و… نقاد نیست

در واقع منظور از کلمه انتقادی تیزبینانه است نه گلهمندانه یا شکایت-آمیز(سیفرت ،۱۹۹۱، به نقل از سیف). 

ویژگی های افراد نقاد 

میتوان گفت متفکر انتقادی دارای ویژگیهای زیر است

           متفکر نقاد، میتواند در شرایط مختلف و متفاوت قضاوت درستی داشته باشد

           دارای دور اندیشی و آیندهنگری است، به عبارت با آیندهپژوهی آشنایی دارد

           کنجکاوی اندیشمندانه: طرح پرسشهای جالب، نیاز به دانستن، علاقه به خواندن منابع جدید

           متفکر نقاد یه نظرات دیگران احترام میگذارد و خود را درگیر احساسات و قضاوت عجول نمیکند.

           متفکر نقاد انعطاف پذیری دارد و  در عقاید خود تعصب کورکورانه ندارد (ملکی، حبیبیپور، ۱۳۸۶).

           فرد دارای تفکر نقاد، در بیان نظران و دیدگاه و روحیه خود صادق است و از گزارههای کذب استفاده نمیکند (دژگاهی، ۱۳۸۷).

           تفکر انتقادی ملازم با ارزیابی است. مثال: ارزیابی قانون تقاضا

           نارضایتی کارآمد

           باور به حل مشکل دارد.

           متفکر نقاد علاوه بر ضعف‌‌ها، نقاط قوت را هم در نظر میگیرد.

           در حل مشکل بهوجود آمده پشتکار دارد

           معتقد است مشکلات به پیشرفت منتهی می شوند. همچنین مشکلات جالب و پذیرفتنی هستند

           یک مشکل خود می تواند راه حل باشد

           فرد دارای تفکر نقاد اشتباهات را پذیرفتنی میداند و از آنها برای حل مشکلات دیگر بهره میگیرد.

 

بنابراین

تفکر انتقادی، تفکر است هدفمند، که منجر به تفسیر، تحلیل و ارزشیابی و استباط است. آرمان متفکر انتقادی، کنجکاوی، ذهن باز، انعطاف، دوراندیشی و قضاوت منصف و عادل در ارزشیابی، صداقت در سوگیریهای شخصی، تمایل به بازبینی مجدد، مطلع، دارای حسن ظن، شفافیت در مواجهه با مسائل، در مواجهه با مسائل پیچیده و سازمان یافته است، مستدل در انتخاب ملاک، تاکید بر پژوهش، پشتکار تا حصول به نتیجه (فاسیونه، ۱۹۹۰). 

همانطور که مشاهده میکنید، در این تعریف، مهارتهای شناختی با مسائلی چون همدلی، همراه شده است. یعنی یک فرد دارای تفکر انتقادی، لزوماً، فرد اخلاقی نیز است

اکنون از خود بپرسید که شما یک فرد دارای تفکر انتقادی هستید یا خیر؟ برگهای بردارید و ویژگیهای فرد منتقد را یادداشت کنید. توجه داشته باشید که در اینمورد با خود صادق باشید

 

منابع

 

دژگاهی، صغری. (۱۳۸۷). تفکر انتقادی چالشی در برابر استقلال به عنوان هدف آموزشی. اندیشههای نوین تربیتی، ۴(۱و۲)، ۸۰-۶۳.

سیف.علی اکبر. (۱۳۸۴). روانشناسی پرورشی، تهران: اگاه .

شمشیری، بابک. (۱۳۸۶). تببین عناصر پرورش تفکر. اندیشههای نوین تربیتی، ۳(۳و ۴)، ۱۳۸۶، ۶۰-۴۱.

فیشر، رابرت. (۱۳۸۵). آموزش و تفکر. ترجمه: فروغ کیانزاده. اهواز: رسش.

ملکی، حسن و حبیبی پور مجید. (۱۳۸۶). پرورش تفکر انتقادی هدف اساسی تعلیم و تربیت،   فصلنامه نو آوریهای آموزشی، ۱۹(۶)، ۱۰۷-۹۳.  

 

برای مطالعه بیشتر رجوع شود به

شریعتمداری، علی. (۱۳۸۲). روانشناسی تربیتی. تهران: امیرکبیر.

جهانی، جعفر. (۱۳۸۲). دیباچهای بر شیوههای پژوهش در تفکر انتقادی. شیزاز: انتشارات ملک سلیمان.

مایرز، چت. (۱۳۷۴). آموزش تفکر انتقادی. ترجمه: خدایار ابیلی. تهران: انتشارات سمت

 

نویسنده و گردآورنده : سیده زهره جوادی منبع سایت دیدبان