ی 09 اردیبهشت 1403 ساعت 22:08

لطفا به حق انتخاب زنان، در این اجتماع احترام بگذارید/ فروزان رسولی

لطفا به حق انتخاب زنان، در این اجتماع احترام بگذارید/ فروزان رسولی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : حق حیات، حق انتخاب و حق طبیعی زندگی البته متعلق به هر انسانی است و کسی نمی تواند آن را سلب کند مگر به موجب قانون و تایید مراجع قانونی، در قبال گناهی نابخشودنی که تنها مرگ می تواند تاوانش را پس دهد! آنهم در صورتی که در کشوری […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : حق حیات، حق انتخاب و حق طبیعی زندگی البته متعلق به هر انسانی است و کسی نمی تواند آن را سلب کند مگر به موجب قانون و تایید مراجع قانونی، در قبال گناهی نابخشودنی که تنها مرگ می تواند تاوانش را پس دهد! آنهم در صورتی که در کشوری زندگی کنیم که این تاوان در قوانین اش وجود داشته باشد؛ چون هستند کشورهایی که اعدام را کاملاً از قوانین تنبیهی خود حذف کرده اند.فروزان رسولی

این اصل، اولین بند در هر منشور حقوق بشری است؛ اما سهم زنان از این حق طبیعی و ذاتی در اجتماع ما چیست؟ و مفهومی مانند قتل ناموسی چه معنا و مبنایی دارد؟

قتلهای ناموسی به قتل زنان یا دختران یک خانواده به دست مردان خویشاوندشان گفته می شود که به دلایلی همچون روابط نامشروع، تجاوز جنسی به آنان، طلاق گرفتن و …، صورت می گیرد.

اما اینهمه کافی نیست تا قتل ناموسی را تعریف کند؛ حق مالکیت مرد بر سرنوشت زن، ظاهراً در تمام ابعاد وارد شده است تا دختری به جرم ارتباط تلفنی با یک پسر! کشته شود و بمیرد! و باید همه در این مورد سکوت کنند تا آبروی خانواده و طایفه ای حفظ شود!

و البته برخی دیگر در ابتذالی فجیع تر، در حصار واژگان و تعاریف محدوده های قلمرو جغرافیایی خود، باقی مانده اند تا آبرویی را حفظ کنند!

من بازهم مایلم بنویسم: دیار من شرمت باد!؛

مادامی که یک دختر حق انتخاب ندارد تا در شهری که قبول شده است، درس بخواند!
مادامی که یک دختر نمی تواند در مورد محل زندگی و کارش تصمیم بگیرد!
مادامی که یک دختر بخاطر انتخاب حق پوششی به رنگ شاد، باید آماج انواع خشونت روانی و کلامی و جسمی قرار گیرد!
مادامی که خندیدن دختر را منع می کنند و کشیدن حصاری تنگ را بر سرنوشت زن، یک امر عادی جهت ناموس پرستی! می دانند!
مادامی که با سخنان پر نیش و کنایه، سعی در تحقیر زن دارند و اعتماد به نفس را از او می گیرند!
و …
همه و همه اِعمال خشونت های فیزیکی و روانی علیه زنان است.

ادبیاتی که در انحصار مردان است تا زنان را تحقیر کند و با «راد مردی»، «قول مردانه»، «زن و بچه مردم» و … عجین شده است تا ادامه دهنده خشونت روانی علیه زنان باشد و اعتماد به نفس زنان را تضعیف کند.

حس مالکیت مردان بر سرنوشت زنان، در فرهنگ کوردستان بسیار عمیق است و واژگانی مانند ناموس و شرف هنوز تابوهایی هستند که نمی توان در مورد آنان، حتی، اظهارنظر کرد.

«ناموس خشونتی است نگفتنی و به معنای آن است که احترام مرد به محفوظ بودن زنانی است که تحت سیطره اش هستند!» و ناموس پرستی در تربیت پسران مان اولین آموزش است که بعضاً، تخلف زنان، بزعم مردان و بنا به تشخیص مردان!، منجر به مرگ زنان می شود و با توجیه «قتل ناموسی»، هم اجتماع آنان را تحسین کرده و هم رضایت خانواده و حس حفظ ناموس پرستی! شان ارضا شده است.

جامعه ای که هنوز نتوانسته است با زنانش ارتباط برقرار کند، آنان را به عنوان نیمی از اجتماع خود، که حق حیات، حق انتخاب و حق زندگی دارند، بپذیرد، باید برایش چه آینده ای متصور بود؟!

پرسش اساسی تر اینکه؛ زنان قرار است چه نقشی در این اجتماع ایفا کنند؟!

یک پاسخ نانوشته و قوانین سنتى برگرفته از آن؛ ازدواج و فرزندآوری است!
تداوم اجتماع و بقای اجتماعی که ایفاگر اصلی نقش اش زن است؛ اما زنی که تحقیر شده و توسری خور است!

پاسخ به پرسش: نقش زنان در اجتماع ما چیست؟ بسیار حیاتی است؛
لطفا و خواهشاً حس مالکیت مطلق را بر زندگی زنان نداشته باشید؛ زنان هم انسان هستند و حق انتخاب دارند و این حق را دارند که بیشتر ببینند، بیشتر بدانند، بیشتر بخوانند و گاهی هم برای نشاط جامعه هم که شده، از ته دل بخندند و خنده هایشان خفه نشود.

نویسنده : فروزان رسولی روزنامه نگار و فعال امور زنان

30 پاسخ برای “لطفا به حق انتخاب زنان، در این اجتماع احترام بگذارید/ فروزان رسولی

  • نکته در تاریخ دی 10, 1395 گفت:

    خانم رسولی مجازند هر جور که دوست دارند فکر کنند وبنویسند وکسی هم نمیتواند این حق رو از ایشان بگیرند!! امازمانی که دست به قلم میبرند از کلمات وواژگانی استفاده میکنند که یا برای جذب مخاطب اند ویا واقعا نظر ایشان اینجوریست !! مثل ((دیار من شرمت باد!؛)) بکار بردن این جمله خود به خود این را به ذهن متبادر میکند که انگار نفس کشیدن در این شهر ومنطقه چنان برای ایشان ودختران ومادران این دیار سخت شده که راهی جز فریاد وجود ندارد!!!؟؟ انگار زنان وخواهران ودختران ما بردگانی بیش نیستند ومردان این دیار چنان با انها رفتار میکنند که ایشان واژه شرمت باد را برای انان بکار میبرد!!! خانم رسولی آیا عرصه بر شما ودیگر زنان چنان تنگ شده که شما حق هیچ انتخابی ندارید؟ ایا دختران ما آزادی عمل وپوشش ندارند؟ وهزاران پرسش دیگر شما بدونه دادن امار وتنها با اتکا به فاجعه یکی از روستاهای مجاور تمام مردان دیارت را به صلابه کشیده ای !!!! دوست دارم مثل جناب ((محمدمهدی صالحی)) به نظرات وانتقادات کاربران پاسخهای مستدل وقانع کننده بدهی والا شما مطلبی را ارائه بدهید وپاسخگو نباشید نشان از فعال بودن وروشن فکر بودن شما نیست!

  • حالیته! در تاریخ دی 7, 1395 گفت:

    دوباره سلام ببین شنگول جان درست گفتی ما نگرانیم. این بیریشگی حسابی اسباب دردسر مان شده است. شهوت پرست شماهایید که زن را لخت می خواهیدنه ما که حجاب را برای زن و مرد لازمه حیات میدانیم. شما جز لخت و عور شدن چه مفهوم دیگری از واژه مقدس آزادی در ذهن سقیم و بیمار تان دارید که تا ما نام حجاب را میبریم شما هواداران هوا و هوس و شهوتپرستان آب از لوچه آویزان دادتان بلند می شود که ای وای آزادی را حبس کردند. نه شنگول جان! شماها هوسران و بی ریشه اید. پدر و مادرتان را ببینید و ببینید که شما بر سر ریشه آنانید یا ما؟!
    آقا ی صالحی در پست قبلی نوشته بود م یوسفی که عذر می خواهم.

  • حالیته؟! در تاریخ دی 5, 1395 گفت:

    از بین این همه نظرات خوب وبد و این مقاله ی احساسی خالی از منطق و آمار و علم یک جمله خیلی جالب بود از کسی به اسم روژیار به این شکل«از لحاظ شرعی هم شهادت دو زن برابر است با شهادت یک مرد و خیلی تبعیضهای دیگه» که آخه عزیز من از چیزی که نمیفهمی و سر در نمیاری چرا حرف میز نی؟ نه جون من تو چی از شرع فهمیدی؟ که داری به شرع حمله می کنی؟ تو که خودت گفتی من نمی خوام انتقاد کنم خوب به خودت و حرفت احترام بذار و چیزی نگو و ننویس که نادانیت ثابت نشه؟ باشه عزیزم؟
    بعد از نظر این آقا، یک شنگول هم چیزهای جالبی نوشته که خیلی آنتیک و شیک و مجلسیه نه وجدانا دو باره بخوانیم: زنان حق مالکیت بر بدن و تفکرات خود را دارند . براین اساس فرض کنیم این ایده در جامعه ما جا افتاده بعد یکی میره خواستگاری از یک زنی اگه اون زن بگه که من ازدواج میکنم به شرط این که تو باید تابع قانون باشی و من حق مالکیت بر بدن و تفکرم را دارم. آیا قبول میکنی؟ اون پسر هم بله رو میگه بعد کلی خرج و برج و سکه و شام و ناهار و هدیه و تالار و بزم و عروسی و ماه عسل و … دم به ساعت زنه بزنه زیر آواز : من می خوام امشب بغل این یکی باشم حالیته؟ یا طبق قانون باهات برخورد کنم؟ نه وجدانا اگه مالکیت بر بدن معنی دیگری داره بفرما.
    آقای یوسفی لطفا همونطوری که نظرات اونا رو تایید کردی این را هم تایید کن. ممنون بابت این فرصتی که پیش آوردی.

    • شنگو در تاریخ دی 5, 1395 گفت:

      ۱- شازده کوچولو از گل پرسید: آدم ها کجان؟
      گل گفت: باد به این ور و آن ورشان می برد.این بی ریشگی، حسابی اسباب دردسرشان شده است …!
      ۲- تا اسمی از آزادی زنان به میان می آید، شهوت پرستان و شرع مداران و ذهن های استبدادزده فقط و فقط یاد عقده های جنسی می افتند و قدرت استدلالشان به شهوات تقلیل میابد.نگران زنان و دختران نیستند،بلکه نگران آبروی خانوادگی برساخته ی اذهان مشوش و سنت زده ی خودشان هستند.
      ۳- بنده با تمام افتخار به تمامی آنچه که گفته ام ایمان دارم.
      ۴- تکرار می کنم! دیر نیست که تفکرات پوسیده بر باد فنا روند و یخ استبداد و خرافه پرستی در برابر خورشید آزادی آب شود.

  • ناشناس در تاریخ دی 4, 1395 گفت:

    سرکار خانم رسولی باسلام
    طرح سوالاتی مانند اینکه میزان حق طبیعی افراد چقدر است ؟چه چیزی شامل حقوق طبیعی وقطعی افراد می باشد ؟حدود آزادیهای فردی چیست ؟واساساٌ دولتها وحکومتها برای کدام یک از حقوق انسان می تواند مرزبندی مشخصی نمایند؟ سوالاتی بنیادیست که با تولد بشر شروع وتا ازل نیز ادامه خواهد یافت. مبرهن است این موضوع از هر جامعه به جامعه دیگر کاملاٌ متفاوت بوده وبشدت تابع ایدئولوزی حاکم بر ان جامعه و پیشینه فرهنگی آن می باشد.بدیهی است گرفتن افکار وارداتی وتزریق آن در یک جامعه با ایدئولوژی دیگر به مانند تزریق سم بر کالبد ان جامعه خواهد بود.مثلاٌ حدود ازادی انسان وبطور اخص زنان در جوامع با تفکر لیبرالی ، مارکسیستی، و.. یا تاثیر اقتصاد در جوامع با اقتصاد باز، بسته، سرمایه داری وکمونیستی بر نگرش در مورد زن کاملاٌ با ایدئولوزی اسلامی متفاوت می باشد.هر کسی بعنوان یک فرد می تواند به هر نحوی مادامی که عقایدش را بصورت شخصی نگه می دارد به مقوله آزادی زنان بیندیشد وحتی اگر تفکرات فردیش با کلیت جامعه تضاد دارد هیچ اشکالی ندارد اما هنگامی که می خواهیم تفکرات فردی خود را را بعنوان نسخه شفا بخش به جامعه تحمیل نماییم دیگر مسئله به این سادگی نخواهد بود.مقاله مذکور دقیقاٌ یک نوع دغدخه کاملاٌ شخصی را می خواهد به کلیت جامعه القاء نماید واین اولین اشتباه اصلی این مقاله می باشد.سرکار خانم رسولی جنابعالی ابتدا باید خاستگاه فکری خود را مشخص نمایید وبگویید با کدام ایدئولوژی می خواهید برای جامعه زنان حدود آزادی انها را مشخص نمایی وانتظار اینست که در این زمینه صادق باشید.جامعه ما یک جامعه اسلامی می باشد.در این جامعه نوع پوشش، روابط وفعالیتهای اجتماعی منبعث از ایدئولوژی اسلامی می باشد در تفکرات اسلامی زن ومرد دارای حقوق مساوی ونه یکسان می باشند از منظرگاه ایدئولوژی های غربی روابط نامشروع ما دامیکه با رضایت واگاهی وحق انتخاب طرفین باشد کراهت نداشته اما در منظر اسلام اینگونه نیست از دیدگاه اسلام فرزند آوری نه یک ظلم وتعدی به حقوق زن بلکه کاملاٌ هماهنگ با فطرت زن ودارای ارج وقرب الهی می باشد این موضوع بحدی ارزش مند است که در احکام الهی جایگاه بسیار رفیعی به مادران قائل شده است اینکه بر اساس فرموده پیامبر (ص)بهشت زیر پای مادران است اینکه رضایت مادر از فرزند در احکام اسلامی خیلی بالاتر از پدر است اینکه زن حامله در صورت فوت ناشی از وضع حمل به درجه شهادت نائل می شود اینکه به استناد احادیث نقل شده از امهات المومنین هیچ انسانی در طول تاریخ به اندازه پیامبر اکرم(ص) باهمسرانش مهربان نبوده نمونه هایی است که در هیچ مکتب دیگری نمی توان نمونه آن را یافتاما با اینحال به.دلیل کج فهمی ومعرفت ناقص نسبت به دین شاهد یکسری برداشتهای کاملا اشتباه در حوزه جامعه شناسی می باشیم وممکن است یکسری حرکات غلطی را شاهد باشیم از طرفی بسیاری از عقاید مردم ریشه در عرفهای اجتماعی می باشد وممکن است در دین هیچ جایگاهی نداشته باشند لذااصلاح این امور وظیفه اهل فن وعالمان به دین می باشد. سرکار خانم رسولی ما اگر قبول داریم مسلمانیم پس باید تابع قوانین منبعث از اسلام باشیم واگر از یک ابشخور دیگری تغذیه فکری می شویم حق نداریم برای جامعه دیگری با یک طرز فکر دیگر نسخه بپیچیم. چرا ما به انتخاب زنان مسلمان در رعایت پوشش واجرای فرمانهای الهی احترام نمی گذاریم چرا اگر زنی بر اساس قوانین اسلامی(البته نه بر اساس جهل وتعصبات قومی) تعزیر می شود ما فکر می کنیم به اون ظلم شده است.ثالثاٌ ما زمانی می توانیم یک پدیده را بعنوان یک معظل عظیم اجتماعی قلمداد نمائیم که شاهد اپیدمی در آن باشیم شما اماری در دست دارید که بگوئید چند زن در شهر پاوه بوسیله خانواده هایشان راساٌ کشته شده باشند ؟یا چند نفر از دختران اجازه تحصیل در شهر دیگری به اونها داده نشده ؟درصد این موارد نسبت به کل جامعه چقدر است ؟آیا ما بدون داشتن آمار می توانیم یک پدیده را اپیدمی ومعضل اجتماعی بنامیم ؟.به عنوان مثال بنده نزدیک به ۴۰ سال از عمرم گذشته واز پیران وبزرگترها هم سوال نموده ام تا الان کسی در شهر پاوه (علی رغم وجود زنای محصنه ) سنگ سار نشده (بدلیل شرایط بسیار سختی که دین اسلام جهت اثبات آن گذاشته که عملاٌ قابل اجرائ نمی باشد)وشاید در کل ایران به ندرت مشاهده شده باشد اما اینهمه در کشورهای غربی با هدف مبارزه با اسلام چنان این مسئله موهوم وغیر واقعی را بزرگ جلوه می دهند وبر روی آن تبلیغات عظیم رسانه ای خود را متمرکز می کنند که نابلدفکر می کند در جامعه اسلامی همیشه در حال کشتن زنا کاران می باشند. چرا چیزی که در عالم واقع وممکنه در یک گوشه از کره خاکی اتفاق افتاده باشد را بعنوان معظل اجتماعی معرفی می کنیم ایا آماری دارید که بگوئید میزان موفقیت در تحصیل واجتماع ، تعهد اخلاقی ،محبت ومودت ،احترام متقابل در خانواده های مذهبی بیشتر از یا در غیر مذهبی در نسل گذشته وسنتی بیشتر یا نسل فعلی؟ سرکار خانم رسولی جامعه پاوه دارای معضلات عدیده اجتماعی بوده وبنده منکر آن نیستم وبسیاری از این معضلات ریشه در فقر مالی ،اقتصادی وفرهنگی وعشیره بازی بوده واز زمانی که تعهدات دینی خود را کم کم به فراموشی سپردیم و با تبلیغات گسترده ماهواره ای جایگاه اخلاق در نظام خانواده متزلزل شد مادران آینده بجای افتخار نمودن به تربیت فرزندان سالم دغدغه شان عقب نماندن از مد روز شده وپدران بجای سر سپردن به تعهدات اخلاقی دنبال تنوع طلبی افتادند

  • باینگان در تاریخ دی 4, 1395 گفت:

    خیلی خیلی خوب بود .

  • ناشناس در تاریخ دی 3, 1395 گفت:

    باسلام خامم رسول ابادی از کدام حق حرف میزنی که مرد خانه تمام روز بدوبدو میکند تا لقمه نانی برای خانواده پیدا کند انهم اگه پیدا کند اما خانم خانه با نیم ساعت در بازار گشتن همه را خرج کرده برمیگردد از کدام احترام حرف میزنی و قتی لباس کردی با ان همه نجابت دراورد و خود را باان لباس های که بدن حود را برای مردان چشم چران نشان میدهند لطفا به مادران حود نگاه کنید که چه بودند وشما چه هستید

  • ا.خ در تاریخ دی 3, 1395 گفت:

    خیلی ممنون فروزان خانم…واقعا این مطلبتون حقیقتی تلخ رو ک درجامعه ی ماجریان داره رو بیان می کنه اما واقعا وقتی من نظرات بسیاری ازدوستان روخوندم حرفی براگفتن برام نموند وخیلی خیلی تاسف می خورم به حال خودمون… من هم موافق احترام به حق مردان هستم ومخالف بعضی ازرفتارهای ناپسند بعضی ازدختران دیارم اما خود رفتاری این دختران هم ریشه درتبعیضی ک درکوچکترین حقی ک داشتن وجامعه علیه اونها رواداشته داره ک تاکوچکترین حقی پیدامیکنن وقانون بااون موافقه(مانندمهریه)دوست دارند هرطور ک شده این حق رابه دست بیاورند(چه درست،چه غلط)… باردیگه میگم من حرف برای گفتن بسیار داشتم اما متاسفانه وقتی نظرهای اکثرمردم اطرافمو وبعضی ازدوستانی ک اینجا نظردادند رو دیدم فقط می تونم بگم متاسفم وبس…

  • روژیار در تاریخ دی 3, 1395 گفت:

    انسان به وسعت تفکرش آزاد است؛جنسیت واژه ای بی معناست،انسان بودن را باید آموخت…
    عرض درود ادب و احترام خدمت خانم رسولی و بقیه دوستان عزیز.خانم رسولی سپاس از نگارش زیبا و جالبتون…بنده به خودم اجازه نقد نمیدم چون علم نقادی رو ندارم…ولی به نظر من اولین شرط و مشخصه ی یک معضل فرهنگی و اجتماعی شناخت واقعیت های ملموس آن جامعه است.جامعه ی ما به طور کلی دارای یک فرهنگ عشیرتی و فرهنگ انباشته شده ی تاریخیه.ربطی به پاوه و کوردستانم نداره این یه موضوع کلیه،سیستم ما یه سیستم فدرال نیست که هر ایالت و منطقه قانون و فرهنگ خودشو داشته باشه.قانون اساسی زیر بنای اساسی فرهنگ هر جامعه ایه وقتی توقانون زن شهروند دست دوم محسوب میشه و از لحاظ شرعی هم شهادت دو زن برابر است با شهادت یک مرد و خیلی تبعیضهای دیگه که قابل لمسن.به نظر من دیار ما نسبت به بعضی جاهای دیگه تقریبا کمی بازتر و روشنتر فکر میکنن.خلاصه کنم زنان ریشه های انسانیت اند اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم با محدود کردن ریشه ها شاخه ها بهتر رشد خواهند کرد.مشکل تبعیض جنسیتی در جامعه ی ما بیشتر قانونیه تا فرهنگی.به امید روزی که آزای ریخته توخیابان همه برابر…زن و مرد،کوچیک و بزرگ،خواهر وبرادر…

  • شنگو در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    ۱- خوشبختانه جامعه ی ما به دلیل تعامل با دیگر جوامع، نقش تکنولوژی های موجود، یادگیری زبان های خارجی، وجود انواع شبکه های ماهواره ای،راه یابی بیشتر جوانان به دانشگاه ها و آشنایی با انواع تفکرات، نقد تفکرات بی مایه ی سنتی که انسان را حقیر و دربند می خواهند و …. به سوی مدرن شدن می رود، گرچه فاصله ی زیادی هست و موانعی بر سر راه.
    ۲- زنان حق مالکیت بر بدن و تفکرات خود را دارند و در این راه نیازی به آقابالاسر و ولی ندارند.
    ۳- آنانی که زود به زود غیرتی می شوند- معمولا- چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند.
    ۴-آگاهی زنان نسبت به حقوق انسانیشان تنها راه نجات آنان از تحجر سنتی است.
    ۵-زن باید در انتخاب شریک زندگی اش آزاد باشد و بتواند بر اساس تفکرات و نیازهایش آزادانه چونان هر انسان دیگری زنده گی اش را بنا کند.
    ۶-چه بخواهیم چه نه، طوفان تغییرات در راه است و نقش زنان در جامعه از جمله ی این تغییرات است.

  • دختری از نودشه در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    با سلام متن چالش برانگیزی بود
    دوست عزیزی که این متن را نوشته اند شاید یکم تند روی کرده باشن در گفته هایشان ولی باز آماری در جامعه ما وجود دارن که از این مسائل رنج میبرن وباید با فرهنگ سازی های درست و راهکارهای مفید آنها را از بین برد ، ب نظر بنده خانواده های زیادی هستند در جامعه با وجود مشکلات مالی دختران خود را وارد اجتماع کرده و موافق تحصیلات عالی آنها هستند تا یک زمانی جایگاهی برای خود در جامعه داشته باش.
    بیکاری و فقر هست که جوانان مارا درگیر کرده باید راهی پیدا کنیم که جوانان بتوانند استعدادهایشان را شکوفا کنند.

  • ش.فرهادی در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    فروزان خانم ممنون از قلم زیباتون.
    نظر خوانندگان بیشتر از خود متن، آدم رو متاسف میکنه! با تعصبی که مخصوص شهر پاوه است روی جمله ی “دیار من شرمت باد ” تمرکز کردن،در حالیکه کاملا به جا و به حق بود و البته نکات مهمتری در متن، برای توجه وجود داشت نکته ی قابل توجه این است که خانم رسولی اهل همین دیار هستن و این یک نقد جمعی به خود ما هست.
    بنظرمن “دیار من” شامل شهر پاوه نمیشه بلکه شامل کل کردستان میشه که با وجود ادعای روشنفکری و دموکراسی که ما کردها همیشه داشتیم و داریم،هنوز هم شاهد قتل های ناموسی و یا خودسوزی زنان در این دیار هستیم،که در اکثر موارد ناشی از فشاری اجتماعی و روانی به زن بوده است.
    دوست عزیزی که نوشتید خانم ها همیشه حق انتخاب دارند برای وسیله ی آرایشی و انتخاب رشته تحصیلی و… اولا شما کلیت جامعه رو باید در نظر بگیرید نه یک نمونه ی کوچک از دخترانی که تا حالا دیدید، ثانیا اتفاقات کوچک و بزرگی که دائما در سطح شهرستان پاوه و البته کردستان و صد البته کل ایران (با غلظت های مختلف) رخ میده خلاف این رو نشون میده.وقتی در همین “دیار من” یک دختر ۲۲ ساله …….. ،توسط اقوام خودش کشته میشه همه ی این طرز فکر شما یکجا زیر سوال میره.
    سنسورهای هر خانواده ممکنه به یکسری موارد خاص حساس باشه و نسبت به وابستگان مونث خودشون فقط در اون موارد واکنش نشون بدن ولی نهایتا در اکثریت جامعه ، محدودیت های غیرمنطقی و غیر انسانی در همه ی خانواده ها وجود داره و فقط درصدش کم و زیاد میشه و لیست موارد ممنوعه کوتاه یا طولانی میشه! همه ی اینها نشان دهنده ی این قضیه س که آزادی فکر و عمل و رفتار و حتی گاهی بیان،توی خانواده و البته توی جامعه برای زنان به اندازه ی مردان نیست چون اگر خلاف این بود هر روز شاهد این اتفاقات نبودیم.درضمن ملاک خشونت،صرفا قتل یا خشونت فیزیکی نیست! همینکه یک زن از ترس واکنش بستگانش خیلی از رفتارها و کارهای خودش رو محدود کنه، برای سلب آزادی و سلب آرامشش کافیه.حتی اگه این واکنش یک اخم باشه! این دخالت و سلب آزادی زنه، صرفا به این دلیل که زن صاحب خودش نیس و صاحب یا صاحبانی داره!
    خانم محترمی که گفتین وظیفه ی اصلی زن تربیت فرزندانه،فرزند باید توسط پدر و مادر تربیت بشه نه صرفا مادر. زن قبل از زن بودن یک انسانه با وظایف و حق و حقوقی برابر با بقیه، مسائل انسانی رو جنسیتی نکنیم بهتره.
    به امید روزی که بدون تعصب های قومی و مذهبی و…و فقط با دید انسانی فکر کنیم،نظر بدیم و جامعه رو به این سمت ببریم.

  • ج.و در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    نوشته وزین وقابل تاملی بود همین که فروزان خانم به خود جسارت دادن واز لاک ترس و محافظه کاری زنانه جامعه ما بیرون آمدن وبه موضوعات غیر قابل بحث وبه اصطلاح مهجور مانده ما پرداخته جای بسیار خوشحالی است وبایستی به ایشان آفرین گفت امیدوارم نقدهای انسان های واپس گرا اراده شما را در ادامه فعالیتتان قویتر نماید

  • ناشناس در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    اصطلاح شرمت باد در کامنتها خیلی تکراری ودر کل مشکوک است.انگار همه را یکنفر نوشته!!!!!مقصودش چیست؟؟؟؟خدا میداند..

  • ئازاد هەۆرامی در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    باعرض سلام و خستە نباشد خدمت خوانندگان محترم سایت سلام پاوە . برخود لازم می دانم چند نکتە را عارض گردم… خانم رسولی شما در این نوشتەخود بە صراحت از ضرب المثل بز گر گلە را گر می کند استفادە نمودە اید در صورتی کە در مورد جامعە مدنی این چنین توصیفی جایز نیست در حقیقت استفادە از تشبیه دیار من شرمت باد بە منظور جامعە مدنی دیارمان کاملا نادرست است افکار شخصی یک خانوادە یا ‌‌‌عشیرە بیان گوی افکار جامعە نیست در حقیقت در یک جامعە افکار متفاوتی وجود دارد کە انتظار تغییر در بعضی از آنها دور انتظار نیست و تلاش در این زمینە یک وظیفە شرعی و اجتماعی است تلاش ما باید در زمینە فرهنگ سازی باشد نە سرکوب….. نظر شخصی بندە در مورد حکم اعدام باید بگویم کە حتی در زمینە قصاص هم با آن مخالفم چراکە دمیدە شدن روح انسان درجسم آدمی بوسیلە پروردگار متعال می باشد و یقینا باید عروج آن بوسیلە خداوند منان باشد چرا کە انسان در هر زمینە ای کە باشد شیر خام خوردە است و بە نظر من حکم حبس ابد خیلی جایز تر از حکم کشتن است حال تفسیرها گوناگون است کە صحبت در این زمینە را از این بیشتر ادامە نخواهم داد و حال اگر بە ریشە تاریخ و فرهنگ اورامانات بنگریم زنان در جایگاە ویژە ای بودەاند و در هیچ جای تاریخ ما از جانب حکمرانان وقت هیچ احکام تبعیض آمیزی نسبت بە زنان صادر نکردە اند و حال هم از رشادتهای آنان در جنگ باداعش بر همە محرز است. ونیز بە نظر من امورات خانە و بچە داری هیچ کمتر از تدریس در مراکز عالیە دانشگاهی نیست چراکە این فرزندان در تعلییم و تربیت خانوادە هستند کە شیر مردان و شیر زنان آیندە تاریخ مان هستند. وجالب اینجاست کە آیادرافکار فمینیسمی هیچگاە بە خشونت علیە مردان توجە شدەاست کە واقعا اگر در این مورد کاوشی انجام دهیم می بینیم کە خشونت علیە مردان کمتر از یک فاجعە نیست بە نظرم تعامل میان زن و مرد بسیار زیبا تراز انجام تشکیل احزاب فمینیسمی یا خشونت علیە مردان است .اتحاد بسیار زیباست. بیاییم همە در بنیاد خانوادە نسبت بە ایجاداتحاد و تعامل میان زن و مرد شروع بە فرهنگ سازی نماییم چرا کە به قول معروف(گردگێۆاویو سەرو بنجۆ وێشۆ سۆز بۆ) بە امید آیندە زیباو جامعە ای خالی از خشونت علیە انسانیت
    بدرود.

  • پاواه ای در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    فروزان رسولی کیست؟
    اگر امکان دارد نوشته از ایشان یا دیگری بیان شود
    دیار من یعنی شهر پاوه(من بازهم مایلم بنویسم: دیار من شرمت باد!؛)
    با سپاس

  • دختر این دیار در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    خانم رسولی عزیز
    من در این شهر و دیار در خانواده ایی کاملا کرد و مذهبی به دنیآ اومدم، ولی هیچ کدوم از مشکلاتی که شما بیان کردید رو نداشتم و حداقل در مورد خودم و خواهرانم ندیدم.
    در مورد نقش فرزند آوری هم که اشاره فرمودید دقیقا این مهم ترین وظیفه ی زنه،چرا که اگر هر زنی فرزند پسرش رو با بهترین وجه تربیت کنه هیچ وقت این حس مالکیتی که گفتید شکل نمیگیره و مرد هم خودش رو در کنار زن میبینه نه جلوتر ازش.
    به عقیده من این خود زنان جامعه هستند که به خودشون بد میکنند. آگه هر زنی مهم ترین وظیفه ش رو تربیت فرزندان ببینه و بدونه ،قطعا مشکلات جامعه اینقدر زیاد نمیشه. متاسفانه امروز به اسم روشن فکری این مقوله واقعا فراموش شده. (البته من منکر فعالیت اجتماعی زنان نیستم همونطور که خودم در اجتماع فعالیت دارم ).
    …………………………………………………………………………
    آگه من شخصا جای شما بودم و اینقدر در این جامعه بهم سخت میگذشت یه جای دیگه رو برای زندگی انتخاب میکردم که آرامشمم به هم نخوره.همون طور که قرآن میگه آگه در جایی زندگی براتون سخت شد مهاجرت کنید.
    با تشکر

    • farzad در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

      احسنت بر شما خواهر محترم واقعا که شما معنای زن بودن را در چندسطر بیان نمودید
      بنده نمیخام علیه زنان صحبت نمایم و با قسمتی از بیانات خانم رسولی موافقم ک زنان و دختران همانند مردان حق زندگی دارند و برای شادابی و خوشبخت بودن خودشان هیچ کس حق سلب این مواهب را از آنها ندارد اما متاسفانه بسیاری از مواقع این خود بانوان هستند ک با عملکرد ناصحیح خود موجبات ابتذال خود را فراهم می نمایند و یک نمونه بارز آن را می توان در پرونده های اختلافات خانوادگی و طلاق دید چنانکه اکثر دلایل طلاق و جدایی زیاده طلبی و تجملاتی بودن و خودخواهی زنان می باشد

    • پاوه ای اصل در تاریخ دی 3, 1395 گفت:

      اگر شما جابجا شوید و به این شهر نچسپید خیلی بهتره.
      این شهر به وجود افرادی مثل ایشان که صاحب فکر هستند بیشتر نیاز دارد تا یکی مثل شما.
      پس به امید خدا به فکر رفتن باشید.

  • ش.ف در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    ممنون از خانم رسولی بابت مطلب خوبشون.
    و البته نظرات بقیه رو دوستان رو که میخونم بیشتر به کاربرد این جمله ی “شرمت باد دیار من” پی میبرم.
    یکی از کاربران نوشته کدوم حق زنان در جامعه نادیده گرفته میشه؟!!!خیلی هم گله مندانه یا شایدم با افتخار از حضور زنان در جامعه و شرکت در انتخابات گفتن!

    شما یا فقط تا نوک دماغ خودتونو میبینی یا کلا تعریفی از حق و حقوق و برابری ندارین یا شایدم تعاریفتون مختص به خودتونه!
    و نمیدونم چرا تا این چنین موضوعات چالشی مطرح میشه آقایون بلافاصله گارد میگیرن و نقش قربانی رو به خودشون میگیرن.
    به جای این مقابله به مثل های بی معنی چه بهتر که همه ی ما تلاش کنیم که با فرهنگ سازی و صحبت کردن در مورد این چنین وقایع تلخی اجازه ندیم که بیشتر ازین تکرار بشن
    و
    اینکه سعی کنیم جامعه رو به سمت برابری سوق بدیم

  • پاوه در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    اول باید نوشت والدین شرمت باد برای تربیتی که به دخترانتان داده اید (عده از والدین) تقی به توقی میخوره میرن مهریه رو میزارن به اجرا ننگ باد ایچنین دخترانی را که خود را با سکه میفروشن …..باید نوشت شرمت باد شهرم برای دخترانت .دختر که به مادرش اکتفا میکند همین میشه .
    و قضیه زنان متاهل باید نوشت سکوت کردن بهترست.؟؟؟؟؟

  • جوان مجرد در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    باید نوشت دیارم شرمت باد چون فقط حرف دختر به کرسی مینشیند و حداکثر بی بندو باری شهرم ازان دختران و زنان متاهل هستش و ……باید نوشت دیارم شرمت باد برای این دخترانت شرمت باد….

  • پاوه ای در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    یه جمله ای نوشتین خانم رسولی ..دیار من شرمت باد.. واقعا شما وقتی ادبیاتی را بکار می برید در ان تفکر میکنید؟ ایا واقعا جامعه انطور است که شما تعریف می کنید؟ طرزفکر شما به خودتان مربوط است نباید ان را تحمیل کنید .یک ماهی تمام دنیا را در تنگی که در ان است می داند….

  • ک. ولدبیگی در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    با سلام
    نقش زنان در جامعه:مقوله بسیاز جالب و حایز اهمیتی است
    که کل جامعه به نوعی با ان درگیر است نقشی بسیار پر رنگ که انسان شرمش می شود که از ان سخن بگوید
    البته ناگفته نماند که تمام این مشکلات ناشی از عدم تبیین درست نقشها و جایگاه واقعی زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند ,می باشد.
    امروزه در جامعه ما بیشتر زنان بر خلاف گذشته درخشانی که داشتند به نوعی دچار توهم خود بزرگ بینی همراه با برهنگی فکر و باور و ظاهر شده اند که تمام اینها ناشی از سادگی و عدم اگاهی درست از شرایط جامعه و کل جهان است
    و این در شرایطی است که بسیاری از زنان بر خلاف واقع احساس می کنند که درست حرکت می کنند !!! و این توهم جامعه را به سمت نیستی کشانده …
    کاش زنان جامعه ما فقط می توانست حداقلهایی که به عهده دارند را انجام دهند و دنبال نقش اضافی و مسولیتهایی فراتر از توان خود نمی بودند

  • حسینی در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    دەس خۆش فرووزان خانم.وەکوو هەمیشە زۆر جوان بوو.بە دڵنیاییەوە مایەی شانازیت بۆ ئیمە.

  • حقیقت در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    ازدواج تنها راحل طلاق و رسیدن به مهریه آن چنانی میباشد نه فرزند تنها هنر دختران زمان حال ازدواج چند ماه وبعد بدبختی مردان که خود را اسیر یه دغل بازی (دختران) دیده و تمام دارایی خود را از دست داده اینست ازداواج ….
    ناگفته نماند که همه دختران این چنین نیستند …..

  • ناشناس در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    عالی بود خانم رسولی جان ولی مطلبت یک قطره در مقابل یک اقیانوس است

  • ناشناس در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    ضمن احترام ولی انچه که نوشته ایید ادبیاتی ناقص و پیامی ناقص تر دارد.این موضاعات به خاطر حساسیت انها باید به طور روشن و گسترده مورد توجه و تحقیق قرار گیرند.فقط نقدی بی بنیاد کرده اید

  • دره سرده در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    خانم رسولی بنده یه پسر هستم بهتر بگم یه مرد همسن شما!خداوکیلی کدوم حق از جنس شما ضایع شده که در عوضش به جنس من مرد این حق داده شده؟!!از کدوم نقش حرف میزنین چرا اینقد مبهم و غیر صریح؟!!! الان تو جامعهدما اگر اجحافی میشه به حق مرد میشه نه زن!حضور زن در جامعه، آزادی زن در جامعه، شرکت در انتخابات،استخدامی ها و مراسمات اگه برای زن بیشتر از مرد نباشه کمتر نیست! اتفاقا بر خلاف ادعای شما دختر امروزی هم شهر تحصیل شو، هم رشته مورد نظرشو، هم انتخاب همسر از بین دوست پسرای متعدد شو،هم انختاب هزار قلم وسیله ارایشی شو در کمال اختیار مطلق و با کمال میل انتخاب میکنه چرا همش فرا فکنی میکنین؟

  • ادیب در تاریخ دی 2, 1395 گفت:

    هزار بار شرمش باد این دیار….ممنون فروزان جان….این زخمها التیام ناپذیرند…..ننگ بر جامعه ی ……….