ش 15 اردیبهشت 1403 ساعت 20:36

بال پرنده برای پرواز است…/ محمود رستمی تبار

بال پرنده برای پرواز است…/ محمود رستمی تبار

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : گاهی که با مخربان محیط زیست وارد بحث می شوی و یا به کسانیکه هدفشان بهره برداری حداکثری از منابع طبیعی برای برخورداری از حداکثر رفاه است معترض, موضوع خلقت طبیعت بخاطر انسان و برتری انسان را مطرح می سازند. برای آنکه بدانیم انسان برتر است یا محیط زیست […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : گاهی که با مخربان محیط زیست وارد بحث می شوی و یا به کسانیکه هدفشان بهره برداری حداکثری از منابع طبیعی برای برخورداری از حداکثر رفاه است معترض, موضوع خلقت طبیعت بخاطر انسان و برتری انسان را مطرح می سازند.

برای آنکه بدانیم انسان برتر است یا محیط زیست باید گفت انسان بعنوان موجودی که توانایی تفکر و تعقل دارد و مامور به آبادان نمودن محیط زیست است موجودی برتر است و این برتری به معنی تسلط ظالمانه نیست.  تعریف معمول از انسان بعنوان حیوانی ناطق مردود است و نطق انسان عامل برتری نیست چرا که آدم  لال همچنان انسان است و همه موجودات  زنده  و حتی بیجان از  زبان ارتباطی خاص خویش بهره می برند برتری بدون اندیشه غیرممکن است. دانش محض هم همیشه موجب برتری نبوده بلکه گاهی قضیه کتاب است و حمار…. و چه بسا انسانهای صاحب قلب و گوش و چشم بعلت عدم بکارگیری صحیح آنها از چهارپایان پست ترند.

تفاوت عمده دیگر انسان و سایر مخلوقات در تسلیم بودن است. همه مخلوقات تسلیم محض قوانین خالق هستند و سپاسش گویند, جز انسان که آزاد است سپاس گوید یا کفر بورزد و کفر هم کتمان شی در عین آگاهی است که در غیر اینصورت عدم معرفت نسبت به شی موجبات مواخذه فرد را فراهم نمی نماید.
اما اینکه آیا موجود برتر (متفکر) و نسبتا مختار, می تواند محیط زیست را چنان تغییر دهد که توازن و تعادل چرخه های حیات منهدم گردند, باید گفت خیر, انسان گرچه مهم است ولی حق چنین کاری را ندارد که مهمترین پیامد آن تهدید حیات خود و تبدیل شدن به جسد است . از نظر دین اسلام نیز جانشین خدا, نباید از میزان و حد درگذرد. بنابراین انسان بعنوان موجود برتر یعنی انسان متفکر و عاقل.  آدم عاقل خود را خانه خراب نخواهد کرد و گرنه قضیه همان قضیه  بریدن شاخه زیرپا در بوستان سعدی است:

یکی بر سر شاخ و بن می برید

خداوند بســـــتان نظر کرد و دید

بگفتا که این مرد بد مـــــی کند

نه بر دیگری بل بخود مـی کند!

 اصولا تفکر و تخریب دو مفهومی هستند که هیچگاه سازگاری نداشته مگر آنکه تخریبی متفکرانه برای بهتر شدن وضع موجود صورت گیرد.

سالها در دنیا بر سر موضوع  اولویت محیط زیست یا انسان بحث های داغی وجود داشته است . عقلای جهان به این نتیجه رسیدند که  رشد اقتصادی لجام گسیخته که موجب تداوم تخریب محیط زیست و منابع طبیعی و مصرف بی رویه  گردد, ممکن نیست و از سویی نیاز انسان به غذا و مسکن و پوشاک و رفاه نسبی امری اجتناب ناپذیر است.  بعد از مدتها بحث و بررسی موضوع, لزوم حفظ کرامت و شان انسان در سایه یک رشد متعادل اقتصادی طرح گردید؛ عنوان و اصطلاحی ظهورکرد که توسعه پایدار نامیده شد و لازم توسعه پایدار استفاده عاقلانه از منابع طبیعی برای رفاه نسبی انسان حاضر و نسلهای بعدی بشر است که حق و حقوق هیچکدام ضایع نگردد. از نظر دین هم انسان مامور به عمران و آبادانی در زمین است نه فساد و آلوده ساختن آن.

انسان با وجود یک محیط زیست سرشار از منابع موردنیاز, حیات شایسته و درشانی خواهد داشت و بدون وجود چنین محیط زیستی, تخریب اکوسیستمها و چرخه های مختلف حیات مانند تنظیم دمای زمین, چرخه بارش باران, الگوهای بارش, از دست رفتن منابع غذایی مانند انقراض گونه های مختلف گیاهی و جانوری, کاهش شدید منابع آب در دسترس , کاهش شدید ماهیان و موادغذایی برگرفته از دریا, مهاجرت های اجباری,و برهم خوردن امنیت غذایی و اجتماعی, را خواهیم داشت و هرکدام به تنهایی کافیست تا زندگی را بر انسان حرام سازد.

البته محیط زیست شیئ مقدس که باید آنرا در پارچه  پیچید و در طاقچه دور از دسترس قرار داد , یا همانند یک تابلوی ارزشمند درون قاپ شیشه ای گذاشت و روی دیوار نصب کرد نیست. رهبانیت و گوشه نشینی و عدم توجه به مظاهر دنیا و نداشتن تعامل با همنوع و غیر همنوع در دین اسلام محلی از اعراب ندارد. خداوند دستور می فرماید قبل از نمازجمعه و آنهم, آنگاه که موذن اذان گوید, امورات دنیوی و کار و کاسبی تعطیل و بلافاصله بعد از نماز جمعه برای کسب فضل الهی متفرق شوید. محیط زیست از دیدگاه قرآن مکانی است برای حضور انسان بر روی آن, تا ضمن کسب رزق و روزی و بهره جستن از فضل خدا,  انسان به معرفت خود و خدایش دست یابد و آزموده شود که چه کسی نیکوترین عمل را انجام میدهد و انسان امین موظف است  این آزمایشگاه امانی را بصورت سالم تحویل نسلهای بعدی دهد.

وظیفه یک نهاد محیط زیستی دولتی و غیر دولتی نظافت و پاکسازی گوشه و کنار نیست وظیفه اصلی شناساندن اهمیت هر اکوسیستم ( اگر باقی مانده باشد), هر درخت و هر موجود زنده است تا نقش آن برای انسان معرفی و اهمیت آن تبین گردد. در واقع وظیفه عالم دینی و معلم مدرسه و حافظ محیط زیست و هر واعظ دیگری تحریک قوه تفکر انسان و خارج نمودن آن از جمود و یخ زدگی و فراهم نمودن زمینه های شکفتن آن است. اگر دوستان حوزه محیط زیست شعار لزوم حفظ محیط زیست را سر می دهند نه صرفا بخاطر محیط زیست است بلکه برای تداوم حیات در خور من و شماست. گرچه عده ای برای نفس محیط زیست ماسوای انسان , حرمت ذاتی قائل  هستند وقطعا خلایق خداوند همه قابل تکریم هستند. تلاش فعالان حوزه محیط زیست  بخاطر آن است که فرزندان ما خردمندانه با پشتوانه آن زندگی نسبتا مرفهی برای خویش فراهم نمایند. دغدغه دوستان حوزه محیط زیست دغدغه حفظ برتری انسان است, فضیلتی که در سایه سار تعامل متفکرانه با طبیعت حاصل می گردد.

شاید خوانده باشید که انسان از تابستان گذشته (سال جاری میلادی) به بعد از سهمیه سال ۲۰۱۷ در حوزه انرزی های تجدید پذیر مصرف می کند و این یعنی بدهکار شدن انسان به طبیعت برای اولین بار و این یعنی همان اسراف و عبور از میزانی که خدا هشدار داده بود و دور شدن از حوزه اندیشه و دور اندیشی.
تعامل انسان و محیط زیست یک تعامل دوطرفه اجتناب ناپذیر است. که یکی به نام انسان -در عین وابستگی شدید – وظیفه مدیریت مدبرانه دیگری یعنی طبیعت به وی محول شده است. وظیفه ای بس سنگین که بعد از بعهده گرفتن آن خدایش با عناوینی چون ظالم و جاهل سرزنشش کرد.

 دیگرانی که سالیان مدیدی زودتر صنعتی شدند  و زودتر از ما – که بدون صنعت مانده ایم –  اثرات شوم صنعتی شدن را شناختند و برای کاهش اثرات آن  قانون وضع کردند ومداوم قوانین را  اصلاح و با پیشرفت دانش استانداردهایشان را علمی تر و سخت تر نمودند و اینگونه شد که محیط زیست برایشان اهمیت یافت چون جانشان برایشان عزیز بود. گرچه نوع قانون وضع شده و نحوه اجرای آن و قدرت اجرایی عاملان و میزان جریمه های نیز بسیار مهم است.

باید ظرفیت هربخش از کره زمین برای اسکان بشر به نحوی که کمترین آسیب را به پایداری اکوسیستمها وارد نماید,  تعریف گردد (آمایش سرزمین) و مازاد جمعیت در نواحی مناسب دیگری اسکان یابند. در هرصورت یک اتاق دوازه متری  از دیدگاه بهداشت محیط جای سه نفر است و نه بیشتر و اگر انسان بدنبال زندگی شایسته و رفاه نسبی خود است باید از عقل خود برای کنترل- نه صرفا تحدید-  جمعیت و مدیریت جمعیت استفاده کند. نوع انسان هیچگاه نمی تواند از طبیعت منقطع شود چرا که انقطاع از طبیعت یعنی قطع شاهرگ حیات. برای امتحان چند ثانیه جلوی تنفس خویش را بگیرید, یا به یک روز پراز دود شهری مثل تهران و یا به یک روز گرم تابستانی غبارگرفته دیارخود بیندیشید. آدم گرسنه در گام اول برای رفع گرسنگی به دامن طبیعت پناه می برد تا دانه ای بکارد, گیاهی برکند, میوه ای بدست آورد و در گام بعدی کمی با ترکیب عناصر مختلف طبیعی, حرفه و شغلی فراهم نماید.

نمیدانم کسی که پرنده ای در قفس تنگ و کوچک اسیر نموده است چرا نمی اندیشد که بال پرنده برای پرواز است. و چه ظلم بزرگی است که پرنده را چنان عادت دهیم که فراموش کند که بال پرواز دارد!

قصه پرنده بالدار ودر قفس رشد یافته حکایت انسان  شهرنشین و طبیعت است. لازم است برای آنکه برتر باشیم بال پرواز خود , یعنی اندیشیدن را فراموش نساخته و به فکر محیط زیستی سالم و پویا و پر تنوع و سرزنده و شاداب باشیم. شاید اولین واکنش هرکس در دامن سرسبزو پرطراوت طبیعت  زمزمه آوازی است که از دهان خویش می شنود.

اندیشمندانه به فکر محیط زیست باشیم تا همیشه زمزمه آوازمان زینت بخش حیات زیبایمان باشد و فضیلتی که شایسته آنیم, نصیبمان گردد چرا که برتری و فضیلت بدون اندیشه خلق نشده و نخواهد شد. و این همان اصلی است که خدا در ابتدای خلقت آدم (ع) به ملائک فرمود که « من میدانم آن چیزی که شما نمی دانید»

یک پاسخ برای “بال پرنده برای پرواز است…/ محمود رستمی تبار

  • امید در تاریخ دی 14, 1395 گفت:

    آقای رستمی تبار :
    درباره هر چیزی مطلب نوشتن و پر نویسی حوصله خواننده را سر میبرد .جذابیت مطلب چیزی است که هر نویسنده ای برای نوشتهایش باید مد نظر داشته باشد.
    با رویه ارزش گذاری، مطلب نوشتن اصلا کار جالب نیست.
    کار نویسنده بازی با کلمات است و جا انداختن آنها در جملات همچون معماری که دیواری را هنرمندانه بالا میبرد.
    به امید خواندن مطالب بهتر از شما.
    موید باشید….