پ 09 فروردین 1403 ساعت 20:34

جوابیه اداره اوقاف و امور خیریه پاوه به اظهارات آقای فاتح شمس

جوابیه اداره اوقاف و امور خیریه پاوه به اظهارات آقای فاتح شمس

به گزارش سلام پاوه : در پی اظهار نظر یکی از کاربران پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه ، آقای فاتح شمس در مورد وقف بدون رضایت یکی از اهالی روستای شرکان روابط عمومی اداره اوقاف و امور خیریه در پاسخ به اظهارت اخیر آقای فاتح شمس جوابیه ای را به شرح ذیل منتشر نموده است […]

به گزارش سلام پاوه : در پی اظهار نظر یکی از کاربران پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه ، آقای فاتح شمس در مورد وقف بدون رضایت یکی از اهالی روستای شرکان روابط عمومی اداره اوقاف و امور خیریه در پاسخ به اظهارت اخیر آقای فاتح شمس جوابیه ای را به شرح ذیل منتشر نموده است :

جوابیه اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان پاوه و اورامانات به جناب آقای فاتح شمس از اهالی محترم روستای شرکان        

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات کاربران و خوانندگان محترم سایت

در تاریخ 10/1/91 جناب آقای نصرالله دبیری در معیت بخشدار فعلی محترم نوسود(آقای سالم مصطفایی) و رئیس اداره ارشاد اسلامی شهرستان پاوه (آقای دکتر هدایت ملا هادی رمضانیمحمودی) به اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان پاوه و اورامانات مراجعه و در این نشست دکتر محمودی به تشریح وضعیت نامبرده پرداخت و با معرفی خویش به عنوان و ابسته واقف افزود از آنجائیکه ایشان کسی را ندارد با میل و رغبت خویش تمایل به وقف ما یملک خود(باغی در روستای شرکان)بعد از حیات به مسجد حضرت عبدالله (رض)روستای موصوف را دارد .

ضمن ارج نهادن به نیت پاک و صادقانه واقف برابر اسناد و مدارک مثبته تنظیم سند وقف نامه انجام و صحت آن به تایید جناب آقای ماموستا ملا عمر حسن زاده امام جماعت محترم مسجد دلیری و شهود صد رالذکر گردید.

پس از سپری ایامی(یک سال و چند ماه از تاریخ تنظیم وقف نامه) ارجمندی (اسم محفوظ) وضعیت بحرانی و نابسامان آقای دلیری را تشریح و خواستار مساعدت امر در این خصوص گردید .

اینجانب به جهت عدم تضیع حقوق واقف خیر اندیش ضمن رایزنی با اداره محترم کل و اخذ مجوز مربوطه مقرر گردید نگهداری ایشان در سرای سالمندان صورت گیرد اما به دلایلی و عدم پیگیری از ناحیه اهالی روستا موضوع بدون نتیجه ماند.

در ادامه یکی دیگر از اهالی محترم روستای شرکان با مراجعه به این اداره متعهد به نگهداری ایشان به شرط باز گرداندن ملک وقف شده گردید ند و توجها” به درخواست مذکور از نظر اینجانب برابر فقه امام شافعی (رض) مشروع تشخیص داده نشد به همین منظور و برابر روال قانونی استعلامی از شورای فتوا(فقهی)پاوه در این خصوص استفتاء گردید ه حضرات معلی شورای فتوای شهرستان در تاریخ 28/1/92 در پاسخ به استعلام مورد نظر اعلام فرمودند برابر فتاوای حضرت امام شافعی(رض) وقف قابل رجوع نیست و عقد (مانحن فیه) منعقد شده است از آنجائیکه واقف وقف را به بعد از حیات خود موکول نمود ه است بنابر این در زمان حیات می تواند از آن بهره برداری نماید و در ید و تصرف اوقاف نبوده.

ماحصل موضوع به استحضار جمعی از خواص محترم روستای شرکان گزارش گردید و متعاقبا” خیر دیگری به نام آقای تیمور رحمانی با حسن نیت و احساس مسئولیت به منظور پیگیری مجدد برای انتقال به سرای سالمندان مراجعه و این اداره طی نامه شماره 239141/93 -18/3/93 نامبرده رابه عنوان نماینده جهت پیگیری و انجام سیکل اداری به مسئولین محترم مافوق معرفی نمود.

اداره محترم کل نیز احدی از کارکنان خود را مأمور تحقق این مهم نمود و پس از هماهنگی با اداره کل محترم بهزیستی استان برابر روال قانونی تحقق امر مذکور منوط به حکم حضانت آقای دبیری توسط اداره حقوقی (بهزیستی) گردید .که موضوع در مجاری قانونی مفتوح می باشد.

بعد از مراجعه شورا و جمعی از اهالی محترم روستا طی نامه شماره 6 مورخ1/4/93 توجها” به اینکه هم و غم اهالی روستای شرکان این موضوع بودبا رایزنی با علماء اعلام و مراجعه به قانون موضوعه جمهور ی اسلامی ایران و فتاوای مراجع عظام که تلویحا” اجازه فسخ عمل موصوف را به دلیل عدم عمل به وقف رقبه مورد نظر درزمان حیات واقف می دادند .لذا وقف موصوف در 1/4/93 باز گردانده و به صورت شفاهی تحویل اعضاء محترم شورا آقایان محمد صالح رحمانی –اسحاق غفاری و تیمور رحمانی گردید . لازم است به عرض دوستان و کاربران عزیز برسانیم این نقد ارزش اداری نداشت. با توجه به اینکه وظیفه این اداره حفظ و حراست از نیات واقفین خیر اندیش می باشد که سر لوحه این دفتر مزین به نام رسول اکرم(ص) و خلفای راشدین (رض) لذا اگر دقت عملی شده ( به تعبیر آقای شمس لجاجت و لجبازی نبوده)عمل به شرع مقدس یعنی فتاوای حضرت امام شافعی (رض) که در قانون اساسی جمهوری اسلامی این اجازه به ما داده شده است جوابیه و طرح موضوع فوق جهت تنویر اذهان خوانندگان بزرگوار و واقفین خیر اندیش می باشد وامید است آن را بخوانند ,ببینند و قضاوت کنند. مضافا” اینکه 2برگ نامه درابتدا ودرانتها (وقف نامه ونامه شورای محترم روستا) در منظرتان قرارخواهد گرفت ومابقی مکاتبات به جهت طبقه بندی اداری از درج آن معذوریم .

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

 اداره اوقاف

اداره اوقاف

متن اظهار نظر آقاي فاتح شمس  به شرح ذيل است :

بسيار سپاسگزارم از دوست عزيزم كاك فرهاد صالحي كه با درج اين مصاحبه فرصتي را براي بنده فراهم آورد تا مطلبي را به استحضار مردم فهيم و آگاه هورامان برسانم هر چند بنده شناختي از آقاي رمضاني نداريم اما حركتي كه در روستايم شركان انجام دادند گوياي مباحث فراواني است كه اميدوارم با نگارش اين مطلب اين حركت در معرض قضاوت همگان قرار گيرد لازم به ذكر است بيان اين مطلب بعد از مذاكرات فراوان با آقاي رمضاني و بي نتيجه بودن ان انجام مي پذيرد حال اصل قضيه :

حكايت از اين قرار است در روستاي شركان فردي با نام نصرالله دبيري كه حدود 60 سال از عمرش ميگذرد زندگي ميكند اين فرد به شهادت تمام اهالي شركان از همان دوران طفوليت ناقص العقل بوده و هرگزتوان تشخيص خوب و بد را نداشته تا جائيكه به كرار (شايد سه مرتبه ) برايش همسر اختيار ميكردند و ايشان قادر به نگهداري از همسرانش نبود البته ناگفته نماند همسران ايشان هم به مانند خودش صفيه بودن اين را همه روستا شاهد هستند باز براي اثبات صفيه بودن دلايل فراواني وجود دارد كه در اين مقاله نمي گنجد اكنون كه اين مطلب  را مي نويسم فرد مذكور به سبب سكته و انواع امراض گوناگون  در بدترين شرايط زندگي ميكند متاسفانه بستگان و اقربانش هم به بعد از دو سال متوالي بااين وضع از نگهداريش خسته شده اند و اما غرض از بيان اين رنج نامه لالو نصرالله ظلم و ستمي است كه توسط باني خير و انفاق آقاي رمضاني به ايشان شده اين فرد مفلوك به تمام معنا تا دو يا سه سال قبل داراي يك باغ در روستا بود اما بورثه اي نداشت چند جوان خام كه نامشان محفوظ و در صورت نياز نامشان منتشر خواهد شد ايشان را به اداره اوقاف مي برند و باغش را وقف مي كنند و آقاي رمضاني هم فو را باغ را متصرف شده و بي آنكه تحقيقي صورت پذيرد فقط با استناد دو نفر كه قطعا ان دو نفر هم اهدافي در سر داشتند و به اهدافشان هم رسيدن وقف را قبول كردند حال كه ايشان به اين فلاكت افتاده انتظار اين بود نتنها باغش براي مخارجش عودت داده شود بلكه توسط همان اوقافي كه رسالتش خير و انفاق مي باشد ايشان معالجه مي شد اما بيش از دو سال است با آقاي رمضاني مذاكره در جريان است دريغ از يك نرمش ، اكنون با چشمان خود مي بينيم كه يك انسان به علت نداري با مرگ فلاكت بار دست و پنجه نرم مي كند اما قلب باني خير وانفاق ذره اي گرد نمي گيرد حال از اين آقاي باني خير و بركت مي خواهم به عنوان يك شهروند پاسخگو باشد آيا اين انصاف است فردي نياز مبرم به درمان داشته باشد نياز مبرم به نگهداري داشته باشد كسي را نداشته باشد در قيد حيات هم باشد اما از ملك خود كه تنها دارايي ايشان مي باشد نتواند بهره اي ببرد از همه كساني كه به كرامت انسان و انسانيت اعتقاد دارند التماس مي كنم اين قضيه را پيگيري كنند و نگذارند فردي انساني و موجود زنده اي اين چنين با بدبختي و فلاكت زندگي كند نمي خواهم مسئله را بيشتر بشكافم اما وضع اين انسان ستمديده خيلي بدتر از اين قضايا است و از آقاي رمضامني مي خواهم بخاطر  عظمت اين ماه مبارك دست از لجاجت بردارد و بخاطر  رضاي پرودگار اين باغ را به اين مفلوك برگرداند تا با فروش آن چند صباحي زندگي بكند و از ادارات مسئول مانند بهزيستي مي خواهم پيگير اين مسئله باشند در پايان اعلام مي دارم تصاوير زندگي ايشان وجود دارد كه در صورت انتشار قلب هر سنگدلي را بدرد مي آورد چه برسد به شما انسانهاي نيكو كار پس بخاطر اين ماه مبارك به داد اين مريض مفلوك برسيد

10 پاسخ برای “جوابیه اداره اوقاف و امور خیریه پاوه به اظهارات آقای فاتح شمس

  • م. ص در تاریخ تیر 16, 1393 گفت:

    در پاسخ نظر جناب آقای احمدی باید عرض شود هیچ آدم عاقلی چنین کاری نخواهد کرد مخصوصا اینکه با سرنوشت یک آدم . اگر صد بار اداره اوقاف یا هر اداره دیگری چنین درخواستی بکند که مطمئنا نخواهد کرد ، یک مسئول ویک آدم تحصیل کرده حق چنین کاری را ندارد. شما گویا فکر می کنید اداره اوقاف این شخص را وادار نموده و اینها را صدا زده است .نه جانم این پیرمرد سفیه بیچاره که هیچ از خود اختیار نداشته بزور برده شده وخود اصلا فهم آن را نداشته است اداره اوقاف اصلا ایشان را نشناخته و نفهمیده که سفیه است. مطمئنا هم روستائیان ما که این کار را کرده اند نمی توانند با این نظرات خود را تبرئه کنند.

  • احمدی در تاریخ تیر 16, 1393 گفت:

    ضمن تقدیر وتشکر فراوان از تمامی کسانی که به هر نحوی در فکر چاره اندیشی برای نجات یک انسان به تمام معنا بیچاره ودرمانده (نصر الله دبیری) بوده وهستندتشکر وقدر دانی می کنم عاجزانه از تمامی سروران عزیز می خواهم که همدیگر را متهم نکنند چون تا جایی که بنده اطلاع دارم هدف این عزیزان خیر بوده یا اینکه به علت بی تجربه بودن این کار را کرده اند شاید هرکدام دیگر از جوانان شرکان را اداره اوقاف به عنوان شاهد صدا می کرد این کار را می کردیم دوست دارم اینقدر این قضیه را بزرگ نکنید چون واقعا ماجرای آقای دبیر همه ما را نگران کرده واز خداوند بزرگ خواهانم به خاطر عظمت این ماه مبارک این دردمند مظلوم را به هر شکلی که خود صلاح می داند نجات دهد

  • عضو شورای اسلامی روستای شرکان در تاریخ تیر 16, 1393 گفت:

    باسلام.زمانیکه آقای دکتر محمودی مقیم شرکان بودند صدهابار در راه خدا سرو ریش دبیری را اصلاح و بیشتر روزهاایشان را معمولن شبها اطعام میدادند.این بی انصافی دوستان درحق ایشان درست نیست

  • علی در تاریخ تیر 16, 1393 گفت:

    به خدا خیلی سخت است اشتباه وظلم وستم خودرا به امام شافعی روا داشتن
    ومتاسفم برای آقای مصطفایی وهدایت محمودی که این باغ برای نام خود وقف نمودندواین بیچاره را بیچاره ترکردند.
    آری درختی که افتاد همه باداس وتبربسویش حمله می برند………….

  • شرکانی در تاریخ تیر 16, 1393 گفت:

    با عرض سلام با تشکر فراوان از آقای فاتح شمس بابت به چالش کشیدن این بحث و تشکر هم از ماموسای خوشنام جناب ماموسا رمضانی که واقعیتهای تلخ این قضیه را در اینجا بیان نمودند.
    آنهایی که شرکانی هستند زندگی عجیب وسراسر فلاکت بار نصراله دبیری را دیده اند این چند سال آخر وضعیت وی بسیار بحرانی بود وکسی حاضر نبود یک روز به وضعیت او برسد . یکی از فامیلهای مادری اش به نام احمد خسروی او را به خانه برد و نگهداری او را به عهده گرفت آنگاه بود که همگان متوجه شدند باغ نصراله دبیری به وقف رفته است.
    من تعجب می کنم از شخصی که تجارب زیادی دارد مسئولیت بزرگی در جامعه به گردنش است ریاست این اداره و بخشدار منطقه است چطور به خود اجازه داده شخصی را که هیچ نسبتی باهاش ندارد دستش را بگیرد وببرد ملکش را وقف کند. من اطمینان دارم در پشت این قضایا مسائلی بوده است. جناب سالم مصطفایی و همینطور جناب دکتر محمودی باید در برابر همگان پاسخگوی این کرده خود باشند . اینها الگوی جامعه هستند.
    آقای محمدی در نظرش نوشته آقای سالم مصطفایی در محفلی گفته ماهیانه 500 هزار تومان می دهد تا در سالمندان بستری شود. والله اگر این کار را بکند که من درصدش را صفر می دانم کار پسندیده ایست آقای مصطفایی اگر حاضر بود این کار را بکند این چند سال که ملکش را وقف کرده چرا نکرده است . آقای مصطفایی در کاری که اصلا به او ربطی ندارد چرا وارد شده است ؟ حال که وارد شده واگر راست می گوید ماهیانه آن پول را بپردازد ما هم برایش دعای خیر خواهیم کرد.

  • محمدی در تاریخ تیر 15, 1393 گفت:

    ضمن تشکر از جناب ماموستا رمضانی برای اعاده ملک مذکور و نیز سپاس از آقای شمش به خاطر دغدغه اشان ذکر چند نکته را در اینجا لازم می دانم:

    در این که در این قضیه جناب ماموستا رمضانی مظلوم واقع شدند شکی نیست و لازم است تمام کسانی که پشت سر ایشان حرفی زده اند تجدید نظر کنند.چرا که یک بنده خدا در معیت دونفر از جوانان خوشنام برای وقف یک تکه باغ مراجعه نمده و ایشان هم به وظیف خویش عمل نموده اند.و هنگامی که به واقعیت ماجرا پی برده اند برای به سامان رساندن این فرد زمینگیر از هیچ کوششی دریغ نکرده اند و کار را به بهترین نحو ممکن دنبال نموده اند.
    اما در رباطه با باغ این مرد بیچاره و نحوه وقف آن نیز بحث فراوان است بستگان درجه یک ایشان که آقای شمس از آنها نام برده است در طول عمر سراسر فلاکت این ادم چه خدمتی به او کرده اند.تنها مترصد مرگ او بوده اند تا باغش را به باغ خویش الحاق نمایند و در این میان اگر عده ای نصر الله را (از گذشته دور تا حالا)ترغیب به وقف باغ خویش نموده اند شکی نیست.حصانت و نگهداری این آدم بیچاره تا زمانی که به فلاکت نیفتاده اند بر عهده خانواده ای بوده که محض رضای خدا تمام مشکلاتش را تقبل نموده اند و زحماتشان هم بر کسی پوشیده نیست.

    از افراد تحصیل کرده و متعهدی مثل سالم مصطفایی و هدایت محمودی بعید است که به کاری ورود نمایند که چندان به ان ها مرتبط نیست و تاسف بارتر این است که جناب مصطفایی در جمعی خویش را مبرا دانسته و وانمود کرده اند که ایشان در دفتر خانه بوده و به صورت اتفاقی شاهد حضور نصرالله دبیری برای واگذاری ملک خویش به مسجد بوده اند و باز اتفاقی متوجه موضوع شده و اتفاقی برگه شهادت نامه را امضا نموده است.که با روشنگری جناب آقای رمضانی اصل قضیه روشن می شود.

    تاسف بارتر این که ظاهرا از اهالی روستا کسی متوجه وفق ملک مذکور نشده اند تا جاییکه وقتی یکی از بستگان نصرالله دبیری متعهد به نگهداری از این مرد تا هنگام مرگ می شود و در عوض در خواست ملک مذکور را به صورت مشروط می نماید کسی از وقف ببودن مال خبردار نیست و این دوستا ن موضوع را مسکوت گذاشته اند.
    در اینکه آقای مصطفایی در صورت اقدام به این کار نیت خیر داشته اند شکی نیست و قطعا ایشان فهمیده تر از آن هستند تا در کاری که برایشان هیچ سودی ندارد ورود نموده و زندگی فردی را به خطر اندازند.بنده شنیدم که ایشان اعلام کرده است در صورتی که نصرالله دبیری در سرای سالمندان بستری شود ماهانه 500 هزار تومان از جیب خویش برای نگهداری ایشان هزینه خواهند نمود.امید که همگی خویشتندار باشیم ……

  • محمد در تاریخ تیر 15, 1393 گفت:

    با عرض سلام

    بنده کاملا بیانات اقای شمس موافق هستم این بنده فقیرو مظلوم بیکس جگر کباب کرده { نصرالله دبیری } هر انسانی با یک نگاه قلبش میسوزه . که حا لا قسمت چپ اعم از دست وپا کاملا فلج و خیلی خیلی ……ناراحت کننده هردو چشمش از دستداده واقعا” کور مادر زاد شده حالا جواب با علما :روشنفکرا :تحصیلکردها . فتوای امام شافعی شامل این بنده زمین گیرمیشه

  • فاتح شمس (از ماست که بر ماست ) در تاریخ تیر 15, 1393 گفت:

    ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود انچه می پنداشتیم قبل از هر چیز تشکر وسپاس خودم را از جناب اقای رمضانی را اعلام می دارم که بزرگوارانه در مقام پاسخگوی بر امدند ونکات بسیار مهمی را بیان کردند که جای تامل بسیار دارد باز قبل از بیان عرایضم از جناب اقای رمضانی به سبب ابراز نظر قبلی که شاید کمی تند بود پوزش می طلبم وبا این پاسخ سریع برخی شبهات را در ذهن بنده رفع کردند واما جناب اقای رمضانی بنده نه کارشناس دین هستم ونه مجتهد دینی اما اموخته ام که بزرگان دین ما همواره در جهت رفاءحال مستمندان تلاش میکردند بزرگان دین ما همیشه دست نیازمندان را میگرفتند ودر جهت ایجادزندگی ایده ال برای انها بر میامدند اما حضرتعالی بدرستی می فرمایید وفتوای بزرگان برای ما محترم ولازم الاجرا است شما خود گواهی هستید که اکنون این فرد چنان در رنج وبد بختی است که اگر با فتوای امام شافعی اینچنین شده قطعا امام شافعی خود را نخواهد بخشید برای این همه ظلم وستم ولی من هر گز نمی پذیرم امام شافعی راضی به این شرایط باشد وحتما راه حلی برای این کار ارائه داده اند بهر حال این را می سپارم به اهل دین واسلام شناسان جناب رمضانی بزرگوار شما به درستی از روند وقف سخن گفته وشهودی را معرفی کرده ای که واقعا این شهود با این ترکیب جای سوال دارد اولا اقای نصرالله دبیری دارای بستگان درجه یک از قبیل پسر عمواست ایشان هیچ نسبتی با جناب دکتر محمودی واقای مصطفایی ندارد وجناب ماموستا ملا عمری که شما نام برده ای هیچ شناختی از این فرد ندارد ونمی تواند شاهدی اگاه وصالح باشد در صورتیکه در همان سالی که این وقف صورت پذیرفته ماموستا ملاعبدالرحمان حکیمی در قید حیات ومتولی مسجد ونماینده اوقاف در روستا ویک فرد معتمد ومتعهد بودند ایا شایسته نبود در این باره با نماینده خودتان مشورتی میکردید وصحت سلامت روحی روانی این فرد را پرس وجو میکردید؟ایادر روستا ی شرکان قطع الرجال بود تا با شهادت خلاف وبدون دور اندیشی این دونفر، این کار صورت پذیرد؟جناب رمضانی بزرگوار بنده مقصر اصلی را کسانی می دانم که اطلاعات غلط به حضرتعالی داده اند شما در این مسیر فقط به وظیفه خود عمل کرده ای وزیاد انتقادی بر شما وارد نیست اما سوال اینجاست چرا باید این دو نفر شناخته شده وجویای نام مرتکب این اشتباه بشوند؟برای من جای سوال است چه اهدافی پشت این وقف بوده که این اقایان خود را به دروغ وابسته اقای دبیری دانسته وباز به دروغ اعلام می دارند هیچ کسی را ندارد ؟ایا این اقایان اطلاع نداشتند ایشان پسر عموها دارد وبستگان درجه یک از قبیل تیمور رحمانی عمر رحمانی سعدی واحمد غفاری ،بسیار متاسفم برای کسانی که بدون دور اندیشی چنین اقداماتی را انجام می دهند والان هم هیچ اطلاعی از وضعیت اسفناک این معلول مفلوک را هم ندارند درصورتیکه اقای نصرالله دبیری اکنون در یک وضع فلاکت باری مهمان خانه یکی از بستگان خود است واین خانواده محترم بیش از یک سال است بدون هیچ کمکی از جانب احدی از ایشان با ان وضع رقت بار که از بیانش شرم دارم نگهداری میکنند واین دو بزرگوار با داشتن مسئولیتهای بالا هیچ اطلاعی از زندگی ایشان ندارند جناب رمضانی جوابیه خود را با این جمله (از ماست که برماست) اغاز کردم واقعا ظلم وستمی که بر این بنده خدا شده صرفا توسط این سه فرد شده که حضرتعالی نام بردی امیدوارم سخنی برای گفتن داشته باشند وبفرمایند چگونه به این نتیجه رسیدند که باید خود را قیم این بنده خدا دانسته وبرایش تصمیم گیری کنند در صورتیکه قطع به یقین به صفیه بودن ایشان شهادت خواهند داد شک ندارم انها هم معتقد به صفاهت اقای دبیری هستنددر اینجا از این سه فرد به ظاهر خیر می خواهم برای تنویر افکار عمومی استدالهای خود را برای انجام اینکار بیان نموده وهمچنین نظرات خود را در باره صفاهت ویا عدم صفاهت ایشان را بفرمایند واما سخن اخر جناب اقای رمضانی به روستای من سالهاست ظلم وستم روا داشته می شود ان هم از کسانی که هر گز انتظارش نداریم روزگاری شرکان مهد عالمان دین بود شرکان زادگاه شیخ قسیمها ملا سید عبدالکریم بزرگ وکوچک که از مفاخر دینی هورامان بودند روزگاری شرکان خلیفه ابوبکر را داشت که بی شک بیش از 4 نسل نماز را از ایشان یاد گرفت ویکی از عالمان عرف روزگار بود روزگاری مسجد روستایم جایی برای ایستادن برای جماعت نداشت امروز متاسفانه مسجد غقط شده محل مراسم ترحیم ،روزگاری جوانان روستایم از خواندن قران واحادیث از هم گوی سبقت میگرفتند اما امروز دریغ از یک فرد قران خوان جناب رمضانی ایا اطلاع داری بیش از یک سال است که روستای ما فاقد امام جمعه وجماعت است؟ایا اطلاع داری به همین سبب جوانان ما به راههایی کشیده شده اند ؟لطفا مسائل فرهنگی روستا را بررسی کنید ویا یک روز قدم رنجه کنید به روستایمان بروید خود در می یابید برسر روستای عالمان دینی چه امده این جوانا یا در گوشه ای چمپاتمه زده ودر حال سیگار کشیدن هستند ویا شغل سیاه کول بری را انتخاب کرده وبجای درس وتحصیل به این کار مشغولند جناب رمضانی راستی تا بحال به روستای شرکان رفته ای؟شک دارم رفته باشی والا وضع ناگوار سرویسهای بهداشتی مسجد را درست میکردید بی شک سرویسهای بهداشتی مسجد چنان نابسامان هستند که شک دارم ادمی وضویش درست باشد!!!!واما یک مورد دیگر مسجد شرکان نیاز به بازسازی دارد شما در همان ورودی مسجد در می یابید که پله های ورودی بسیار غیر اصولی ساخته شده اند برای کسانی که برای نماز گاها می روند واز قشر سالخورده هم هستند خیلی سخت است بهر حال مشکلات فراوان است ومجال کم از اقای رمضانی درخواست دارم برای احیای مسجد شرکان کاری بکند بگذارید نوای دل انگیز اذان بار دیگر در روستا بپیچد جوانان را هم به مسجد ترغیب کنید در اخر باز از اقای رمضانی به سبب نظر تندی که در ذیل مطلبش گذاشته بودم پوزش می طلبم واز اقایان مصطفایی ومحمودی می خواهم نسبت به این ستم نا روا پاسخگو باشند واستدلال خود را برای عموم بیان کنند در ضمن از اقای رمضانی تقاضامندم حال که بزرگی کرده وباغ را عودت داده اند به صورت رسمی باغ را برگردانده تا کسانی که برایش زحمت میکشند با امید بیشتری این کار را بکنند!!

    • نهضتی در تاریخ تیر 17, 1393 گفت:

      خارج از بگو مگوهایتان که به نظر از هردو سو جانبدارانه است واصل مطلب فراموش شده ولی برادر عزیز در نوشتن کلمات بیشتر دقت کن بی محابا می نویسی صفیه.!؟ صفاهت !؟ آیا بر معانی این کلمات آگاهی دارید؟ مطالعه را بیشتر کنیم بهتراست واز سایت وزین سلام پاوه هم انتظار نمی بردیم نظرات اصلاحی را منتشر نکند

  • ناشناس در تاریخ تیر 15, 1393 گفت:

    گفته های اقای شمس درمورد فقر وصفیه بودن نصراله دبیری برای همهی کسانی که اورا می شناسندمحرض میباش وبی کسی او برهمگان روشن است واگر این مقدار سرمایه اگر برایش برگردد شاید کسی از وابستگان دورش را تشویق کند که ازخودش هم مایه ای بگذارد که هم برای رضای خدا وهم حس جوانمردی وهم اندک نسبت فامیلی سر پرستی اش را تقبل کند

پاسخ دادن به م. ص لغو پاسخ