ج 14 اردیبهشت 1403 ساعت 11:58

“نقد طلبکارانه اجتماعی”؛ بحرانی نامفهوم در رسانه های مجازی اورامانات!/نقد؛ ایرادگیری صرف و مجادله بی سر انجام نیست!

“نقد طلبکارانه اجتماعی”؛ بحرانی نامفهوم در رسانه های مجازی اورامانات!/نقد؛ ایرادگیری صرف و مجادله بی سر انجام نیست!

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه :  سیروس امین زاده * روابط اجتماعی شکل گرفته در رسانه های مجازی و جمعی اورامانات و بالاخص در شهرستان پاوه مبتنی بر وام داری و سهم خواهی حقوقی “طلبکاری اجتماعی” از همدیگر است؛ که توان تبدیل شدن به مطالبه گرایی اجتماعی و ساخت یک ذهنیت همگرای حقوقی اجتماعی را […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه :  سیروس امین زاده * روابط اجتماعی شکل گرفته در رسانه های مجازی و جمعی اورامانات و بالاخص در شهرستان پاوه مبتنی بر وام داری و سهم خواهی حقوقی “طلبکاری اجتماعی” از همدیگر است؛ که توان تبدیل شدن به مطالبه گرایی اجتماعی و ساخت یک ذهنیت همگرای حقوقی اجتماعی را ندارد؛ تا انسان ها مقداری از خواست و منیت خود را برای زندگی جمعی و خیرخواهی عمومی به یک ساخت اجتماعی واگذار نمایند.

اگر مطالبه گرایی اجتماعی رسانه ای را فرایندی زمان بر عقلایی و کنش محوربدانیم؛ طلبکاری اجتماعی موضوعی کوتاه‌مدت و هیجانی است که به سرعت پدید می‌آید و با همان سرعت فروکش کرده و فراموش می‌شود. مطالبه گرایی اجتماعی نشان‌ دهنده اراده افراد برای دستیابی به خواسته‌ها و حقوق اجتماعی و شهروندی با داشتن ظرفیت و روحیه تعامل و همکاری جمعی و احترام به نظر دیگران می باشد که ضمن عبور از تمایلات فردی بدنبال خیر عمومی و تامین منافع خصوص در پناه احقاق حقوق عمومی است، در حالی که در طلبکاری اجتماعی همواره خواست ها در سطح انتظارات فردی و منافع شخصی باقی می ماند.

مطالبه گری اجتماعی، کنش‌محور و از مشارکت و کنش فعالانه افراد ایجاد می شود و طلبکاری اجتماعی صرفاً نوعی حرف زدن بدون هیچ حرکت و اقدام عملی است. مطالبه گرایی اجتماعی را باید در بستر عمومی جامعه تمرین و ممارست نمود و یقینا افزایش مشارکت و کار جمعی با مباحث نظری و آکادمیک صرف محقق نمی‌شود؛ بلکه چنین روحیه و آمادگی‌ای نیازمند تمرین عملی و ملموس  همگانی در بستری اجتماعی است. بدون شک فضای رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی نوین هم می تواند بستری برای تمرین مطالبه گرایی اجتماعی و تمرین کار گروهی باشد و هم می تواند با تولید مشکلات عدیده شناختی  افکار عمومی را وارد بحران های خزنده طلبکاری اجتماعی نماید. زیرا حضور هیجانی و بدون داشتن مهارت لازم در رسانه‌ها و شبکه‌های اینترنتی و حضورگمنام در فضای مجازی می تواند از عوامل مهم تاثیر گذار در رشد طلبکاری اجتماعی باشد.

فقر مهارت رسانه ای و عدم جامعه پذیری اجتماعی شهرنشینی در اورامانات، حضور هیجانی درفضای رسانه ای و مجازی و مشارکت در بیان تجربه های زیستس افراد در رسانه های اجتماعی در پناه هویت های ناپیدا و پنهان فعالیت رسانه ای، اورامانات را دچار بحران های نامفهوم خزنده و دوره ای طلبکاری اجتماعی نموده است؛ تا جایی که “نقد و انتقاد” به عنوان کار ویژه اصلی رسانه ها در ساختن جوامع توسعه یافته به ایرادگیری صرف و مجادله بی سر انجام و رویه ای عرفی و کلیشه ای در رسانه ها تبدیل شده است، رویه که می تواند؛ ضمن ایجاد بستر تامین منافع هویت های گمنام و ناپیدا به عرصه ای برای بروز بحران طلبکاری اجتماعی در اندک رسانه ها ی موجود و غیر حرفه ای اورامانات تبدیل گردد؛ بحرانی که در عدم توانایی مدیریت آن تمایلات فردی و گروهی خاص بدون هیچگونه هزینه ای از حداکثر منافع بر خوردار می گردند. در حالیکه در بلوغ فکری رسانه ای “نقد مدرن” که خود نیز مورد انتقاد قرار می گیرد ضمن شفافیت و دقت در بیان خواسته ها به مطالبه گری اجتماعی جامعه کمک می نماید.

غیبت اجتماعی نخبگان؛ مسیر منفی طلبکاری اجتماعی اورامانات را هموارتر نموده است: 

آنچه در فضای مجازی و حقیقی اورامانات و بالاخص شهرستان پاوه مشاهده می گردد؛ عدم توانمندی نخبگان و نواندیشان در استفاده حداکثری از شرایط حضور مناسب رسانه های اجتماعی در فضای مجازی جهانی است. در زیست مجازی اورامانات نقش نخبگان در ایجاد بستر رشد و نمو حوزه عمومی بسیار حائز اهمیت است؛ نقشی که می تواند رسانه و مخاطبین رسانه را در یک تعامل و کنش ارتباطی حول محور شناخت حقیقت قرار دهد. بدیهی است که در این بین نقش منابع انسانی آموزش دیده و آگاه و مسلح به سواد رسانه ای هم برای رسانه و هم عامه مردم نقشی ایجاد کننده حس عمل شهروندی حقوق مدار را دارد. اگر سواد رسانه ای، در مسیر شناخت عقلایی و علمی پدیده های اجتماعی و سیاسی و… قرار گیرد نقد و انتقاد به شالوده اصلی قرار گرفتن جامعه در وضعیت مطلوب تحول توسعه خواه تبدیل می گردد؛ در غیر این صورت غیبت اجتماعی سرمایه های انسانی و اجتماعی جامعه و عدم داشتن سواد رسانه ای مطلوب، نقد و انتقاد خود عامل ویرانگر و مخرب حوزه عمومی می باشد. لذا انتقاد سنتی در شرایط موجود اورامانات که جامعه از کنش های عقلایی به سوی رفتار هیجانی و خشم اجتماعی در حرکت است به نیروی باز دارنده توسعه شباهت دارد و هرگز به نیروی تسریع کننده پیشرفت و ترقی جامعه مبدل نگردیده است؛ زیرا انتقاد به سبک و شیوه موجود در فضای مجازی اورامانات، مسیر زدودون ناخالصی های اجتماعی و ایجاد گفتمان سازی جمعی را با شک و تردید مواجهه ساخته است، شک و تردیدی که ذهنیت عمومی اورامانات را به سوی بستن روزنه های امید بخش تشکیل جامعه دسترسی باز فضای رسانه ای هدایت می نماید.

جامعه دسترسی باز با حضور اجتماعی نخبگان اورامانات و با منش روشنفکری انتقاد محور جامعه ای است؛ که شرایط برای ابراز نظر و اندیشه برای انسان بر مبنای حقوق شهروندی مهیا می گردد نه بر مبنای رانت و رابطه …  که تعدادی از شهروندان اجازه نقد و انتقاد و حضور بر فضای شناختی جامعه را داشته باشند و اکثریت شهروندان با موانعی در بیان خواست و نظر مواجهه گردند. آنچه در فضای رسانه ای اورامانات و بخصوص شهرستان پاوه قابل روئیت می باشد، بحران شناختی است که فهم اجتماعی را در مسیر پیشرفت و توسعه راهنمون نیست؛ تا جایی که در سایه عدم بهره گیری نخبگان و سرمایه های اجتماعی ازشناخت عقلایی مورد نیاز عبور از بحران های شناختی، زندگی شهروندی در فضای رسانه ای اورامانات در معرض خطاهای شناختی روزانه قرار گرفته است. نخبگانی که باید مطالبات و داده های فضای رسانه ای را برای شهروندان و مردم قابل فهم کاربردی نمایند و مشکلات موجود را به مسائل قابل حل با بار مثبت تبدیل نمایند خود عامل تبدیل مسائل قابل حل جامعه به مشکلات با بار منفی گشته اند.

 

نقد؛ ایرادگیری صرف و مجادله بی سر انجام نیست!

نقد و انتقاد سنتی در فضای غبار آلود رسانه ای موجود آفتی گشته است برای توسعه پایدار اورامانات؛ انتقادی که شالوده آن را تفکر هیجانی و احساسات منفی تشکیل می دهد، احساساتی که ایرادگیری های بی مورد و مجادلات بی سرانجام را خواسته یا نا خواسته برفضای رسانه ای جامعه متحمل نموده است؛ تا بیان هر دیدگاه و نظری با واکنش های هیجانی روبرو گردد که ثمره آن ارجحیت منافع فردی و گروهی بر خواست جمعی و عمومی باشد به سهولت می تواند رسانه های مطالبه گرای اجتماعی را در دام مشکلات بنیادین انتقاد های متعصبانه و فرد محور سنتی زمین گیر نماید.

امروزه تفکر انتقادی مدرن بعنوان مولفه اصلی روشنفکری و نو اندیشی در زیست جهان شهرندی مطرح است؛ زیرا می تواند هر جامعه ای را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب رهنمون سازد که در آن ایده ای پویا و سیال و زنده است؛ که همان وضعیت مطلوب نظر را نیز برای رسیدن به وضعیت مطلوب تر مورد انتقاد قرار دهد. اما آنچه امروز در فضای رسانه ای اورامانات شاهد هستیم؛ این که، گذار از شرایط موجود و عبور از فضای بسته تقابل اندیشه های موجود بسیار مشکل به نظر می رسد.

بر این اساس نقدسنتی مخرب و ویرانگر نه تنها حوزه عمومی را تهدید نموده؛ بلکه حوزه خصوصی شهروندان را نیز مورد حمله قرار داده است، که این موضوع بعنوان عرف و رویه ای مخرب در فضای رسانه ای اورامانات قابل روئیت است. لذا آسیب شناسی اجتماعی این موضوع نیاز مبرم به باز اندیشی  مفاهیم و معانی ساخته شده در تفکر انتقاد سنتی جامعه دارد. بر این اساس می طلبد نخبگان و آگاهان جامعه به منظور زدودن انتقاد مخرب از بلای منیت خواهی افراد، به باز اندیشی درمفاهیم ویرانگر نقد و انتقاد غیر عقلایی حاکم بر فضای رسانه ای اورامانات بپردازند؛ بلکه بیماری های پنهان و آشکار گفتگو های اجتماعی اورامانات قابل شناسایی و درمان گردند. آسیب هایی  که شناخت پدیده های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی… اورامانات را در مسیر بحران شناختی قرار می دهد از جمله:

۱-عدم شکل گیری حوزه عمومی در اورامانات و تفکیک آن از حوزه خصوصی به منظور بیان نظر و اندیشه شهروندان در شرایط یکسان و برابر…

۲-عدم وجود رسانه های مجازی حرفه ای با کار کرد سیستمی و هدفمند در اورامانات به منظور تسهیل شناخت عقلایی جامعه، بحران شناختی موجود را تشدید نموده است.

۳-عدم مسئولیت شهروندان در قبال مطالب و بیان نظر انتقادی با این اذعان که افراد تا ابد مسئول نوشته های خود در فضای مجازی در برابر عقلانیت و منطق استدلال پذیر تاریخی جامعه هستند.

۴-هویت یابی کاذب و ارضای منیت های درونی از کسب این هویت های جعلی با کنشگری هیجانی در فضای مجازی و رسانه ای به رویه ای عرفی در فضای بحران زده شناختی اورامانات تبدیل گشته است.

۵-عدم وجود روحیه انتقاد پذیری مدیران و هدایتگران افکار عمومی و اورامانات نشینان در کنشگری رسانه ای شخصیت های حقیقی و حقوقی مشهود است؛ بطوری که نه تنها انتقاد از نقش های حقوقی مشکل آفرین گشته است بلکه هر گونه نقدی بر رفتار عموی غیر شهروندی اشخاص حقیقی با وا کنش های هیجانی روبرو خواهد شد.

۶ –تفکیک حوزه عمومی از حوزه خصوصی افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی در فضای انتقادی موجود اورامانات و بخصوص شهرستان پاوه بسیار مشکل به نظر می رسد؛ بطوری که اکثیرت انتقاد های شکل گرفته به تخریب شخصیت های حقیقی و حقوقی منتهی می شود و انتقاد از نقش های حقوقی یا شهروندی اشخاص به انتقاد از شخصیت و ویژگی های شخصیتی افراد و شهروندان مبدل گشته است.

۷-عدم شفافیت در بیان نظر و انتقادات به شیوه ای نوین در بیان خواسته های فردی در قالب مطالبات جمعی تبدیل گشته است.

۸-انتقاد در فضای رسانه ای اورامانات واکنش هیجانی و سریع بدون تامل افراد و هواداران یک تفکر و ایده را بدنبال دارد.

۹-ایدئولوژی توجیه گرانه فضای نقد و انتقاد رسانه ای اورامانات را به سوی انحراف در فهم عقلایی پدیده های جمعی سوق داده است. ایدئولوژی که حصاری مقاوم و غیر قابل بررسی را به دور افکار فردی و گروهی خاص کشیده است؛ تا هر گونه انتقادی را صرفا با توجیه رفتار و کردار انجام شده تحلیل نمایند نه پذیرش خطا های احتمالی خود…

۱۰-مجادله های متعصبانه و بی سرانجام به منظور برتری و سلطه نظر و اندیشه فردی و گروهی خاص، فضای انتقادی رسانه های مجازی اورامانات را دچار بحران شناختی نموده است

سخن پایانی:

آنچه امروزه در فضای رسانه ای بسیار قدرتمند اورامانات شاهد هستیم؛ تمایل شهروندان به حضور در حوزه عمومی و تجربه زیست جهانی است، بطوریکه عرصه برای ثبت هر گونه تجربه زیست شهروندی در بستر افکار عمومی مهیا گشته است. تا شهروندان بتوانند سهمی در ساخت جامعه رو به فردا داشته باشند. اما آنچه این سهم شهروندی از فضای مجازی و رسانه ای اورامانات را حائز اهمیت و ارزش می گرداند عبور از بحران های عدیده فرا روی توسعه جامعه و گذار از شرایط موجود به وضعیت مطلوب می باشد که سهم نخبگان و سرمایه های اجتماعی اورامانات در این فرایند گذار بسیار قابل تامل گشته است. نخبگانی که رسانه های مجازی اورامانات پیشرفت علمی و تحصیلی آنها را به رخ جهانیان می کشانند در قبال رخداد های اجتماعی و فرهنگی اورامانات به افکار عمومی و منش پرسشگری همین رسانه ها مدیون هستند. بدیهی است بعنوان روشنفکران توسعه نگر باید ضمن هدایت فضای انتقادی جامعه به سوی کنشگری عقلایی فضای استفاده از هوش شناختی و هیجانی خود را مهیا نمایند؛ تا بستر ایجاد حوزه عمومی در اورامانات را بتوان ایجاد کرد و عقلایت استدلال گرا عیار سنجش انتقادات رسانه ای  موجود گردد. در غیر این صورت واکنش های هیجانی به مطالبات عقلایی یا کنش های احساسی به خواست های جمعی اجازه ایجاد بستر عمومی مبتنی بر خرد جمعی در اورامانات را نخواهد داد.

*دانش آموخته علوم سیاسی