بررسی علل رخوت اجتماعی و کم رغبتی عمومی به مشارکت مدنی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : یاداشت ذیل تحت عنوان بررسی علل رخوت اجتماعی و کم رغبیتی عمومی به مشارکت مدنی و راههای برونرفت از آن نوشته آقای تحسیم الیاسی است که به یکی از موضوعات مهم اجتماعی می پردازد. بخش اول آیا کنش شهروندان در کیفیت زندگی آن ها تأثیر دارد؟ آیا مشارکت مدنی […]
- ۱۲ اسفند ۱۳۹۳
- کد خبر 13982
- دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : یاداشت ذیل تحت عنوان بررسی علل رخوت اجتماعی و کم رغبیتی عمومی به مشارکت مدنی و راههای برونرفت از آن نوشته آقای تحسیم الیاسی است که به یکی از موضوعات مهم اجتماعی می پردازد.
بخش اول
آیا کنش شهروندان در کیفیت زندگی آن ها تأثیر دارد؟ آیا مشارکت مدنی امر معناداریست؟ آیا “فکر نان کن خربزه آب است” نکتهای بجاست یا سوء فهمیست ناشی از خربزه و آب؟ آیا سؤالِ ضرورت زندگی نان است یا خربزه، صحیح است یا به جای پاسخ گفتن به چنین سؤالی باید صورتبندی جدیدی از مسئله ارایه داد؟
صورتبندی غلط مسئله نه تنها به پاسخ غلط میانجامد که شانس بلقوهی یافتن پاسخ را از بین برده و حتی فراتر از آن امکان درک مسئله و صورتبندی صحیح آن را به تأخیر میاندازد. به نظر نگارنده یکی از دلایل عدم شادابی اجتماعی و تحرک مدنی صورتبندی غلطِ ضرورت زندگی متمدنانه یا مدنیست.
در عصری که نشاستهی فراوان نان و کمیت بیماریزای آن منجر به معضلات فراوانی در حوزه سلامت میشود، خربزه نه تنها از اولویت بیشتری برخورداراست بلکه چون درمانی برای بهبود سلامت و ارتقای کیفیت زندگی مطرح است. سخن ما نه شیوهی تغذیهی صحیح است و نه پرداختن به تناسب اندام، اما با آنها نسبتی دارد. از عوامل عدم شادابی مدنی و تحرک اجتماعی نگرش جامعه به ضروریات زندگی و تحدید این ضروریات در حد نیازهای اولیه است.
ممکن است خواننده تأیید کند اگر نیازهای اولیه تأمین باشند آنگاه نیازهای دیگر نیز موضوعیت خواهند یافت و این را سلسله نیازهای “مازلو” نیز تأیید میکند؛ اما اینجا سؤالی مطرح است: چرا متمکنان لزوماً به تناسب اندام نمیاندیشند؟ چرا وقتی سر سفره چند نوع غذا وجود دارد هنوز کوفتهها را با نان میخوریم؟ چرا مشارکت مدنی و کنشاجتماعی صاحبان حسابهای چند میلیاردی و خودروهای چند صد میلیونی از میانگین جامعه بیشتر نیست؟ این که گمان کنیم به صرف تأمین نیازهای اولیه، سطحی بالاتر از نیازها موضوعیت مییابند صحیح نیست. میتوان پذیرفت که تأمین نیازهایاولیه شرط لازم برای پرداختن به نیازهای سطح بالاتر باشد اما بدون تردید شرط کافی نخواهد بود.
اجازه دهید موضوع را در سطح عامه فهمتری دنبال کنیم. این که همشهری ما رغبت کافی برای مشارکت در امور فرهنگی و اجتماعی ندارد لزوماً به دلیل فقر مالی و عدم تأمین نیازهای اولیهاش نیست؛ بلکه بیشتر به این دلیل است که چنین امری را اساساً ضروری و حائز اهمیت نمیداند. او هنوز در این اندیشه متوقف است که نان ضرورت زندگیست و خربزه آبیست کم ارزش. عموم جامعه افرادی را که دغدغههای اجتماعی دارند علافان میخوانند و گاه چون دیوانه و بیمار روانی میشناسند (دانگیوهش کهمهن).
اغلب توصیهی پدرانهی “به زندگیت بچسب این بچهبازیها برایت نان نمیشود” را شنیدهایم. مشارکت مدنی در ذهنیت عموم امریست سوای زندگی. امریست غیر ضروری و از سر بیعاری. در واقع این صورتبندی غلط زندگی مدنی است که مشارکت و کنشگری اجتماعی را کم رنگ کرده است نه فقر مالی و عدم تأمین نیازهای اولیه.
در دیار ما جز تحرکاتی واکنشی و هیجانی اثر زیادی از کنشاجتماعی مشاهده نمیشود. البته صورتبندی غلط زندگی مدنی تنها میتواند یکی از علل مشارکت ضعیف مردم در عرصهی اجتماعی باشد. با توجه به اقتضای سایتهای عمومی و البته حوصله خواننده، شأن این یادداشت مختصر، طرح موضوع و اشارهای کوتاه به تنها یکی از عوامل رخوت اجتماعیست. بدیهیست که این نوشته رخوت اجتماعی و پایین بودن مشارکت مدنی را در شهر پاوه پیشفرض گرفته است. نگارنده بر آن است با همین پیشفرض علل رخوت جامعه و سازوکار تحرک اجتماعی را در نوشتههایی دیگر دنبال نماید. جهت استفاده از دیگاه صاحبنظران و پردازش مشارکتی موضوع از عموم دعوت مینماید دلایل پایین بودن مشارکت مدنی در شهر پاوه و راهکارهای برونرفت از آن را موضوع تأمل قرارداده و در نوشتههایی مستقل یا یادداشتهای روی این نوشتهها به پردازش مشارکتی موضوع یاری نمایند.
نویسنده : تحسیم الیاسی
بسیار متین و وزین بود قلمتان مانا باشد دوست گرامی