ش 15 اردیبهشت 1403 ساعت 04:13

نهاد انتقاد ناپذیر بشر / بهرام بهرامی

نهاد انتقاد ناپذیر بشر / بهرام بهرامی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:مفهوم «انتقاد» آنطور که در اذهان عامه جا افتاده، بر شمردن معایب و ایرادات و کاستیهای یک موضوع یا یک رفتار است. در اساس، منظور از نقد و رفتار انتقادی، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی یک موضوع است، که می تواند شامل جمیع نقاط مثبت و منفی باشد. بدیهی است که […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:مفهوم «انتقاد» آنطور که در اذهان عامه جا افتاده، بر شمردن معایب و ایرادات و کاستیهای یک موضوع یا یک رفتار است. در اساس، منظور از نقد و رفتار انتقادی، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی یک موضوع است، که می تواند شامل جمیع نقاط مثبت و منفی باشد. بدیهی است که انتقاد بیش از آنکه به موضوع خارجی معطوف باشد، معطوف به نوع ادراکات و باورها و نگرشهای انتقاد کننده است. چراکه افراد متفاوت با ادراکات متفاوت، می‌توانند در مورد یک موضوع نگرشها و مواضع انتقادی متفاوت داشته باشند. انتقاد می تواند معطوف به نقطه نظرهای یک متفکر در هر حوزه فکری، و یا یک نظام رفتاری و عملکردی باشد. آنچه که از همه بدیهی تر و آشکار تر است، انتقاد می تواند درست یا نادرست باشد.

 

چیز دیگری که واضح است، در حوزه اجتماعی به ویژه در میان ارباب فکر و نظر، انتقاد یک امر پسندیده و منطقی و عاملی در جهت توسعه فکر و پالایش اندیشه و خرد ورزی توصیف می شود. هیچ کس نیست که در اظهاراتش خودش را انتقاد ناپذیر معرفی کند.

 

اما علی رغم همه این مباحث ظاهری، آنچه که از واقعیتها به دست آمده و می آید، « ذات انسان نقد ناپذیر است»؛ چراکه اندیشه ها و اعتقادات و باورهای انسان، ریشه در ناخودآگاه خود شیفته او دارند. اگر انتقاد شامل بر شمردن محاسن و نقاط قوت موضوع باشد، مثل: به به! آفرین! دست مریزاد! احسنت! دست شما درد نکند! واقعاً جالب است و… بدیهی است که طرف مقابل احساس خورسندی و رضایت و مقبولیت می کند و ناخودآگاه خودشیفته اش هم تاحدودی متورم می شود. اما اگر انتقاد شامل اشاره به نقاط ضعف و نواقص و نارسائیها باشد، طرف مقابل به شکل ناخودآگاه احساس نا امنی می کند و نظام روانیش دچار تنش و احساس می‌کند که غرورش جریحه دار شده است.

 

در چنین شرایطی انتقاد کننده باید منتظر واکنشهای شدید هیجانی و خصمانه باشد؛ این وضعیت تعاملی ناظر بر نهاد و ماهیت انتقاد ناپذیر انسان است. این اصل مبتنی بر مکانیسمهای دفاعی است که به گونه ناخودآگاه هنگام مواجهه با وضعیتهای اضطرابی در رفتار انسان متجلی می شوند. خیلی دیده و شنیده می‌شود که :« انتقاد درست و منطقی و مقدس است اما به شرطی که توهین آمیز نباشد و…» این شرط مرز و حدود تعریف شده ای ندارد. بنا بر این هر کس می‌تواند هر نقطه نظر انتقادی را که نظام روانی و هیجانی او را دچار تنش می کند، توهین به خود قلمداد کرده و واکنش هیجانی شدید نشان دهد.

 

معمولاً دیده می‌شود کسانی که مورد انتقاد قرار می گیرند، در واکنش انتقاد کننده را با عباراتی چون: بی سواد، نادان، بی منطق و دیدگاههایش را حقیرو بی اعتبار و خصمانه توصیف و اغلب با طعنه و کنایه های تلخ با انتقاد کننده به مقابله می پردازند. و در مواردی سعی می کنند انتقاد کننده را بیمار روانی توصیف وحیثیت و شخصیت او را خدشه دار کنند.

 

اگر نیک بنگریم، هیچکدام از این توصیفها ربطی به موضوع و محتوای انتقاد ندارند. اما چون نهاد نا آرام و خودشیفته انسان انتقاد را، چه درست باشد و چه غلط، بر نمی تابد و آن را نمی پذیرد؛ این نوع واکنشها طبیعی است. اگر انتقاد در حوزه ی عمومی و رسانه ای باشد، حملات متقابل ممکن است وضعیت بسیار ناهنجاری پیداکند، چراکه افراد دیگر هم بر اساس حساسیتها و دیدگاهها و باورهای خود وارد حوزه انتقادی می شوند و حوزه کاملاً عرصه برخوردهای هیجانی می شود. فراموش نکنیم که نهاد و ذات نا آرام و خود شیفته انسان انتقاد را نمی پذیرد هر چند در ادعا خود را انتقاد پذیر بنمایاند و از دیگران درخواست انتقاد کند.

 

آنکه با ظاهری متواضع و فروتن، خودش را انتقاد پذیر نشان می دهد؛ باید اورا در مواجهه با شرایط انتقادی دید و نوع واکنشهایش را ارزیابی کرد. این امر ریشه در نهاد خود شیفته انسان دارد. انسان تعریف و تمجید را دوست دارد؛ حتی اگر مبالغه آمیز و غلط باشد. بر شمردن معایب و ایرادات را دوست ندارد؛ حتی اگر درست باشد.

منبع؛ سیروان