د 17 اردیبهشت 1403 ساعت 09:54

موزه ای مهجور در میان فرهنگی غنی و معمور/ابراهیم یوسفی

موزه ای مهجور در میان فرهنگی غنی و معمور/ابراهیم یوسفی

حکایت از کوشش مردی خود ساخته و کم بهره از سواد خواندن و نوشتن اما داشتن روحی سبک بال و طبعی نازک خیال که طی سالیان مدید بدنبال هدفی بزرگ بود برای جمع آوری آثار گذشتگان از نوع معیشت و فلاحت و پوشش و فرهنگ و ادب در قالب موزه ای خانگی .

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: درد دلی و شاید شکایتی از حکایتی قابل تامل ، از غفلت و بی توجهی زحمات مردمانی که با بضاعتی کم اما هم و غمی بسیار در حوزه فرهنگ و ادبیات بومی منشاء آثار و خدمات بوده اند که خود و آثارشان مهجور از نظر و حمایت گشته اند.

 

حکایت از کوشش مردی خود ساخته و کم بهره از سواد خواندن و نوشتن اما داشتن روحی سبک بال و طبعی نازک خیال که طی سالیان مدید بدنبال هدفی بزرگ بود برای جمع آوری آثار گذشتگان از نوع معیشت و فلاحت و پوشش و فرهنگ و ادب در قالب موزه ای خانگی.

 

موزه ای کوچک اما غنی و پر بار فایده برای جواب سوالات بیشمار جوانان و نوجوانان از گذشته و تاریخ گذشتگان خود و نیاکان خود.موزه ها مهمترین مراکز فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای هستند که عامل مهم تعامل و تسلسل نسلها از گذشته تا حال هستند.موزه ها یکی از موثرترین عوامل هویت بخشی جامعه هستند که حفظ آن موجب پایداری و بقای فرهنگ آن جامعه میشوند.

 

از دیر باز مردم علاقه ای زاید الوصف به بازدید از موزه ها داشته اند ! چرا ؟چون آثاری که در موزه ها نگهداری میشود نشان از هویت و فرهنگ بومی آن مرز و بوم دارد.وهم چنین برای همگان جالب است تا بدانند مردمی که زیست آنان به سالیان و سده های قبل تر بر می گردد چه آثاری از خود بجای گذاشته اند و اشیای مورد استفاده آنان در زندگی چه بوده است.

 

مرحوم‌ کاک باقی شفیعی ، ادیبی فرهنگ دوست بود که اگر دست ناملایمات زندگی و عثر و حرج مجالش میداد و از اقبال سواد کافی و مکنت اقتصادی برخوردار بود دستی بسیار ارزشمندتر بر فرهنگ و ادب و ادبیات مردمان دیار خود میداشت علی ایحال با مشقات و عشق فراوان و سعی و کوشش مثال زدنی مجموعه ای از اشیاء و آثار و ابزار و وسائل و مصنوعات نسل های گذشته را گرد آوری و با اختصاص گوشه ای از منزل مسکونی خویش موزه ای خانگی را بنا نهاد.

 

موزه ای که طی سالیان محل بازدید و تحقیق و تامل و تدبر بر روح و فضای فرهنگی آن محل داشت و محل رجوع دانش آموزان ، دانشجویان ،محققان ،گردشگران و عموم مردم بود .اما روی دیگر تلخ روزگار و دست تقدیر الهی ، بانی و غمخوار فرهنگ و موزه اش به رحمت الهی رفت و آنکه زینت بخش موزه و مهماندار خونگرم آن بود روی در نقاب خاک کشید .

 

فرزندان آن مرحوم در کنار کتابهای اشعار و حکم بجای مانده ، با نگاه ویژه به موزه خانگی پدر و ترس از تطاول روزگار و اتفاقات ، مصلحت را بر آن دیدند تا این آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی به متولیان قانونی و رسمی چون ادارات میراث فرهنگی یا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی یا شهرداری و یا بدلیل خود فرهنگی بودن به اداره آموزش و پرورش به ضمانت قانونی سپرده شود.

 

متاسفانه تاکنون روی خوش به این فرصت ناب فرهنگ پرور داده نشده و این مجموعه ، مهجورواقع شده است !در شهر و دیاری که هرچه دارد از نام فرهنگ و فرهنگ پروری و فرهمندی است و هم جاذبه ها و کشش های فرهنگی ، ادبی ، طبیعی و تاریخی .امیدوار است که مسئولان و دلسوزان فرهنگی با عنایت و بذل توجه وافر ، حامی و حافظ این اثر گرانبها باشند که بی شک چنین گنجینه ای ارزشمند میتواند بیشترین استفاده در جذب توریست و باعث رونق گردشگری داشته باشد.

 

وهم امیدوار است با واقع بینی و درک ارزش های میراث فرهنگی و حفظ و نگهداری میراث گرانبهای گذشتگان و نیاکان در قالب اختصاص غرفه های میراث فرهنگی از سوی مسئولان ذیربط به وظیفه خود در حفظ و ثبت این موزه ارزشمند ، دین خود را به بانی آن اداء نموده و باقیات صالحاتی برای ایشان و مأمنی برای آثار ارزشمند جمع آوری شده باشد.