پ 13 اردیبهشت 1403 ساعت 20:08

اینجا مدتهاست که حادثه از قبل خبر می کند!!!/پرشنگ احمدی

اینجا مدتهاست که حادثه از قبل خبر می کند!!!/پرشنگ احمدی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:سهمیه ای روزانه چندی است ناخواسته به سبد سهمیه هایمان اضافه شده!اول صبح حداقل یک تصادف،میان وعده تصادفی دیگر،سرظهر یکی دیگر،آخر وقت هم که سهمیه اش محفوظ است!و گاهی هم اگر ناگهان نصف شب از خواب بیدار شوی و نگاهی به خبرها بیاندازی می بینی که سهمیه ای ویژه ی نصف […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:سهمیه ای روزانه چندی است ناخواسته به سبد سهمیه هایمان اضافه شده!اول صبح حداقل یک تصادف،میان وعده تصادفی دیگر،سرظهر یکی دیگر،آخر وقت هم که سهمیه اش محفوظ است!و گاهی هم اگر ناگهان نصف شب از خواب بیدار شوی و نگاهی به خبرها بیاندازی می بینی که سهمیه ای ویژه ی نصف شب هم اضافه شده!

حدفاصل روانسر به کرمانشاه همچنان با امتیاز اول می تازد و سقوط از ارتفاعات و بلندی های جاده ی دالانی هم در حال رقابت با مسیر روانسر به کرمانشاه و جدیدا باینگان ، قشلاق و منصورآقایی و…….. هم در حال خودنمایی جدی است!

اینجا چه خبر است؟ چرا طلسم این چند نقطه ی جغرافیایی شکسته نمی شود؟چرا کسی چاره ای نمی اندیشد؟مقصر کیست؟راننده؟جاده؟وسیله ی نقلیه؟وضعیت جوی؟یا همه یک جا؟تخصص بررسی همه ی این امور را ندارم، اما می دانم که سرمایه ای به نام عقل و اندیشه و ادعای عاقل و دور اندیش بودن می تواند تا حدی چاره ساز باشد.

به راستی تا کی باید نظاره گر برباد رفتن سرمایه های انسانی و مالی این نقطه ی جغرافیایی پاک شده از جغرافیای فکر بسیاری از مدعیان انجام مسئولیت و رها شده از چاره اندیشی مردمان همیشه معترض و بدون پشتوانه ی عمل این دیار باشیم؟

مرگ حق است و سرنوشت هرکسی برای پایان یافتن زندگی در این دنیا به نوعی رقم خورده اما همان کسی که مرگ را وسیله ی انتقال از این عالم به عالم دیگر قرار داده، امکان بهره مندی از قوانین طبیعت ، عقل و خرد را نیز در جهت بهتر زندگی کردن برای انسان فراهم کرده است.

چگونه است که پیامبر”ص” یارانش را از سفر به سرزمینی که در آن طاعون آمده منع می کند و می فرماید اگر سفر کردید و گرفتار آن مرض شدید از آنجا خارج نشوید، و یا علی بن ابی طالب از نشستن پای دیوار سست و لرزان پرهیز می کند چرا که اقتضای این دیوار سست و آن سرزمین طاعون زده آسیب دیدن است و اقتضای عقل و اندیشه، دوری از آسیب و خطر.

اما ما به راحتی اقتضای جاده های غیر استاندارد و خودروهایی با ایمنی پایین و رانندگی های بدون تعهد و………. را پذیرفته ایم و ادعای عقل و اندیشه و ایمان نیز داریم؟چرا اینجا پای اندیشه و عمل سست و ناتوان است؟اگر واقعا در این محدوده کسی را یارای اندیشیدن و ارائه راهکار نیست چرا دیگران را به کمک نمی خوانیم؟

گذر روزها بسیار سخت و دردناک و حداقل یک تصادف جیره ی روزانه ی ملتی شده که در تنگنای اقتصادی و مشکلات و فشارهای عصبی به سختی روزگار گذرانده و با کمبودها دست و پنجه نرم می کنند و شاید هم بهتر است بگوییم با دست و پنجه ی شکسته در برابر مشکلات مقاومت می کند!این آب و خاک هر روز شاهد بیرون کشیدن جسم های بی جان و زخمی مردمانش از لابلای قطعات آهن پاره های ماشین های مچاله شده و داغدار شدن خانواده ها و ماتم جامعه است.

و چه دردناک و تامل برانگیز است که گاهی در این گیرودار، احساس خوشبختی می کنیم!وقتی در گوشه ی خبر صحنه ی تصادف می بینیم که نوشته شده:”خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشت”!!!قطعا از دست ندادن عزیزی دیگر خوشبختی است، اما چقدر باید با خوشبختی فاصله داشته باشیم که تصویر خودروی مچاله شده را خوشبختی بنامیم!!!!چرا چنین بی خیال فقط نظاره گر این اخبار و رد و بدل کردن آن هستیم؟چرا چاره ای نمی اندیشیم؟

یا اگر چاره ای اندیشیده شده چرا بی ثمر و ناموفق بوده؟ایراد کار کجاست؟چه کسانی و یا چه چیزهایی نیاز به اصلاح، بهبود و تغییر دارند؟چرا اختصاص بودجه برای بهبود برخی امور سخت اما تلفات روزانه ی جان یک ملت چنین آسان است؟!چرا صرف وقت برای حل این معضل و مشکل حاد به طور جدی در دستور کار قرار نمی گیرد؟

اگر ایراد از راننده است و همه ی این تصادفات ناشی از ضعف رانندگی است پس معنی گواهی نامه های شکیل در جیب رانندگان چیست؟اگر بد رانندگی کردن عادت شده چرا جلوی آن گرفته نمی شود؟چرا تدابیری پیشگیرانه نمی اندیشیم؟چرا نظارت و کنترل را بیشتر نمی کنیم؟ نقاط حادثه خیز که برای همه علی الخصوص نیروهای نظارتی کاملا مشخص و معلوم هستند!حال که (متاسفانه) فرهنگ غالب جامعه بدون اعمال زور و نظارت مداوم تابع قانون نمی شود چرا شدت این اعمال و نظارت را بیشتر نمی کنیم؟چرا در این مسیرها با افراد متخلف برخورد جدی نمی شود و حداقل برای مدتی از رانندگی منع نمی شوند یا خودروهایشان توقیف نمی شود؟

اساسا چرا حضور قانونی نیروهای نظارتی در این مسیرها کمرنگ و یا عملا بی رنگ است؟گاهی در برخی موارد برای فرهنگ سازی دراز مدت تنها اهرم فشار جوابگوست،درست رانندگی کردن در جامعه ی ما نیز مشمول این فشار و قانون اجباری است.البته در کنار اجرای اجباری قانون قطعا باید خانواده ها ، مراکز آموزشی و تعلیم و تربیت و سایر مراکز مرتبط نهایت سعی و تلاش واقعی خود را به خرج داده و صرفا به انجام وظایف صوری اکتفا نکنند.

وجدان های خفته نیز باید بدانند پا در جاده نهادن اگر با غفلت های مکرر و عمدی یا بی توجهی به اصول رانندگی همراه شده و حادثه ساز شود علاوه بر خود تهدیدی جدی برای حیات بسیاری از انسان های بی گناه و یا حداقل سبب مشکلات فراوان جسمی و مالی برای آنان شده که خود و اطرافیانشان باید تا آخر عمر بار سختی و سنگینی این مشکلات را به دوش بکشند.چرا در محاسبه ی حق الناس رعایت این حق را فراموش کرده ایم؟حق الناس فقط از دیوار مردم بالا رفتن و یا آدم کشتن و………. نیست.

نتیجه ی غفلت های عمدی و مکرر و بی توجهی ها و خودسری ها در رانندگی نیز زیر پا گذاشتن حق و حقوق دیگران است که مهمترین آن حق حیات می باشد.جامعه ی ما از این نظر نیازمند بازنگری اساسی و آسیب شناسی جدی از نظر فردی، خانوادگی و اجتماعی است.مسئولان امر نیز قطعا هم از نظر وجدانی و هم از نظر وظایف کاری محوله باید زمان و هزینه ای را برای آسیب شناسی این قضیه و حل این مشکل در نظر بگیرند و سرافکندگی فردای قیامت را در پیشگاه خداوند برای خود نخرند.بحث از جاده و خودرو را به متخصصین امر واگذار می کنم که قطعا حرف های فراوانی برای گفتن دارند حرف هایی که باید در پس بیان آنها امید به عملی شدن هم باشد در غیر این صورت حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.

اگر حل مشکل خودروها در حیطه ی توان فرد و مسئولان محلی نیست، اشکالات جاده ای را قطعا می توان چاره اندیشی کرد آن چنان که برای بسیاری از نقاط جغرافیایی کشور عزیزمان تدابیر لازم اندیشیده شده و آسایش و آرامش سفر برای ساکنان آن مناطق فراهم شده است.شاید انتظار حل کامل مشکلاتی از این دست انتظاری بجا نباشد و جاده ی بدون تصادف اصولا وجود نداشته باشد اما جاده ای پر از تصادف همیشگی هم تقریبا نادر است که قرعه ی این کمیابی و ندرت به نام ما افتاده!!!

همتی لازم است تا هر روز و هر لحظه نظاره گر اخبار تصادفات دلخراش نباشیم و هر روز خانه ای به شیون ننشیند.همه ی ما پدران، مادران، همسران،معلمان، مسئولان و متولیان امر و همه ی کسانی که می توانند در این راستا قدمی مثبت بردارند باید بدانیم که در قبال هرگونه کوتاهی و کم کاری در این زمینه مسئول و مدیونیم و باید پاسخگو باشیم.

و این فرمایش ارزشمند پیامبر”ص” را فراموش نکنیم که می فرماید:” إماطه الأذى عن الطریق صدقه “برداشتن مانعی از سر راه مسلمانان(که جانشان را به مخاطره می اندازد) همچون پرداخت صدقه است.

ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار

2 پاسخ برای “اینجا مدتهاست که حادثه از قبل خبر می کند!!!/پرشنگ احمدی

  • شهروند در تاریخ آبان 23, 1397 گفت:

    باسلام خدمت سرکار خانم احمدی درد جامعه خوب بیان فرمودین کاش متولیان امر هم حداقل با حضور پررنگ تر در مسیر های پرخطر مرهمی باشند بر این درد

  • فرهنگی در تاریخ آبان 23, 1397 گفت:

    مدیر محترم سایت، شما که زحمت می کشید و مطالب مفید و ارزنده را منتشر می کنید،
    نمی توانید یک تصویر خوب از این خانم محترم ضمیمه مطلب نمایید.
    با سپاس