شادی را نهادینه کنیم/حسن قادری
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:روان انسان در مقابل عوامل بیرونی و درونی،واکنشهای مختلفی از قبیل شادی و نشاط، خشم و تنفر، غم و اندوه از خود نشان میدهد که به آنها هیجان میگویند. یکی از هیجانها شادی است.شادی با مجموعهای از کلمات مثبت از قبیل نشاط و خرسندی، خوشی، مسرت، وجد، سرخوشی، لذت، دلخوشی و […]
- ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۷
- کد خبر 70790
- بدون دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:روان انسان در مقابل عوامل بیرونی و درونی،واکنشهای مختلفی از قبیل شادی و نشاط، خشم و تنفر، غم و اندوه از خود نشان میدهد که به آنها هیجان میگویند. یکی از هیجانها شادی است.شادی با مجموعهای از کلمات مثبت از قبیل نشاط و خرسندی، خوشی، مسرت، وجد، سرخوشی، لذت، دلخوشی و خوشبینی هم معناست.
شادی،آرامش خاطر و رضایت باطن است. شادی حاکم بودن فضای سالم بر زندگی است که همه آرزوی یافتنش را دارند. شادی امری فردی است و به اعتقادات و تفکرات انسان و آنچه در فکر و ذهن او میگذرد، بستگی دارد. زیرا اعمال ما نتیجه افکار ما هستند و به عبارتی آنچه فکر میکنیم، همان خواهد شد. اگر افکار مثبت و شاد داشته باشیم زندگیمان شاد میشود و اگر افکار منفی و ناراحت کنندهای داشته باشیم، غم و اندوه بر فضای خانواده ما حاکم میشود.
به عبارت دیگر اگر هرکس مطابق باورهای قلبی و جهان بینی خاص خود به خواستههای معقول و مثبت خود برسد، حالتی از هیجان مثبت در او به وجود میآید که شادی نام دارد. اما بهترین نوع شادی آن است که خداوند بیان میفرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِک فَلْیفْرَحُواْ هُوَ خَیرٌ مِّمَّا یجْمَعُونَ»(یونس:۵۸) بگو به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد مىآورند، بهتر است.»
ادیب نیشابوری این نکته را به گونهای زیبا سروده است:
شادی آن شادی است کز جان رویدت
تا درون از هر ملالی شویدت
ورنه آن شادی که از سیم و زر است
آتشی دان که آخرش خاکستر است
فردوسی نیز میگوید:
تو دل را به جز شادمانه مدار
روان را به بد در گمانه مدار
و یا حاجی کمال مشکسار میگوید:
حق تو را از بهر شادی آفرید
تا ز تو آرامشی گردد پدید
شادی از اجزای لاینفک و طبیعی بشر است و باید به عنوان یک نیاز اساسی و حیاتی نگریسته شود. انسان وقتی احساس خوبی درباره خود دارد دیگران هم بهتر از همیشه به نظر میرسند. جهان بازتاب خود ماست، وقتی از خودمان بیزاریم از همه بیزاریم و وقتی به آنچه هستیم عشق میورزیم تمام جهان در نظرمان دوست داشتنی است.
یکی از کلیدهای شادی و خرسندی تمرکز ذهن بر لحظهی حال است. این لحظه تنها زمانیست که در اختیار داریم و میتوانیم از این لحظه چیزی بسازیم که آن شادی است. ما نه بر گذشته و نه آینده تسلطی نداریم و تنها زمانی که در اختیار ماست اکنون است.جامعه ما در نیم قرن اخیر فراز و نشیبهای فراوان را طی کرده است. تحریم قدرتهای بزرگ علیه مردم ایران، تورم و اقتصاد آشفته و غلبهی تفکر سنتی سختگیرانه بر فضای جامعه و عدم برنامهریزی نشاطآفرین صدا و سیما، در کاهش روحیهی شادابی مؤثر بودهاند.
جامعه جوان ایرانی علاوه بر نیازهای اولیه مانند امنیت، اشتغال و رفاه اجتماعی، نان و مسکن، به عوامل درونی روحی و روانی مانند شادی و نشاط هم نیازمند است. آسیبهای اجتماعی روز به روز گسترش مییابد و تاکنون گزینهای جایگزین برای ایجاد نشاط و شادابی در جامعه ارائه نشده است. همچنین عدم تفسیر دقیق و به روز از موضوع شادی از طرف علمای مسلمان و پژوهشگران علوم اسلامی و در حاشیه قرار گرفتن موضوع شادمانی در فقه اسلامی، نشاط و سرزندگی جامعه را به محاق برده است. علاقه به موسیقی و آواز و آواها از سرشت انسانها نشأت میگیرد و روح و روان انسان از این طریق به آرامش دست مییابد و بیتوجهی به فرهنگ و هنر اقوام و ملیتها و عدم پخش آواها و نغمههای شادیبخش در صدا و سیما و محدودیت در اخذ مجوز کنسرتها و ارکسترها فضای جامعه را به طرف خمودگی و افسردگی پیش میبرد. نمایش، موسیقی، حرکات موزون و پایکوبی و مراسم محلی اقوام نقش چشمگیری در شادابی جامعه ایفا میکنند.
برخی از دینداران دیدگاه مثبتی نسبت به شادی و نشاط در جامعه کنونی ما ندارند و استناد فقهی آنها به آیهای است از قرآن که میفرماید: «لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ»(قصص/۷۶) و وصف یکی از اصحاب است از پیامبر اکرم(ص) که او «کان متواصل الاحزان» یعنی پیوسته غمگین و اندوهناک بودند.این آیه و حدیث دستاویز بعضی از علما و صاحبنظران قرار گرفته است که گویا اسلام طرفدار غم و اندوه و مخالف شادی و نشاط بوده است. در حالی که آیه مذکور دلالت بر سرمستی و فخرفروشی قارون مربوط است: «إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ»(قصص/۷۶)
اما حدیث نقل شده به گفته دکتر یوسف قرضاوی حدیث ضعیف و غیر قابل اعتمادی میباشد.(دیدگاههای فقهی، ج۳ ، ترجمه دکتر احمد نعمتی)با توجه به تفسیر آیه ۷۶ سورهی قصص معلوم میشود که بدمستی و فخر فروشی قارون مورد مذمت قرار گرفته است و این آیه شادی و نشاطی را که از طریق توجه به علایق انسانی صورت میگیرد نهی نمیکند. همان شادی که انسان گاهی با صدای دلنشین خود یا دیگری یا حرکات موزون محلی و یا شعر خواندن و دکلمه و سازهای موسیقی روح و روان خود را آرامش میبخشد. گاهی پایکوبی و آوازها با حاشیههایی آمیخته میشود و اختلاط زن و مرد نامحرم و آوازهای مبتذل، اصالت نشاط و شادابی را خدشهدار میکنند. این دست از حرکات نه تنها روح و روان انسان را به آرامش نمیرساند بلکه کینه و دشمنی و بدگمانی و اختلافات خانوادگی را در پی خواهد داشت.
پیامبر اکرم نه تنها دائم الحزن نبود بلکه همواره با بشارت و شادابی و گشادهرویی بودند: «وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»(آلعمران/۱۵۹)، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مىشدند.این آیه در مقابل آن حدیث، از قوت و صلابت بیشتری برخوردار است و حدیث فوق ضعیف و غیرقابل اعتماد میباشد. از طرف دیگر اصحاب در وصف پیامبر گفتهاند ایشان لطیفهگوی و شوخطبع بودند و نمونههای زیادی در سیرهی آن حضرت آمده است که در این مقال مجال بیان آن نیست.
شادی از خصایص ذاتی انسان است و انسان شاد کمتر در معرض انحرافات و بیماریها قرار میگیرد. روح و روان سالم، مدیون شاد زیستن و امنیت روانی و شغلی و درآمد کافی، آرامش خانوادگی، ارتباط وثیق با خالق یگانه و پیروی از روش و منش بزرگان و آزادی بیان و عقیده و بروز علایق است. متاسفانه بعضی از دیدگاههای فقهی ما متناسب و هماهنگ با نیازهای جوانان نیست. در جهان معاصر، هنر یکی از ابزارهای انتشار فرهنگ و دیدگاهها و حتی دعوت دینی و اخلاقی است. توجه و اهتمام به هنر به عنوان مولد شادی و نشاط جامعه و حمایت از هنرمندان، یکی از مهمترین وظائف مسؤولین است.
استقبال جوانان و نوجوانان از آموزشهای موسیقی اصیل ایرانی و سرگرمیهای سالم، فضای جامعه را عطرآگین نموده و به سوی پاکی و ارتقای اخلاق انسانی سوق میدهد و آنها را از ابتلا به آسیبهای اجتماعی مصون میدارد. باشد که با همت دلسوزان این مرز و بوم، شاهد گسترش فضای سالم و با نشاط برای آیندهسازان جامعهی خود باشیم. به امید فرداهای بهتر و با نشاطتر.