اگر اینجا ایستاده ایم،از خودمان است/عادل رمضانی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:در جهان سوم تعهد جایگاهى ندارد،آدمها بین ساعت یک ربع به هفت،هفت،و هفت و ده دقیقه فرقى قائل نیستند،وقتی با تأخیر سر قرار میرسند بجای عذرخواهی میگویند:اِ؟ خیلی وقته اومدی؟!بنابراین ارزش کسى که هر روز سر ساعت هفت در محل کار حاضر است الزاما حفظ نمیشود،بلکه کسیکه گستاخ تر است و […]
- ۱۳ دی ۱۳۹۵
- کد خبر 52199
- 36 دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:در جهان سوم تعهد جایگاهى ندارد،آدمها بین ساعت یک ربع به هفت،هفت،و هفت و ده دقیقه فرقى قائل نیستند،وقتی با تأخیر سر قرار میرسند بجای عذرخواهی میگویند:اِ؟ خیلی وقته اومدی؟!بنابراین ارزش کسى که هر روز سر ساعت هفت در محل کار حاضر است الزاما حفظ نمیشود،بلکه کسیکه گستاخ تر است و روى بیشترى دارد حرف اول را میزند،کارمندى که کارش را درست انجام میدهد همیشه تحت فشار است بى آنکه رشد کند،در مقابل کارمندى که از زیر کار در میرود و برای خرید نان برای باجناغش در اداره نیست. راحت تر است،
جواب خیلى از سؤالها این است:حالا مگه چى شده؟!صف های طولانی کلینیک پاوه،ترافیک و….. نشان از بی اهمیتی زمان،و وقت،ودر نهایت حرمت انسانی استدر کشورهاى پیشرفته مردم آگاهى و بینش بهترى دارند،آنها میدانند که کسیکه متعهدتر است قابل اعتماد و البته قابل احترام است،جامعه به افراد سخت کوش نیاز دارد و این افراد رشد میکنند و با تلاش های خود جامعه را به جلو میکشند!و این است داستان افرادی زیادی که مهاجرت میکنند در کشورهای دیگر موفق هستند!
در خاورمیانه عمدتا ارزشها جابجا شده اند،تو اگر آدم سخت کوشى باشى باید کل سیستم را به جلو هل دهى و البته نخواهى توانست،کسیکه کار نمیکند راحت تر زندگی میکند و فشار کمتری متحمل است!یکروز تعطیل رسمى است،روز بعد بین التعطیل و بعدش جمعه،و شنبه هم هنوز عده اى مرخصى هستند و کارها انجام نمیشود،یک روز آفتابى ساعت نه صبح میروى به ادارات و کارمندى سرت داد میزند سیستم قطعه!و تو هیچ حرفى براى گفتن ندارى،هیچکس پاسخگو نیست،جلسه هستن! رفتن مرخصی! در جواب به سوال صد نفر که ساعت ها دم در دفتر فلان کس معطلند،یک نفر با خشم و نگاهی تلخ به همه میگه،ایشون نیستند برید فردا بیاید زمان ارزشى ندارد و این را از صفهاى طولانى سوخت گیرى سى.ان.جى میتوان فهمید،سرعت جامعه کند است و تو نمیتوانى تند بروى!همه چی هدفمند شده حتی یارانه ها اما مقصدی نمی بینیم.
کار مثبتى انجام نمیشود،توضیح دادن بیفایده است،همه میخواهند سر طرف مقابل کلاه بگذارند،پس وقتی تو وعده تشویق به کارمند یا پیمانکاری میدهی بیچاره باور نمیکند!فکر میکند تو وعده سر خرمن میدهی!و اگر کارمند سخت کوشی ندرتاً دیده شود و تشویق گردد آنقدر از طرف همکارانش اعتراض می شود که تو مجبور می شوی برای رضایت همه،بیش از کارمند ممتاز سایرین را نیز تشویق کرده و پاداش دهی،ساده ترین کارها به سختی انجام میشود،وقتی ۱۰۰ تا تک تومنی از کسی میگیری ناراحت است و میخواهد سکته کند اما وقتی ۲ ساعت وقتش تلف میشود،نمیفهمد!
سود و زیان تعریف خاص خود را دارد، سرمایه ها به سمت تولید نمیروند، مردم کیفیت را نمیبینند فقط به قیمت توجه میکنند،شعار از طرف مسولین زیاد شنیده میشود ، اما تغییری دیده نمی شود با نزدیک شدن به انتخابات،دوباره داستان پنیکیو و روباه مکار تکرار میشود.مردم حافظه تاریخی خود را از دست داده اند.سطحی نگری شایع است، اگر تو آدم نکته سنج و دقیقی باشی سختیهای زیادی خواهی داشت،و در این جامعه است که این ضرب المثل همچنان تیشه به ریشه تمام اقتصاد و فرهنگ و ادب و انسانیت و مدنیت می زند:خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو……
عادل رمضانی ۱۳ دی ماه ۹۵
یک پیشنهاد به مدیریت محترم سایت:
اگر این پیشنهاد با سیاست کلی سایت منطبق است برای پیشگیری از تکرار رویدادهایی نظیر این مطلب و به جهت به اطاله نرفتن وقت خوانندگان .
در سایت این عبارت درج گردد:
در صورت استفاده از مقالات یا مطالب دیگران درج مرجع بصورت پا ورقی الزامی است.
سلام
آقای صالحی مگر سایت شما ، علمی پژوهشی است، یا اینکه من خبری نقل نکردن ، که منابع و ضمایم مطلب آورده ، شود .
اگر این طور است باید از روش های رفرنس دهی معتبر APA (استفاده شود).
متن از دکتر هاوارد گاردنر ترجمه بنده در سال ۲۰۰۹ است ،
چرا به جای توجه به متن به حاشیه میرید، این اخلاق شما دلیل تمام مشکلات پیش آمده در شهرستان پاوه است، از ترافیک خیابان گرفته تا ترافیک کلینیک و بیمارستان ، است.
استاد حرف زدن و بهانه گیری هستیم ، امادر عمل بیماریم ، حتی یک نفر هم به سطل اشغال افتاده در خیابان روزها افتاده توجه نمی کند ، هفته ها از کنار چاله وسط خیابان سه راه بیمارستان رد میشی ، بدون اینکه فکر کنیم ممکن ،باعث زخمی شدن یکی شود، کوه ها و دشت ها پر از اشغال و پس مانده های مردم همین شهر است، که با ماشین ها مدل بالای خود نقش ماشین زباله را به اطراف شهر بازی میکنند.
اعتیاد دیگر مشکل یکی دو خانه نیست، مشکل هفتاد درصد مردم شهر شده، دریغ از یک برخورد و اقدام مردمی ساده، (تعطیل یک باب مغازه قلیان فروشی بزرگترین خدمت در مبارزه بوده)
دولت و مسولین یک طرف قضیه هستن یک طرف ملت و خواسته ها و مطالبت آنان هستند ، منتظر نماینده و شورای شهری هستید که دوباره با وعده های جدید ،حلال مشکلات ما شوند،
عزیزان راه حل خود ما هستیم ، در مصرف آب ،برق گاز و……. راه حل صرفه جویی است، نه از کار انداختن کنتور نیست.
گرانی فروشنده ها ، که از دولت نیست ، چرا در روانسر از این خبرا نیست، اجناس مغازه پاوه را با قیمتی بسیار مناسب تر میشود از جوانرود تهیه کرد ، چرا؟؟؟؟
برخورد با فرزانگان و تحصیلکرده های شهر طوری است، که گوشه خانه را به ناگزیر انتخاب کرده ، وفلان دیپلم ریس فلان اداره، است، آن وقت همسایه ما دو تا فوق لیسانس بیکار تو خونه داره، که پول اومدن به پاوه رو ندارند. در عوض عده ای عامل اصلی ترافیک پاوه هستند که روزی چند ها بار میرن و میان بدون توجه به هیچ محدودیتی
سوال میشه راه حل چیه ما که اینار و میدونم؟؟
راه حل اینه که از کنار این مسایل بی تفاوت رد نشی، نه از کنار بیماری، معتادی و……
کاک عادل کافی بود می نوشتی بقول سریع القلم و دیگر این همه حاشیه و ملا لغتی پیدا نمی شد. عزیزم. بهتره رعایت کنی هفتاد درصد مطلبتون کپی همان نوشته است….
ناراحت نباش
شما اگر رعایت کنی گام اول را برای داشتن یک شهروند مسئولیت پذیر برداشته ای…
حساس نشو!
سلام آقای شهریاری محترم،من هم آقای خالد امینی را می شناسم.ایشان با رتبه ۲۲۰ دانشگاه علامه طباطبایی ،کارشناسی علوم ارتباطات و کارشناسی ارشد مدیریت رسانه خوانده اند .نیازی به سرشناس بودن و سرقت ادبی ندارند،درحال حاضر از کارکنان قوه قضاییه سنندج می باشند.درحال ادامه تحصیل برای دکتری می باشند لطفا در گفتار و نوشتار رعایت ادب بنمایید
آقای رمضانی لیسانس علوم تربیتی از دانشگاه شهیدبهشتی ، تهران همچنین لیسانس روانشناسی از همان دانشگاه، کارشناسی ارشد فلسفه آموزش وپرورش از دانشگاه خوارزمی. و دکتری فلسفه آموزش و پرورش، از علوم تحقیقات تهران، استاد زبان انگلیسی ما در دانشگاه هستند، مثل شما ناشناس و سایر ناشناس ها نیستند که نیاز به سرقت. ادبی برای شناساندن خودش داشته باشه، از سر ارادت به استاد خودش مطلب رو به ایشون نسبت داده
جناب آقای صالحی نظرات ما را هم لطفا منتشر کنید
سلام آقای شهریاری
کجای این حرف توهمت است اگردکترسریع القلم به منبع اشاره ننموده اونهم مرتکب اشتباه شده است.من که با آقای رمضانی دعوا ندارم که به ایشان تهمت بزنم .من گفتم مطلبی که منتشرمی شه منبع آن ذکرگردد.درضمن خودآقای رمضانی در کامنتهایی که نوشته اندتاییدنمودنداصل مطلب ازسریع القلم است جایی نگفته که کسی یاخودش ازجایی ترجمه نموده است.لطفا جناب عالی در به کاربردن کلمات بیشتردقت کن
لطفا مستند بیان کنید که در کجا به اسم دکتر سریع القلم بیان شده . آقای دکتر سریع اقلم معاون سیاسی ریس جمهور بوده به نظر شما این نظر از ایشونه
لطفا سند بیارید نه حرف خالی
این چندمین بار کامنت میزارم مدیریت محترم سایت سلام پاوه
آقای مدیر گروه هم که نظرات مارو حذف نظرات شما رو میگن
ارزش تعهد در جهان سوم
http://www.tanineqayenat.ir/post/9873
در جهان سوم تعهد جایگاهى ندارد، آدمها بین ساعت یک ربع به هفت، هفت، هفت و ده دقیقه فرقى قائل نیستند، وقتی با تأخیر سر قرار میرسند بجای عذرخواهی میگویند: اِ ؟ خیلی وقته اومدی؟! بنابراین ارزش کسى که هر روز سر ساعت هفت در محل کار حاضر است، الزاماً حفظ نمیشود، بلکه کسیکه گستاختر است و روى بیشترى دارد، حرف اول را میزند.
کارمندى که کارش را درست انجام میدهد، همیشه تحت فشار است بىآنکه رشد کند، در مقابل کارمندى که از زیر کار در میرود راحتتر است، جواب خیلى از سؤالها این است: حالا مگه چى شده؟! در کشورهاى پیشرفته مردم آگاهى و بینش بهترى دارند، آنها میدانند که کسی که متعهدتر است قابل اعتماد و البته قابل احترام است، جامعه به افراد سختکوش نیاز دارد و این افراد رشد میکنند! و این است که بسیاری که مهاجرت میکنند در کشورهای دیگر موفق هستند! در خاورمیانه عمدتاً ارزشها جابهجا شده، تو اگر آدم سختکوشى باشى باید کل سیستم را به جلو هل دهى و البته نخواهى توانست، کسی که کار نمیکند راحتتر زندگی میکند و فشار کمتری متحمل است! یک روز تعطیل رسمى است، روز بعد بینالتعطیل و بعدش جمعه، و شنبه هم هنوز عدهاى مرخصى هستند و کارها انجام نمیشود، یک روز آفتابى ساعت نه صبح میروى به ادارات و کارمندى داد میزند، سیستم قطعه! و تو هیچ حرفى براى گفتن ندارى، هیچکس پاسخگو نیست، زمان ارزشى ندارد و این را از صفهاى طولانى سوختگیرى سى.ان.جى میتوان فهمید، سرعت جامعه کند است و تو نمیتوانى تند بروى! همه میدوند و عجله دارند، اما همهشان هم علافاند!
کار مثبتى انجام نمیشود، توضیح دادن بیفایده است، همه میخواهند سر طرف مقابل کلاه بگذارند، پس وقتی تو وعده تشویق به کارمند یا پیمانکاری میدهی بیچاره باور نمیکند! فکر میکند تو وعده سر خرمن میدهی! و اگر کارمند سختکوشی ندرتاً دیده شود و تشویق گردد آنقدر از طرف همکارانش اعتراض میشود که تو مجبور میشوی برای رضایت همه، بیش از کارمند ممتاز سایرین را نیز تشویق کرده و پاداشدهی. سادهترین کارها به سختی انجام میشود، وقتی ۱۰۰ تا تک تومنی از کسی میگیری ناراحت است و میخواهد سکته کند، اما وقتی ۲ ساعت وقتش تلف میشود نمیفهمد!
سود و زیان تعریف خاص خود را دارد، سرمایهها به سمت تولید نمیروند، مردم کیفیت را نمیبینند، فقط به قیمت توجه میکنند، سطحینگری شایع است، اگر تو آدم نکتهسنج و دقیقی باشی، سختیهای زیادی خواهی داشت؛ و در این جامعه است که این ضربالمثل همچنان تیشه به ریشه تمام اقتصاد و فرهنگ و ادب و انسانیت و مدنیت میزند: خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو..
در این سایت اسم نوسینده ذکر شده است/ در ضمن تاریخ مطلب ۲۵ آذر ۹۵ است. این پیام مربوط به آقای دکتر هاوارد گاردنر است که توسط آقای دکتر رمضانی ترجمه شده ، به لحاظ اینکه جناب دکتر سریع اقلم ، داور مهمان پایان نامه ایشان بودند ، و بعد ها در خبرگزاری توسط جناب دکتر سریع اقلم عینا ،به صورت مصاحبه بیان شده ، حق اولیه مطلب برای آقای رمضانی محفوظ است .
با توجه به اینکه من هم دانشکده ای ایشان در سال ۸۸ در دانشگاه خوارزمی تهران بود ، می دانم به خاطر احترام ایشان به استاد خویش مطلب را به ایشان نسبت داده اند.
چندین اثر دیگر از پروفسور گاردنر توسط آقای رمضانی ترجمه شده ، با توجه به اینکه ایشان مدرس زبان انگلیسی هستند.
جناب مدیر گروه لطفا منتشر کنید.
دوستانی که با نام مستعار انتقاد یا نظر می دهند بهتر است از شخصیت خود نترسند .ومقداری مستند حرف بزنند . بغیر از مصاحبه دکتر سریع اقلم این مطب در کجا به اسم دکتر سریع اقلم آمده است.
جناب رمضانی جنابعالی دم از وقت میزنی و بااین سرقت ادبیت کلی از وقتمان تاف شد حال بفرما تکلیف چکار کنیم
این. مطلب با ویرایش فراوان آمده. فارغ از عنوان کاش دوستان راه حلی برای مشکلات و معضلات ارایه دهند
اینگونه که به جلو میرویم بهتر است به فکر راه حل باشیم
ممنون از دکتر رمضانی
اتلاف وقت و مردم را چند ساعت پشت درها معطل کردن در فضایی که همه مریض اند مخصوصا برای کودکان عادی شده ومسولین فقط نظاره گر والبته همه دارای نوبت دهی آنی به خود وخانواده هستن که فوری بدون فوت وقت ویزیت میشن،…
این عین سرقت ادبی میباشد دوست عزیز تعهد نوشتاری را رعایت کن و از خوانندگان و دکتر سریع القلم پوزش خواهی کن تا به قول مطلب درج شده در آن چرخه باطل نیفتیم والا درج خود این مطلب بدون اشاره به دکتر سریع القلم مولد فساد وبی تعهدی است
این مطلب از آقای سریع القام عینا نقل شده پسند آن بود که به منع اشاره می شو
با تغییر و ویرایش آمده، که مطلب در پایان نامه بنده ،در نقد از جایگاه اخلاق و تعهد آمده ، که حتما می بایست اسم ایشان را می آوردم. اما چون مطلب علمی، و دانشگاهی نبود، فقط به جهت همسانی با وضعیت به ذکر مطلب پرداخته شد. اهمال از سوی بنده بوده،
سلام دوست عزیز
زمانی که یادداشتی انتشار می یابد منبع آن باید ذکر شود ویا از خود نویسنده اجازه انتشار گرفت .وگر نه سرقت ادبی محسوب می شود.من این مطلب را قبلا به اسم دکتر سریع القلم خوانده ام.
سایت سلام پاوه باید در انتشار مطالب بیشتر دقت نماید
سلام
اصل این مطلب از دکتر سریع القلم در ویرایش پایان نامه این جانب در موضوع اخلاق و تعهد میباشد ، مطلب با تغییرات و ویرایش بنده ، و طی صحبت با ایشان هم در سایت محلی به جهت هم سانی با شرایط حاضر ارایه شد،
که البته بنده باید این مطلب را عنوان میکردم، اما چون قصد انتشار آن را نداشتم ، اهمال کردم.
باید با عنوان ویرایش میآمد. البته این اجازه قبلا از جناب دکتر سریع القلم هم از سوی بنده گرفته شده و در پایان نامه هم ذکر شده
آقای رمضانی
صرف اینکه مطلبی را از کسی یا از یک منبعی در پایان نامه خودتان درج نموده ای ، سند آن مطلب به اسم شما یا به اسم پایان نامه شما صادر نمی شود بلکه در تمامی مراحل بعدی در صورت استفاده از آن مطلب، بایستی منبع اصلی ذکر شود نه اینکه آن مطلب را کپی کنید و نام خود را زیر آن بنویسید
به اینکار اهمال نمی گویند بلکه می گویند سرقت ادبی یا علمی
سلام خدمت آقای رمضانی
این یادداشت ازدکترسریع القلم می باشد.انتشارهمچین مطالب توهین به خوانندگان وکم توجهی سایت سلام پاوه در انتشارمطالب می باشد
بله بنده این مطلب را از نقل قول دکتر سریع القلم از پایان نامه خودم نقل مردم، البته با تغییر و ویرایش در دانشگاه شهید بهشتی تهران.
مطلب ایشان مقاله نیست ، نظری است در مورد
اخلاق از پایان نامه من.
البته که اجازه گرفته شده به خاطر تغییر و ویرایش مطلب، اما اهما ل بنده به خاطر نیاوردن ویرایش و تغییر و نام منبع به خاطر ، جای عذر خواهی از خوانندگان را دارد.
سلام
البته اصل مطلب ترجمه آقای رمضانی از مقاله دکتر گاردنر است
که آقای دکتر سریع القلم بدون ذکر نام مترجم در کتاب خود آورده است.
آقای رمضانی مترجم بسیاری از آثار دکتر گاردنر (روان شناس معاصر و برجسته آمریکایی ) هستند.
بهتر بود شما هم قبل از تهمت با سند حرف میزدید.
https://www.amazon.com/gp/reader/1591399122/ref=sib_dp_pop_fc?ie=UTF8&p=S001#reader-link
باسلام خدمت دوست گرامی
هنگامی که کسی مقاله ای یایادداشتی می نویسدحتما بایدمنبع آن ذکرشود.وگرنه سرقت علمی محسوب می شودوآن سایت یانشریه ای هم که آن راچاپ می کندبایددقت داشته باشدکه هرنوشته ای راچاپ نکند.باعرض معذرت ازدوست عزیزمان بایدبگویم این نوشته ازایشان نیست.من این رایکجا دیگه وبا اسم دکترسریع القلم خوانده ام
با سپاس از متن یادداشتتان
بهتر است کسانی که به تکریم ارباب رجوع توسط مدیران شهرمان باور ندارند سری به شبکه بهداشت بزنن و شاهد همیشه پاسخ گو بودن و مستقر بودن در پشت میزکار برخی از مدیران عزیز این اداره باشن
آقایان نمیدانم چه اسراری دارن که در همه جلسات شهرستان حضورداشته و بنده نیز بارها شاهد بوده ام که یک تا دو ساعت بعد از تمام شدن جلسه در فلان نهاد برگشته اند
آقای رمضانی عزیز همهء مامشکلات شهررومی دانیم،اماچه فایده مایهء تاسفه هنوزهیچکدامش حل نشده
اینجا پاوه سال ۲۰۱۷
بی ارزش بودن ساعت و دقیقه نشانه باقی ماندن در فرهنگ جامعه دوران دهقانی است در این نحوه معیشت بیشتر فصول مهم هستند تا ماه و هفته و روز، ساعت که بماند اصلا معنی ندارد مثلا یارو میگوید غروب میام و این غروب از ساعت ۵شروع و تا ساعت۷ ادامه دارد.
یا انشاا….بهار و مضامین بیشمار دیگر….
اما در کشورهایی که درآمدشان بر اساس تولید صنعتی است خط تولید کارخانه باید سر فلان ثانیه استارت بخورد و سر فلان دقیقه متوقف،دیگر اپراتور خط تولید نمیتوانم بهانه برآورد که نیستم و کار دارم و مریضم و از این داستانها ….پروسه تولید بدین گونه کار میکند که ماحصلش توسعه است.
اینجاست که معنی دقیقه و ساعت مشخص میشود….
اقتصاد بر اساس پول باد آورده نفت یعنی رشد بخش خدمات در اقتصاد ؛یعنی تنبلی و تن پروری و تن آسایی، مرضی که جامعه ما به آن مبتلاست یعنی رواج لومپنیسم اداری….و بی ارزش شدن تولید و کار و زمان و ساعت.
سپاس جناب رمضانی به راستی که سخن از زبان ما می گویی وحقیقتا ازاین بابت باری گران بر دوشهای ما سنگینی می کند والبته آنچه به جایی نرسد فریاد است خدا راشاهد می گیرم که فقط وفقط به خاطر جو عجیب وبی ادبانه حاکم در کلنیک به اصطلاح تخصصی چندین بار از مراجعه خودوخانواده ام به آنجا صرف نظر کرده ام .امید وارم معجزه ای همه ما را تغییر دهد!!!!!
مطلب بجا و روتینی میلاشد اما چاره درد چیست جنای شما دردها را گفتی درمانها را نگفتی ؟
با سلام بسیار زیبا و آموزنده بود.جامعه به افرادی که چنین فکر کنند نیازمند است
با سلام آ نهم ا زدل برآ بد لآجرم بردل نشنید با سی سال سابقه کارمندی تمام موارد اشاره شده راباپوست وخون احساس کردم
همیشه افراد ساکت را دوست داشته ام .هیچگاه نمیفهمی در حال رقصیدن ور رویای خویشند و یا سنگینی بار هستی را به دوش می کشند.
“جان گرین”
با سلام ، از ماست که بر ماست ، دقیقا درد جامعه ما همینه که اشاره فرمودید.
دست مریزاد آقای رمضانی واقعا بحق گفته ای
افرین بر اندیشە وجسارتتان ماشاللە.زندە باشید
به به درویش عزیز
احسنت. واقعا حال روز همه ماست . خیلی جالب بیان کردین ممنون