ج 14 اردیبهشت 1403 ساعت 15:41

گزاره های انتخاباتی/آدم غلامی

گزاره های انتخاباتی/آدم غلامی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:«انسان صادق و خدمتگزاریست»،«به دنبال خدمت است نه قدرت»،«عملگراست»،«آمده است تا تغییر ایجاد کند»،«در طول عمر صادقانه زیسته و خدمتگزار مردم بوده است»،«فلانی انتقاد پذیر است»و… چنین ارزیابیهایی در مجموعه داوریهای ارزشی قرار می گیرند داوریهایی که از عواطف انسانها یا خواست آنها سرچشمه می گیرد و چه بسا در بسیاری […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:«انسان صادق و خدمتگزاریست»،«به دنبال خدمت است نه قدرت»،«عملگراست»،«آمده است تا تغییر ایجاد کند»،«در طول عمر صادقانه زیسته و خدمتگزار مردم بوده است»،«فلانی انتقاد پذیر است»و…

چنین ارزیابیهایی در مجموعه داوریهای ارزشی قرار می گیرند داوریهایی که از عواطف انسانها یا خواست آنها سرچشمه می گیرد و چه بسا در بسیاری موارد معانی روشنی برای چنین عباراتی نمی یابیم.

براستی نمی دانیم مقصود گوینده یا نویسنده از عملگرا بودن چیست شاید می خواهد بگوید دارای نوعی توانائیست و آنکه شعار صداقت سر می دهد می خواهد خود را متفاوت بداند و آنکه سخن از خدمت یا خدمت صادقانه می راند می خواهد بگوید من قابل اعتماد هستم و… ملاحظه می شود که در تمام این ارزشداوریها یک «من» پنهان است منی که نگران هر گونه اتهامیست.

ویتگنشتاین بکارگیری زبان را نوعی بازی می داند و هر جمله را یک صورت از بازی زندگی می خواند بازیهایی که بلافاصله فراموش شده و شکل دیگری به خود می گیرند صداقت در کمترین زمان ممکن به خیانت بدل می شود و صندلی خدمت در کمترین فاصله به قدرت بدل می شود از این رو شاید بتوان گفت چنین گزاره هایی اساسا گزاره نیستند.

در فلسفه هگل احکام ذهنی انسانها آبستن ضد خود هستند زیبایی آبستن زشتیست خوب آبستن بد است فراز آبستن فرود است روشنایی آبستن تاریکیست و…

به عبارتی ماندن در سطوح متفاوت زندگی انسانها را از خود بیگانه می کند انس گرفتن به خوبی خود و برجسته کردن بدی در دیگری مصداق از خود بیگانگیست به باور هگل جامعه پیشرو در آمیزش خوب و بد شکل می گیرد ….

با اینکه نگرانیهای درونی انسان در رابطه با داوریهای دیگران قابل درک است اما به گمان من هر گونه ارزشداوری، نشان از تجزیه پیکر اجتماع بشریست و شاید وقت آن رسیده باشد که از ارزشداوریها گذر کنیم و رویکرد دیگری را در سنجش خود یا دیگری برگزینیم.