ج 10 فروردین 1403 ساعت 14:30

«اصلاحات»یا «اسلاهات»در نوشتار/بهرام بهرامی

«اصلاحات»یا «اسلاهات»در نوشتار/بهرام بهرامی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:سالها پیش در میان فارسی زبانان،ضرب المثل جدیدی بر سر زبانها افتاده بود با این مضمون:” اگر صابون را با(س)بنویسیم کف نمی کند!؟ جواب استفهام واضح است؛ اگر صابون را به صورت (سابون) هم بنویسیم، تغییری در ماهیت آن پدید نمی آید. شاید پیام این ضرب المثل (مدرن) این است که […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:سالها پیش در میان فارسی زبانان،ضرب المثل جدیدی بر سر زبانها افتاده بود با این مضمون:” اگر صابون را با(س)بنویسیم کف نمی کند!؟ جواب استفهام واضح است؛ اگر صابون را به صورت (سابون) هم بنویسیم، تغییری در ماهیت آن پدید نمی آید. شاید پیام این ضرب المثل (مدرن) این است که مسائل را نباید زیاد سخت گرفت و خود را در قید و بند دستورات و چارچوبها محصور کرد و…این پند در مواردی ممکن است درست باشد؛اما بالعکس، مقولات بسیاری با قواعد و چارچوبهایشان ارزشمند و ماندگارند.

مقوله زبان،به ویژه زبان نوشتاری یکی از اینها ست. زبان اگر تابع دستورات و استانداردها و ساختار یکپارچه ومنطقی و منسجم نباشد، و هرکس بنا بر ذوق و سلیقه خود زبان را به بازی بگیرد، بدیهی است که بعد از مدت کوتاهی به ابتذال کشیده خواهد شد. به عبارتی تبدیل به همان” شیر بی یال و دم” خواهد شد که حضرت مولانا در مثنوی آن را تمثیل آورده است.

همانطور که می بینیم زبان فارسی، حدود دو دهه اخیر، با توسعه فضای مجازی دچار این معضل شده؛ وبا شتاب به ویژه در میان فارسی زبانان دچار ابتذال شده است. مثلاً کسی «مصطفی» را به صورت «مستفا» می نویسد. کسی«مطالعه» را «متالهه»می نویسد.دیگری « اصلاحات»را « اسلاهات» می نویسد.مدرس دانشگاه در کلاس درس روی تخته واژه « مرقوم»را «مرقون»نوشته و جالب اینکه نه خودش ونه هیچ یک از دانشجویان متوجه اشتباه نشده اند؟!

اگر بپذیریم هر کس اطلاعات و معلوماتش را همانطور که آموخته به کار می برد، افراد زبان فارسی را در مدرسه و دانشگاه چگونه آموخته اند که آن را به صورت محاوره ای به کار می برند؟مثلاً عبارت:« میهمانان برای صرف شام به خانه آنها می روند» را به صورت « ممونا واسه شام میرن خونه اونا» می نویسند.یا عبارت:«از مطلب من راضی بودید» را به صورت« از متلب من رازی بودی» می نویسند و… از این مثالها بسیار زیاد دیده می شوند. فضای مجازی هم متاسفانه بی در و پیکراست و از این نظر هیچ کنترلی بر آن متصور نیست.

دستها با قلم و کاغذ بیگانه شده اند، هیچکس حتی افراد تحصیلکرده نیازی به مراجعه به متون ادبی را در خود احساس نمی کند و مغزها فعالیت،خلاقیت و قابلیت خود را از دست داده اند.البته متون بسیار دشوار ادبی را می توان به زبان ساده نوشت؛ اما وضعیت اسفبار کنونی، زبان فارسی را بخصوص در فضای مجازی، تضییع و به ابتذال کشیده است. مگر انسان خودش دلسوزانه و مسئولانه مهارتهای زبانی خودش را ارتقاء دهد.در غیر این صورت از دست نظام تعلیم و تربیت هم کاری ساخته نیست.

به همین دلیل است که اکنون افراد زیادی، حتی با تحصیلات دانشگاهی، از به دست گرفتن قلم و کاغذ ونوشتن یک متن ساده عاجزند. اگر وضعیت با همین روند پیش برود؛ بعید نیست که چند سال دیگر جز عده ای انگشت شمار، دیگر کسی توانایی خواندن و درک گلستان سعدی، حافظ، مثنوی مولانا،فردوسی، صائب تبریزی و دیگر متون ادب فارسی را نخواهد داشت. هرچند ممکن است خیلیها بگویند: این چیزها به چه درد می خورند؟ گیرم این چیزهارا فراموش کنیم، چه اتفاقی می افتد؟ نوشتن هرچه ساده تر و خودمانیتر باشد، بهتر قابل فهم و انتقال است.