س 28 فروردین 1403 ساعت 16:15

مرحوم حاج ملاصلاح الدین ضیایی/حیدر معاذی

مرحوم حاج ملاصلاح الدین ضیایی/حیدر معاذی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:عارفی واقعی و عالمی پرهیزگار و متقی؛مجاهدی نستوه پیری پاک منظر با چهره ای ماندگار و جذاب به دور از ریا و تزویر و سخت به امور دنیوی بی اعتنا و در زهد و ریاضت سرآمد و فاضلی کامل و اندیشمندی آگاه و باده معرفت چشیده خلف جنت آشیان خیرالحاج حاج […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:عارفی واقعی و عالمی پرهیزگار و متقی؛مجاهدی نستوه پیری پاک منظر با چهره ای ماندگار و جذاب به دور از ریا و تزویر و سخت به امور دنیوی بی اعتنا و در زهد و ریاضت سرآمد و فاضلی کامل و اندیشمندی آگاه و باده معرفت چشیده خلف جنت آشیان خیرالحاج حاج ماموستا ملا لطف الله خلف مرحوم مغفور مبرور عمادالعارفین حاج عوض عارف از عرفای شهیر و ممتاز و بلندآوازه و ازخلفای مورد توجه حضرت شیخ عثمان سراج الدین اول(طویله هورامان عراق) علیه رحمه بوده است.

 

علامه و مفتی سرشناس و بی نظیر زمان محمدزاهدضیایی(قدس الله سره)در مورد خاندان اباء و اجدادش چنین می فرماید:حاج عیسی خلف مرحوم حاج عبدالله خلف مرحوم حاج احمد خلف مرحوم حسن بن صفر پاوه ای الاصل ازحیات و ممات ایشان اطلاعاتی در دست نیست منتهی حاج عیسی دارای دو پسربه اسامی ۱حاج عوض ۲-فتح الله و یک دختربه نام(خاتون ریحان)می باشد زوجه حاج عوض عفت مآب خاتون نرگس که هویتش برایم معلوم نشد از کدام خانواده اصیل و نجیب و ریشه دار پاوه است از عمادالعارفین حاجی دارای سه پسر به قرارزیر بوده(۱حاج ماموستا ملا لطف الله ۲ملااحمد ۳ ملاحامد)حامد درحین الفوت تشیع جنازه پدرش حاجی به سوی مقبرستان حیران و سرگردان مات و مبهوت سر به کوه  و بیابان بنهاده و به مقصدالراس بازگشت ننموده و ازحیات وممات وی اطلاعی در دست نیست که کجا و چقدر زیسته و مدفنش نامعلوم است.

 

چنانکه سیدفتاح عارف و شاعر گرانمایه در رثاء حاجی فرماید(حامد په ی دینت تولای تونه ن /جه بیابان چول وینه ی مه جنونه ن)و احمدهم متاهل نشده مدتی در خانقاء حاجی مشغول تعلیم و تدریس و حلقه ذکر مریدان و منسوبان بوده و بعد از اندی متوفی گشته حاج لطف الله که پسر ارشدحاجی است با(خاتون حمراء دختر کدخداشفیع )از رجال عالیشان و متدین و نامدارو آگاه پاوه بوده ازدواج می نماید،تقریبا چندماه بعد از این عقد و نکاح حاج عوض دارفنا را وداع و به خانه بقاء می شتابند چنانکه میرزا عبدالله شاعرپاک سرشت و بلندآواز(محروم)فرزندمرحوم مغفورمیرزا احمدجفار(شاعر)زبردست چنین می نگارد: هوالباقی تاریخ رحلت پیرتکیه طریقت و سالار مسالک راه حقیقت سیاح دیارلاهوت و مسباح بحارناسوت حاج عوض اعلی الله مقامه طلوع صبح دوشنبه غره شهر ربیع المولوداوائل بهارسال تخاقویی ئیل ۱۲۹۰از هجرت حضرت خیرالبشرصلی الله علیه وسلم ازتنگ نفس دنیای فانی به عرصه وسیع دل فزای فردوس جاودانی بال رحلت گشود(درگلستان وحدت شاخ کبیربشکست /پشت جهان کمان شدقدچوتیربگذشت/غره ربیع اول حاج عوض چو بگذشت/تاریخش اربپرسی پشت صغیربشکست)(ازمحروم است).

 

همچنان مرحوم مغفورتاج العارفین سیدفتاح شاعر و عارف وارسته درموردفوت حاجی جامع المراثی سروده وتاریخ فوتش راچنین رقم می زند(جه ووه خت و واده دیده م کوچش که رد/هه زار ودوسه دجه هجرت ویه رد/هه م ویه رده بی هه شتاد چه نی هه شت/لول بالش دا په ی ره وزه ی به هه شت) حاج لطف الله دارای سه پسر می باشد:۱حاج ملاصلاح الدین ۲عمادالدین ۳عصام الدین بوده که امورات ومعیشت گذرانش را از راه کشاورزی می گذراند وی گه گاهی جانشین موقت خطیب و امام جمعه و قت پاوه بودکه ناگاه درشب پنج شنبه هشتم ماه رجب المرجب سال ۱۳۲۶هجری قمری بدرودحیات گفته و در مقبرستان حاجی در جوار پدرش به خاک سپرده شد.

 

و اما بعدحاج ملاصلاح الدین که مدام توجهش به دل بود و نظرش به سوی زات اقدس حق کماکان مشغول ذکر و هدف و مقصودش رضای خالق بی مکان بود تولدش براساس دو نظریه ازاساتید سخن ۱سیدفتاح می فرماید۱۲۸۸ حاج عو ض متوفی شد ۲میرزا عبدالله سال ۱۲۹۰را ثبت می نماید که اگر براساس این نظریات باشد یک سال بعد تولدش اتفاق افتاده وی درکانون گرم خانواده ای صوفی مسلک چشم به جهان هستی گشود این عالم ربانی ازهمان اوان طفولیت در محضرعمویش یعنی کاک احمد به فراگیری قرآن و علوم متداوله مشغول و در عنفوان نوجوانی قدم در دایره زهد و پرهیزگاری نهاد وی درجمع همسالان به صداقت وپاکی و امانت داری وحمایت ازضعفا و بی پناهان و دلجویی ازیتیمان شهرت یافت در صورتی که خودایشان در نهایت فقر و تنگدستی و عسرت روزگار را می گذراند چنانکه خودش می فرماید کتاب فقهی را آرزومی کردم امابه علت فقرقادربه خریدآن نشدم حاجی گه گاهی سوزان وسرگشته ومجنون واروشوریده احوال وپریشان گونه سر به کوه وبیابان می نهادوباخدای خود درخلوتی مانوس و درپی گمگشته اش آتش اندرونیش را با ذکر و تسبیحات فرو می نشاند.

 

وی در آن زمان نزد اساتید مختلف به یادگیری علوم همت گماشت تا اینکه وارد مدرسه شیخ الاظهر زمان عالم و عارف ربانی افقه الفقها مفتی و مدرس کامل و فاضل و نابغه روزگارحضرت مولانا احمدمدرس قدس الله سره که نسبش به مولی المکرم قاضی جبرئیل خطیب وامام جمعه وقاضی شرع ومدرس دارالعلم پاوه به سال ۶۵۰هجری قمری(مستند)سرجد اعلای معاذی ها و انصاری ها و محی الدین زاده ها و شریفی و بعضی از لطفی ها و غیره می رسد در جرگه شاگردان ایشان درآمد حاجی درعلم ظاهر و باطن بی نظیربود و در تمام اموراخلاص کامل داشت تکمیل العلوم چون تفتازانی و در عرفان به تاسی از گذشتگان دیارش همچون تاج العارفین سیدفتاح و سیدوسیم و سیدغیاث الدین و جدش عمادالعارفین حاج عوض و….که از اعجوبه های روزگاربوده اند به سیر و سلوک پرداخت.

 

ایشان عارفی گوشه گیر و خلوت نشین پیراسته به زیورعلم و در عرفان همچون گوهری تابناک وجذاب که هرگز فریفته آمال دنیایی نبوده و دین را با دنیا عوض نکرد زمانی که بر برگ برگ اوراق زرین این دیار در اسناد و دستنوشته های قدیمی گوشه چشمی می نگریم چنان تعاریف و وصفی ازایشان آمده ازجانب علماء و مشایخ کبار وشعرای سوزان عشق الهی فی المثل میرزامحمود مستوفی در بند قصرقجر و یا آقاسیدبهاالدین شمس قریشی و شهیدقاضی صبغه الله خطیب و امام جمعه محبوب پاوه( آقاملا)وتنی چند شاعر دیگر که با ابیات پرمغز و سوز و گداز و مایه دارچنان که رعشه برتن آدمی می اندازد.البته مشایخی همچون شیخ عمرضیاالدین و شیخ نجم الدین و شیخ علاءالدین و علمایی همچون ملاحیدرطویله ملابهاء الدین طویله و ملاعزیز طویله که در صفرحج به همراهش بوده با آن همه جملات و عبارات ملاطفت آمیز وی را به بزرگی یاد نموده اند و باده معرفت چشیده خطاب می کنند.

 

باری بار سنگین و محفل درس و وعظ استادی چون مولانا و شاگردی چون صلاح الدین با آن همه شور و شعف و قوی یادگیری مورد توجه استاد واقع شد که وی شایسته و آماده ودلباخته برای فراگیری فراتر از حد معمول دانست و توجه مخصوص خود را به جانب وی معطوف داشت و وی را با نصایح جامع خودآگاه ساخت هرروز که در محضر ایشان حضور می یافت محبوبیتش بیشتر میشد چنانکه استادش درحق وی فرمود فراتر از خواسته استاد بر مرور امر تدریس و وعظ همت می گمارد،فهم و درک وی چنان بود گویی که به وی الهام الهی شده بعد ازمدتی نه چندان طولانی در خدمت استاد به نتیجه کمال رسید و از محضر ایشان فارغ و مجاز گردید.بی درنگ به سوی بیاره شریفه عزیمت و در جرگه طلاب و مریدان مدرسه شیخ عمربیاره درآمد و با اشتیاق کامل پله های ترقی را طی نمود و بعد از اتفاقی که توسط طلاب در آنجا افتاد خود را به شیخ عمر معرفی می نماید و مورد توجه حضرت شیخ واقع می شود تا سال ۱۳۱۸حضرت شیخ وفات می فرماید.

 

حاجی بقیه مراحل را در نزد ملاعبدالقادرمدرس بیاره و ملاحیدر ادامه داده و موردالطاف شیخ نجم الدین واقع و به سال ۱۳۲۱هجری قمری با ملاعزیز برادر ملابهاءالدین که حدود چهل سال امام خانقاء بیاره بوده بقصد ادامه تحصیل و ادای فریضه حج بیاره راترک می نماید و بعد از مدتی به شهر معروف شام (دمشق)می رسند و مدت چند ماه در آنجا به تحصیل علوم ادامه و بعد از مدتی به طرف مدینه منوره رهسپار می شوند و به محض رسیدن و ورود به مکه معظم قبل از ادای فریضه حج ملاعزیز رحلت می فرمایند و تا بدانجا خبر فوت حاج صلا الدین به پاوه می رسد و مراسم تعزیه برای ایشان برپا می کنند.

 

اما بعد از مدتی مراجعت می نماید و درسال ۱۳۲۳هجری قمری باخاتون طیبه دختر مولانا عبدالمجیدخطیب و امام جمعه پاوه که جد اندر جد در مقام امام جمعه پاوه طی احکام واصله از طرف حکام عثمانی منصوب سمت گشته اند ازدواج می نماید و بعد از مدت کوتاهی اقامت به عزم زیارت و دیدار شیخ نجم الدین به سوی بیاره عزیمت می نماید که در این اسنا یکی ازبیگ زادگان طایفه متوفی و مبلغی پول به حضورحضرت پیرتقدیم می دارندبه جهت انجام فرائض حج برای متوفی و شیخ نجم الدین حاج صلاح الدین را انتخاب و به جای آن شخص متوفی اعزام می دارد و در سال ۱۳۲۳ه ق که فریضه حج را برای آن شخص بجا می آورد و به موطنش مراجعت می نماید.

 

در آن هنگام که به منزل نرسیده خداوند به ایشان پسری عطا می فرماید و اسم مبارک محمدزاهد را بروی می نهد،باشدکه تاریخ تولدحاج ماموستای پاوه ۱۳شعبان ۱۳۲۴هجری قمری می باشد این عارف محبوب تمام عمر بابرکت و کوتاهش را ذره ذره به عبادت و خدمت به خلق الله سپری نمود سرانجام این پیرمیکده عرفان در پانزدهم ربیع الاول سال ۱۳۴۲هجری قمری به دیدار محبوبش شتافت این رادمرد در حین فوت دارای سه پسر به اسامی۱ علامه حاج ماموستامحمدزاهد۲-ملامحمدعارف۳-محمدناصح که چندماه بعداز رحلت پدر متوفی گشته،خداوندسبحان همگان را موردلطف و مرحمت خویش در روز موعود قراردهد آمین.

 

پاوه/حیدرمعاذی /فروردین ماه ۱۳۹۷