ی 09 اردیبهشت 1403 ساعت 14:21
یادداشت/دکتر صفر ولدبیگی؛ دبیر مدارس پاوه

اولویت جامعه ما روزنامه یا کارنامه ؟

اولویت جامعه ما روزنامه یا کارنامه ؟

پاسخشان تامل وتاسف برانگیز بود. هیچ دانش آموزی حتی یکنفر در طول سال حتی یک نسخه روزنامه کاغذی را خریداری نکرده بود…

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : پاسخشان تامل وتاسف برانگیز بود. هیچ دانش آموزی حتی یکنفر در طول سال حتی یک نسخه روزنامه کاغذی را خریداری نکرده بود…

 اگر ساکن پاوه هم نباشی و بصورت مهمان روزی گذرت به این شهر افتاده باشد حتما در طول روز و در چندین خیابان و کوچه این شهر جوانی را دیده ای با دوتا کوله بر پشتش؛ یکی روزنامه کاغذی و دیگری دستمال کاغذی.

 

“کاک افشین” نوجوانی مستعد بود که سالها پیش به سبب حادثه ای مسیر زندگیش یکباره تغییر یافت. سالهای سالست در این شهر چراغ کم فروغ روزنامه خوانی مدیون رنج،توان و خیابانگردیهای روزانه اوست که در هر کوی و برزنی روزنامه ای مهمانت می کند.

 

هفته ای چندبار، صبحها در مسیر مدرسه می بینمش و سوارش میکنم. فرصت و مسیری کوتاه اما واقعا پربار. تا می پرسم کاک افشین امروز چه خبر؟ کوتاه و مفید در عرض چند دقیقه چکیده و اهمّ اخبار و تحلیل همه روزنامه های کوله اش را سخاوتمندانه در اختیارم قرار می دهد. باهم وارد دفتر مدرسه می شویم. مثل همیشه چند روزنامه و مجله روی یکی از میزهای دفتر مدرسه می گذارد و مدیر نیز مبلغی بیشتر از قیمت آنان می پردازد. گاها چند بسته دستمال کاغذی نیز ازش خرید میکنیم تا شاید از این یکی سودی اندک حاصلش گردد.

 

می پرسم کاک افشین تو که همه مدرسه های این شهر را میگردی،دانش آموزان ازت روزنامه می خرند؟ صادقانه می گوید:” همیشه ازم سراغ آدامس،پفک و چیپس می گیرند.اصلا نمی دانند روزنامه چیست”. افشین راهی خیابان و مدرسه یا اداره ای دیگر می شود و من راهی کلاس.

 

روزنامه فروشی کاک افشین را بهانه پژوهشی کوچک در کلاسهای امروزم می نمایم.

 

در هر سه کلاس مطالعات اجتماعی از ١٠٠ دانش آموزم دو سئوال پرسیدم یکی؛ به چه میزان به روزنامه کاغذی علاقه مند و آنرا خریداری میکنید؟

دوم؛ در شبانه روز چقدر اخبار وتحولات روز منطقه،ایران و جهان را از طریق رسانه ها دنبال می کنید؟

 

پاسخشان تامل وتاسف برانگیز بود. هیچ دانش آموزی حتی یکنفر در طول سال حتی یک نسخه روزنامه کاغذی را خریداری نکرده بود.

و در پاسخ به سئوال دومم، تنها ١٥ نفرشان پیگیر اخبار بودند؛آنهم صرفا اخبار ورزشی در حوزه فوتبال. به عبارتی دیگر صفر درصد دانش آموزان نوجوانم پیگیر و مطّلع از اخبار،حوادث و تحولات روز منطقه،ایران و جهان در حوزه های فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی و سیاسی بودند.چراکه خانواده،مدرسه،نظام آموزشی،جامعه همه به دنبال یک دانش آموزند با کارنامه ای رنگین حاوی نمرات بالا نه دانش آموزی آگاه، مسئولیت پذیر و فعال در محیط اجتماعش.

 

در پایان خارج از فضیلت و ضرورت مطالعه و آگاهی، از قضاوت این دوگانگی عاجزم که دانش آموزانم عاقل و فهمیده هستند که پیگیر هیچ اخبار و تحلیلی نیستند یا ما بزرگترها که شبانه روز چند ساعت از وقت مفیدمان صرف خواندن،شنیدن و دیدن اخبار جنگها،کشتارها،اختلاسها و دیگر حوادث تلخ و ناامیدکننده است؟