مدیران بیدرد، عامل تخریب سرمایههای اجتماعی / بهزاد خالوندی
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : تداوم حضور مدیران بیدرد، منفعل و خسته در بدنههای اداری و تصمیمساز یکی از عوامل مهم تضعیف سرمایههای اجتماعی و کاهش اعتماد مردم به کارآمدی دستگاههای دولتی است. کرمانشاه مردمانی کم توقع و قدرشناس دارد و اگر کسی خدمتی به آنها کرده باشد نامشان در یادها و خاطرهها میماند. […]
- ۲۶ فروردین ۱۴۰۱
- کد خبر 97253
- بدون دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : تداوم حضور مدیران بیدرد، منفعل و خسته در بدنههای اداری و تصمیمساز یکی از عوامل مهم تضعیف سرمایههای اجتماعی و کاهش اعتماد مردم به کارآمدی دستگاههای دولتی است.
کرمانشاه مردمانی کم توقع و قدرشناس دارد و اگر کسی خدمتی به آنها کرده باشد نامشان در یادها و خاطرهها میماند. چندین دهه از اجرای پروژه هایی مانند، دانشگاه رازی، لوله کشی آب کرمانشاه، تامین برق کرمانشاه، بلوار تاقبستان، ساخت زایشگاه معتضدی و … میگذرد ولی مردم از بنیانگذاران آن به نیکی یاد میکنند. چه آنهایی که مانند مهندس احمد زنگنه، مهدی رئوفی، عباس حاج دایی و معتضدی اهل کرمانشاه بودهاند و چه کسانی مانند جواد شهرستانی که اهل مشهد بوده است. یا طی این سالها کم و بیش نام کسانی مانند صحرائیان، ترک نژاد و دادوش هاشمی هم به خاطر خدماتشان در میان مردم و بخشهایی از نخبگان، زنده مانده است.
عملکرد مناسب و خوب مدیران در حوزههای مختلف موجب افزایش اعتماد و اطمینان مردم به کارآمدی دستگاههای دولتی و تقویت سرمایههای اجتماعی میشود و این آرامش در دل مردم ایجاد میشود که بخش دولتی با آیندهنگری، عقلانیت و تلاش مداوم به دنبال توسعه و پیشرفت جامعه است و زمینه و بستر برای همنوایی و همراهی بخش خصوصی فراهم است.
در نقطه مقابل مدیران بیدرد، منفعل، منفعت طلب، چاپلوس و سفسطه باز هستند که با ناکارآمدی خود، بزرگترین دشمن سرمایههای اجتماعی و اعتماد مردم هستند و تولیدکنندگان و کارآفرینان را دلسرد و فراری میدهند.در واقع وضع موجود حاصل عملکرد اینگونه مدیران است.
این مدیران به جای تحولآفرینی، بسترسازی برای توسعه و تلاش برای حل مشکلات مردم، بیشتر به دنبال بقای خود هستند و همراه با تغییر دولتها، آنها هم تغییر رنگ و مرام میدهند.
در واقع اینگونه مدیران به جای آنکه بسترساز توسعه باشند، خود تبدیل به سدی محکم در برابر توسعه شدهاند و مردم را گرفتار یک دور باطل و ناامید کننده، کردهاند و با اینکار به سرمایههای اجتماعی، امید و اعتماد مردم _ که بزرگترین عامل محرک توسعه کشور است _ لطمه جدی میزنند.
دولتها اگر می خواهند محبوب، موفق باشند باید در اولین گام مدیران بیدرد، منفعل و ناکارآمد را از بدنه تصمیمگیر خویش، خارج کنند و بستر را برای بکارگیری مدیران تلاشگر، پیگیر، تحول آفرین و دغدغه مند فراهم کنند. بی گمان مردم هم همراه و حامی چنین رویکردی خواهند بود.