ی 16 اردیبهشت 1403 ساعت 14:11

دلواپس شما بودم پرستار فداکار / محمدآشنا عباس منش

دلواپس شما بودم پرستار فداکار / محمدآشنا عباس منش

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:دلواپس شما بودم ای مهربان سفیدپوش، بر قامت سفید و بالابلند تو عشق می دوزم چرا که حافظ و پشتیبان سلامتی من بودی، آماده ام که چراغی بیافروزم تا آتش این ویروس منحوس و جن زده را از دامان شهر با کمک و همراهی هم برگیریم.   شما ای پزشک و […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:دلواپس شما بودم ای مهربان سفیدپوش، بر قامت سفید و بالابلند تو عشق می دوزم چرا که حافظ و پشتیبان سلامتی من بودی، آماده ام که چراغی بیافروزم تا آتش این ویروس منحوس و جن زده را از دامان شهر با کمک و همراهی هم برگیریم.

 

شما ای پزشک و پرستار فداکار آرامش بخش دل ها بودی و من آماده باش در ایستگاه برق روشنی بخش دیده ها و منزل ها. بر قامت استوار تو باید سلام کرد و ایستاد ، با تو بودن سعادتی است بی تعارف و همراه شدن با تو افتخاری است بی تکلف و به راستی انسان بودن دشواری وظیفه است، من به وسعت دریاها با تو زیسته ام و همراه تو در ایستگاه های برق و خطوط طولانی انتقال انرژی از کوه ها و کمرها و جاده ها گذشته ام تا با تو در ابدیتی جاودانه گام زنم.

 

ای حافظ سلامتی من و ما ، می دانم به سلامتی از این کویر وحشت و کوچه ی بن بست کرونا خواهی گذشت و سلام ما را به بنفشه ها و باران و اقاقی ها خواهی رساند.

 

من همه تن چشم خواهم شد تا تو خشم مادرزاد این اپیدمی مرگبار را از ما دور گردانی و کوچه را به پاس زحمات شبانه روزی ات آب پاشی کرده و ریسه می بندم و شب را همه وقت به سان روز روشن می کنم. باور دارم که عشق تو از هر دری که وارد شود ، مرگ و بیماری از همان در بیرون می رود و سیاهی مجالی برای جولان دادن نمی یابد، تو آمدی و ماندی که عشق را معنا کنی و چراغ امید بیماران شدی.

 

من با جریان زندگی بخش تو جریان یافتم و در ایستگاه های برق ماندم تا انرژی و گرما و روشنی از هیچ خانه ای بیرون نرود و چراغ هیچ دلی در خانه و شفاخانه های این سرزمین اهورایی خاموش نگردد و عشق و امید و زندگی را امتدادی باشد. تو دریادلانه سختی ها و مرارت ها را به جان خریدی تا سختی و مشقت و حسرت و آه سهم مردم سرزمینم نباشد.

 

من این ضیافت نور را با تو تقسیم می کنم و به جشن و پایکوبی باران می روم تا طلوعی روشن و دیگرگونه را ارمغان باشم و چراغ زندگی و گرمای عشق و امید و سرفرازی به مردم این سرزمین چشمک بزند.

 

ما باهم این ویروس منحوس و نجس و جن زاده و جانی را به زباله دان تاریخ خواهیم سپرد تا زندگی دیگربار در ایران زیبا جوانه زده، رشد کرده و قد بکشد. شما همچنان افسر سلامتی ما بمان ، ما نیز بر سر همان قرار همیشگی خواهیم ماند و زیرساخت توسعه و آبادانی را مهندسی خواهیم کرد تا روشنی سهم این سرزمین باشد و تاریکی و سیاهی چهره از شهر و دیارمان برگیرد.

 

می دانم که می دانید اما باز می گویم که شما از سلاله ی باران هستی و مهرت بر همه یکسان می بارد و سلامت ما به دستان پرصلابت و همت پایدار شما بسته و همچنان وابسته است و بعد از مدد الهی و کرم و جود حق، چشمان مردم ما به قامت راستین شما دلاوران بی ادعا و بی نام و نشان در بیمارستان ها دوخته شده است.

 

ما در کنار هم معنا و مفهوم می یابیم پس همدیگر را دریابیم ، مردم در خانه مانده و ما در ایستگاه های برق و شما سرداران سلامت در کانون اصلی مبارزه با این اپیدمی عالم گیر کرونا بر سر همان عهد و پیمان می مانیم تا با ایمان خود و تلاش خستگی ناپذیر و بی پایان شما ، این دشمن نامرئی را شکست دهیم.

 

محمدآشنا عباس منش
۲۵فروردین ۱۳۹۹ – شرکت برق منطقه ای غرب – کرمانشاه