ش 15 اردیبهشت 1403 ساعت 04:24

نگاهی به بالا رفتن سن ازدواج/ فرشته نویدی

نگاهی به بالا رفتن سن ازدواج/ فرشته نویدی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: زمانی بزرگترها جوان تر بودند،جوانان امروزی بچه بودند و زندگی در نگاه همه شاد بود.آن زمان بزرگترها می گفتند:که ما از صفر شروع کردیم خدا کمک مان کرد زندگی مان را از هیچ ساختیم. اما حالا بچه های دیروزی یا همان جوانان امروزی درنگاه بزرگترها پر توقع شده اند و می […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: زمانی بزرگترها جوان تر بودند،جوانان امروزی بچه بودند و زندگی در نگاه همه شاد بود.آن زمان بزرگترها می گفتند:که ما از صفر شروع کردیم خدا کمک مان کرد زندگی مان را از هیچ ساختیم. اما حالا بچه های دیروزی یا همان جوانان امروزی درنگاه بزرگترها پر توقع شده اند و می خواهند که یک شبه ره صد ساله بروند. شاید جوانان،.دیگر به تجربه های دیروز اعتماد ندارند یا بیش از حد با واقعیت امروز روبه رو شده اند.مانده اند به امید روزی که شاید اوضاع مساعد تر شود برای انجام سنت پیامبر(ص) یعنی ازدواج.

 

چندسالی است بالارفتن سن ازدواج بحث داغ محافل مختلف اجتماعی و خانوادگی شده است.بیشتر دختران و پسران امروزی به بهانه های مختلف از زیر بار این مسئولیت شانه خالی می کنند.

آمارها نشان می دهد که سن ازدواج در دختران به بالای ۳۰سال و در پسران به بالای ۳۵ سال رسیده است .

 

دختران پس از اتمام تحصیلات و یافتن شغلی مناسب،تن به ازدواج نمی دهند.پسران هم پا به پای دختران درس می خوانند و بعد هم جویای شغل می شوند.از طرفی تورم که روز به روز در حال افزایش است. ترس و دلهره ازدواج را دو چندان کرده است. از طرفی هم بزرگترها گاهی گله می کنند.که جوانان امروزی پرتوقع و سخت گیر شده اند و در این میان هم بعضی از بزرگترها حق را به جوانان می دهند و با آن ها هم دردی می کنند. زیرا معتقدند شرایط نسبت به زمان های گذشته خیلی سخت شده است.

حرف در این باره زیاد است و هر کسی چیزی می گوید،عده ای معایب ازدواج دیر هنگام و عده ای فایده ای ازدواج در سن بالا را تبلیغ می کنند.تنها مسائل اقتصادی نیست که سد راه ازدواج جوانان شده است.

این ها مهم هستند اما تمامی ماجرا نیستند.این روزها خیلی از دختران و پسران فکر می کنند.ازدواج سد بزرگی است برای رسیدن آن ها به آرزوهای شان،می گویند ازدواج جلوی پیشرفت شان را می گیرد.از طرفی گله گذاری های زوج های جوان باعث شده تا دوستان مجرد با ترس به زندگی متاهلی خود نگاه کنند.خیلی از افراد متاهل معتقدند که ازدواج مسیر زندگی شان را عوض کرده و از هدفشان دور شده اند.

در بیشتر موارد از این قبیل نارضایتی ها واقعی نیست کمتر اعتراف می کند ازدواج زندگی اش را ارتقا داده است. هرچند خودش به این امر آگاهی داشته باشد.ناله کردن یکی از خصوصیت رایج در فرهنگ ماست. خیلی از افراد با این تصور زندگی می کنند.ناله کن تا دیگران فکر نکنند اوضاع زندگی ات خوب است. احتمالا شما هم به درد دل زوج های متاهل گوش کرده اید. و در بیشتر موارد متوجه می شوید این گونه حرف ها واقعی نیستند و همان “نک و نال” الکی خودمان است.

این “نک ونالها” شامل آدمهای متاهلی می شود که تا به دوستان مجرد خود می رسند،ناله سر می دهند.که ازدواج چه مصیبتی است،چه غلطی کرده اند ولی اگر در همان لحظه حس کنند ممکن است همسر خود را از دست دهند،زمین و زمان را به هم می دوزند که جلوی فاجعه را بگیرند.

 

اما مسئله “نک ونال” گاهی روی تصمیم گیری های و مجردها در رابطه با ازدواج اثر مستقیم میگذارد و خیلی از افراد حالاحالاها بی خیال ازدواج می شوند. هستند افرادی که از ترفند ” ناله” برای جلوگیری از خرافاتی به اسم ” چشم خوردن ” استفاده می کنند. آیا این همه پنهان کاری نیاز است ؟ چرا کمتر کسی جراءت دارد از زیبایی های زندگی متاهلی برای دیگران بگوید؟

آیا گفتن آن اشکالی دارد یادر فرهنگ ما جایگاهی ندارد؟ تا کی می خواهیم شادی های مان را پنهان کنیم ؟ اگر کسی بگوید که از ازدواجش راضی است،کسی او را احمق فرض نمی کند.گاهی لازم است که متاهل ها مزایای تشکیل زندگی برای مجردها را بگویند تا با میل و رغبت بیشتر تشکیل خانواده دهند .

 

البته همه ی این ها به این معنی نیست که جوانان تمایل به ازداج را از دست داده اند.چرا امروزه جوانان تمایل خود را برای ازدواج ازدست داده اند.؟ از گذشته تا به امروز خانواده در جامعه کارکردهای گوناگونی داشته که این کارکردها در طول زمان و با مدرن شدن جامعه تغییر کرده است.

در زمان های گذشته کارکرد خانواده تولید بود. هرچه قدر اعضا خانواده بیشتر می شد تولید هم بالاتر می رفت.اما با ماشینی شدن جوامع و کم شدن جمعیت خانواده ها دیگر بچه های امروزی کمک حال خانواده نیستند.بلکه با تخصصی شدن کارها،تمایلات و خواسته های فردی هم نسبت به گذشته تغییر کرده است تا همین چند سال پیش در کشورمان یک جوان دیپلمه به راحتی می توانست شغل مناسبی به دست آورد.اما اکنون مدرک دیپلم ،تازه  آغاز راه است و هر فرد تا رسیدن به تخصص باید زمانی طولانی بگذراند.که در طی آن معمولا امکان ازدواج وجود ندارد.

 

به همین دلیل بیشترین آسیب بالا رفتن سن ازدواج را در بین افراد تحصیل کرده می بینیم.یعنی یک فرد هرچه تحصیلاتش بالاتر باشد،سن ازدواجش هم بالاتر می رود.در روزگار قدیم هجده سالگی سن مناسبی برای ازدواج بود اما این روزها به خصوص برای آقایان دور از ذهن به نظر می رسد.این مسئله باعث شده که جوانان تمایل خود را برای ازدواج از دست بدهند.

 

*چرا این عدم تمایل در بین دختران بیشتر از پسران است؟ تغییرات تکنولوژی،سطح سواد و آگاهی جامعه را بالا برده است.امروز بیشترخانم ها تحصیلات دانشگاهی دارند. در گذشته خیلی از ازدواج ها هم پایه نبود ولی امکانپذیر بود.اما امروز یک خانم با ضریب هوشی بالا حاضر نیست با آقایی که نسبت به خودش آگاهی پایینی دارد،ازدواج کند.

 

اکنون بسیاری از خانم ها مشاغلی دارند که می توانند به راحتی مخارجشان را تامین کنند.و به تنهایی زندگی کنند.مدرن شدن،آزادی بیشتری در انتخاب به خانم ها داده است. یافتن مردی هم تراز برای یک خانم تحصیلکرده به مراتب سخت تر از همین انتخاب برای یک آقا است.

 

*مشکلات اقتصادی چه تاثیری دارد؟طی ده سال اخیر جمعیت ایران شانزده میلیون نفر اضافه شده است.شغل،مسکن،درآمدو..از نیازهای واحد یک خانواده است .اگر جامعه نتواند این نیازهای جوانان را فراهم کند،تاثیر مستقیم روی ازدواج جوانان می گذارد.

 

فرشته نویدی :مددکاراجتماعی وخانواده

خبرنگار تحلیل خبر کرمانشاه

یک پاسخ برای “نگاهی به بالا رفتن سن ازدواج/ فرشته نویدی

  • ج در تاریخ تیر 14, 1399 گفت:

    ببخشید امروزپدرخبر ندارد با تلگرام ازدواج می کنند و زمان قدیم تلگرام نبود ازدواج وزین تر از امروز بود و طلاق کمتر اما امروز ازدواج خیابانی و تلگرامی آسیب فراوان به جامعه و حقوق بشر زده است خانم نویدی