ج 10 فروردین 1403 ساعت 17:36

این استان فراری دهنده!!! / آرمان فیضی

این استان فراری دهنده!!! / آرمان فیضی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : چند روز پیش آماری از استانهای مهاجر پذیر و مهاجر فرست در طی سالهای ۹۵-۹۰ منتشر شد که جلب توجه می نمود. از آنجا که استان رنج دیده ی کرمانشاه در اکثر شاخص های توسعه سیاسی،اجتماعی و اقتصادی معمولا سینه سپر می کند و بدترین آمارها را به خود […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : چند روز پیش آماری از استانهای مهاجر پذیر و مهاجر فرست در طی سالهای ۹۵-۹۰ منتشر شد که جلب توجه می نمود. از آنجا که استان رنج دیده ی کرمانشاه در اکثر شاخص های توسعه سیاسی،اجتماعی و اقتصادی معمولا سینه سپر می کند و بدترین آمارها را به خود اختصاص می دهد،به این آمار نیز «نه»نگفته بود و به همراه استانهای خوزستان و لرستان در صدر مهاجرفرستان جا خوش کرده بود.

 

البته شاید باید دلخوش بود که کرمانشاه در این آمار همانند آمار بیکاری در رتبه اول قرار نداشت و رتبه سوم را اختیار کرده بود که البته جای نگرانی نیست و با ادامه شرایط فعلی در چند سال آینده صدر را در اختیار خواهیم گرفت!چون انگار ما کرمانشاهیان به صدر جدول بودن عادت کرده ایم!.آرمان فیضی

 

حقیقتا این آمار شوکه کننده است،استانی به مانند کرمانشاه با همه ظرفیت هایی که دارد و خیلی از استانها چنین ظرفیت هایی را ندارند،رده بالای استانهای مهاجرفرست را به خود اختصاص می دهد‌.اوضاع هنگامی ناراحت کننده تر می شود که بدانیم در میان این مهاجرین،درصد قابل توجهی را نخبگان کرمانشاهی تشکیل می دهند.به راستی دلایل این اوضاع نگران کننده چه می تواند باشد؟

 

احتمالا اکثرا در پاسخ این سوال به بحث بیکاری اشاره می کنند که البته به درستی از مهم ترین عوامل است اما دلایل دیگری را نیز می توان علاوه بر بیکاری ذکر کرد. ابتدا چند سطری را به بیکاری اختصاص می دهیم. بر طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران،استان کرمانشاه بیکارترین استان کشور است و در میان شهرستان های استان نیز،شهرستان های اورامانات به خصوص جوانرود بالاترین آمار بیکاری را به خود اختصاص داده اند. بیکاری معضلی است که سالهای سال است دامن کرمانشاه را گرفته است و علی رغم همه تلاشهایی که دولتها کرده اند،اوضاع بیکاری در این استان نه تنها بهبود نیافته بلکه رو به وخامت گذاشته است و بدین ترتیب نیروی کار استان به دنبال یافتن کار و امرار معاش،وطن را ترک گفته و معمولا راهی استانهایی مانند تهران و البرز می شوند.

اما اوضاع زمانی تاسف بار تر می شود که این نیروی کار به دلیل پیدا نکردن شغلی مناسب در استان مقصد،رو به شغل هایی کاذب مانند دست فروشی(به خصوص در مترو)می آورند. بیکاری درد گرانی است و می تواند فقر،اعتیاد و انواع معضلات اجتماعی را به همراه بیاورد و درد بیکاری را نمی توان در چند سطر خلاصه کرد و می توان جداگانه مطالب بسیاری در مورد آن نوشت،از این رو فعلا به این چند سطر قناعت کرده و به سایر عوامل می پردازیم.

همان طور که قبلا ذکر شد،در میان مهاجرانی که از استان مهاجرت کرده اند،درصد قابل توجهی را نخبگان استان تشکیل داده اند و با علم به این موضوع در می یابیم که یکی از علل مهم عقب افتادگی استان کرمانشاه،خروج نخبگانش از استان بوده است. اما به راستی چرا نخبگان کرمانشاهی فرار را بر قرار ترجیح می دهند؟

 

چه عواملی باعث می شود که آنان بعضا دیار خود را برای همیشه ترک کنند؟.پاسخ این سوالات را می توان از دو بعد بررسی کرد.یکی از عوامل،عامل خارجی(خارج از استان)است.در طول این سالیان،دولتها معمولا اعتقادی به نخبگان کرمانشاهی در داخل استان نداشته اند به طوری که چه در حال حاضر و چه در گذشته مدیریت این استان کمتر به خود نخبگان کرمانشاهی سپرده شده است و از استان های دیگر مدیر وارد کرده اند،از مدیریت ارشد استان گرفته تا مدیران کل.

عامل دیگر عامل داخلی است‌.متاسفانه از معدود افراد کرمانشاهی هم که در استان به مدیریت دست می یابند و یا از لحاظ سیاسی-اجتماعی جایگاهی می یابند،تفکر قبیله گرایی بر آنان چیره می شود و فقط به منافع خود و اطرافیان می اندیشند و نخبگان را خطری برای جایگاه خود می پندارند و از هر تلاشی برای خارج کردن آنان از صحنه دریغ نمی کنند.

در این میان اوضاع برای نخبگان اهل سنت استان کرمانشاه به مراتب سخت تر است.نخبگان اهل سنت استان هنگامی که می بینند علی رغم همه شایستگی ها در مدیریت های استانی به آنها بهایی داده نمی شود و آنان نمی توانند حتی در استان خود مدیریت کنند و در آن جایگاه در راه اعتلای استان کرمانشاه و مردم رنج دیده اش بکوشند،در نتیجه بار سفر را بسته و با دلی اندوهگین وطن را ترک می نمایند.

با این مهاجرت گسترده نخبگان،کرمانشاه می ماند و مشکلات آوار شده ای که حل آنها روز به روز پیچیده تر و دشوارتر می گردد. معدود نخبگانی هم که در استان می مانند علی رغم همه تلاشها و دلسوزی هایشان چون تنها هستند و ارکان قدرت را در دست ندارند،سر آخر چاره ای جز عزلت نشینی نمی یابند.چند مدت پیش در فضای مجازی پستی را از یکی از نخبگان و اساتید اقتصاد استان دیدم که از اوضاع امروز کرمانشاه سخت دلش گرفته بود اما گفته بود که با همه ناملایمتی ها هنوز هم عاشق کرمانشاهم و در آن خواهم ماند و برایش تلاش خواهم کرد‌.حتم دارم اگر ایشان در استانی دیگر بودند،بهترین بهره برداری را از ایشان می کردند اما در کرمانشاه دریغا که از ایشان استفاده مناسبی بشود.

مدیران،نمایندگان، بزرگان و خلاصه ارکان قدرت استان کرمانشاه باید در نگرششان تجدید نظر کنند،چرا که با ادامه این روند،کرمانشاهمان بیش از پیش به قهقرا خواهد رفت،نگذارید که کرمانشاه به گورستان نخبگان تبدیل شود‌.باید اعتقاد داشته باشیم که کرمانشاه متعلق به همه کرمانشاهیان با هر قوم و مذهبی است و همه باید در آن سهیم باشند.

کرمانشاه برای گذر از این مشکلات سخت و دردناکش،نیازمند بکارگیری همه نخبگان و دلسوزانش است،باید با گذشتن از تفکرات قومی-قبیله ای به نخبگان بها داد و آنها را باور کرد و ابزار کار را در اختیارشان گذاشت،کاری که در استانهای توسعه یافته تر به انجام رسیده است و به خوبی ثمره آن نیز قابل مشاهده است.

امید است که دیگر کرمانشاه را در صدر چنین آمارهای نگران کننده ای نبینیم و با بهره گیری از همه توان کرمانشاهیان متخصص و دلسوز،کرمانشاه به جایگاه واقعی خود دست یابد.

یک پاسخ برای “این استان فراری دهنده!!! / آرمان فیضی

  • رادین در تاریخ اسفند 15, 1396 گفت:

    بسیار عالی .

پاسخ دادن به رادین لغو پاسخ