پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: اخیراًبا حضور امام جمعه معزز شهرستان، دکتر ساوری(مشار عالی رئیس محترم قوه قضائیه )و همچنین دکتر عباسی معاون محترم مدیر کل دادگستری استان کرمانشاه،دکتر پایدار معاون مدیر کل بهزیستی در حوزه پیشگیری استان کرمانشاه ،فرماندار ساعی شهرستان ،ریئیس محترم دادگستری و دیگر مسئولین شهرستانی …نشستی در محل سالن جلسات فرمانداری پاوه برگزار شد. که خروجی آن انتخاب پاوه به عنوان پایلوت طرح پیشگیری از طلاق بود.

اتفاقی میمون و مبارک که اگر عملیاتی شود قطعاً تاثیر مثبتی بر پایداری ازدواجها خواهد داشت.پرداختن به این مهم بدون در نظر گرفتن موضوعات ذیل میزان اثر بخشی کیفیت این طرح را به چالش خواهد کشید.

۱.رضایتمندی و پایداری دو موضوع بسیار مهم در ازدواج می باشند که وجود این دو شرط، ملاک موفقیت در ازدواج و زندگی مشترک محسوب می گردند. اگر در مقوله سطوح مختلف پیشگیری خوب عمل کنیم می توانیم شاهد ازدواجهای با دوام و در عین حال با رضایتمندی بالا باشیم. سطوح مختلف پیشگیری عبارتند از؛

الف) سطح پایه پیشگیری که شامل مجموعه اقدامات دولتها در جهت ایجاد امنیت،اشتغال و دسترسی به امکانات اولیه زندگی (مسکن،درآمد و امکانات رفاهی و…)که اگر محقق نشود هم روی طلاق و هم روی ازدواج تاثیر مستقیم خواهد گذاشت کما اینکه در شهرستان پاوه با توجه به آمار رسمی در مقایسه با ۱۲ سال گذشته تعدا ازدواجها تقریباً۵۰ درصد کاهش داشته است.

ب) پیشگیری سطح اول که برمی گردد به آموزشهای اولیه که عمدتاً شامل آموزش انواع مهارتهای زندگی برای گروههای مختلف از جمله از سنین کودکی (پیش دبستانیها ،مهدهای کودک، مدارس ودانشگاها و همچنین آموزش پیش از ازدواج که شامل این مقوله می گردد).

ج )پیشگیری سطح دوم که شامل آموزش افرادی است که ازدواج کردن(توانمند سازی همسران)که هدف از این آموزش ها این است اگر در مسیر زندگی همسر ان مشکلات و اختلافاتی بوجود بیاید خود بتوانند آنها را حل و فصل کنند.این سه سطح از پیشگیری اگر به خوبی اجرا شوند میزان رضایتمندی و پایداری ازدواجها نیز به همان اندازه بالا خواهد رفت.

۲.علی رغم باور عمومی( که طلاق فی نفسه منفی و زشت تلقی می شود) اکثر زوج درمانگرها بعضی وقتها برای درصد خاصی از زوجها بهترین راه حل را طلاق می دانند. تحقیقات نشان داده که زوجهایی که قادر نیستن مشکلات و اختلافات فی مابین را حل و فصل کنند بهترین راه حل می تواند متارکه و طلاق باشد زیرا اختلافات و مشاجرات در دراز مدت احساس امنیت روانی فرزندان و حتی زوجین را تحت تاثیر گذاشته و باعث ایجاد مشکلات خُلقی وبه دنبال آن سلامت روانی افراد و گاهاً باعث ناهنجاری اجتماعی و حتی بزهکاری و…شود و باز تحقیقات نشان داده که تاثیر منفی اختلافات زوجین بر فرزندان از تاثیر مرگ و فقدان یکی از والدین بیشتر می باشد.لذا لزوماً همه طلاقها منفی نیستن و درصد خاصی از طلاقها می تواند انتخاب بین بد و بدتر باشد.

۳.موضوع سوم در خصوص مقوله آموزش و مشکلات اجرای آن می باشد.یکی از مشکلات عمده ما عدم یکپارچگی در آموزش می باشد.عدم یکپارچگی در آموزش به این معنی می باشد که تمامی ارگانهای متولی امر آموزش در جامعه به صورت یکپارچه وهماهنگ عمل نمی کنند.مثلاًدر مورد آموزش مهارتهای فرزند پروری اگر فقط نظام خانواده خود به تنهایی این اصول را در جامعه بخواهد اجرا کند و بقیه ارکانها(آموزش وپرورش،سیستم بهداشتی وصدا وسیما و…)همراهی نکنن زحمات نظام خانواده هم بی اثر خواهد بود.

مشکل دوم در بحث آموزش ،عدم وجود برنامه ای مدون و پایدار در خصوص آموزش مهارت های لازم از سطوح پایه تا سطوح بالاتر برای تمامی طبقات اجتماعی می باشد. و نباید فراموش کرد که کار آموزش یک فرآیند دراز مدت بوده که همکاری و هماهنگی همه دستگاها و عوامل دخیل را می طلبد.