چ 05 اردیبهشت 1403 ساعت 14:27

۱۱۲سالگی یک امضا…/حبیب اله مستوفی

۱۱۲سالگی یک امضا…/حبیب اله مستوفی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:بشنو اکنون صورت افسانه را / لیک خود از کَه جدا کن دانه را (مولانا) تاریخ افسانه نیست اما عبرت انگیز و درس آموز است.هیچ تاریخی همه حقیقت را برای همیشه نمی گوید و نمی تواند بگوید. اما این امر جواز فراموشی گذشته نیست چرا که عبرت و بالندگی امروز ریشه […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:بشنو اکنون صورت افسانه را / لیک خود از کَه جدا کن دانه را (مولانا)

تاریخ افسانه نیست اما عبرت انگیز و درس آموز است.هیچ تاریخی همه حقیقت را برای همیشه نمی گوید و نمی تواند بگوید. اما این امر جواز فراموشی گذشته نیست چرا که عبرت و بالندگی امروز ریشه در فراز و فرود های دیروز دارد.

گفته اند، تاریخ رباطی است که تاریخ نویسان و قدرت های غالب برنامه نویس آنند.(جدای از درست یا نادرست بودن سخن) ، هرقوم و هر نسلی به فراخور رشد و توسعه اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی و نیزبه فراخنای جهان بینی اکتسابی خود می تواند و باید تاریخ گذشته اش را باز خوانی کند و در قامت چراغی راهیاب فرا روی آیندگان قرار دهد. بدیهی است این خوانش مجدد چونان روندی بی پایان ادامه خواهد داشت زیرا تاریخ امری مجرد و یک بار برای همیشه نیست بلکه در اندیشه و حافظه جمعیِ مردم نوشته ‌و باز نوشته می شود.

در این نوبتکده صورت پرستی/ زند هرکس به نوبت کوس هستی

امروز ۱۴ مرداد است.۱۱۲ سال پیش در ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ ه.خ مظفرالدین شاه اعلامیه تشکیل مجلس شورای ملی را امضا کرد و ۵ روز پس از آن درگذشت. اولین مجلس شورای ملی در ۲۷ جمادی الثانی ۱۳۲۴ه.ق در مدرسه نظامیه گشایش یافت.محمد علی شاه که اقتدار سلطنت را از دست رفته می دید،با بسیج مستخدمان،لوطی های مسلح،کارگران ساده،استر داران و شتر داران،فراشان و سرایداران دربار، اوباشان سنگلج و چاله میدان و دینداران عامی اجتماع میدان توپخانه را در تهران سامان داد.

در این اجتماع بود که یکی از مشروطه خواهان (جوانی عنایت الله نام ) به دست سلطنت طلبان افتاد، نخست او را با تیر زدند، سپس شخصی جلو آمد و گفت: ای حضرات مسلمانان، شاهد باشید و در نزد جدم در قیامت شهادت دهید که من در راه دین، اول کسی هستم که چشم مشروطه طلبان را بیرون آوردم. مردم شعار می دادند:ما دین نبی خواهیم مشروطه نمی خواهیم

از دیگر سو ، نقل است ، یکی از مشروطه خواهان مشهور به خانه پیرزنی بیوه از خویشاوندانش که اتفاقاً دختر جوان و دم بختی نیز در خانه داشت به عنوان مهمان وارد شد. صاحب خانه از مهمان عالی مقام پرسید که مشروطه یا قانون مشروطه یعنی چه؟ مشروطه خواه خوش کلام گفت: در قانون مشروطه پسران جوان را به پیرزن ها نامزد کنند و دختران جوان را به پیرمردان. دختر برآشفت و گفت: این که سراپا ظلم و ستم است. پیرزن دخترش را سرزنش کرد و گفت: دختر زبان در کش، تو آنقدر فضول و گستاخ شده ای که به مشروطه ایراد می گیری؟!(مجموعه مقالات نهضت مشروطه ایران، جلد اول ، تهران. موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۸)

سید جمال الدین اصفهانی ( از واعظان سرشناس مشروطه خواه) منبر می رفت و می گفت: «ایها الناس، هیچ چیز مملکت شما را آباد نمی کند مگر متابعت قانون. مگرملاحظه قانون.مگر حفظ قانون. مگر احترام قانون. مگر اجرای قانون و بازهم قانون وایضاً قانون…. معنی معصیت یعنی خلاف قانون. عمل کردن به دین یعنی قانون. مذهب یعنی قانون. آقا جانم قانون.قانون…. (کاتوزیان، محمدعلی همایون. تضاد دولت و ملت)

اما از ورای عینک های گِرد و ته استکانی ایرج میرزا شاعر دوره مشروطیت(۱۳۰۴-۱۲۵۲ه.خ) قانون یعنی نان یا همان معاش و به تعبیری ظریف نان را بالاتر از قانون می نشاند و می گوید:

تهی دستان گرفتار معاشند / برای شام شب اندر تلاشند
ازآن گویند گاهی لفظ قانون / که حرف آخر قانون بود نون

به هر روی و رای ،مشروطه نهضت یا به تعبیری انقلاب ناکام یا ناتمام نقطه عطفی شایسته تامل در تاریخ ایران بود.فاعتبروا یا اولی الابصار.

یک پاسخ برای “۱۱۲سالگی یک امضا…/حبیب اله مستوفی

  • شایان درویشی در تاریخ مرداد 16, 1397 گفت:

    از نقش کوردها بویژه کرمانشاهیان و پاوه ای ها در مشروطه هم بنویسید لطفا.
    مستندات زیادی هنوز وجود داره و ازبین نرفته اند.
    ممنون