ج 10 فروردین 1403 ساعت 10:01

زلزله های تاریخی در مناطق کُردنشین/دانا مهرنوس

زلزله های تاریخی در مناطق کُردنشین/دانا مهرنوس

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:سپاس و ستایش خداوندی را که تمامی امور در اراده کامل اوست و هرآنچه او اراده کند به یقین حکیمانه خواهد بود.بعد از آنکه زلزله ۷/۳ ریشتری در کرمانشاه روی داد بسیاری از مردم برآن بودند که تاکنون در مناطق کُردنشین زلزله ای اینچنین روی نداده است،اما با نگاهی گذرا به […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:سپاس و ستایش خداوندی را که تمامی امور در اراده کامل اوست و هرآنچه او اراده کند به یقین حکیمانه خواهد بود.بعد از آنکه زلزله ۷/۳ ریشتری در کرمانشاه روی داد بسیاری از مردم برآن بودند که تاکنون در مناطق کُردنشین زلزله ای اینچنین روی نداده است،اما با نگاهی گذرا به تاریخ، آنچه درباره زلزله های تاریخی در این مناطق آمده به گونه ای خلاصه وار ذکر می گردد تا با خواندن و آگاهی یافتن از این روایات این سخن حق یعنی«تاریخ تکرار می شود» ‌بیشتر نمود پیدا کند و ما نیز می بایست با خواندن تاریخ عبرت از گذشتگان را سرمشق زندگانی خود کنیم تا همسو با کلام پروردگار صراط مستقیم را بر هر فکر و عقیده غیرالهی ترجیح دهیم{ أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَکَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعْجِزَهُ مِنْ شَیْءٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ عَلِیمًا قَدِیرًا }(فاطر، ۴۴)”آیا در زمین به گشت و گذار نپرداخته اند تا ببینند فرجام کار پیشینیان به کجا کشیده است در حالی که آنها از اینان قدرت و قوت بیشتری داشته اند، هیچ چیزی چه در آسمانها و چه در زمین، خدا را درمانده و ناتوان نخواهد کرد؛ چراکه او بسیار فرزانه و قدرتمند است.”

الف) زلزله های کرمانشاه و جبال (زاگرس)

۱- زلزله حلوان[۱] (سرپل ذهاب کنونی و اطراف آن) سال ۳۴۶ هجری

شمس الدین ذهبی متوفی ۷۴۸ هجری می نویسد: در رى و بخشهاى آن زمین لرزه هاى بزرگ روی داد، در ذى حجه،شهر طالقان فرو رفت، و جز سى نفر از مردمانش کسى جان سالم بدر نبرد. زمین، یکصد و پنجاه روستا از روستاهای رى را فرو خورد. این لرزش تا حلوان ادامه داشت و بیشتر آنها را فرو خورد. زمین،استخوان مردگان را بیرون ریخت، چشمه هاى آب پدید آورد. در رى کوه ها پاره پاره گشت. زمین شکافهاى بزرگ برداشت و آبهاى بدبو همراه با دود بسیار بیرون آمد.[۲]

۲- زلزله حلوان سال ۳۴۷ هجری

ابن جوزی (متوفی۵۹۷ هجری) در ذکر حوادث سال ۳۴۷ هجری به زلزله هایی اشاره می کند که حلوان را لرزانده است، وی می نویسد: زلزله هایی عظیم در حلوان و شهرهای جبال(زاگرس)، قم و کاشان روی داد که در نتیجه آن خانه ها ویران و مردم زیادی کشته شدند.[۳]ابن اثیر شرح بیشتری از این واقعه می دهد و می نویسد: زلزله ها چهل روز متوالی مناطق مذکور را لرزاند، گاهی آرام می گرفت و گاهی نیز دوباره شروع می شد در نتیجه خانه ها ویران گشتند و آب ها فرورفتند و مردم زیادی زیر آوار کشته شدند.[۴]

۳- زلزله دینور[۵] سال ۳۹۸ هجری

 در شب یکشنبه ۱۶شعبان سال ۳۹۸ هجری زلزله عظیمی در دینور روی داد که بر اثر آن خانه ها ویران گشت و بیشتر از ۱۶ هزار نفر جان خود را از دست دادند و این تعداد بغیر از کسانی بود که زیر آوار دفن شده بودند. و مابقی کسانی که سالم بودند به صحرا رفتند و در سایبانهایی که ساختند اقامت کردند.[۶]

۴- زلزله حلوان سال ۵۴۴ هجری/در سال ۵۴۴ هجری در حلوان زلزله ای روی داد که بر اثر یکی از کوههای آن نابود و با خاک یکسان گشت.[۷]

ب)زلزله در جزیره[۸] و شام (مناطق کُردنشین عراق، ترکیه و سوریه) 

۱- زلزله شهرزور سال ۶۴۳ هجری     

ابن اثیر می نویسد: در سال ۶۴۳ هجری زلزله شدیدی در عراق روی داد که بیشترین شدت آن در شهرزور* بود که درنتیجه بیشتر شهر ویران شد، بخصوص قلعه آن که با خاک یکسان گشت، و علاوه بر آن، شش قلعه دیگرو بیشتر روستاهایش نیز ویران شدند. زلزله سی و چند روزی همچنان باقی بود تا آنکه خداوند آن را از مردم برداشت .[۹]

۲- زلزله در سایر مناطق جزیره (مناطق کُردنشین عراق، ترکیه و سوریه)

ابن اثیر به زلزله هایی در این مناطق اشاره می کند: زلزله سال۵۱۱ هجری[۱۰]، سال۵۲۴ هجری[۱۱]، سال۵۳۲ هجری[۱۲]، سال۵۳۳ هجری[۱۳]، سال۵۶۵ هجری[۱۴]، سال۵۹۰ هجری[۱۵]، سال ۵۹۷ هجری[۱۶]، سال۶۰۰ هجری[۱۷] و سال ۶۲۲ هجری[۱۸]. مثلا درباره زلزله ۵۳۲ هجری که مناطق بیشماری را در بر گرفته بود می نویسد:مناطق بسیاری تخریب و مردمان زیادی نابود گشتند.[۱۹]

یک سال بعد از آن یعنی در سال ۵۳۳ هجری، زلزله ای دیگر روی داده که ابن اثیر درباره آن می نویسد: زلزله های بزرگی در شام و جزیره و بیشتر شهرها روی داد که بیشترین شدت آن در شام بود که چندین شب پی در پی می آمد که در نتیجه آن بسیاری از سرزمین ها مخصوصا حلب ویران شد چون شدت لرزه ها زیاد شد مردم خانه های خود را ترک کردند و به صحرا رفتند. آنها در یک شب لرزه ها را شمارش کردند که تعداد آن هشتاد بار بود، زلزله ها از چهارم تا نوزده صفر ادامه پیدا کرد که همراه با صداها و تکانهای شدید بود.[۲۰]

و نیز درباره زلزله سال ۵۶۵ هجری آورده است: در دوازدهم شوال این ماه زلزله هایِ پی در پیِ عظیم و هولناکی روی داد که مردم همانند آن را ندیده بودند به گونه ای که بیشتر سرزمین های شام(سوریه) جزیره و موصل و عراق و غیره را به شدت لرزاند که بیشتر شدت آن در شام بود که در نتیجه آن بیشتر شهرهای دمشق،بعلبک، حمص، حماه، شیزر، بعرین، حلب و غیره تخریب گشتند، دیوارها و قلعه ها ویران گشتند و خانه ها بر سر مردم فرو ریخت که در نتیجه مردمان زیادی هلاک شدند که تعدادشان از شمار بیرون بود.[۲۱]

ج)زلزله های تاریخی در سایر سرزمین های اسلامی

زلزله ها در طول تاریخ هراز چندگاهی رخ داده و هربار شاید مردمان زیادی را به کام مرگ فرو برده و خانه ها و مساجد زیادی را ویران کرده باشند و نمونه های آن در تاریخ بسیار زیاد است که در ذیل مواردی از آنها ذکر می گردد.

۱- زلزله در حجاز

حتی مبارکترین جای دنیا یعنی مکه نیز از آسیب زلزله در امان نبوده و ابن کثیر دمشقی در تاریخ خود در ذکر وقایع سال ۵۱۵هجری می نویسد:در این سال زلزله ای بزرگ در حجاز روی داد که بر اثر آن رکن یمانی کعبه[۲۲] تکان خورد و قسمتی از آن خراب شد.[۲۳]

۲- زلزله در قومس

ابن عبری (متوفی ۶۸۵هجری) در تاریخ خود درباره زلزله ای بزرگ در ایران می نویسد:در ماه شعبان سال ۲۴۲ هجری زلزله هایى هولناک و صداهایى مهیب در قومِس(حوالی دامغان) و روستاهاى اطراف آن پدید آمد. بسیارى از خانه ها ویران شد و بسیارى از مردم در زیر آوارها مردند. شمار کشته شدگان ۴۵۰۹۶ تن بود. بیشتر این خرابى در دامغان بود.[۲۴]

۳- زلزله در تبریز

کروسینسکى(متوفی۱۷۵۶م)،در سفرنامه خود از تبریز یاد کرده می نویسد: در سنه هزار و صد و سى چهار هجرى چنان زلزله اى در تبریز شد که نود هزار کس از شهر و حوالى آن سر در نقاب تراب(خاک) کشید.[۲۵]

۴- زلزله در استانبول

محمد عارف اسپناقچی(متوفی ۱۳۱۰ قمری) نیز درباره زلزله استانبول در سال ۱۵۰۹ میلادی ( ۹۱۵هجری) می نویسد: در این سال زلزله عظیمى در اسلامبول حادث شد.هزار و هفتاد خانه و یکصد و نه جامع و مسجد و یک سمت بسیار عالى عمارت دولتى و سور شهر اسلامبول را خراب و برابر تراب کرد (= با خاک یکسان کرد) و آب دریا بالا آمده، از سر دیوار قلعه به شهر داخل شد.این زلزله که مثلش دیده نشده بود، چهل و پنج روز درین شهر حکمرانى نمود. اهالى و سلطان از شهر خارج شده، در بیرون زیر چادرها و آلاچیق ها زندگى کردند.بعد از اینکه زلزله سکونت یافت، سلطان به اطراف احکام نوشته، پانزده هزار نفر بنا و عمله جمع کرد و مشغول به تعمیر شد.[۲۶]

خاتمه

در زلزله ۷/۳ ریشتری کرمانشاه آنچه که در ابتدا به عنوان دلیل زلزله به ذهن مردم خطور کرد همان دلایلی بود که مردم سیراف در زلزله سال ۳۶۶ هجری می دانستند؛ مقدسی متوفی حدود ۳۸۰هجری می نویسد: «زلزله هفت روز سیراف را لرزانید. مردم به سوى دریا فرار کردند بیشتر خانه ها ویران گشت یا ترک برداشت و مایه عبرتى شد براى کسانی که در آن تامل کنند و از آن پند گیرند. از مردم سیراف پرسیدم چه کردید که خداوند شکیبائى درباره شما را کنار نهاد؟

گفتند:زنا در میان ما افزایش یافت و ربا خوارى بسیار شد. گفتم:آیا از آنچه مى بینم عبرت گرفته اید؟ گفتند: نه، من سخنانى زشت درباره زنان ایشان شنیده ام، مردم فارس با فسق بسیار که خود دارند، به ایشان متلک می زنند.»[۲۷]

مردم ما نیز دوری از اوامر خداوند و رواج گناه و … را عامل زلزله می دانستند. اما باید گفت که در تاریخ همچنان که ذکر شد کعبه نیز از آسیب زلزله در امان نبوده است. بنابراین گناهان عامل زلزله نمی باشند. اما باید گفت تمامی زلزله ها در اراده کامل خداوند متعال می باشند و اراده او نیز حکیمانه می باشد. اگر خداوند بخواهد زلزله ای روی نمی دهد و زمینِ فرمانبردار لرزه ای به خود راه نمی دهد اما خالق هستی خود بر احوال مخلوقاتش آگاه می باشد و ما از چرایی بسیاری از وقایع و دلایل آن نزد خداوند ناآگاهیم پس در هر حال شکرگزاری الله تبارک و تعالی بر هر فکر و عقیده ای افضل است.

تسلیم اراده خداوند بودن، دوری از گناهان و محرمات، شکرگزاری در زمان زلزله که بیدارگری بزرگ است بهترین امور می باشند چرا که زلزله با تکانهای خود همچنانکه زمین را می لرزاند می بایست دلهای غافل ما را نیز بیدار کند تا بدانیم مرگ در کمین است و بازگشت همه به سوی اوست.در پایان خداوند منان را به خاطر تمامی نعماتش شاکرم و از درگاه او طلب غفران و آمرزش دارم.

دانا مهرنوس/پاوه ـ دوریسان

 

[۱] برای آگاهی بیشتر درباره حلوان رجوع کنید به کتاب کُردها و اسلام، ستیز یا سازش؟؟!!، دانا مهرنوس، کردستان: آراس، ۱۳۹۰، ص۹۵-۹۶٫

[۲] تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، شمس الدین ذهبی، تحقیق عمر عبد السلام التدمری، بیروت:دار الکتب العربی، الطبعه: الثانیه، ۱۴۱۳ هـ – ۱۹۹۳ م، ج۲۵، ص۲۲۳ـ۲۲۴٫ و  العبر فی خبر من غبر، شمس الدین ذهبی،تحقیق أبو هاجر محمد السعید بن بسیونی زغلول، بیروت: دار الکتب العلمیه، بی تا، ج۲،ص۷۲٫

[۳]المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ابوالفرج ابن جوزی،تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت: دار الکتب العلمیه، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۲ هـ – ۱۹۹۲ م. همان ج۱۴، ص۱۱۴٫

[۴] الکامل فی التاریخ، عزالدین ابن اثیر، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت: دارالکتب العربی، الطبعه: الأولى،۱۴۱۷هـ / ۱۹۹۷م، ج۷، ص ۲۱۹٫[۵] برای آگاهی بیشتر درباره دینور رجوع کنید به کتاب کُردها و اسلام، ستیز یا سازش؟؟!!ص۱۰۳-۱۰۴٫[۶] – المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک،  ج۱۵، ص ۶۰٫[۷] – المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک،  ج۱۸، ص ۷۲٫ و الکامل فی التاریخ، ج۹، ص ۱۷۲٫[۸] – برای آگاهی بیشتر درباره مناطق کُردنشین جزیره رجوع کنید به کتاب کُردها و اسلام، ستیز یا سازش؟؟ص۱۱۹-۱۴۴٫[۹] – الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۴۲۲٫ و تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۴۵،ص ۱۶٫[۱۰] – الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۶۲۴٫[۱۱] – همان، ج۹،ص ۲۶٫[۱۲] – همان، ج۹، ص ۹۸٫[۱۳] – همان، جلد ۹،ص ۱۰۳٫[۱۴] – همان، ج۹،ص ۳۵۲٫[۱۵] – همان، ج۱۰، ص ۱۳۰٫[۱۶] همان، ج ۱۰، ص ۱۸۱٫[۱۷] – همان، ج۱۰، ص ۲۰۳٫[۱۸] – همان ج۱۰،ص ۴۰۵٫[۱۹] – همان، ج۹،ص ۹۸٫[۲۰] – همان، ج۹، ص ۱۰۳- ۱۰۴٫[۲۱] – همان، ج۹، ص ۳۵۲ – ۳۵۳٫[۲۲] – ارکان کعبه به چهار گوشه آن گفته مى شود که عبارتند از:

(۱)رکن اسود؛همان رکنى است که در آن «حجر الاسود» قرار دارد و به همین دلیل رکن اسود نامیده شده است و به آن «رکن شرقى» نیز مى گویند (زیرا در سمت مشرق واقع است) و محلّ آغاز و پایان هر دور طواف به حساب می آید.

(۲)رکن عراقى؛در طرف عراق مى باشد که در طرف شمال است، از این رو «رکن شمالى» نیز نامیده مى شود و در فاصله میان این رکن و رکن اسود، در کعبه قرار دارد.

(۳)رکن شامى؛ در جهت شام و مغرب قرار دارد و از این رو به آن رکن شامى و نیز رکن غربى گفته مى شود و میان این رکن و رکن عراقى «حجر اسماعیل» واقع است.

(۴)رکن یمانى؛از آنجا که این رکن در طرف یمن است، به این اسم نامیده شده. رکن یمانى و رکن اسود «یمینیان» و به رکن عراقى و شامى «عراقیان» و نیز «شامیان» گفته مى شود.( المعالم الأثیره فی السنه والسیره، محمدمحمد حسن شراب، ترجمه حمید رضا شیخی، تهران: مشعر، ۱۳۸۳، ص ۳۵- ۳۶٫ )

[۲۳] البدایه والنهایه، ابن کثیر دمشقی،تحقیق علی شیری، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، الطبعه: الأولى ۱۴۰۸،هـ – ۱۹۸۸ م، ج۶، ص ۲۸۵٫

[۲۴] تاریخ مختصر الدول،ابن العبری، تحقیق أنطون صالحانی الیسوعی، بیروت: دارالشرق،چاپ سوم،۱۹۹۲، ص ۱۴۳٫[۲۵] – سفرنانه کروسینسکى، کروسینسکى، ترجمه عبد الرزاق دنبلى مفتون، تحقیق مریم میر احمدى، تهران، توس، چاپ اول، ۱۳۶۳، ص ۴۹٫[۲۶] – انقلاب الاسلام بین الخواص و العوام، محمد عارف اسپناقچى پاشازاده، تحقیق رسول جعفریان، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص ۵۹٫[۲۷] – أحسن التقاسیم فی معرفه الأقالیم، محمد بن أحمد المقدسی، القاهره: مکتبه مدبولی، الطبعه الثالثه، ۱۴۱۱/۱۹۹۱، ص۴۲۶-۴۲۷٫

4 پاسخ برای “زلزله های تاریخی در مناطق کُردنشین/دانا مهرنوس

  • دانا مهرنوس در تاریخ آذر 27, 1396 گفت:

    سلام و درود فراوان خدمت آقای امینی و دوست مهمان دیگر
    از نظر لطفتان سپاسگزارم

    در مورد زلزله ای که اشاره فرمودید که در سال ۱۱۰۷هجری روی داده باید گفت بسیاری از کتابهای تاریخی را مطالعه نمودم اما اثری از زلزله ای در تبریز(در سال مذکور) که یک بازار را در آنجا به کلی ویران کرده باشد نیافتم، تمامی مورخان به زلزله سال ۱۱۳۳و۳۴ یعنی ۱۷۲۱میلادی اشاره کرده اند و قبل و بعد از آن نیز به زلزله هایی اشاره کرده اند (بجز زلزله ۱۱۰۷) قطعا اگر زلزله ای با این شدت روی میداد در آثار مورخان بزرگ نگاشته میشد.

    اگر منبع دیگری بجز سلاطین اورامان به این زلزله اشاره کرده حتما اشاره کنید.
    اگر زلزله ای اینچنین روی داده و تا تبریز رسیده باشد قطعا به شهرهای نزدیکتر همچون کرمانشاه و سنندج می بایست آسیب بیشتری رسانده باشد. و این نیز باید در کتب مورخان ذکر شده باشد اگر منبعی در مورد نیز یافتید اطلاع دهید.
    تشکر فراوان

  • دانا در تاریخ آذر 27, 1396 گفت:

    سلام و درود فراوان خدمت آقای امینی و دوست مهمان دیگر
    از نظر لطفتان سپاسگزارم

    در مورد زلزله ای که اشاره فرمودید که در سال ۱۱۰۷هجری روی داده باید گفت بسیاری از کتابهای تاریخی را مطالعه نمودم اما اثری از زلزله ای در تبریز(در سال مذکور) که یک بازار را در آنجا به کلی ویران کرده باشد نیافتم، تمامی مورخان به زلزله سال ۱۱۳۳و۳۴ یعنی ۱۷۲۱میلادی اشاره کرده اند و قبل و بعد از آن نیز به زلزله هایی اشاره کرده اند (بجز زلزله ۱۱۰۷) قطعا اگر زلزله ای با این شدت روی میداد در آثار مورخان بزرگ نگاشته میشد.

    اگر منبع دیگری بجز سلاطین اورامان به این زلزله اشاره کرده حتما اشاره کنید.
    اگر زلزله ای اینچنین روی داده و تا تبریز رسیده باشد قطعا به شهرهای نزدیکتر همچون کرمانشاه و سنندج می بایست آسیب بیشتری رسانده باشد. و این نیز باید در کتب مورخان ذکر شده باشد اگر منبعی در مورد نیز یافتید اطلاع دهید.
    تشکر فراوان

  • محمد رشید امینی در تاریخ آذر 27, 1396 گفت:

    آقای مهر نوس سلام وخسته نباشید برای مطلب جالب وتاریخی، من خود استفاده نمودم واز چند رویداد از این زلزلە ها اطلاع نداشتم،ولی یکی ازشدیدترین زلزلە های اورامان را فراموش نمودە اید،در کتاب سلاطین اورامان به نوشته قاضی عبدالله متخلص به شیدا صحفە (۱۵۰)اشاره به نوشته علامە شیخ احمدتخته ای می نماید کە در سال (۱۱۰۷) زلزله ای در مناطق اورامان رخ داده کە مدت چهل روز به درازا کشیده واز اورامان تا تبریز را در بر گرفته ویک بازار تبریز به کلی ویران می گردد و دو ر وستا (نیر ومیراو) در اورامان در زمین فرو میروند، کە تلفات این زمین لرزە را بیش از (۱۰۰)هزار بیان نموده اند،برا آگاهی قاضی عبداللە در سال(۱۳۲۷) هجری قمری فوت نموده است،برای اینکە جنابعالی بیشتر علاقمند به مسائل تاریخی هستید اشاره نمودم ، دوبار سپاس از مطلب جالب ومستند شما.

  • ناشناس در تاریخ آذر 26, 1396 گفت:

    آقای مهرنوس دست شما درد نکند مطلب جالبی بود که بیشتر آنهارا ازیاد برد ویا اصلا از آنها آگانبودیم ولی یکی از زلزله های اورامان فراموش نمودید که در کتاب سلاطین اورامان قاض عبدالله متخلص به شیدا امده است که در سال (۱۱۰۷)هجری زلزله ای دراورامان آمد که مدت چهل روز ادامه داشته از اورامان تا تبریز را در برگرفت که بیش از صدهزار نفر تلف شد دو روستا نیرو میراو درزمین فرو رفت .
    دوبار دست شما درد نگند استفاده نمودیم.

پاسخ دادن به محمد رشید امینی لغو پاسخ