پ 09 فروردین 1403 ساعت 23:17

تهاجم فرهنگی؛سفسطه مدرن خودمانی/بهرام بهرامی

تهاجم فرهنگی؛سفسطه مدرن خودمانی/بهرام بهرامی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:در یونان باستان،وقتی دادگاه تفتیش عقاید،سقراط را به پای میز محاکمه کشاند،مهمترین اتهام سقراط گمراه ساختن جوانان و ممانعت از رشد و باروری استعداد جوانان بود!… به همین دلیل دادگاه سقراط را به اعدام محکوم کرد…!سقراط با شنیدن این اتهام فریاد برآورد:”به من بگویید که مربیان جوانان کیانند؟پدران، مادران، معلمان،خطبا، مسئولان […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:در یونان باستان،وقتی دادگاه تفتیش عقاید،سقراط را به پای میز محاکمه کشاند،مهمترین اتهام سقراط گمراه ساختن جوانان و ممانعت از رشد و باروری استعداد جوانان بود!… به همین دلیل دادگاه سقراط را به اعدام محکوم کرد…!سقراط با شنیدن این اتهام فریاد برآورد:”به من بگویید که مربیان جوانان کیانند؟پدران، مادران، معلمان،خطبا، مسئولان و فرمانروایان؛ همگی دست اندر کار تربیت جوانانند،الا من؟! در جامعه ای که یک تن قادر است کار تربیتی این خیل عظیم مربی و مصلح را تباه سازد،آیا نباید به عملکرد تربیتی آنان شک کرد؟” هنوز هم این پرسش مطرح است که آیا یک نفر به تنهایی می تواند حاصل کار تربیتی این همه مربی و مصلح را تباه کند؟ و…؟…؟

در بسیاری جوامع جهان سوم، عمدتاً در قرن اخیر، اصطلاح « تهاجم فرهنگی بیگانه» تبدیل به هیولایی شده که همه مظاهر فرهنگ بومی را می بلعد و الگوهای فرهنگ بیگانه را جایگزین می کند. در این خصوص خطبای ریزو درشت در هیأت پیشوایان اخلاق و تربیت و متولیان فرهنگ بومی، مداوماً سعی می کنند هوش و حواس و ذهن آحاد و اقشار جامعه را متوجه هیولایی موهوم به نام تهاجم فرهنگی کنند. چه مغلطه کارانی که به ایراد سخن و قلمفرسایی می پردازند؛ چه تجزیه و تحلیلهای عجیب و غریب،استدلالها و استنتاجهای شگفت انگیز و… باوجود همه اینها،همه شاهد مرگ تدریجی نمادهای فرهنگ خودی و استحاله جامعه هستیم. چرا وضعیت چنین است؟

در اینجا این پرسش به ذهن می آید آیا صورت مسأله اساساً غلط نیست؟اصولاً تهاجم فرهنگی یعنی چه؟در دنیایی که رسانه ها حصار فرهنگها را شکسته اند، و مبادله فرهنگ اجتناب ناپذیر شده،چرا فرهنگ بیگانه چون هیولایی آدمخوار به مردم نمایانده می شود؟ آیا ” تهاجم فرهنگی” را نمی توان با ” تهاجم فرهنگی متقابل” پاسخ داد؟ کسی که مدعی است که فرهنگش اصیل و ریشه دار و مبتنی بر ارزشها و باورهای کهن و مقدس است، و متقابلاً فرهنگ بیگانه مبتذل، بی هویت و فاسد است؛چرا باید نگران تهاجم فرهنگ بیگانه باشد؟ علی الاصول الگوهای فرهنگ مبتذل غربی نباید بتواند نمادهای فرهنگ اصیل و ارزشمند را ازبین ببرد، پس این نگرانی از چیست؟ وبسیار پرسشهای دیگر در خصوص ماهیت مساًله؟؟؟؟

درعرصه مغلطه های بی سرانجام،عده ای پیداشدند و طرحی نو در انداختند و حدیثی ناب به میان افکندند و نسخه پیچیدند که بهتر است از الگوهای فرهنگ غربی خوبهایش را برای خودمان جذب کنیم و بدهایش را دفع کنیم و…!مسأله دشوار و مبهم بود با این طرح دشوارتر و مبهم ترشد.الگوها و نمادهای فرهنگ غرب یک نظام یکپارچه و به هم پیوسته است؛ برای یک جامعه شرقی جهان سومی خوبهایش کدام و بدهایش کدامها هستند؟در چه چارچوب علمی یا منطقی تعریف شده ای می گنجند؟ آیا آحاد جامعه آزادند که هرکس به تشخیص و علاقه خود خوبها و بدها را انتخاب کند یا از جانب قدرت به آنها دیکته می شود؟ چه ملاک و شاخص عینی و علمی برای تمایز وجود دارد؟ و…؟…؟

مسأله تهاجم فرهنگی،با توجه به ابهامات فراوانی که برآن مترتب است؛می توان در خصوص آن به چند نکته اشاره کرد:۱-هیچ مبنای علمی ندارد و مبتنی بر هیچ مفروضه عینی و تعریف شده نیست.۲-در تحلیل پدیده ها، دو مقوله دخالت دارند؛اول واقعیت پدیده خارجی و دوم نگرش ادراکات، ارزشها و ایدئولوژی شخص محقق که پدیده را مطالعه وتحلیل می کند. مطالعه واقعیتها و پدیده های فرهنگی به شدت تحت تاًثیر نظام باورها و مبانی ارزشی و ایدئولوژیک محقق است.۳-کسانی که خود را دلسوز فرهنگ اصیل خودی و دشمن سر سخت فرهنگ بیگانه نشان می دهند، هرچند به ظاهر خود را پشت توده ای از مفاهیم جامعه شناسی و روان شناسی وتاریخی و فرهنگی پنهان می کنند؛

اما غالباً گفتارهایشان ازذهن استبداد زده تراوش می کند. آنان در بحثهایشان از الفاظ و عبارات موهن وتحقیر آمیزی چون: غرب زده، خود فروش، خود باخته، بیگانه پرست و دنباله روی بیگانه و… استفاده می کنند. تحلیلها و تفسیرهایشان بیشتر مبتنی بر حب و بغضها و غرض ورزیها و تنشهای آشکار و نهان خودشان است. برای آحاد و اقشار جامعه، اراده و اختیار قائل نیستند و معتقدند که اراده ای خارج از حوزه جغرافیای فرهنگی خودشان به صورت عمدی و آگاهانه در جهت محو فرهنگ آنان تلاش می کند؛ مثلاً جوانانی که الگوهای رفتاریشان خلاف میل اینان است، چون پرکاهی گرفتار طوفان هستند؛ و بدون اینکه خود اراده و اختیاری داشته باشند، جریان باد آنها را با خود به هر جا می برد.

۴-اگر به گفته سقراط در ابتدای مقال برگردیم، در جامعه ای که این همه خطیب، مربی، مصلح، متولیان فرهنگ و نظام ارزشها، نظام تعلیم و تربیت رسمی، رسانه ها، همه با زبان و قلم به صورت هماهنگ و یکپارچه، در راستای ساختن و پرداختن فرهنگ وحفظ آن می کوشند؛ چگونه است این فرهنگ در برابر امواج فرهنگ بیگانه اینقدر ضعیف و منفعل است؟ وقتی فرهنگ به اصطلاح مبتذل بیگانه، در برابر این همه نهاد فرهنگی، اینقدر راحت و با سهولت می تواند وارد شود، آیا ضعف و سستی در عملکرد متولیان فرهنگی خود جامعه نیست؟

یک پاسخ برای “تهاجم فرهنگی؛سفسطه مدرن خودمانی/بهرام بهرامی

  • ناشناس در تاریخ دی 6, 1396 گفت:

    نگرفتم
    راهکار چیست
    البته شما صورت مسئله را پاک کردید.
    خوب چیست
    بد چیست
    فرهنگ چیست
    متولی کیست
    گر معیار خدا باشد جرو بحث چیست

پاسخ دادن به ناشناس لغو پاسخ