ی 30 اردیبهشت 1403 ساعت 15:42

دیگر امیدی به بهبود اوضاع شهرمان نداریم!/ سید عبید فخر الدینی

دیگر امیدی به بهبود اوضاع شهرمان نداریم!/ سید عبید فخر الدینی

به گزارش سلام پاوه : آقای عبید فخرالدینی نقدی بر وضعیت شهر پاوه نوشته است که بسیار جای تامل دارد متن این نقد به شرح ذیل است پاوه؛ شهری که روزگاری مسکن بزرگانی بود که نام خود را نه به مانند مردان امروز – با قدرت و سیاست – بلکه با دیانت و عقلانیت در […]

به گزارش سلام پاوه : آقای عبید فخرالدینی نقدی بر وضعیت شهر پاوه نوشته است که بسیار جای تامل دارد متن این نقد به شرح ذیل است

پاوه؛ شهری که روزگاری مسکن بزرگانی بود که نام خود را نه به مانند مردان امروز – با قدرت و سیاست – بلکه با دیانت و عقلانیت در تاریخ پیدا و پنهان این دیار ثبت کرده و به درستی نام نیکی از خود برجای گذاشته اند. بزرگانی که در سایه دین و علم و ادب، فرهنگ پربار و اخلاق مداری را بنا نهاده و مردمان این دیار را با ارزشهای انسانی و متعالی سید عبید فخرالدینیخودهمراه ساختند.  بزرگانی که بدور از قدرت طلبی ، منفعت ورزی و محافظه کاری، تعهد وصداقت را پیشه کرده و آگاهی و وظیفه ی انسانی خود را در راه خدمت به جامعه  صرف نمودند.بزرگانی که هرکدام به نوبه خود سرچشمه ی ادب، معرفت، اخلاق، ایمان و تعهد در میان مردمان این دیار کهن بوده اند و هرجا نقص و کاستی را مشاهده می نمودند بنابر تعهدشان به ارزشهای اخلاقی و انسانی، خود را مسئول برطرف کردنش می دانستند و با وظیفه شناسی خاص خود، در حد توان بسیاری از مشکلات  مردم را رفع می نمودند. شاید از جهاتی بتوان گفت تاریخ این دیار برای بسیاری از ما به مانند افسانه ای  زیبا، و وجود چنین بزرگانی در مقام قدرت به مانند یک رویای شیرین نمود پیدا می کند… در هر صورت آن دوران تاریخی گذشت و شرایط و اتفاقات دست به دست هم دادند تا شاهد دورانی غریبه با تاریخ خود باشیم،

شاید آن روزها پدرانمان دلشان به صداقت، تعهد و ایمان حاکم بر زادگاهشان خوش بود اما نمی دانیم ما دلمان را به چه خوش کنیم؟ ما که نمی توانیم خود را فریب دهیم و به آنان که خود را بزرگ می دانند و به ظاهر بزرگی می کنند دل ببندیم و منتظر انجام وظیفه و خدمت صادقانه و بی منتشان باشم  

کوتاه سخن آنکه؛ برخلاف گذشته، هر آنچه که در اطرافمان رخ می دهد بوی دو رنگی، سیاست ورزی و منفعت طلبی می دهد! همه می دانیم آنجا که سخنی از قدرت و سرمایه به میان آید بزرگان هستند و خود را منجی می دانند و آنجا که سخن از مشکلات و کاستی ها به میان آید هیچ فردی جز انسانهای مسئول و متعهد جوابگو نیستند. براستی ما دنباله رو چه کسانی شدیم که امروز کارمان به اینجا رسیده که با کوهی از مشکلات متعدد در این شهر خراب روبرو شده ایم؟ چرا هیچ بزرگی خود را مسئول مشکلات و اتفاقات موجود نمی داند و برای رهایی ازوضعیت اسف باراکنون آستین همت بالا نمی زند و یا حداقل برای همدردی با مردم به میان مردم باز نمی گردد؟متاسفانه باید گفت امروز شرایط به گونه ای است که اعتمادها سلب شده، ارزشها تغییر یافته وجوانان و آگاهان این دیار بدلیل سیاستهای نابجای برخی مسئولین به کنج تنهایی پناه برده اند و در اوج نا امیدی نظاره گر گذر زمان  و اتلاف روزهای زیبای عمرشان هستند.  مسئولین و علی الخصوص بزرگان شهر بدانند که جوانان و دلسوزان این دیار شدیدأ در انزوا قرارگرفته و با بیکاری، نا امیدی و افسردگی دست و پنجه نرم می کنند و بیهوده چشم انتظار خدمت بزرگانی هستند که جایگاه خود را مقدس تر از خدمت به خلق  وصف می کنند و گویا خود راولی نعمت مردم فرض کرده اند…سخن آخر اینکه تا کنون بسیاری از ما به اندازه کافی ابراز امیدواری کرده و بیهوده چشم انتظار مساعدتها و خدمات منت بار مسئولین شهرمان بوده ایم، اکنون به صراحت می گوییم که

با وجود شرایط کنونی دیگر هیچ امیدی به بهبود اوضاع نابسامان شهرمان نداشته و در عوض انتظار داریم روز به روز مشکلاتی همچون؛ بیکاری روز افزون جوانان، کاهش شاخصه های بهداشتی و محیط زیستی، ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی، فقر و تنگدستی اقشار کم درآمد فاصله طبقاتی، ترافیک و نبود فرهنگ شهروندی، خشکسالی و انواع آلودگی های شهری، ساخت وسازهای غیر قانونی، عدم اعتماد شهروندان به مسئولین و ده ها مورد دیگر ازدیاد پیدا کرد و شهر فرهنگی پاوه به شهری ویرانه و جامانده از توسعه مبدل شود

8 پاسخ برای “دیگر امیدی به بهبود اوضاع شهرمان نداریم!/ سید عبید فخر الدینی

  • سید عبید فخرالدینی در تاریخ اسفند 3, 1392 گفت:

    سلام و عرض ادب مجدد
    سرکار خانم علی زاده بنده به طور قعع احساس نا امیدی را القا نکرده و طبق متن موجود بیان نموده ام که در شرایط کنونی امیدی به بهبود اوضاع شهر نداریم . منظور از این جمله این است که مدیریت و برنامه های کنونی شهر جوابگوی نیازهای موجود نبوده و می بایست تحولی در بخشای مدیریتی صورت گیرد و مدیران لایق در راس کار قرار گرفته تا اعتمادها جلب شده و به بهبود اوضاع حاکم امیدوار بود. از سویی هدف از نوشتن این مطب این است که مدیران و بزرگان شهر بدانند که شهروندان بی خبر از اوضاع حال نبوده و ریشه ی مشکلات کنونی را در ندانم کاری ها و منفعت طلبی ایشان می دانند…

  • آرزو علیزاده در تاریخ اسفند 3, 1392 گفت:

    آقای فخرالدینی
    با تشکر مجدد
    بنده با اقدامات صورت گرفته توسط فعالین شهرمان (هر چند کم و نصف و نیمه بوده اند: از جمله نوشتن نامه ، مطلب و …) بیگانه نیستم اما منظور بنده این بود که آیا چون گوش شنوایی نیست دیگر بایتستی فضای ناامیدی شهرمان را بپوشاند و ابر سیاهی از یاس و عدم مسوولیت پذیری آسمان شهرمان را تیره و تار نماید؟!!!؟
    پس نقش کارشناسان، نخبگان و تحصیلکردگان در این شرایط چیست ؟ آیا نباید اندیشه و تدبیری بنمایند؟ راه حلی یا راه حل هایی بیابند؟
    پس چرا می گویند “در زندگی بن بستی وجود ندارد یا راه حلی خواهم یافت یا خواهم ساخت”
    شما که ادعا دارید کهتحصیلکرده اید بایستی برای این وضعیت (یعنی جوابگو نبودن مسوولان و …) هم راه حل داشته باشید راه حلی که به نتیجه برسد و وضعیت را تغییر دهد.

  • سید عبید فخرالدینی در تاریخ اسفند 2, 1392 گفت:

    با سلام و تشکر از اظهار نظر دوستان و کاربران گرامی
    خانم علی زاده باید به عرض برسانم که در مقاطع مختلف و در طی سالیان گذشته برحسب وظیفه به با مراجعه به ادارات و شورای شهر راهکارهای لازم جهت رفع برخی مشکلاترا ارائه داده ایم اما متاسفانه جز پشت گوش انداختن جوابی نگرفته ایم، هچنین در نشریات محلی نیز برنامه هاو خواسته های خود را مطرح نموده و بطور مکرر بر انجام آنها تأکید نموده ایم اما جز بی توجهی چیزی دیگر مشاهده نکرده ایم، در ضمن راهکارهایی که مد نظر شماست نیاز به صرف هزینه و زمان زیادی دارد و این تنها در توان مسئولین و ارگانهای مربوطه است نه ما که آه در بساط نداریم. و البته از کسانی که خود بوجود آورنده ی این مشکلات هستند نباید انتظار داشت به تحقیق و تفحص در این زمینه بپردازند و دنبال راه چاره باشند!!!
    …………………………………………………………………………………………………..
    و اما کاک مصطفی عزیز؛ متوجه سوالتان نشدم. در صورت امکان سوال خود را واضحتر بیان نمایید
    با تشکر

  • محمد غریب معاذی نژاد در تاریخ اسفند 2, 1392 گفت:

    سپاس برای مطالب مفید وبا ارزشتان ،احساس مسولیت شما نسبت به این دیار به راستی ستودنی است امید است همواره موفق باشید

  • مصطفی در تاریخ اسفند 2, 1392 گفت:

    کاک عبید گیان دلیلش میدونی چیه؟

  • آرزو علیزاده در تاریخ اسفند 1, 1392 گفت:

    با سلام خدمت مدیریت سایت، نگارنده و دیگر کاربران محترم
    مطلب فوق به خوبی به نکته مهمی اشاره نمود و آن هم کم کاری مسوولان است که در سالهای اخیر نمود بیشتری داشته است. این مورد زمانی دردناکتر می شود که ما می بینیم بزرگان شهرمان که زمانی غلیرغم دانش اندک خود اما با غیرت مثال زدنی و اتکال به خداوند همچون کوهی در مقابل ناهنجاریها، ظلم ها، استبداد و زورگویی ها، کج روی ها و پلیدی ها می ایستادند اکنون بنا به دلایل متعدد، دیگر نقشی سازنده در جامعه ایفا نمی نمایند، یا به گوشه ای رانده شده و یا در کج روی ها و بدسلیقگی ها همراه قافله شده اند که بسیار مایه تأسف است.
    اما نکته ای که بایستی نگارنده محترم پس از طرح چنین موضوعی به آن می پرداخت و مطلب خود را ناقص رها نمی کرد و بلکه کاملش می نمود اراءه راهکار در زمان حال حاضر جهت برون رفت از این وضعیت و موفقیت در برابر مشکلات موجود می باشد. این راه حل که یافتن آن نیازمند بررسی همه جانبه و حتی وجود تحقیقات گسترده در زمینه های اجتماعی و تاریخی و فرهنگی و … است می تواند راهگشا بوده و شهروندان را به ادامه زندگی امیدورا سازد نه اینکه آنها را در میان این همه مشکلات، نا امید ساخته و تنهایشان گذارد.
    پس بایستی علاوه بر مطلب، تیتر آن را نیز بدین گونه اصلاح نمود که :
    با ابزار ………………….. به بهبود اوضاع شهرمان می پردازیم.

  • احمد در تاریخ اسفند 1, 1392 گفت:

    احسنت

  • شمس الدین اسدی در تاریخ بهمن 30, 1392 گفت:

    خسته نباشید آقای فخرالدینی واقعاً نقد بجایی بود ولی کو گوش شنوا
    متأسفانه شواهد نشان می دهد که مسئولین مربوطه هیج ارزشی برای نظرات وانتقاد های مردم قائل نمی باشند ,چون تا حالا جوابی برای بیشتر انتقاد ها وپیش نهاد های مردم نداشته اند ,من فکر می کنم که مسئولین اصلاً به مطالعه این نقد ها وپیشنهاد ها نمی پردازند وحاضر نیستند که وقتی برای مطالعه موارد ذکر شده در این سایت بگذارند،مثل ما هم شده مثل معروف آب در هاون کوفتن