پ 09 فروردین 1403 ساعت 17:42

محیط زیست و فرهنگ سازی../بهرام بهرامی   

محیط زیست و فرهنگ سازی../بهرام بهرامی   

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:این یک واقعیت است؛هرآنچه را که بخواهی کسب کنی لازم است در قبال آن چیز دیگری را از دست بدهی.در جهان مدرن یکی از ملزومات زندگی جدید،گسترش راهها است؛هرچه راههای مواصلاتی توسعه و گسترش پیدا کنند، درعوض وسعت بیشتری از طبیعت نابود می شود. هرچه محدوده مسکونی شهر ها گسترش یابد، […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:این یک واقعیت است؛هرآنچه را که بخواهی کسب کنی لازم است در قبال آن چیز دیگری را از دست بدهی.در جهان مدرن یکی از ملزومات زندگی جدید،گسترش راهها است؛هرچه راههای مواصلاتی توسعه و گسترش پیدا کنند، درعوض وسعت بیشتری از طبیعت نابود می شود. هرچه محدوده مسکونی شهر ها گسترش یابد، بدیهی است بخش بیشتری از طبیعت تخریب خواهد شد.و…چه بخواهیم و چه نخواهیم، وضعیت به همین شکل پیش خواهد رفت. یا به عبارت دیگر، توسعه زندگی مادی و معیشتی و نیازهای ضروری جامعه، تخریب طبیعت و محیط زیست را در موارد متعددی اجتناب ناپذیر کرده است.

آنچه را به عنوان “محیط زیست یا حفاظت آن ویا احساس مسئولیت در قبال آن و…” می نامیم، تا چه حد به عهده دستگاههای اجرایی و دولتی،  و تا چه حد معطوف به مسئولیت و تکلیف فرد فرد  شهروندان است. آیا یکا یک شهر وندان در قبال استفاده از زیبا ئیهای طبیعت احساس مسئولیت می کنند؟در زندگی مدرن یا شبه مدرن امروزی،اغلب آحاد مردم برای تفریح و استفاده از زیبائیهای طبیعت،خواهان راحتی و سهولت هستند؛یعنی بتوانند تا آنجا که امکان دارد با ماشین به تفریحگاهها و مناطق ییلاقی بروند! نواحی دور افتاده و بکر کوهستانی، که قبلاً عده معدود ی افراد با طی مسافت طولانی به آن جاها می رفتند، اکنون به مدد جاده و ماشین، تعداد بیشتری افراد به آن نواحی می روند.

گویا هرجا زمین هموار و سهل العبوری هست، باید حتماً ماشین را به آنجا برد. هر جا که عبور و مرور وسائط نقلیه در آن امکان پذیر شد،قطعاً وضعیت زیست محیطی آن تغییر خواهد کرد؛ تردد ماشین به تعداد زیاد و تبدیل شدن آن به جاده و در نتیجه  تخریب  پوشش گیاهی،حضور مردم به صورت انبوه و متاً سفانه بی توجهی عده ای هر چند قلیل از شهر وندان  در خصوص تولید و پراکنده کردن  انواع زباله، فرایند تخریب محیط زیست را شتاب می دهد. گاهی تفاوت میان یک “محیط زیست سالم وشاداب” با یک “محیط زیست آلوده و بیمار”، بستگی به اندکی  تغییر رفتار و احساس مسئولیت ما دارد؛ ما می توانیم با جمع آوری و دفع زباله از تبدیل شدن یک محیط سالم و شاداب به یک محیط آلوده و بیمار جلو گیری کنیم. در این خصوص از دستگاههای ذیربط دولتی به تنهایی  کاری ساخته نیست.

عده ای اصطلاح “فرهنگ سازی “در تحول الگوهای رفتار فردی و جمعی را خیلی استعمال می کنند.  منظور از فرهنگ سازی فرایند اطلاع رسانی وآموزش برای کسانی است که دربرخی الگوهای ویژه رفتاری اطلاعات و آگاهی لازم را ندارند؛ و ممکن است مواردی نا بهنجاری  در رفتار آنان به علت بی اطلاعی باشد. اما آنکه در بسیاری موارد بایدها ونبایدها  را می داند و حدود رفتار شایسته و ناشایست را تشخیص می دهد،اما تعمداً بی توجهی می کند، یا واقعیت را کتمان می کند،بعید است فرهنگ سازی برای چنان شخصی نتیجه دا شته باشد، وچه بسا نتیجه معکوس خواهد داشت. چرا که به نظر می رسد افرادی هر چند بسیار انگشت شمار،منش مخرب دارند و اصولاً دوست دارند با این ویژگی شناخته شوند. و هنگام مواجهه با هر نوع انتقادی، برآشفته شده و خود را بیش از دیگران صاحب فرهنگ می دانند. به قول اریک فروم: آنکه توانایی ساختن ندارد، خواهان ویران کردن است.

مقادیر انبوه زباله که عده ای از شهر وندان گرامی بعد از تفریح از خود به جای می گذارند، نشان از چیست؟ آیا جمع آوری آن وظیفه شهرداری و دیگر ارگانهای اجرایی است ؟ باید همه به این باور برسند، هر شهروند به همان اندازه حق برخورداری از طبیعت و محیط زیست را دارد،  به همان اندازه هم خود را در برابر حفظ و نگهداری آن مسئول و مکلف بداند. حد اقل هر آنچه از طبیعت و محیط زیست باقی مانده، حفظ شده و از تخریب بیشتر آن جلو گیری شود. در واقع حفظ محیط زیست همچون حفظ خانواده مسئولیت تمامی شهروندان است.