پ 06 اردیبهشت 1403 ساعت 23:17

کتاب تاریخ نثر هورامی چاپ و روانه بازار شد

به گزارش سلام پاوه:کتاب تاریخ نثر هورامی پنجمین و تازه ترین اثر چاپ شده ابراهیم شمس نویسنده و پژوهشگر هورامان در ۶۷۰ صفحه، قطع وزیری و جلد گالینگور توسط انتشارات ئارو در پاوه چاپ و روانه بازار ش...

محمد غریب معاذی نژاد

برگی دیگر از دوران معلمی…./محمد غریب معاذی نژاد

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:ردیف عقب یکی از لندرورهای قدیمی مسافر کش،مملو از معلمین مسیرهای اطراف بود بوی بنزین و دود اگزوز هم به درون اتاقک ماشین پیچیده است معلمین از فرط خستگی به هر قسمت ماشین در آن بالا دستها چسپیده اند،راننده...

محمد غریب معذی نژاد

داستان کوتاه و شیرین کلاس “سوم ب”/محمد غریب معاذی نژاد

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:دانش آموزان از درون باغات پایین دستی با بریدن برف زیاد داشتند به صورت خطی به مدرسه نزدیک میشدند دسته ای کلاغ قارقار کنان برفراز درختان عریان و یخ زده مشرف به حیاط مدرسه نظارگر و مراقب آمدن دانش آموزان خسته از راه دور هستند،سرمای شدیدی بر شهر حاکم گشته بعد از یک روز برفی آسم...

گیان کەنشت … / نرمین گیوچی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : گیان دلێ قاچانشەنە پەلە قاژێ کەرێ و دمایین هەنگامەش فڕە دا و یەواش پایم کێشارە و قۆلێ وێچم کەوتێنە لەرزەی و شلێ بیێرە. دەسش لێ مشتانمەنە دمایین هازیشا پێشکەشو کلکە زرێڵەکانم کەرد.بە ئەشواردەی هەنگووسێم دەسیچم وشک بی.ملش ڕۆوەو وینەو ئەمن ...

ادیب حسینی

داستان یک فرشته… / ادیب حسینی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : صدایی شنیدم و خود را لمیده زیر پتو دیدم و روحم از جسمم جدا شده بود صدا از سمت حیاط بود و صدای تیک تاک ساعت توجه ام را جلب کرد و از سرسرا به طرف راهروی باریک که به حیاط منتهی میشد گذشتم. فرشته ای را دیدم که زیر نور ماه و رقص ستارگان وضو میگرفت. بی آنکه مرا ببیند از کنارم گ...

فهمی مرادی + سلام پاوه

داستان کوتاه استتار…/ فهمی مرادی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : سه انگشت دستم روز بروز بی حس و بیشتر کرخ می شدند انگشت ابهام و انگشت شهادت و انگشت وسطی مانند بچه مدرسه ای که از نوشتن ، ترس و واهمه دارد .  از بس که قبل از  رسیدن تاریکی خط کشیده بودم .

نرمین-گیوه-چی

گربه‌های جهنمی …/ نرمین گیوه چی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : طناب را باز به گردنم می زدم و دوباره بازش می کردم داشت باهام بازی می کرد اما بوی گربه هارو می‌داد. وای که چقدر ازشون بدم میاد و حالمو بهم میزنن دلم می خواد بگیرمشون و پوستشون بکنم بعضی وقتها هم آب داغ روشون بریز...

محمد غریب معاذی نژاد

داستان کوتاه از مجموعه داستانهای محمد غریب معاذی نژاد

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:داستان پیش رو  بررسی کوتاه و مختصر حول محور زندگی در  اواخر دهه چهل(40) در میان همسالان خود در پاوه به رشته تحریر در آمده است، همچنان که معینی کرمانشاهی می گوید شعر وداستان و قصه ز...

مقطعی از ماجرای دانشگاه رفتن هادر دیارمان پاوه/ محمد غریب معاذی نژاد

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : هر چند که گرایش اصلی وعلمی نگارنده رشته جغرافیا می باشد ولی به سبب علاقه بسیار زیاد به داستان نویسی مدتی است که به این بخش از ادبیات روی آورده ام . داستان  می تواند یک  مقاطع  خاص  تاریخی را با ذکر مطا لبی به تصویر کشید  ووقایع آن مقطع را هر چ...