ی 16 اردیبهشت 1403 ساعت 18:45

صنعت برق و لزوم تدوین برنامه و استراتژی بلندمدت/دکتر محمدآشنا عباس منش

صنعت برق و لزوم تدوین برنامه و استراتژی بلندمدت/دکتر محمدآشنا عباس منش

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: در تحلیل گفتمان انتقادی دولت ها و عملکرد سازمان ها و شرکت های زیرمجموعه آن پی به گفتمان خدمات رسانی و ارائه راهکارهایی جهت ارائه خدمات مطلوب تر و ترسیم حداقل های رفاهی برای عموم مردم و شهروندان از ضروریات به شمار می رود. گفتمان هر دولتی در بدو تشکیل […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: در تحلیل گفتمان انتقادی دولت ها و عملکرد سازمان ها و شرکت های زیرمجموعه آن پی به گفتمان خدمات رسانی و ارائه راهکارهایی جهت ارائه خدمات مطلوب تر و ترسیم حداقل های رفاهی برای عموم مردم و شهروندان از ضروریات به شمار می رود. گفتمان هر دولتی در بدو تشکیل هدفی والاتر و ارزشمندتر از مسئولیت پذیری در برابر مردم، اثربخشی ،کارایی و ارائه خدمات بهتر برای شهروندان، قانون مندی،پاسخگویی به مردم و توزیع مناسب امکانات و تسهیلات و شفافیت در فعالیت ها ندارد. و اصلا فلسفه تشکیل دولت ها و رقابت احزاب و گروه ها در هر کشوری برای جذب و کسب آرای مردم رقابت بر سر خدمات بهتر و بیشتر برای شهروندان و پاسخگویی در برابر آنان است. خدمات روتین و کلاسیک و همه گیر که منافع عموم شهروندان یک کشور با آن درگیر است،تامین نیازهای اولیه زندگی و فراهم نمودن آب، برق، انرژی و سایر خدمات زیرساختی و زیربنایی است تا زمینه ی رفاه و زندگی مطلوب برای شهروندان فراهم گردد.

ناگفته پیداست در صنعت برق بخش های متعددی تعریف شده تا با تفکیک وظایف به ارائه خدمات مطلوب که همانا برق مطمئن و پایدار است دست یافته و رضایت شهروندان را به همراه بیاورد و در سه بخش تولید، انتقال و توزیع به صورت همزمان و با برنامه دست به اقداماتی بزند تا در درازمدت و کوتاه مدت ارائه این خدمات با خلل و مشکللاتی روبرو نشود. اما در سال های اخیر صنعت برق آن طور که بایسته و شایسته است نتوانسته به این مهم یعنی رضایت مردم اعم از مشترکین صنعتی،تجاری،خانگی ، کشاورزی و … دست یابد و اعلان پیک های تابستانی و زمستانی نشان از این ادعاست.

دست بردن در ساختار شرکت های صنعت برق به بهانه ی چابک سازی و توانمند کردن آنها در دولت های مختلف باعث شده تا ساختار این صنعت دستخوش ناهماهنگی و عدم توازن هم در نیرو و قوا و هم در برنامه ریزی و جذب بودجه و اعتبارات کافی و لازم است، به طوری که شاهد توانمندی بخشی از این صنعت و ناتوانی بخش دیگر و عدم هماهنگی در تولید و توزیع هستیم.

باید اشاره کنم که در چارت هر شرکت و سازمانی در صنعت برق واحدی به نام برنامه ریزی و برآورد بار تعریف شده تا مطالعات شبکه و چشم انداز مصرف انرژی باتوجه به رشد جمعیت و گسترش شهرها و … به صورت هر ۱۰ سال یک بار را پیش بینی کرده و این مطالعات و برآورد بار طی گزارش هایی فنی به واحدهای مربوطه و نهادهای بالادستی و نظارتی ارائه می گردد و واحدهای مهندسی و طرح و توسعه در طول سال کاری و با توجه به اعتبارات و بودجه خود اقدام به احداث و اجرای پروژه هایی به منظور تامین انرژی مورد نیاز در سال های آینده می پردازند. داده ها نشان می دهد در بخش تولید برق به این آمارها که چشم انداز ما در برنامه ریزی و برآوردهای فنی بار بوده است، اهمیتی نداده و درگیر روزمرگی ها بوده و صرفا خواسته ایم به صورت روزانه عملکرد مفیدی داشته باشیم و آینده نگری نداشته و پروژه ای نیز برای آن ترسیم نکرده ایم.

چگونه است این ترسیم چشم انداز و برآورد بار و داده ها و آمارها و پیش بینی های مصرف در سال های آتی را در سازمان و شرکت خود تهیه و تدوین نموده اما به آنها اهمیتی نداده ایم؟ آیا مدیران گذشته صنعت برق نباید در مقابل وجدان عمومی شهروندان پاسخگو باشند؟ یا برنامه و مطالعات شبکه نداشته ایم که غیر ممکن است و یا به این گزارش های فنی بی اعتنا بوده و این چشم انداز را در ماموریت و اهداف شرکت و نیز در بهره وری سازمانی ندیده ایم و یا نادیده گرفته ایم؟ بی تعارف باید گفت که کم کاری و بی تفاوتی مدیران صنعت برق در سال های گذشته توازن تولید و مصرف را برهم زده است . نمی توان ادعا کرد که برنامه و استراتژی در صنعت برق تهیه و تدوین شده اما امروز با این مشکلات مواجه باشیم. اشغال میزهای مدیریتی و کسب عناوین و پست های سازمانی بالاتر برای کسب منافع شخصی بدون داشتن شایستگی لازم و عدم توانایی در انجام کار و پیش بردن وظیفه سازمانی، باری گران و مسئولیتی خطیر است که باید روزی در دنیا و عقبی پاسخگویی آن بود.

به باور این کمترین صنعت برق اگر برنامه و استراتژی و چشم اندازها و گزارش های فنی را می دید و به آنها عمل می کرد، اکنون ما در کشور با این مشکلات روبه رو نبودیم و چرخه ی صنعت در هر سه بخش تولید، انتقال و توزیع به خوبی می چرخید و نیازی به سرگردان کردن مردم و مشترکین نبود و صنعت برق مثل گذشته کار خود را به پیش برده و کسب درآمد کرده و در پیشگاه مردم و دولت نیز روسفید بود. هرچند در یکی دو سال اخیر انصافا وزارت نیرو و صنعت برق با مدیریت کارا و برنامه ریزی و طرح برنامه ای درست برای تعطیلات صنایع، کمترین خاموشی ها را در بخش صنعتی و خانگی داشته ایم.

در تحلیل گفتمان انتقادی این مسئله باید نخبگان پای کار بیایند که در صنعت برق مدیران نخبه و توانمند زیادی داریم تا به توصیف شرایط پرداخته و در تفسیر آن به تراز نبودن تولید و مصرف بیاندیشیم، قطع برق صنایع و فشار آوردن بر تولید ملی و سرگردانی مردم و کارکنان دولت و تغییرساعات کاری ادارات و تصمیم گیری های ناخواسته و خاموشی های بی برنامه فشار مضاعفی است که بر صنعت برق طی سال های اخیر وارد شده است. نهایتا در تبیین این مسئله باید به چابک سازی صنعت برق در تدوین برنامه و استراتژی و اصلاح ساختار برسیم تا ناتوانی ها در هر سه بخش تولید، انتقال و توزیع را جبران کنیم و به خودکفایی کامل برسیم. این جا است که می توانیم ادعا کنیم انرژی مطمئن و پایداری را برای شهروندان و مشترکین تامین نموده ایم.