ج 31 فروردین 1403 ساعت 08:47

تهدید گفتمان توسعه در سایه بحث و جدل رسانه ای /سیروس امین زاده

تهدید گفتمان توسعه در سایه بحث و جدل رسانه ای /سیروس امین زاده

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : پرداختن به ویژگی های شخصیتی و حقیقی به جای نقد و بررسی نقش اجتماعی افراد در بحث و جدل های رسانه ای جز ایجاد بحران های شناختی، چه نتیجه ای را برای توسعه جامعه به ارمغان می آورد؟ امنیت روانی جامعه در سایه بحران های شناختی رسانه ها ی […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : پرداختن به ویژگی های شخصیتی و حقیقی به جای نقد و بررسی نقش اجتماعی افراد در بحث و جدل های رسانه ای جز ایجاد بحران های شناختی، چه نتیجه ای را برای توسعه جامعه به ارمغان می آورد؟

  • امنیت روانی جامعه در سایه بحران های شناختی رسانه ها ی محلی و عدم آگاهی از قواعد بازی های اجتماعی نهاد های مردمی مورد تهدید جدی است.سیروس امین زاده
  • رسانه هایی که بیشتر فضای ذهنی روزانه جامعه را مصادره می کنند در قبال امنیت روانی جامعه و مخاطبین خود مسئولیت اجتماعی و اخلاقی و حرفه ای دارند.
  • وکلای ملت در نهاد های مردمی مسئول پیگیری مطالبات جامعه  و ایجاد بستر مناسب روانی و حقوقی، بیان خواسته ها و انتقادات عمومی  فراتر از شخصیت حقیقی خود هستند .
  • گفتار و رفتار و منش هر فرد تنها در قالب گفتمان به رویکردی اجتماعی تبدیل می شود در غیر این صورت در حوزه فردی و خصوصی افراد باقی خواهد ماند و بروز آن به صورت جدل در افکار عمومی منجر به پیدایش بحران های شناختی در سطح افکار عمومی و به تبع آن تهدیدهایی را متوجه اخلاق و امنیت روان جمعی خواهد ساخت.

با توجه به گسترش نشر دل نوشته های علمی و غیر علمی درفضای رسانه های محلی که بدور ازبیان یک روش هدفمند و سیر روش تحقیقات علمی و تجربی در صدد نقد و انکار پدیده های تاریخی فرهنگی و اجتماعی با استفاده از تخیلات تفسیر ذهنی خصوصی و فردی یا تجمیع استقرایی تنها یک اثر و نوشته یا یک تجربه گذشته و حال زندگی خصوصی به تحقیر و تفسیر و انکار پدیده های اجتماعی ،تاریخی و فرهنگی گوناگون خواسته و ناخواسته اقدام می کنند و حتی گاها و با یک داوری ارزشی بر آن هستند.که پدیده فرهنگی و اجتماعی را از حوزه اندیشه و تامل فرهنگ عمومی اخراج کنند و امنیت روانی جامعه را مخدوش نمایند.این نوشتار بر آن است با بهره گیری از رویکردی انتقادی درآمدی بر بعضی دل نوشته های منتشر شده در سایت های محلی از جمله بحث و جدل های رسانه ای که با گرایش های غیر تخصصی سعی در تفسیر و تبیین دلخواه پدیده های اجتماعی بدور از رویکری معرفت شناسانه هستند داشته باشد.

بدون تردید فناوری های جدید ارتباطی با در اختیار قرار دادن امکان انتشار الکترونیک مطالب و ایده ها ، انقلابی درمسیر پویایی علم و فرهنگ و توسعه زیست جهان بر پا کرده اند و امروزه گسترش بهره گیری از فضای الکترونیکی بصورت رسمی و غیررسمی در قالب گفتگو و دیالوگ های مجازی به هرفکرو ایده ای بدون محدودیت زمانی و مکانی در قالب گفتمان و دکترین و نظریه های پذیرفته شده علمی یا تخیلات ذهنی بوسیله ابزارهای زبانی و نوشتاری بصورت چاپ در قالب متن های گاها زیبا و جذاب این امکان را می دهد که مرزهای شخصی و خصوصی اندیشه را درنوردیده و ضمن پخش در عرصه عمومی مسئولیت هایی مانند پاسخگویی را متوجه صاحب متن و اندیشه چاپ شده نماید.

 

می توان گفت که ذات انسان بر مدنیت او مبتنی است ؛ ایفای نقش مدنیت نیز مستلزم آگاهی از قواعد بازی های اجتماعی است تا بتوان در یک تعامل موثر اجتماعی ، هم منشأ اثر بود و هم اثراتی نیکو از دیگران پذیرفت .

 

احساس امنیت روانی در تعاملات اجتماعی هدیه ای است که از دیگران دریافت می کنیم و در پرتو این احساس است که بستر مناسبی برای بروز توانمندی ها و ارضای نیازهای اجتماعی فراهم می گردد و به تبع افزایش ظرفیت آرزومندی شهروندان ارتقاء امید اجتماعی جامعه را به دنبال خواهد داشت و جامعه می تواند گام مهمی را در مسیر توسعه بردارد. و فقدان جامعه پذیری اجتماعی و عدم مسئولیت پذیری شهروندان تهدیدانت امنیت روانی جامعه را به فعلیت خواهد رساند در این بین نقش رسانه ها و نهاد های آموزشی و افکار عمومی در فرایند جامعه پذیری افراد و گفتمان سازی اجتماعی و موسسات اجتماعی مانند نهاد های مردمی در فرایند اجتماع سازی در فرهنگ عمومی جامعه حائز اهمیت است .سیروس امین زاده

 

امروزه رسانه ها در زندگی بشر نقش بی بدیلی ایفا می کنند . به ویژه وسایل نوین ارتباطی که با گزارش وقایع و رویدادهای محیط زندگی و بررسی و بیان اندیشه و عقاید انسانی در مورد توسعه و تحکیم مراودات اجتماعی و بالا بردن سطح آگاهی و فرهنگ افراد نقش بسیار مهمی دارند و در ایفای رسالت اجتماعی خود آنها باید بتوانند با ایجاد تعهد و استفاده از قابلیتهای موجود تقاضاهای فزاینده محیطی را پاسخگو باشند.

 

فناوری های جدید امروز با در اختیار قرار دادن امکان انتشار الکترونیک مطالب و ایده ها ، انقلابی در جهان بر پا کرده اند، زیرا یک فکر می تواند با سرعتی شگفت آور به گردش در آمده و انتقال یابد و یا مورد مبادله  قرار بگیرد. و این شانسی است که باید بتوان با هوشیاری از آن بهره برد و دانست که هیچ مکانیسم غیر ارادی در آن در کار نیست بلکه همه چیز بستگی به آن دارد که ما چگونه بدانیم یا بتوانیم با تراکم و فشردگی و پیچیدگی و تناقضی که موقعیت مدرن و پسا مدرن به ما تحمیل می کنند کنار بیاییم و اینکه در این مسیر از مهم ترین ابزارهایی که در اختیار داریم (ابزارهای زبانی و نوشتاری ) اگر بتوانیم به نحو مطلوب از آنها استفاده کنیم می توانند ما را به اهداف تبیین شده علمی مان نزدیک کنند.

 

اما آنچه در شرایط کنونی هر کنشگر اجتماعی را به تامل در رفتار خود در عرصه فعالیت های جمعی با بهره گیری از این ابزار ها ملزم می کند این است که  ابزار نوشتاری که در فرایندی از عمومی شدن و قرار گرفتن در عرصه عمومی وارد شده و به «چاپ» رسیده باشد از اندیشه خصوصی خارج شده و به یک «متن» تبدیل شده است که دیگر دارای شخصیتی مستقل شده و به میراثی بدل می شود که نویسنده آن چه بخواهد و چه نخواهد، چاره ای جز آن ندارد که همواره آن را با خود در حافظه جمعی مربوط به خود حمل کند یعنی زمانی که ما چیزی را به نام خود به هر شکلی به انتشار می رسانیم نسبت به آن متعهد می شویم و تا به انتهای سیر حرفه ای و فکری خود باید در برابر آن پاسخگو باشیم.

 

 اما نهادهای مردمی که اعضا آن ها از طرف ملت انتخاب می شوند و ضمن یک قرار داد نانوشته اجتماعی به مقام وکالت عمومی منصوب می شوند جدای از شخصیت حقیقی و ویژگی های آن یک مسئولیت حقوقی را در عرصه اجتماعی می پذیرند که این نقش بعنوان یک کنشگر اجتماعی فرا تر از هرگونه وجه شخصیتی صرفا بدنبال ارضای نیاز های عمومی جامعه  تنها در یک بستر مناسب روانی که آرامش عمومی را بدنبال بیاورد می تواند اقدام نماید و در این صورت است که مشروعیت وکالتنامه مردمی اعضای این نهاد ها  قابل اعتنا است.

 

بدیهی است که همواره ارتباط وکلا با موکلین باید دو سویه و دریک فضای تعامل وار انتقادی و سیستم گونه که امکان انتقال مطالبات مردمی به درون سیستم های مردمی به راحتی و علمی و عاقلانه مهیا باشد، امکان پذیر است.  و چون  ارتباط فردی و رودر رو کلیه شهروندان با وکلای خود نه علمی و نه مدنی و حتی میسر نمی باشد.

پس در جوامعی که احزاب و جامعه مدنی برای انتقال این پیام ها شکل نگرفته است، رسانه های محلی شناسنامه دار ابزار مهمی برای بیان مطالبات مردمی و انتقال اتقادات علمی و عقلایی به درون سیستم این نهاد های مردمی می باشند. طبیعی است که این رسانه ها مسئولیت انتقال واقعی و صحیح مطالبات عمومی بدور از هرگونه منافع فردی و گروهی را در نزد اخلاق فردی  و حرفه ای خود و عرصه اخلاق جمعی پذیرفته و مسئولیت حقوقی این اقدامات خود را نیز می پذیرند.

 

و در مقابل پیام این مطالبات عمومی که به سیستم این نهاد های مردمی وارد می شود پس از بحث و برسی و پردازش بر اساس اصول علمی و قانونی تصمیم سازی می شود و دوباره به منظو دریافت بازخورد های اجتماعی توسط همین رسانه ها به سطح افکار عمومی جامعه و نخبگان عودت داده می شود .و این ارتباط مردمی با وکلا در این جوامع بوسیله رسانه های محلی می تواند امکان پذیر گردد، و در این فرایند تعامل گونه رسانه ها و نهاد های مردمی است که رویکرد های فردی و گروهی جای خود را به گفتمان های اجتماعی توسعه ساز می دهند و افراد جامعه ضمن اثباط عاملیت و فاعلیت در عرصه اجتماع، شهروند سوژگی خود راطی فرایندجامعه پذیری باور داشته وکلیه خواسته ها و نیاز ها و انتقادات خود را نسبت به وکلای خود بدور از هرگونه قضاوت ، پیش داوری و منافع فردی صرفا از طریق مجاری قانونی و حقوقی ویا رسانه های شناسنامه دارو با بهره گیری از سواد رسانه ای بصورت مستند و معرفی خود در راستای خیر عمومی بیان می نمایند در این صورت است که افکار عمومی با رضایت به انتقال مطالبات خود ضمن تبدیل بینش و رویکرد های فردی به گفتمان های جامعه ساز می تواند تهدیدات فرا روی امنیت روانی جامعه را در سایه تعامل رسانه ها و نهاد های مردمی به فرصتی در مسیر رشد و توسعه جامعه تبدیل نماید.

 

و این خواسته و نیاز فرهنگ عمومی جامعه میسر نمی شود مگر اینکه مطالبات مردمی بدور از منافع فردی در راستای خیر عمومی شهروندان با آگاهی و تعقل بیان شود. و رسانه هایی که اکثریت فضای ذهنی روزانه جامعه را مصادره می کنند در قبال امنیت روانی جامعه و مخاطبین خود مسئولیت اجتماعی و اخلاقی انتقال مطالبات شهروندان را در یک فرایند و داوری علمی و حرفه ای بدور از عکس العمل های احساسی  بپذیرند.

 

نهادهای مردمی ضمن رعایت و پایبندی به عهد و پیمان نسبت به موکلین خود، بدور از هرگونه برداشت های فردی و خصوصی اعضا، صرفا بصورت یک سیستم و با هویت کل نگر برآمده از اختلاف دیدگاه ها، به دریافت پیام های رسیده از مطالبات مردم از طریق مجاری قانونی و رسمی اقدام نموده، و با ارئه یک سیستم باز، فضا را برای مشارکت و دریافت نظرات نخبگان و آگاهان جامعه مهیا نموده،و انتقادات و پیشنهادات مطرح شده در رسانه های محلی شناسنامه دار را در راستای ایفای نقش اجتماعی وکالت خود و دریک بستر عمومی فارغ از خصوصیات و ویژگیهای فردی و خصوصی خویش بپذیرند .

 

بدیهی است که هرگونه کوتاهی در این زمینه عواقب نا خوشایندی را متوجه توسعه جامعه خواهد کرد، زیرا عقلانیت و علم امروزی بر این باور است که تصمیمات سازمانی مانند تصمیمات شورا های اسلامی شهر و روستا ضمن اهمیت فراوان، ریسک زیادی به همراه دارند و در نهایت بحث برانگیز می‌شوند.  یقینا در وضعیت کنونی هر سازمانی که بدون رویکرد به واقعیتها و تنها بر اساس خواسته های فردی و گروهی به تدوین راهبرد بپردازد، به راهی نادرست رفته و برای چالشهایی که در آینده رخ می‌نمایند، هیچگونه آمادگی نخواهد داشت.

 

پس هم اکنون زمانی است برای شکل دادن به گفتمان های آینده ساز اجتماعی در فرهنگ عمومی جامعه ، برای ساختن آینده زمان همبستگی جمعی نخبگان و افراد آگاه جهت پالایش فضای ذهنی جامعه با همکاری در خلق محتوی و پیام های علمی جامعه ساز وارتقائ امید اجتماعی جامعه است. اکنون زمان بهره برداری از سرمایه های اجتماعی، زمان ارزیابی خود، پاک کردن ذهن و افکاراز موانع پیش روی پیشرفت و توسعه فردی و جمعی است.

 بایستی ورای تمام آنچه تا به حال تعریف شده است عمل کرد، بایستی هم اکنون وارد عمل شد و تهدیدات امنیت عمومی و روانی جامعه را به فرصت ساختن فردای فرزندان خود تبدیل نمود و دراین راه همه موسساتی که اهداف اجتماعی برای خود تعریف می‌کنند می توانند در زندگی مانقش اساسی ایفا کنند، امروزه اینگونه موسسات بایستی در مورد اینکه چه نتیجه ای را می توانند برای اجتماع خود به ارمغان بیاورند بحث وگفتگو کنند نه فرهنگ عمومی جامعه را درگیر بحث وجدل و جبهه گیری های فردی و خصوصی و بی ثمر  کنند.آنها باید بتوانند با ایجاد تعهد و استفاده از قابلیتهای موجود تقاضاهای فزاینده محیطی را پاسخگو باشند.

 

خیر عمومی جامعه می طلبد که : نهاد های مردمی، موسسات اجتماعی، رسانه های محلی و افکار عمومی اگر می خواهند با تصمیمات خود در مورد یک امر مهم عکس العمل احساسی و سریع نشان دهند بهتر است تصمیم نگیرند.

                                سیروس امین زاده  کارشناس ارشد علوم سیاسی

                                  مرداد ماه یک هزار و سیصد و نود و هفت

منابع :

۱-استیگلیتز، جوزف، جهانی سازی و مسائل آن، ترجمه حسن گلریز، تهران، نشر نی، چاب اول ۱۳۸۲

۲–دراکر، پیتراف، چالش­های مدیریت در سده ۲۱، ترجمه محمود طلوع، تهران، نشر رسا، چاپ نهم ۱۳۹۱

۳–سریع القلم ، محمود، عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران،نشر مرکز پزوهش های علمی و مطالعات استراتزیک خاور میانه،۱۳۸۲

۴- گیدنز ، آنتونی / جامعه شناسی / منوچهر صبوری / نشر نی ( تهران ) / چاپ ششم ۱۳۷۹ .

3 پاسخ برای “تهدید گفتمان توسعه در سایه بحث و جدل رسانه ای /سیروس امین زاده

  • شفاف در تاریخ مرداد 7, 1397 گفت:

    اتفاقا این بحث و جدلهای رسانه ای را باید به فال نیک گرفت چرا که به نوعی ترویج و ایجاد وبترساز فضای نقد و نقادیست

  • ناشناس در تاریخ مرداد 6, 1397 گفت:

    متاسفانه بزرگترین معضلی که ما با آن دست به گریبان هستیم نداشتن یک دید کلان و استراتژیک به نقشی است که آن را بر عهده گرفته ایم. به این معنا که زمانی آغاز به انجام کاری یا پذیرش مسئولیتی میکنیم تصویری روشن و دقیق از آنچه که میخواهیم در طول چند ماه یا چند سال آینده انجام دهیم نداریم . در حقیقت میتوان گفت که فعالیت هایمان به جای اینکه کنشگرانه باشد واکنشی است.
    متاسفانه شاهد بودیم که در جدال رسانه ای اعضای شورای شهر با مدیران سایت سلام پاوه بدترین نوع برخوردها رخ دادند و کار به تهدید و افشاگری رسید در حالیکه که اگر طرفین از روز اول برنامه استاتژیکی را داشتند و آن را تعقیب میکردند نیازی به این همه جنجال نبود. دوستان شورا اگر در همان فردای شروع به کارشان یکی دو ماه وقتشان را صرف تدوین و نگارش یک ایده مدیریتی چهارساله روشن و مستند میکردند و به طور متناوب مردم را در جریان پیشرفتها و دستاوردها و نیز مشکلات پیش رویشان قرار میدادند شاید اصلا نیازی احساس نمیشد تا رسانه های محلی از جمله سایت سلام پاوه آنها را بابت عملکردشان مورد سوال و انتقاد قرار میدادند چرا که همه چیز به صورت شفاف و مستقیم توسط خود اعضای شورا مطرح میشد. از سوی دیگر مدیریت سلام پاوه هم باید توجه میداشت که شورای شهر پاوه یک جمع پنج نفره و حاصل خواست و رای مردم همین شهر بوده و اگر در کار یک یا چند عضو این جمع ایرادی وجود دارد باید میبایست کل شورا مورد بازخواست و انتقاد قرار گیرد تا سایر اعضای شورا هم متوجه شوند که یک تیم هستند و قرار نیست با تخریب یک یا دو عضو بقیه اعضا سربلند شوند.
    بازهم تکرار میکنم که ایراد اساسی ما در تمام زمینه ها اینست که نمیدانیم قرار است چه کاری انجام دهیم و به همین دلیل است که ما انسانهایی واکنشی هستیم و هزار البته دلیل آن هم فقط یک چیز است عدم تخصص و نشستن در جایی که حق ما نیست.
    فقط یک پرسش دارم و آن اینکه در طول یکسال گذشته کدام یک از اعضای محترم شورای شهر به خودشان زحمت داده اند تا پنج کتاب در حوزه های مدیریت شهری،مدیریت منابع، تخصیص منابع، درآمدزایی شهری،اقتصاد شهری،طراحی شهری و امثالهم مطالعه کنند؟
    مطلب حضرتعالی به شدت صحیح است و متاسفانه فضای مجازی هم قوز بالا قوری شده تا هر کس هر چه در مخیله و ذهنش را دارد بدون بررسی دقیق و منصفانه مطرح کند و این قطعا یکی از عواملی است که مدیران و وکلای شهری ما را بیش از پیش به سوی مدیریت واکنشی سوق میدهد و امکان یک مدیریت برنامه ریزی شده و استراتژیک را کاهش میدهد

  • کوردولوژی در تاریخ مرداد 6, 1397 گفت:

    مقاله شما عالی بود در حوزه نظری و تئوری بحث اما اشکال کار اینجاست که اصول و معیار و عناصر مقاله علمی با یادداشت و مقاله مطبوعاتی کاملا متفاوته جناب آقای امین زاده بزرگوار.
    ضمنا عینی تر و ملموس تر و واقعی تر بنویسید که مخاطب را گیج نکند و صدالبته موجزتر و کوتاه تر که مخاطب و خواننده متن را فراری ندهد. نیازی نیست این همه صغری کبری بچینید.
    مقاله ها و تلاشتان پرثمر و مستدام.
    خسته نباشید واقعا