آری به مشارکت،نه به تک رای/تحسیم الیاسی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:فارغ از هر نقد شکلی و محتوایی که بر انتخابات وارد است،تفویض قدرت از طریق انتخابات امکان سیاستگزاری،دسترسی و مداخله در تصمیماتی که بر زندگی اجتماعی و منافع عمومی تأثیر میگذارند را به شکلی مدنی در اختیار اشخاص و گروههای اجتماعی قرار میدهد.مادام که فرد بخواهد بر مقدّرات جاری بر خویش […]
- ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
- کد خبر 58590
- 3 دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:فارغ از هر نقد شکلی و محتوایی که بر انتخابات وارد است،تفویض قدرت از طریق انتخابات امکان سیاستگزاری،دسترسی و مداخله در تصمیماتی که بر زندگی اجتماعی و منافع عمومی تأثیر میگذارند را به شکلی مدنی در اختیار اشخاص و گروههای اجتماعی قرار میدهد.مادام که فرد بخواهد بر مقدّرات جاری بر خویش کنترل داشته و مسخ شده در جریان حوادث سرگردان نباشد،
به حکم عقل و در راستای صیانت از کرامت خویش ناگزیر به مشارکت در چنین عرصهای است.این نوشته مجال آن نیست ضرورت مشارکت مدنی را با توضیحات فنی و نظری توضیح داده و استدلال کسانی که یا به دلیل درماندگی آموخته شده و یا خطاهای منطقی و اشکالات نظری از قهر مدنی و یا بی معنا بودن مشارکت به دلیل تأثیر ناچیز آن سخن میگویند بپردازیم؛ لذا تنها در چند جمله به این دوستان یادآور میشویم عرصه ی سیاست،مدیریت و قدرت هرگز خالی نبوده و نخواهد ماند. یا با مشارکت در انتخابات شراکتی حداقلی در قدرت و نحوه ی مدیریت و تدبیر اموری که در زندگی خصوصی و عمومی ما اثر دارند نقش آفرینی خواهیم کرد و یا با عدم مشارکت به مداخله ی دیگران در تعیین مقدّارت حال و آینده ی خود و فرزندانمان تن خواهیم داد.
وا دادن عرصه به دیگران،حلّال مشکلات ما نبوده و نیست. تأثیر،حتی اگر کم،نشانه ی بودن است و بی اثری در معنای نبودن.ما برای اثبات بودنمان،برای آنکه زیر پایمان نگیرند ناگزیر به دیده شدنیم.نحوه و کیفیت مشارکت است که ضرورت آن را معنا می بخشد.انسانها علایق، توانمندیها،آمال و آرزوهای متفاوتی دارند،لذا طبیعی است که عملکرد آنها یکسان نخواهد بود.این کیفیت متفاوت در نهایت پیامدهای عینی متفاوتی خواهد داشت.تجربه ی زیسته ی ما نشان داده است که تفاوتهای انکار ناپذیری بین چهره های منتخب وجود دارد.تفاوتها را در دوره های قبل ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا به عینه دیده ایم.
چه کسی میتواند ادعا کند عملکرد دولت فعلی با دولت قبلی و شورایی که دوره ی آن روبه پایان است با شورای پیشین یکسان است؟ تفاوتها انکار ناپذیراند چنانکه تنها لجاجتی کودکانه میتواندباعث انکار این تفاوتها باشد.میدانیم پاوه گلستان نشده است.و البته هرگز چنین انتظاری هم در کوتاه مدت نداشته ایم؛ اما می بینیم تفاوت در انگیزه ها،اهداف،توانمدیها و عملکردها نتایج متفاوتی به بار آورده است.دیگر خود به عینه دیده ایم کسی که ریسجمهور، نماینده ی مجلس یا عضو شوراهای شهر و روستا میشود بر فضای فرهنگی،شرایط اقتصادی،کیفیت مدیریتی،وضعیت شهری،خیابان،پیاده رو،کوچه و محلهی ما تأثیر مستقیم دارد. و می دانیم همهی اینها مهماند.
رخدادی مهم در شرف وقوع است.رقابت بزرگی برای مدیریت کشور و شهرمان توسط افرادی که تفاوتهای بسیاری دارند در جریان است.قرار این است در میان کسانی که به این رقابت راه داده شده اند کسانی را برگزینیم که دست کم چهار سال در پیشامدهایی که کیفیت زندگی ما را تعیین میکنند نقش داشته باشند. اهمیت موضوع چنان است که فهم آن قرار از آدم می ستاند و این شرط عقل است که در چنین امر مهمی با تمام توان اثرگذار باشیم.
بدون شک در میان کاندیداهای ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا،اشخاصی هستند که دست کم از صلاحیت و تدبیر نسبی برخوردارند که میتوانند منشأ آثار مثبتی باشند. با همان اطمینان میتوان گفت افرادی نیز وجود دارندکه حضورشان در نهاد دولت و شوراها ضایعهای انکار ناپذیر برای کشور و شهر خواهد بود. این دو گروه با هیچ معیار و محاسبه ای یکسان نیستند.انکار این تفاوتها جز سخافت و خواب رفتگی نیست.میتوان این دو گروه را از سوابقشان،نحوه موضعگیریها و تبلیغاتشان، دوستان و اطرافیانشان شناخت.
با تمرکز بیشتر بر انتخابات شوراها میگوییم کسانی که بر طبل تفرقه و طایفه گرایی میکوبند هرگز دلسوزان شهر نیستند.شهر محلی برای زندگی مدنیاست. نمیتوان با قومگرایی شهر را مدیریت کرد.آن کس که شعار پاوه ای و غیر پاوه ای میدهد، آن کس که از آبشخور تعصبات جاف و گورانو قشون کشیهای قبیله ای تغذیه میکند، آفت مدنیّت و زندگی شهری است. شهر متعلق به شهروندان است. میراث پدری هیچ تیره و طایفه ای نیست. از شهری که ادعای بالاترین میانگین تحصیلات در منطقه و حتی کشور را دارد انتظار میرود بهتر از هر شهر دیگری به مدنیت و شهرنشینی ومقتضیات آن پایبند باشد.
مصلحتهای زودگذری چون تک رأی دادن که البته اثر آن بر پیروزی کاندیدای مورد نظر قابل انکار نیست، به هر نسبت که کاندیدای مورد نظر را به پیروزی نزدیک میکندما را از انتخاب آگاهانه،رسیدن به مفهوم واقعی شهروندی و غلبه بر تعصبات سخیفانه دور میسازد.هنگامی که فرهنگ تک رأی دادن غالب باشد، رأی ها به نفع عصبیّت و تعلّقات خانودگی مصادره شده و مجالی برای تعقل و انتخاب هوشیارانه باقی نخواهد ماند. بازندهی این مصلحتهای زودگذر، مشارکت مدنی و مفهوم شهروندی است. بازندهی این سنت نامبارک، روشنفکری،خرد،تحلیل و آگاهی است.
سالهاستتک رأی،هویت مشروع خردگرا،تحصیلکرده و روشنفکر شهرمان را به پای تعصب،جهل،انشقاق و چند دستگیهای سخیف قربانی کرده است.اگر هنوز رگه هایی از جاهلیتِ طایفه گرایی در هر یک از ما وجود دارد حتماً بارقه هایی از آگاهی،روشنفکری و خردورزی نیز شکل گرفته است.تک رأی مصادره همه این وجوه مثبت و مترقی و معقول هر یک از ما به نفع شاهرگ طایفه گرایی است. همشهریان! اگر هنوز نتوانسته ایم شاهرگ ارتباط خونی و تعصبات طایفه ای را بزنیم دستکم میتوانیم رگههای عقلانیت خویش را انکار نکنیم.
یک رأی ارزانی عصبیّت و تعلّقات خانودگیمان،دستکم چهار رأی دیگر را در خدمت مدنیت،عقلانیت، تحلیل و آگاهی،که بدون تردید وجه محقق دیگر ساکنان این دیار است قرار دهیم. بگذارید بیش از این خود و شهرمان گروگان جاهلانهترین وجه شخصیتمان نگردیم.
احسنت به قلم شیوا و به جایتان اقای الیاسی .
احسنت به قلم شیوا و به جایتان .
سلام جناب استاد الیاسی بسیار ممنون که این آسیب جدی انتخابات را تحلیل نمودید نه به تعصب و قبیله گرایی راه توسعه این شهر را فراهم می سازد