آب را گل نکنیم(حکایت دفع پسماندهای شهر پاوه و تعدادی از روستاهای بخش مرکزی)
به گزارش سلام پاوه : قابل توجه مسئولین محترم ادارات آب و فاضلاب ؛ محیط زیست و بهداشت محیط شهرستان شاید سهراب سپهری که من زیاد با وی آشنا نیستم وقتی شعر ” آب را گل نکنیم.” را از نوع نو سروده بود که پیشنهاد می کنم یکبار آن را مطالعه فرمایید ؛ فکر نمی […]
- ۰۵ آذر ۱۳۹۳
- کد خبر 11013
- 7 دیدگاه
به گزارش سلام پاوه : قابل توجه مسئولین محترم ادارات آب و فاضلاب ؛ محیط زیست و بهداشت محیط شهرستان
شاید سهراب سپهری که من زیاد با وی آشنا نیستم وقتی شعر ” آب را گل نکنیم.” را از نوع نو سروده بود که پیشنهاد می کنم یکبار آن را مطالعه فرمایید ؛ فکر نمی کرد زمانی برسد که مردمانی در پهنه کره خاکی حضور یابند که نه تنها آب را گل می کنند بلکه هم خشک می کنند و هم مسموم می کنند و مردم بالادست دیگر آن صفا را ندارند.حکایت این شعر و این نوشته حکایت محل دفن که چه عرض کنم محل دفع پسماندهای شهر پاوه و بعضی از روستاهای بخش مرکزی در گردنه شمشیر می باشد. که متاسفانه بنده آنالیزی از کیفیت این پسماند ها در دسترس ندارم.
حال ربط این شعربا این موضوع در چیست ؟ نقطه ای که محل تلنبار نمودن پسماند های شهر پاوه است نقطه ای است در گردنه شمشیر که جزء نقاط آغازین حوزه آبخیز رودخانه گریوه یا باینگان است. شاید چنین نقاطی در نقاط کم بارش مشکل خاصی ایجاد نکند ولی در نقطه ای که میزان بارش بالای 800 میلیمتری را ثبت می کند مشکل ساز است. با هر بارشی چه بصورت برف یا باران روان آب ها بسمت پایین دست جاری شده و شیرابه زباله ها را با خود بسمت مسیل ها و رودخانه هدایت می کند. علاوه برآن این نقطه محل تغذیه چاه آب روستای مزیدی و چند دهنه چاه دیگر است. بعلاوه در ادامه مسیر از شهر بانه وره گذشته و ضمن اختلاط با فاضلاب شهر بانه وره و مضاعف شدن مشکل بسمت چاه آب روستای ساتیاری جریان یافته و بعد از آن خوراک منابع آب زیرزمینی و باغات موجود در حاشیه رودخانه گریوه می گردد . سپس با اضافه شدن فاضلاب روستای ساتیاری و خود باینگان بسمت دره سپید آب و استخرهای پرورش ماهی جریان یافته و به مصرف آبیاری باغات می رسد. اگر این داستان را دنبال کنیم نهایتا وارد سیروان خواهد شد و هرآنچه بعنوان مصرف کننده در مسیرش باشد از سموم و آلودگی های آن هرچند بسیار رقیق شده سهیم خواهد بود. شاید دوستانی باشند این داستان را خیالی توصیف کنند و به قضیه تصفیه خودبخودی اشاره نمایند ؛ اما حداقل در مبحث فلزات سنگین واقعیت دارد و با آن تصفیه خانه نیمه کار و تعطیل شده بانه وره که فلسفه وجودیش زیر سئوال است؟ نیز داغ دل دوستداران محیط زیست تشدید می شود. تنها دلخوشی ما فصلی بودن و موقتی بودن جریان آب در این مسیر است گرچه آن اتفاقی که نباید رخ دهد بعلت نفوذپذیربودن بستر رودخانه بهرحال در مدت کوتاه و با شدت بیشتری رخ خواهد داد .
این نقطه غیر مناسب برای این امر مهم را که تنها نقطه تقریبا مسطح شهرستان است چگونه انتخاب نموده اند باید از تصمیم گیران وقت پرسید. نقطه ای که در خوش باورانه ترین حالت می توانست مثلا بعنوان فردوگاهی کوچک جهت توسعه آینده شهرستان در نظر گرفت و با این وضع دفع ، ارزش اقتصادی خویش را از دست خواهد داد.علاوه براین در سالیان اخیر بارها شاهد آتش گرفتن زباله ها و جریان دود آن بسمت روستاهای اطراف بوده ایم. این امر بعلت چرای دام بویژه گاو ها ، حضور سگسانان در اطراف آن ، و انجام کشت و زرع دیم ( که در تصویر قابل مشاهده است) و بارها مورد اعتراض روستائیان اطراف قرار گرفته است سبب مشکلات بهداشتی و خسارات مالی شده و خواهد شد.
حال چه راهکاری برای حل معضل دفع پسماند ها می توان اندیشد ؟
با فراخوانی از دوستان متخصص در این امر و کارشناسان محترم بهداشت محیط و مکان یابی درست و علمی و دفن بهداشتی پسماندها ، و در نظر گرفتن سه اصل بازیافت ؛ استفاده مجدد و کاهش پسماند به حفظ محیط زیست کمک کنیم و به زندگی ساکنان پایین دست حرمت نهیم و بیش از این سموم و فلزات سنگین را در بافت موجودات زنده تلنبار نسازیم. دوستان جویای کار نیز می توانند با بازیافت زباله و تولید کود چه بصورت ورمی کمپوست و چه بصورت کمپوست علاوه برتامین معاش خود به ثمردهی باغات شهرستان و حفظ محیط زیست نیز کمک کنند.
بهتر است برای نتیجه گیری بهتر ، مسئولین هرسه شهرستان روانسر و وجوانرود و پاوه بعد از ارزیابی های محیط زیستی نقطه مشترکی برای این امر تعیین نمایند تا حداقل آسیب های محیط زیستی و حداقل هزینه ها را برای مردم و دولت بدنبال داشته باشد. بدین ترتیب مشکل اکثر شهرهای شهرستانهای سه گانه نیز مرتفع خواهد شد.
ضمنا این مبحث و تایید یا رد این فرضیه می تواند پروژه تحقیقی خوبی برای دانشجویان عزیز بهداشت محیط باشد.
شعر آب را گل نکنیم سهراب سپهری
در فرودست انگار، کفتری می‌خورد آب.
یا که در بیشه دور، سیره‌یی پر می‌شوید.
یا در آبادی، کوزه‌یی پر می‌گردد.
آب را گل نکنیم:
شاید این آب روان، می‌رود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی.
دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب.
زن زیبایی آمد لب رود،
آب را گل نکنیم:
روی زیبا دو برابر شده است.
چه گوارا این آب!
چه زلال این رود!
مردم بالادست، چه صفایی دارند!
چشمه‌هاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد!
من ندیدم دهشان،
بی‌گمان پای چپرهاشان جا پای خداست.
ماهتاب آن‌جا، می‌کند روشن پهنای کلام.
بی‌گمان در ده بالادست، چینه‌ها کوتاه است.
مردمش میدانند، که شقایق چه گلی است.
بی‌گمان آن‌جا آبی، آبی است.
غنچه‌یی می‌شکفد، اهل ده باخبرند.
چه دهی باید باشد!
کوچه باغش پر موسیقی باد!
مردمان سر رود، آب را می‌فهمند.
گل نکردندش، ما نیز
آب را گل نکنیم.
نگارنده : آقای محمود رستمی تبار
آقای رستمی تبار عزیز
اگر از مضرات دفع ناصحیح پسماند بخواهی می توانم چندین صفحه را برایتان بنویسم
اگر از اقدامات اصولی در مدیریت جمع اوری و دفع مواد زاید جامد و همچنین در زمینه بهره برداری و آماده سازی سایت دفع پسماند نیز بخواهی به حول و قوه الهی خواهم توانست مطالب زیادی را به عرض جنابعالی و دیگر کاربران عزیز برسانم
اما نکه این است که واقعیات منطقه چیز دیگری است. همچنان که گفته شد شرایط جغرافیایی شهر و دیارمان و وجود محدودیتهای فراوان در این خصوص به گونه است که یافتن محلی که تمامی شرایط را داشته باشد بسیار بسیار مشکل است.
آیا تا بحال براورد کرده اید که انتقال زباله از شهری به شهر دیگر (مثلا از پاوه به حوالی جوانرود یا …) چقدر هزینه دارد (حتی در صورت یافتن محل مناسب در کنار شهر دیگر – که آن هم به اسانی نیسر نیست) چقدر هزینه دارد و آیا با این وضعیت اعتباری که متولیان امور شهری (شهرداری و …) دارند آیا این مورد قابل انجام است؟
بله من هم می دانم که اگر زباله های شهر پاوه را به کویری (مثلاً در کشور مصر) انتقال دهند شرایط برای اورامانات ایده ال است اما آیا این پیشنهادی رویایی است یا واقعی؟
با عرض سلام
تمامی مواردی که بیان داشتید صحیح می باشد و باید خود مردمان رعایت نمایند بعدا” مسئولین .
آقای رستمی تبار با سلام
تمامی مطالبی که بیان داشتید صحیح می باشد
امان نکته ای که وجود دارد این است که براساس واقعیات نیست و فقط مطالب درون کتابها را دیده ای و شرایطی ایده ال را آرزو کرده ای
کمی به واقعیات منطقه و شرایط جغرافیایی و وضعیت توپوگرافی دیارمان بنگرید
خلاصه عرض می نمایم پیشنهاد شما چه مکانی است آیا با این وضعیت می توان زمین مناسب تری انتخاب نمود؟
لطفاً شما بدون حاشیه مکان مورد نظر را که شرایط مناسب را داشته باشد معرفی نمایید.
با تشکر – کارشناس ارشد محیط زیست
دوست عزیز ممنونم
اینکه ورود پساب به حوزه آبخیز باینگان یک واقعیت است . این دفع بهداشتی پسماند ولو اینکه این نقطه مکان خوبی هم باشد اصولی ودرست نیست. ایجاد سایت بازیافت برای طولانی مدت در نقطه ای مابین این سه شهرستانی که عرض کردم راهکار مناسبی است. ولی آیا واقعا دفع نامناسب پسماند در بالاترین نقطه یک حوزه آبخیز صحیح است؟
ثانیا وظیفه ما آگاهی دادن است و هستند کسانیکه می بایستی نسبت به آمایش سرزمین و مکان یابی اقدام نمایند و شما هم می توانید با شناخت کامل از منطقه نقطه ای را که کمترین پیامدهای محیط زیستی داشته باشد معرفی فرمائی. البته تنها انتخاب مکان شرط نیست بلکه فراهم نمودن تجهیزات کامل و هزینه های مربوطه نیز اهمیت خاص خودش را دارد.هنوز جای شکرش باقی است که این پسماندها خانگی بوده و حداقل پسماندهای صنعتی و بیمارستانی را با خود دارند.
با سپاس از اقای رستمی تبار؛به نظر من بهترین و موثرترین کارتفکیک زباله (در اصل هیچ زباله یا اشغالی وجود ندارد و تمامی آنها مواد بازیافتی هستند) ازمبدا که همان منازل مسکونی و مراکز عمومی هستند،می باشد سپس این زباله های تفکیک شده توسط مراکز مختلفی همچون شهرداریها و دیگر ارگانه ها و یا افراد خاصی جمع شده و به مراکز بازیافت تحویل گردد یا به فروش برسد.
من بعنوان یک دوست دار محیط زیست از مسئولین این شهر خیلی گله دارم بعنوان مثال قرار بود طرح بازیافت زباله یک سال پیش اجرا بشه که اصلاً معلوم نشد چی شد!!!! حمل غیر بهداشتی زباله بوسیله ماشین های غیر استاندارد که اصلاً برای این کار ساخته نشدن مانند وانت سایپا که موجب ریختن زباله ها در تمام طول مسیر می شود امر بازیافت الان در تمام دنیا مورد توجه ولی متاسفانه این مسئله در شهر ما فکر نمی کنم کوچکترین دغدغه هیچ مسئولی باشه فکر می کنم مسئولین این شهر بهتره بجای چشم و هم چشمی و ساختمان سازی های قارچ مانند کمی به فکر محیط زیست منطقه باشند امیدوارم نظرم منتشر بشه
با سپاس از نویسنده محترم، بنده خود از نزدیک شاهد عوارض زیست محیطی این شیوه دفع زباله بر طبیعت و روستاهای اطراف آن بوده ام . اما چون مسئولین امر تعهد لازم را در قبال حفظ طبیعت سالم ندارند و بهترین راه حل را ساده ترین راه حل میدانند و روستائیان زحمتکش زبان دفاعشان کوتاه است سالهاست که این مشکل را حل نمیکنند!!!!!