نگاهی فلسفی به مناظره(آسمان و زمین)میرزا عبدالقادر پاوه ی/کمال محمودی
پایگاه خبری تحلیلیل سلام پاوه:در آسمان پر ستاره فرهنگ و ادب هورامان، ستارگان درخشانی بر تارک آن خوش درخشیدند و شب مهتابی دیارمان را با انوار خود منواتر کردند، از آن جمله شاعر پر آوازه دیارمان میرزا عبد القادر پاوه ای می باشد. اشعار این شاعر گرانمایه درون مایه ای عارفانه و عشق به […]
- ۰۸ دی ۱۳۹۷
- کد خبر 79103
- دیدگاه
پایگاه خبری تحلیلیل سلام پاوه:در آسمان پر ستاره فرهنگ و ادب هورامان، ستارگان درخشانی بر تارک آن خوش درخشیدند و شب مهتابی دیارمان را با انوار خود منواتر کردند، از آن جمله شاعر پر آوازه دیارمان میرزا عبد القادر پاوه ای می باشد.
اشعار این شاعر گرانمایه درون مایه ای عارفانه و عشق به معبود لایزال و معبود بی بدیل دارند، در قالب اشعار نغز و پراستعاره که درک و دریافت اشعارش نیازمند آگهی و شعور والایی دارد. اشعاری گران سنگ و وزین که جدا از ادبیات ظاهری، محتوایی کنایه دار و پراحساس دارند. از جمله یکی از این اشعار: مناظره زمین و آسمان است، که بحث و تفسیر آن در این مقال نمیگنجد. بنده مختصر شرحی بر این شعر نوشته ام امیدوارم حق مطلب را ادا کرده باشم.
درون مایه و مغز این شعر، بر دو مورد خیلی مهم تأکید دارد :اول ارزش و جایگاه مخلوقات الهی، دوم نفی تکبر و غرور و خودپسندی و اثبات برابری انسانها.
شاعر در این شعر به اهمیت و ارزش مخلوقات خداوندی می پردازد و اینکه خالق یکتا هیچ چیزی را بی اهمیت و بی ارزش نیافریده و تمام مخلوقات خداوند،فلسفه وجودی هدف دار و بر محور مبدا و مقصد سیر مینمایند، فلسفه خلقت تمام اجرام آسمانی و تمام موجودات زمینی هدفدار و بر اساس عبودیت الهی است. همانا موجودات را جز برای پرستش خداوند یکتا نیافریدیم.
بعد دیگر شعر که قسمت اصلی شعر هم میباشد، شاعر غرور وخودپسندی و تکبر رانفی میکند و برابری را اثبات میکند،
ئاخر ابلیس هەم تە کە ببورش کەرد
سوجدە ی بە ندە گی وەئادەم نەوەرد
تکبر و غرور شیطان باعث شد که از درگاه باری تعالی طرد شود و مامور گمراهی آدم ها شود،چه بسا در طول تاریخ چه پادشاهان و سلاطینی بودهاند که به خاطر خودپسندی بساطشان برچیده شده و زباله دان تاریخ پیوسته اند، حتی از نظر روانشناسان عامل اضمحلال شخصیت آدمها غرور آنهاست، تکبر عامل از بین رفتن برابری و یکسانی آدمها میشود و تبعیض و نابرابری را در جامعه بشری رواج میدهد.
ساختار جامعه بشری بر اساس همترازی آدمها بایستی بنیاد شود و از اینجاست که عدالت بروز میکند، در واقع عامل نفی عدالت تکبر وخود خواهی است. شاعر در جایی از زبان آسمان میفرمایند:
ئاسمان جە نۆ ئاماوە ئاواز
واتش هەی زەمین بەد هەوای ناساز
کەیوان هەفتەم جای کەڕەب م هەن
چوار ملایێکەی مقڕە بم هەن
و در جایی دیگر از زبان زمین میفرماید :
هەر جنسێ بەرزەن هەر بێ شعوورە ن
تۆ مە لایێکان وە چەم مە داری
مسجد الل قسا ی پڕ گەو هەر داری
انسان با خواندن این شعر پی به تفکرات انسان گرایانه و اومانیستی شاعر میبرد که با مهارت تمام خودخواهی را امری مضموم میداند. در جای دیگر شعر میگوید :
دیسان هەم زەمین ستێزا بە تاو
شەق شەق بی جە قین ئاماوە جواو
وات هەی ئاسمان بەرزی پڕ خە یاڵ
تەنزو تۆ تا کەی وەسێن تانە ی تاڵ
احترام متقابل و ارزش قایل شدن در زندگی روزمره ما انسانها برای همدیگر میتواند گره گشای مشکلات باشد، و فرهنگ برابری و انسانیت را در جامعه نهادینه کند.
کمال محمودی/پاوه
سلام
این شعر را اسدی طوسی هم سروده و احساس میکنم شیخ از ایشان تضمین کردن.
اما به زیبایی هرچه تمام تر.