ج 31 فروردین 1403 ساعت 09:03

زخم های زندگی در کرمانشاه و چند نکته جهت یادآوری/محمد آشنا عباس منش

زخم های زندگی در کرمانشاه و چند نکته جهت یادآوری/محمد آشنا عباس منش

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:این روزها نکته ها و یادداشت هایی چند در حوزه های مختلف از جمله اجتماعی و فرهنگی و سیاسی به سراغم می آیند که آنها را ثبت کنم اما مجال و وقت کافی برای پرداخت خوب و مجزایشان ندارم،به اختصار به ذکر چند نکته برای یادآوری می پردازم:   ۱-مجموعه تاریخی […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:این روزها نکته ها و یادداشت هایی چند در حوزه های مختلف از جمله اجتماعی و فرهنگی و سیاسی به سراغم می آیند که آنها را ثبت کنم اما مجال و وقت کافی برای پرداخت خوب و مجزایشان ندارم،به اختصار به ذکر چند نکته برای یادآوری می پردازم:

 

۱-مجموعه تاریخی بیستون و چند نکته:در فصل بهار دو سه بار به مجموعه تاریخی باستانی و تفریحی بیستون کرمانشاه مراجعه کردم و مهمانانم را که از استان های دیگر آمده بودند روانه مکانی گردشگری و در عین حال باستانی کردم تا به خود ببالم که در شهری با قدمت و با اماکن باستانی و هم با پتانسیل گردشگری و طبیعت زیبا زندگی می کنم اما متاسفانه خودم بیشتر از مهمانانم درگیر بی مدیریتی و بی مسولیتی اداره میراث فرهنگی و گردشگری شدم. مجموعه ای با همه ی پتانسیل های خوب گردشگری بدون مدیر رها شده و مهمانان را بدون هیچ خوراک فکری و فرهنگی و … رها می کند. چیزی به نام راهنما در این مجموعه وجود ندارد مگر روزهای اول سال.

سالهاست به بهانه ترمیم قسمتی از مجموعه داربستی زشت و زمخت مجموعه را احاطه کرده که آدمی را به یاد زندان های مغول می اندازد.بسیاری از کنده کاری ها با کنده کاری نوجوانان و جوانانی ناآگاه مخدوش شده و عدم نگهبانان واقعی باعث و بانی این مسئله شده است. وجود چند سرباز صفرکیلومتر نه تنها از تخریب ها جلوگیری نکرده بلکه وضعیت خود آنها هم در بدو ورود بغرنج نشان می دهد.قطعا با انتصاب یک مدیر توانمند و کارا و متخصص در مجموعه که فقط به این مجموعه مدیریت کند و استخدام چند نفر نیروی توانمند و دغدغه مند همان شهر و منطقه به عنوان نگهبان و مسول پارکینگ و مدیر و کارشناس و راهنما می تواند مجموعه را از این بی تفاوتی و بلاتکلیفی نجات داده و مهمانان را با خاطره ای خوش روانه شهر و دیار خود سازد.

چرا به امکانات و پتانسیل های خود اهمیت نمی دهیم؟؟ می دانستید اگر این مجموعه در شهری مثل اصفهان یا مشهد یا شیراز یا تبریز و یا حتی نیشابور بود چه سرمایه گذاری ای برای آن می کردند و چه کارا که نمی کردند. چرا قهوه خانه های این مجموعه و مجموعه های تفریحی و باستانی طاق بستان،پارک کوهستان و مجموعه های گردشگری بین راهی و بین شهری استان را ساماندهی و شناسنامه دار نمی کنید و آموزش های لازم را به متولیان سفره خانه ها و رستوران ها و قهوه خانه های سنتی و .. نمی دهید و چرا بهداشت بر طبخ و توزیع مواد غذایی تهیه شده در این اماکن گردشگری نظارت نمی کند؟

چرا مجموعه بیستون را ساماندهی نمی کنید؟چرا درب پژوهشگاه مجموعه به روی مردم بسته است؟چرا مجموعه اداری در ساختمانی باستانی مستقر شده است؟ چرا استاندار به این مجموعه توجه نمی کند؟ این مجموعه هم مثل طاق بستان مهم و دارای برد جهانی است. امید است طاق بستان نیز ساماندهی شده و از فضای قهوه خانه ای مجموعه بکاهد.مجموعه بیستون بیشتر از اینها ارزش تاریخی دارد. قدرش را بدانیم و برایش هزینه کنیم تا برایمان مهمان و سرمایه بیاورد. چرا برای ورودی مجموعه،بلیطی درنظر نمی گیرند تا با همین پول ها مجموعه ساماندهی شود؟چرا کسی دل نمی سوزاند؟چرا بی تفاوت شدیم؟ چرا چرا چرا؟؟؟؟

۲-پل های جدید شهر کرمانشاه و شهرداری:در مدت یکی دو سال چند پل در کرمانشاه زده شده که نیاز مبرم شهر بود تا بار ترافیکی خیابان ها کمتر شود و الحق شهرداری زحمت کشیده است هرچند پل میدان امام حسین رنجی بر چهره شهر ترسیم کرده است. اما دوستان شهر کرمانشاه نیاز دارد که شبانه روز در آن کار شود تا پا به پای شهرهای دیگر پیش برود. شهری مثل تبریز در  یک دوره زمانی از کرمانشاه هم کوچکتر بود اما با کار و تلاش ترک ها و آذری های خستگی ناپذیر هموطن ، آباد شد و امروز بسیار بزرگ تر از کرمانشاه می نماید و توسعه عجیبی پیدا کرده است.بیاییم کمی بیشتر برای شهر و دیارمان تلاش کنیم و بی تفاوت نباشیم تا شهرمان بیشتر و بهتر آباد گردد.

۳-هوای آلوده همچنان مردم را گرفتار کرده اما گویا این هوا و گرد و خاک و ریزگردها دیگر بخشی از هوای ما مردم کرمانشاه و غرب کشور شده است. چه باید کرد؟ لطفا فکری بیاندیشید تا روند مهاجرت به شهرهای مرکزی و شمالی و شرقی ،رنگ و بوی سریع تری به خود نگیرد و شهرها خالی از سکنه نشود.

۴-خصوصی سازی دولتی:مدتهاست خصوصی سازی در ادارات مرا آزار می دهد.خصوصی سازی ای که به قول سازمان بازرسی شبه دولتی اند.اسما خصوصی شده اند اما رسما از امکانات دولت استفاده می کنند. ساختمان ها و اماکن و تالارها و ابزارو وسیله نقلیه و … از دولت و سود حاصله تو جیب یک عده ی خاص.چرا ؟

۵-تعمیر و ترمیم جاده ها و راه و راهداری کرمانشاه:تعمیر و ترمیم جاده ها ی بین شهری مثل شلوارچهل تیکه ای شده که فقط باعث و بانی گرفتاری بیشتر رانندگان شده است و نه چیزی بیشتر. جاده ها را آسفالت می کنند اما همزمان هزاران سنگ و کلوخ روی آسفالت می ریزند نکند خدایی نکرده قبل از افتتاح رانندگان بر روی آن عبور کنند. جاده ای بین شهر کرمانشاه و کردستان بدترین جاده های کشوررا دارند. باور نمی کنید؟

یک بار سفری دوساعته از کرمانشاه به سنندج یا از کرمانشاه به پاوه رانندگی کنید، متوجه می شوید و می دانید که چه میگویم. بین دو استان سمنان و گلستان  سه جاده وجود دارند چهارمی هم در حال ساخت است. بین استان های کردستان و کرمانشاه و بین شهرهای کرمانشاه هم یک جاده وجود دارد آن هم با هزاران مشکل.مدیران محترم اگه تمایل دارید در ساعات منتهی به شب سری به راه ارتباطی روانسر به شهرستان پاوه بزنید تا پی ببرید که با یک جاده ی روستایی روبرو شده اید نه راه ارتباطی بین دو شهرستان و …

۶-شرکت های دولتی و انبارهای عریض و طویل: مگر بخش خصوصی و پیمانکاری ،کارها و پروژه های دولتی را انجام نمی دهد؟ چرا شرکت های دولتی انبارهای عظیم تهیه اجناس پیمانکاران بخش خصوصی را اداره می کنند.؟ چرا به حذف انبار ها نیاندیشیده ایم مگرنه اینکه پیمانکاران خصوصی پروژه ها را انجام می دهند؟ چه دلیلی دارد شرکتی دولتی اجناس شرکت های خصوصی و پیمانکاران را تهیه نمایند؟ بخشی از شهر در سیطره انبارهای نهادهای دولتی است . انبارها را تخلیه کنید و زمین ها را به مردم و شهرداری واگذار کنید تا شهر نفسی بکشد و چهارتا پارک و پارکینگ و شهرک ساخته شود.

۷-کرمانشاه و زبان مادری:این روزها تکلم به زبان غیر مردمان شهرم مرا آزرده خاطر می کند و مدتی است نگرانم کرده است که نکند این میراث فرهنگی و زبانی از دست برود. می دانستید تنها شهری که مردمانش به زبانی غیر از زبان مادری تکلم می کنند ، کرمانشاه است. همه کورد هستند اما به زبان فارسی با هم حرف می زنند.جالب نیست ، مگه نه؟!!!!

۸-مشکلات اقتصادی و مشکلات فرهنگی:نمی دانم با من هم عقیده هستید یا نه اما به نظر من مشکلات اقتصادی و گرانی و بیکاری،مشکلات فرهنگی و خشونت و ناهنجاری های اجتماعی را در بین مردم افزایش داده است. چرا فکری به حال این مردم نمی کنید؟ اگر کمی بررسی کنید و در زیر پوست شهر بروید، می بینید که نزول خواران خون مردم بیچاره را مکیده اند . کرمانشاه هیچی ندارد بجز مرز. پس برای بازشدن بازراچه های مرزی کاری بکنید که نفس های مردم بیچاره به شمارش افتاده است.

۹-زندگی های جدید در آپارتمان ها و مشکلات حقوق شهروندی:می دانستید در آپارتمان ها با مشکلات زیادی روبرو هستیم؟هنوز فرهنگ آپارتمان نشینی را بلد نیستیم و بلدی می خواهد رعایت کردن حقوق دیگران و تخریب نکردن ساختمان و مشاعات ساختمان از جمله آسانسور و….

۱۰- کرمانشاه،NGOها و  انجمن های غیردولتی:به نظر شما انجمن های غیر دولتی چه جایگاهی در کرمانشاه دارند؟ اصلا می دانستید در کرمانشاه چنین انجمن هایی وجود دارند؟ اصلا باید وجود داشته باشند؟ چرا انجمن ها با خدمات ارزنده باید به محاق تعطیلی بروند؟ چرا انجمن ها در کرمانشاه جایگاهی ندارند؟ چرا در رشد و توسعه کرمانشاه از پتانسیل های این انجمن ها استفاده نمی شود؟ آقای بازوند استاندار محترم چقدر از این انجمن ها اطلاع دارید و وضعیت آنها رامی دانید؟ آیا تاکنون با انها نشسته اید و درددل های آنها را شنیده اید؟ چرا انجمن ها در کرمانشاه باید هفت خان رستم را طی کنند اما باز مجوز فعالیت نگیرند؟ چرا معاونت اجتماعی استانداری کرمانشاه همایشی در این خصوص برگزار نمی کند؟ چرا جلسه ای برای نقد و بررسی وجود یا عدم وجود این انجمن ها برگزار نمی کنید؟ چرا کارشناسان توانمندی را در این خصوص جذب نمی کنید؟

آقای استاندار شما می توانید سرو سامانی به انجمن های غیردولتی بدهید تا این انجمن ها بتوانند بازوی کمکی دولت  در رشد و توسعه استان و منطقه باشند.کرمانشاه و کرمانشاهی ها را کمتر از اصفهان و مشهد و تبریز ندانید.لطفا کمی دل بسوزانید.

محمدآشنا عباس منش – ۱۳۹۷/۰۱/۲۱- کرمانشاه

3 پاسخ برای “زخم های زندگی در کرمانشاه و چند نکته جهت یادآوری/محمد آشنا عباس منش

  • ایران زمین در تاریخ فروردین 24, 1397 گفت:

    ئێژانە و یاوگەو زوانی ئەدٚایی جە وینگاو گەورە پیایەکاو جەهانیوە:
    ۱. بەڕاوەبەروو گردٚینوو سازمانوو یۆنسکۆی:
    «زوانەکێ ڕۆحوو ئێنسانەکانێ، زوانەکێ میراسێ مەعنەویێو ئێنسانیەنێ، ڕوشد کەرا و بڕێو وەختێچ مەحکووم بە فەوتیای با. ئەگەر تەقالاو وێما پەی پارێزنایو زوانەکا دەس پەنە کەرمێ، بە قازانجوو وێمانە.
    مشیۆ گردٚوو سەعیەو وێما پەی پارێزنایو زوانەکا بە کار بارمێ و ئینە جە سایەو سیستمێوی چننە زوانەی فێرکاریەنە ڕێک گنۆ».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۲. هانس گێئۆرگ گادامێر:
    «زوانیچ پێسەو ئی دونیای هەردوە وەڵێو ئێمەنە بیەیشا بیەن و ئێمە جە ئادٚیشا پێدٚای بیمێ و هیچکام تازێ نیەنێ».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۳. نیلسۆن ماندێلا:
    «ئەگەر چەنیو کەسێوی بە زوانێو کە فامۆش قسێ کەردێ، واتەکەتا میاوۆ بە مەژگیش؛ بەڵام ئەگەر چەنیو ئادٚی بە زوانی ئەدٚاییش قسێ کەردێ، واتەکەتا منیشوو سەروو دڵیش».
    «وەختێو کە زوانی ئەدٚایی تەدریس نەکریۆ، جە زەمیری شاریاوەو ئێنسانیەنە هەستوو وردی بیەی ڕێخە چەقنۆرە».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۴. سازمانوو یۆنسکۆی:
    «کەسێو کە نەزانۆ بە زوانی ئەدٚاییو وێش بنویسۆ و بوانۆوە بە بێ سەوادٚ حەسێب کریۆ و بێ سەوادٚا».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۵. پەیلواو کۆمەڵ‌شناسەکا:
    «زوانی ئەدٚایی چەنیو شۆتوو ئەدٚای ملۆنە دلێو جەسە و ڕۆحوو ئێنسانی و چەنیو مەرگیچش جە بەدٚەنەنە مزیۆرە و سەپنایو زوانێوتەری بە زارۆڵێوی کە تازە دەسش کەردٚەن بە قسە کەردٚەی بە جەنایەت حەسێب کریۆ».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۶. مارتین هایدێگێر:
    «ئەگەر زوانوو مێللەتێوی جە بەین بلۆ، ئا مێللەتیچە جە سەحنەو هەستیەنە مزیۆرە».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۷. میلان کووندرا:
    «ئەوەڵین هەنگامە پەی جە بەین بەردەیو مێللەتێوی، پسەڕیەیوەو حافێزەو ئا مێللەتیەنە؛ مشیۆ کتێبەکاش، فەرهەنگەکەیش و زوانەکەیش جە بەین بەری؛ مشیۆ کەسێو بسپاریەرە کە کتێبێ تازێ بنویسۆ پەی ئا مێللەتیە، فەرهەنگێوی تازە بارۆنە و وەش کەرۆ. ویەرین و زوانێوی تازە بارۆنە. جە مۆڵەتێوی کوڵنە مێللەت ئانە کە هەن و بیەن جە ویرش بەرۆوە.
    دونیاو دەور و بەری گردٚ چێوێوی بە کرژی جە ویر بەرۆ».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ٨. ماهاتما گاندی:
    «کەسێو کە زوان و ئەدەبیاتوو وێش نەوەنابۆوە، ویەرینیش نمەزانۆ و ئا کەسە کە ویەرینوو وێش نەزانۆ دماڕۆیەش نیا».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۹. دوکتر مەحموود حێسابی:
    «نە سەوزنا و نە سوور، زوانی ئەدٚاییو وێم یادٚم گێرتەن، ئینە پەی من وەسێن».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۱۰. مەسەلێوە فەرانسەییە:
    «کەسێو کە زوانی ئەدٚاییش نەزانۆ و یادٚ نەگێرتەبۆ وەحشین».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۱۱. لوودویگ ویتگێنشتاین:
    «زوانوو من جەهانوو منەن و جەهانوو من زوانوو منەن».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۱۲. جان ئوستوارت:
    «ئەگەر چێرچنگاڵی گەرەکش بۆ کە مێللەتێو خرۆشنۆنەو وێش ئەوەڵین کەڕەت پەی لاو هۆڤییەتی و زوانوو ئا مێللەتیە ملۆ؛ ئەگەر مێللەتێو فەرهەنگ (زوان، نەسڵە و…) جە دەس بدٚۆ ئا مێللەتە فاڕیۆ».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۱۳. لۆرد جۆرج براون:
    «ئەگەر ئەدٚا و تاتەکا موعتەقێدێ با و بزانا زوانەکەشا موهێمما و ئێژانەش هەن، ئێحتێماڵوو ئینەیە کە بە زوانوو وێشا چەنیو زارۆڵەکاشا قسێ کەرا، فرەتەرەن».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ۱۴. پڕۆفوسۆر جینوو ئاڵفێرد:
    «کەسێو کە زوانی ئەدٚایی فێروو زارۆڵەکاو وێش نەکەرۆ، نە تەنیا بە تاتەکا و نەسڵە وەڵینەکا و زارۆڵەکاو وێش خیانەتش کەردٚەن؛ بەڵکوو بە گردٚوو بەشەریەتی خیانەتش کەردٚەن؛ چوون بیەن بە باعێسوو جە بەین لوایو دانێوە جە فەرهەنگەکاو بەشەری».
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    هۆرگێڵنایوە و نویستەی بە زوانی هەورامی: ئێحسان کەرەمی.

  • جاویدان ایران در تاریخ فروردین 22, 1397 گفت:

    سلام بر لُر و لَک و هورامی و کُرد و در کل کرمانشاهان سرافراز…
    پاینده ایران من
    درود بر آقای عباس منش

  • ناشناس در تاریخ فروردین 22, 1397 گفت:

    بله لیستی از مشکلات است.
    اما در خصوص زبان مادری کرمانشاه هرچند لهجه ای فارسی آغشته به کلمات کردی و با لحن خاص اما بافت شهر کرمانشاه تغییر یافته و معجونی از گویش های کردی از هورامی تا لکی و لری ( که اخیرا خود را زبان مستقل خواندند) وجود دارد. قطعا مد نظر جناب اشنا رها نمودن همین گویش هاست.

پاسخ دادن به ایران زمین لغو پاسخ