مدرسه و کرونا،آیا فرزندم را به مدرسه بفرستم؟!/دکتر سعدی قادری
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: با توجه به شروع سال تحصیلی و همزمانی آن با شیوع ویروس کرونا، نویسنده این مطالب سعی دارد این پرسش را پاسخ دهد که با وجود ویروس کرونا و ریسک بالای آن برای دانش آموزان و معلمان، آیا برای تحصیل و یادگیری، فرزندانمان باید به مدرسه بروند؟! هیچ کس جای معلم دلسوز […]
- ۲۷ شهریور ۱۳۹۹
- کد خبر 92225
- 2 دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: با توجه به شروع سال تحصیلی و همزمانی آن با شیوع ویروس کرونا، نویسنده این مطالب سعی دارد این پرسش را پاسخ دهد که با وجود ویروس کرونا و ریسک بالای آن برای دانش آموزان و معلمان، آیا برای تحصیل و یادگیری، فرزندانمان باید به مدرسه بروند؟! هیچ کس جای معلم دلسوز و باتجربه و هیچ مکانی جایگزین مدرسه و کلاس درس نیست و حضور در مدرسه میتواند بسیار سازنده و موثر در یادگیری و آموزش کودکان باشد. تکنولوژیهای آموزشی هر چقدر هم که پیشرفت کرده باشند هیچوقت نمیتوانند جایگزین کلاس درس و محیط مدرسه و حضور معلم باشند و سیستم آموزش حضوری به دلیل کارکرد اجتماعی کردن هیچگاه جایگزینی کامل نخواهد داشت.
مدرسه سرآغاز رسمی اجتماعی شدن فرزندان و زمان خوبی برای این آموزش است. میتوانیم به کودکان یاد بدهیم که از همان ابتدا کودکان باهوش و با ادب را شناسایی کنند و سعی کنند با آنها دوست بشوند. همچنین محل مدرسه میتواند مکانی مناسب برای رقابت سازنده و درست با همکلاسیهایش در یادگیری، ورزش و … باشد.چندین ماه است که ویروس کرونا جهان را فراگرفته است و درحال حاضر تنها راه مبارزه با آن دوری کردن از آن و زدن ماسک و رعایت شیوهنامههای بهداشتی است تا شاید واکسن و دارویی موثر در ماههای دیگر (به احتمال خیلی کم) و یا سالیان دیگر برای همگان فراهم و در دسترس عموم قرار گیرد.
اگرچه نمیشود زندگی، کار و درس را تعطیل کرد و باید با مبارزه درست و اصولی با کرونا و دیگر مشکلات، درست زیستن و زندگی در شرایط سخت را به فرزندانمان بیاموزیم، اما به راحتی نمیتوان جان و سلامت آنها را هم تهدید کرد. هر گونه تجمع میتواند تهدیدی جدی برای سلامتی دانش آموزان، معلمان و کادر آموزش و به تبع آن کل جامعه باشد.ازآنجایی که ۵۰ درصد افراد ناقل بدون علامت کرونا هستند و برای دانش آموزان نیز به ویژه دانش آموزان دبستانی زدن ماسک و رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی کاری سخت است، همچنین کنترل شرایط زندگی آنها در محیط خارج از مدرسه و در خانواده نیز مشخص نیست، و امکان دارد خانوادههایی مقابله با کرونا را جدی نگیرند، لذا استفاده از آموزش غیر حضوری (علی رغم کاستیهای آن و ضعفهایش در مقایسه با حضور در کلاس و نیز زحمت و کار بیشتر برای معلمان عزیز)، بهترین راه برای دوری از هر گونه ریسک ابتلا به کرونا و شیوع بیشتر آن در کشور است.
محققان معتقدند که در جهان حدود هشت میلیاردی، اگر فقط ۵ نفر ناقل ویروس کرونا باشند، میتوانند کل جهان را به کرونا مبتلا کنند!. حال اگر در شهری که صدها نفر ناقل با علامت و بدون علامت دارد، آیا امکان پیشگیری کامل و جلوگیری از ابتلا به کرونا در مدرسه برای دانش آموزان به ویژه دوران ابتدایی که بیشتر دنبال بازی و تفریح و کنجکاوی هستند (که ضروری و حق مسلم آنهاست) به راحتی امکان پذیر است؟! آیا همه دانش آموزان اگر در مدرسه ماسک بزنند و کامل شیوه نامه های بهداشتی را رعایت کنند آیا از رفتار آنها در بیرون مدرسه و خانه خبر داریم که چگونه رفتار میکنند و با چه کسانی رفت و امد دارند. شاید تعدادی از آنها ناقل بدون علامت ویروس کرونا باشند!
واقعیت این است که تعریف سواد تا اخر قرن ۱۹، سواد خواندن و نوشتن بود ولی سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، بازهم در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد و در این تعریف سوم کلاً ماهیت سواد تغییر یافت و ۱۲ مورد را برای تعریف سواد اضافه کرد. (سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رسانهای، سواد تربیتی، سواد رایانهای، سواد سلامتی، سواد نژادی و قومی، سواد بوم شناختی، سواد تحلیلی، سواد انرژی و سواد علمی). پس صرف یادگیری خواندن و نوشتن به هر قیمتی، فرزندانمان سریع پروفسور و استاد و دکتر و مهندس بااخلاق و باشعور و باتربیت نمیشوند و باید بیش از این به انها بیاموزیم. باید به جای مدرک، درک آنها را از هستی و خلقت بالا ببریم، حتی اگر نیاز به زمان و هزینه بیشتری باشد.
فرزندانمان باید اخلاق، ادب، پرسش کردن، نقاد بودن، تحقیق و آزمایشهای کودکانه و جستجوگر بودن را بیاموزند و انواع سواد قرن ۲۱ را فراگیرند (و نمیدانم در کلاس حضوری اینها را چقدر میآموزند؟!). در دنیای امروز با وجود تکنولوژی و اینترنت و تلویزیون و … یادگیری خواندن و نوشتن زیاد سخت نیست! و نباید این مهم به بهای از دست دادن چیزی مهمتر شود که همان سلامتی جسمی و روحی آنها، خانواده و جامعه است.
پاییز و زمستان در راه است و نیز فصل سرما و شیوع سرماخوردگی، آنفولانزا و کرونا…. درصورت شیوع این بیماریها در مدارس (در بیشتر کشور مدارس کانون شیوع آنفولانزا و سرماخوردگی هستند) بسیاری از خانوادهها و مردم کشور درگیر آن خواهند شد و تبعات آن برای همه خانوادهها، کادر درمان، آموزش و پرورش و کشور بسیار بالاست و نرفتن به مدرسه مناسبترین راه برای جلوگیری از ریسک ابتلا به کرونا و آنفولانزا و … است ( حتی درصورتی که فرزندمان به یک سرماخوردگی جزیی گرفتار شود اولین فکر ما این است که نکند فرزندمان کرونا گرفته باشد! و معلم و دیگر دانش آموزان و خانوادههایشان نیز دچار ترس و استرس و … خواهند شد).
در حال حاضر موج سوم کرونا نیز در کشور شروع شده است و توان کادر درمان و پزشکی و پرستاری کمتر و آستانه تحمل آنها پایین آمده است. درصورت درگیر شدن مدارس و کودکان آیا جامعه درمانی، امکانات، داروها، تختهای بیمارستانی و ای سی یو و … توانایی مواجه با موج دیگری را دارد؟! آیا بهتر نیست بجای آنکه فرزندانمان را با ریسک بسیار بالا به مدرسه بفرستیم وقت و زمان بیشتری را برای آنها در خانه اختصاص دهیم و امسال (و حتی ممکن است سال دیگر) همیار و کمک کار معلمان دلسوز و پرتلاش ( و حتی جامعه پزشکی ) باشیم و به منظور حفظ سلامتی آنها، معلمان و جامعه، امن ترین مکان را که همان خانه است به مکانی برای تربیت و آموزش بیشتر و مدرسهای کوچک تبدیل کنیم! (هر چند هیچ مکانی جایگزین مدرسه و کلاس درس حضوری معلم نخواهد شد).
شاید بجز در مناطق دورافتاده روستایی و کم جمعیت که تعداد دانش آموزان محدود و کم است و دسترسی به اینترنت و امکانات نیز محدود باشد و چارهای جز برگزاری کلاس حضوری نباشد، ولی در بیشتر شهرهای کشور امکانات و دسترسی به اینترنت و برگزاری کلاسهای غیرحضوری فراهم است و نیازی به برگزاری کلاسهای حضوری پرریسک نیست.
پیشنهاد:
در شرایط کنونی استفاده از ماسک و رعایت پروتکلهای بهداشتی الزامی است. حضور حداقلی در مدارس چه برای معلمان و چه برای دانش آموزان پیشنهاد و بهترین گزینه برگزاری کلاسهای مجازی و غیرحضوری برای دانش آموزان است.در دوران کرونا بهترین راه برای یادگیری و آموزش فرزندانمان استفاده از شبکه شاد، کلاسهای تلویزیونی شبکه آموزش و کمک اعضا خانواده به فرزندانمان است و درصورت نیاز و فقط برای رفع اشکال (حداکثر ماهی یک یا دو بار) حضوری به مدرسه بروند، آن هم با هماهنگی با معلم مدرسه و در کمترین زمان حضور در کلاس درس با کمترین جمعیت ممکن.
اگرچه در این روزها کار معلمان و جامعه بزرگ آموزش و پرورش دشوارتر و پیچیده ترشده است و تلاشهای وافر و دلسوزانه آنها شایسته قدردانی و سپاسگزاری است؛ ولی دراین راه و در جبهه آموزش و پرورش مانند جبهه درمان، نیازمند ایثار و کمک آنها هستیم، چراکه متخصصان تعلیم و تربیت آنها هستند و این حضور در دنیای مجازی و کلاسهای غیرحضوری بایستی پررنگ تر شود تا این ماهها و شاید هم این چند سال با کمترین خطر و تهدید برای سلامتی جان و روح خانوادههای ایرانی سپری شود. ان شاالله….
سلامتی و توفیق همه ایرانیان آرزوی قلبی ام است.
سعدی قادری
دکتری عمران، پژوهشگر مدیریت بحران و مدرس دانشگاه
عالی بود نه نفرستیم مقصر وزیر آموزش و پرورش و استاندار و فرماندار و بخشدار و حتی مسئولان مدارسها
ممنون از مطلب خیلی خوبتون