ج 10 فروردین 1403 ساعت 13:47

ترسانیدن و حذر دادن مردم و بالأخص جوانان از رفتن به مساجد برای چیست؟!!/ماموستا بهروز عزیزی

ترسانیدن و حذر دادن مردم و بالأخص جوانان از رفتن به مساجد برای چیست؟!!/ماموستا بهروز عزیزی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله و صحبه أجمعین.أما بعد:هر از چند گاهی،که به افراد یا جوانانی از جوانان شهرمان میرسم که قبلا أهل مسجد و نماز و جماعت و… بوده و اکنون مدت طولانی ای است آنها را […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله و صحبه أجمعین.أما بعد:هر از چند گاهی،که به افراد یا جوانانی از جوانان شهرمان میرسم که قبلا أهل مسجد و نماز و جماعت و… بوده و اکنون مدت طولانی ای است آنها را در مساجد نمیبینم،و مدتی است سبب عدم حضورشان در مساجد و نمازها و کلاسهای دینی را از آنها جویا میشوم،اسباب متعددی را برای این عدم حضورشان ذکر مینمایند،که هر یک جای بحث و بررسی خاص خود را دارند،

اما آنچه از این موارد که در این میان بیشتر ذهن بنده را درگیر نموده و مینماید،ذکر این سبب از جانب آنان است که:«به ما گفته اند و ما را توصیه نموده اند که به مسجد نرویم،چون گفته اند اگر به مسجد بروی،داعشی،یا ارهابی،یا… میشوی،و اگر هم واقعا داعشی و ارهابی و… نشوی،مردم و حکومت و… ممکن است تو را اینگونه قلمداد نمایند»!!!

همین امروز،یک جوان مسلمانی را ملاقات نمودم که قبلاً أهل مسجد بوده و حضور فعال در نمازها و جماعت مسجد داشت،اما مدتی نزدیک به یک ماه است که از حضورش در مسجد خبری نیست.وقتی علت را از او جویا شدم،همان چیزی را ذکر نمود که در چند سطر قبل بیانش گذشت!!برایم جای تعجب است که چگونه و با چه توجیهاتی،کسانی هر که باشند دارند مردم و بالأخص جوانان را از رفتن به مساجد و التزام به حضور در نمازهای جماعت و کلاسهای مساجد،بر حذر میدارند و آنها را با آن قبیل گفته ها،از نزدیکی و رفت و آمد به مساجد و… بر حذر میدارند!؟

از کی تا حالا،رفت و آمد و ملتزم بودن به نماز جماعت مساجد و اصطلاحاً کبوتر مسجد شدن انسان را تبدیل به فردی گمراه و تکفیری و داعشی و ارهابی و خارجی و … نموده است!؟و اصلاً چه رابطه ی تلازمی بین این دو موضوع وجود دارد؟!کسانی که با این قبیل شبهات و اقوال خطا و انحرافی،دارند جوانان را از مساجد و نماز جماعت و… دور میگردانند،از کجا و بر چه اساسی،این برداشت و استنتاج بی اساس و ظالمانه را نموده اند!؟

مگر در جامعه ی ما بالأخص همین دیار ما اورامانات چند درصد از مردمی که اهل التزام به نماز جماعت و مسجد و دیانت و… بوده اند،تبدیل به افرادی خارجی و یا داعشی و تکفیری و … شده اند!؟مگر در همین جامعه ی ایران ما،و بالأخص کردستان و أخصتر پاوه و اورامانات این همه انسان وارسته و بزرگوار و پاک و والامقام و نیکوکار و صادق در طول تاریخ از همان مساجد و ملتزم بودن به نمازها و جماعت و دیانت و اسلام و … سر بر نیاورده اند؟!مگر آن همه انسان عارف و بزرگمرد و برجسته و باعث افتخار برای جامعه ما أعم از شعرا،علماء،حکما،عرفا،صالحان،خیِّران،سیرت پاکان،صاف دلان، و… از جایی غیر از مساجد و التزام به نماز جماعت و دیانت و اسلام،سر بر آورده اند!؟

مگر در همین منطقه و دیار ما یعنی اورامانات این همه مردمان بزرگوار و باعث افتخار برای جامعه مان چه از أموات و چه از زندگان از همان مساجد و دیانت و نماز و… سربر نیاورده اند؟!مگر به عنوان مثال در میان اموات این همه:«صیدی هورامی»ها،«شمس قریشی»ها،«میرزا عبدالقادر»ها،«میرزا شفیع»ها«میرزا محمود» ها،« شیخ نصرالدین،و شیخ طه»ها و«شیخ عبدالقادر» ها«حاجی ماموستا ضیایی»ها،« ماموستا ناصر»ها«علامه مفتی دشه ای »ها «ملا محمد امین کلاشی»ها  و « ملا عبدالمجید موحد نادری » ها ، و « ملا احمد نودشی » ها ، و « ماموستا بیسارانی » ها ، و « ملا محمود جوانرویی » ها ، و « درویش عبدالمجید یزدانبخش» ها و« طاهر عبدالله زاده »ها،«علیمحمد باباخاص»ها،و صدها و هزاران فرد برجسته و نمونه و الگوی دیگر در اخلاق و منش و دیانت و عرفان و … ، از همین مساجد و نمازها و جماعت و التزام به دیانت ، سر بر نیاورده اند؟!

مگردر میان زندگان به عنوان مثال این همه« شیخ شهاب الدین خالصی»ها،« ماموستا قادر قادری »ها « ماموستا فایق أخگر »ها و «شیخ محمد» ها و «حاج حیدر ، و حاج عثمان ضیایی»ها،«ماموستا سید جبار جوانرودی»ها «شیخ محمد سعید نقشبندی»ها و «ماموستا عبدالرحمن پیرانی»ها و هزاران فرد مؤمن و متدین و مایه فخر و افتخار دیار و منطقه مان که جای نام بردن از نام نیک یکایکشان نیست،از همین مساجد و از التزام به دین و نماز و… سر بر نیاورده اند؟!

اگر مسجد رفتن و أهل مسجد و نماز جماعت شدن و التزام به دین اسلام نمیبود آیا ما امروز این فرهنگ و اخلاق و منش غنی و تاریخ پر افتخار و این همه افراد برجسته و صالح نحسبهم کذلک والله حسیبهم و لا نزکی علی الله أحدا داشتیم که مایه ی صلح و صفا و آرامش و برکت منطقه و دیارمان بوده ، و ان شاء الله خواهند بود؟!آیا اگر از میان این همه افراد و جوانان و ملت ملتزم به نماز و جماعت و مسجد و اسلام،چند نفر!،فقط چند نفر انگشت شمار! انسان منحرف و افراطی و تکفیری و دور از فهم صحیح دین و یا … به وجود بیایند،که نسبتشان حتی به یک درصد جمعیت ملتزمین به نماز و مسجد و… نمیرسد،

آیا با بودن این افراد انگشت شمار،کسانی بایستی با استناد به وجود چنین منحرفان دور از فهم صحیح اسلامی،این نتیجه ی ظالمانه و دیدگاه خطا و خطرناک را استنتاج نمایندکه«مسجد نروید،هر کسی ملتزم به مسجد و نماز و جماعت و… شد،داعشی و ارهابی و… است ، یا میشود »!؟

در حالی که حقیقت أمر این است که غالب کسانی – از منتسبین به اسلام – که افکار ضاله ، اعم از خارجی و تکفیری و … دارند،غالباً از حضور در مساجد و همراهی ائمه ی مساجد و اقتدا به آنها در نمازهای جماعت و مشارکت در کلاسهای تربوی و دینی مساجد،خودداری نموده و به ندرت در مساجد و همراه سایر مردم،در صفوف نمازهای مساجد،مشاهده گردیده اند،که همین أمر یعنی عدم اتباع آنان از علماء و عدم حضورشان در کلاسهای دینی و نمازهای مساجد،و عدم همراهیشان با بزرگان جامعه و عدم بودنشان در جمع مسلمین و عدم همراهی با جمع مسلمانان خود سببی اساسی از اسباب وقوع این افراد در این قبیل افکار و عقائد ضاله بوده است.

به تصور بنده کسانی که با استناد به چنین موضوع و شبهاتی،مردم و بالأخص جوانان را از رفتن به مساجد و کلاسهای تربوی و دینی و … دور مینماید دانسته یا ندانسته از مصادیق کسانی خواهند بود که آیه ی شریفه ی« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا … » ( البقره : ۱۱۴ ) از آنها بحث نموده است.

به تصور بنده،فردی که اینگونه جوانان و مردم را از مساجد دور انداخته و آنها را از رفتن به مسجد و… بر حذر میدارد،از چهار دسته نمیتواند خارج باشد:
۱-یا فردی اصطلاحا تحصیل کرده و دین خواه و متدین است،اما با استقرائی ناقص و مشاهده ی افرادی ملتزم به نماز و جماعت،در مسجد یا محله ای خاص که افکاری ضاله داشته اند،حکمی کلی و خطا بر جمیع ملتزمین به نماز و جماعت و… داده و لذا به گمان خود دارد با دور گردانیدن جوانان از مساجد و… ، برای آنان دلسوزی مینماید.

۲-یا انسانی است عامی و از قشر کم سواد جامعه که حقیقت موضوع و ماجرا را خوب درک ننموده و نتیجتاً با نیتی خیر اما تصوری اشتباه به قصد دلسوزی و… ، جوانان را از رفتن به مساجد دور نموده و بر حذر میدارد.۳- و یا کسی است،دور از دیانت، و مریض النفس و متردد در حقانیت دین اسلام و لزوم التزام به دیانت و نماز و جمعه و جماعت و… .۴- و یا  پناه بر خدا فردی منافق و خارج از دین الله، یا ملحد و دشمن دین و دیانت اسلام است که به این طریق و از راه طرح این مسائل و شبهات مشغول دور گردانیدن ملت از دین الله است.

اگر مطابق معمول بسیاری از افراد،به رد و ردود این نوشته و امثال آن اقدام نموده، و با ذکر مسائلی از قبیل اینکه مثلاً:«مگر فلان فرد اهل مسجد نبود که سر از داعش در آورد،و فلان مسلمان مسجدی نبود که فلان کار ناشایست را نمود و… »با این قبیل اقوال بخواهند به سفسطه بازی و شبهه افکنی اقدام نمایند … ، در جواب آنها عرض مینمایم:آیا اگر در یک قوم،یا در یک صنف،یا در یک ملت،یا … ، تعدادی افراد،که درصد آنها به یک درصد کل آن قوم و ملت و… نمیرسد،از قاعده و روال عادی و طبیعی و کلی،خارج شده و خلاف مسیر صحیح بروند،

آیا با وقوع چنین چیزی،بایستی تمامی آن ملت و قوم و صنف و… را هم کیش و هم حکم و همانند آن اقلیت منحرف و ناچیز دانست،یا اینکه انصاف و حقیقت این است که گفته شود،این اقلیت افرادی نادر و شاذ (خلاف قاعده ی اصلی )هستند و غالب و اکثریت قریب به اتفاق افراد،برخلاف آنها هستند،و لذا حکم و قاعده بر اساس اکثریت و غالب بر قرار میگردد!؟ خُب جواب واضح است.

آیا نسبت کسانی که این قبیل افکار فاسد و انحرافی را در دنیا دارند،به نسبت جمیع مسلمین عالم ، به یک درصد هم میرسد!؟آیا اگر یک یا چند نفر فرد سود جو و … در صنفی از اصناف و شغلی از مشاغل یافت شوند( چه مشاغل ورزشی باشد،چه تجاری چه آموزشی چه دانشگاهی،) آیا هیچ گاه،هیچ کسی میاید و بالکل فرزندان و جوانان ما را از این اصناف و مشاغل و… بر حذر دارد ؟!پس چرا کسانی اکنون،ظالمانه یا جاهلانه،دارند بنحوی تعامل مینمایندکه جوانان ما را از مساجد و مجامع دینی دور گردانند؟!

آیا واقعاً اگر فرزندان و جوانان ما ، أهل مساجد و دیانت و التزام به اسلام،و همراهی و پیروی از علماء و بزرگان جامعه مان باشند،آیا هم خودشان و هم جامعه ی ما ، سالمتر و أمن تر و دور تر از فساد و فحشا و سرقت و اعتیاد و هزاران درد خانمان سوز دیگر نخواهند بود!؟آیا اگر به علماء و آگاهان واقعی دین الله، زمینه فعالیت و فضای بیشتر داده شده و هم از جانب ملت و هم از جانب حکومت اعتماد و اطمینان خاطر بیشتری به نسبت آنها وجود داشته باشد،و اگر واقعا مساجد ما با حضور پر شور جوانان،و رهبری علماء و داعیان دلسوز و فرهیخته و آگاه،رونق بیش از پیش داشته باشند،و جوانان عزیز دیارمان،نیاز فطری خداجویی و عبادت و دین خواهیشان را در فضای أمن و مطمئن مساجد در سایه ی وجود علماء دلسوز و فهمیده بر آورده نمایند،

 

بجای ترسانیدن آنان از مساجد و علماء و داعیان واقعی دین،آنها را به حضور در راه دین و مساجد و همراهی علماء و بزرگان تشویق نموده و زمینه برای رشد معنوی و اخلاقی و اجتماعی آنان فراهم نماییم ، آیا با این وصف،دیگر راهی برای رفتن جوانان به سوی افکار ضاله و در دام افتادن افراد منحرف و بی علم و گمراه،و در نتیجه تبدیل شدنشان به انواع معضلات و مصائب برای خود و جامعه ، باقی خواهد ماند؟!یا نه ! با ترسانیدن و دورگردانیدن جوانان از محیط پاک مساجد،زمینه برای رفتن آنها بسوی هر آنچه افکار ضاله و انحرافی را بیش از پیش فراهم مینماییم!؟

کسانی که مردم و جوانان را از مساجد دور مینمایند،میدانند که جایگزین مسجد نرفتن و متدین نبودن ملت و بالأخص جوانان ، در نزد آنان چه خواهد بود!؟جواب این سؤال،با مقدار کمی تدبر و تفکر بسیار واضح است،جایگزین برای بسیاری از این افراد – إلا ما شاء الله چیزی جز دور افتادن از تقوی و دیانت و اخلاق ربانی و اسلامی و عبادت و بندگی الله و… و دور شدن از جمع اهل ایمان و از اماکن مبارک و مقدس،و در نتیجه و بجای آن،رفتن به سوی هر آنچه ضد اخلاق و تقوی و دیانت و صداقت و عفاف و… آن هم در عصر و دنیای بسیار بسیار خطرناک زمان ما است، و نتیجتاً و در آینده : داشتن مجتمعی که مسؤولان و مجریان و گردانندگان و اعضای آن مجتمع که همین جوانان امروزند چیزی از خداجویی و خوف قیامت و تقوی و عفاف و پاکی و … ندارند و جامعه ای پر از فساد و سرقت و اختلاس و اعتیاد و ربا و … را برای خود و ملتشان میسازند!

و آن موقع است که تمامی جامعه چه صالحان و چه ناصالحان،و چه آن چهار گروهی که ذکرشان گردید و چه غیر آنان،همگی گرفتار انواع مصائب و دردهای بی درمان اجتماعی و دینی و… خواهند بود ، و تازه دیگر راهی برای نجات و رهایی هم نخواهد بود!!لذا:بر جمیع اقشار جامعه ی ما – از همان دولتمردان و متصدیان اداره ی حکومت و … گرفته،تا کمترین افراد عادی جامعه لازم است که به فکر حال و آینده ی خود و فرزندان و اطرافیان و جامعه و کشور و بلادمان باشیم! و بدانیم که متدین بودنِ واقعی و صحیحِافراد جامعه،اگر سود مالی و دنیوی و رفاهی برای یک جامعه نداشته باشد،یقیناً ضرر و فسادی نیز برای آن نخواهد داشت.

دیانت و دینداری،هیچ مانعی برای رشد و ترقی دنیوی انسان نخواهد بود. و اما دوری از دیانت و تقوی و خداجویی حقیقی،افرادی را تحویل جامعه خواهد داد که در هنگام واگذاری مسؤولیتهای جامعه به آنان،یقیناً در ادای مسؤولیت و أماناتشان خیانت نموده و ظلم و فساد با انواع گوناگونش را بر جامعه حاکم میگردانند!لذا! امروز با دور نمودن نسل جدید و جوان از دین و دیانت و …. کاری را نکنیم که دانسته یا ندانسته سرانجامش،غرق نمودن خویش و جامعه مان در انواع مفاسد و مشاکل و بیماری های لا علاج آینده خواهد بود!

به امید روزی که جامعه و شهر و دیارمان،همچون زمانهای گذشته،جامعه ای متدین و مبارک و با صلح و صفا و کمک کار هم،بوده و مساجد دیارمان همچو گذشته ، اماکنی مبارک برای ساختن مردان بزرگ و متدین و صالح و مصلح آینده ی مملکت و دیارمان باشد.والسلام.

نکته:«اگر اسمی از بزرگانی ذکر گردیده،فقط به عنوان مثال بوده و قصد و عمدی در عدم ذکر نامی از خیل عظیم صالحان و بزرگان دیارمان نبوده است،لذا امیدوارم عذر این حقیر در نزد بزرگان،مورد قبول واقع گردد».

العبد الفقیر:بهروز عزیزی.یک شنبه ۱۳۹۶/۰۴/۲۵

3 پاسخ برای “ترسانیدن و حذر دادن مردم و بالأخص جوانان از رفتن به مساجد برای چیست؟!!/ماموستا بهروز عزیزی

  • خالد در تاریخ تیر 27, 1396 گفت:

    سلام خدمت اقای عزیزی
    وقتی برای نشریه ای مطلبی نوشته می شود به هرزبانی قواعدنوشتاری ان زبان بایدرعایت شود.من که نفهمیدم مطلب شما به زبان عربی بود یا فارسی ؟!!!!

  • احسان خلیلی در تاریخ تیر 27, 1396 گفت:

    با سلام و تشکر ویژه از کاک بهروز عزیزی بابت بیان دغدغه پاکشان. قطع به یقین کل فرمایشات ایشان صحیح میباشند و گمان نمیکنم کسی مخالف با فرمایشات ایشان باشند منتها در تکمیل فرمایشاتشان و کامل تر شدن موضوع توجه تان را به یک نکته جلب مینمایم.هر مفهوم و پدیده ی اجتماعی بنا به خصوصیت ذاتی اینگونه مسائل دارای دو بعد جاذبه و دافعه میباشد و طبیعتا مسجد به عنوان اجتماعی ترین و دردسترس ترین مکان در جامعه اسلامی نیز از این مقوله مستثنی نیست. در مورد دافعه های آن چون چندان نه در مورد دلایل شخصی دفع شدگان و نیز سیستم مذهبی و ایرادات آن تخصصی ندارم بحث نخواهم کرد که خدای ناکرده قضاوت ناصوابی نکرده باشم منتها در مورد جاذبه های مسجد جون پدیده ای به نسبت عیان تر میباشد وشاید چون نکات قابل مشاهده عیان تر هستند راحت تر میتوان بحث کرد. هر مفهومی برای تداوم معنای خود نیازمند بازتولید و بازتعریف محتوای خود بر اساس نیازهای زمانه و عصر خود است و در صورت کوتاهی و قصور در این امر به تدریج و یا یکباره به مشکل و بحران برخواهد خورد. توجه داشته باشیم که ما در عصری زندگی میکنیم که با مسائل گوناگون و پیچیده ای روبرو هستیم از جمله اینترنت، شبکه های اجتماعی، شبکه های ماهواره ای، شبکه های خبری و امثالهم که متاسفانه کنترل و مدیریت هیچکدام از این پدیده ها در دست ما نیست و ما فقط مصرف کننده این پدیده ها هستیم در برابر این حجم عظیم از امکانات آنچه ما در اختیار داریم که همان مساجد و تکایا و … هستند متاسفانه توان تولید و باز تعریف مفاهیمی را که نسل جوان و نوجوان امروزی به دنبال آنهاست را ندارند زیرا حجم داده هایی که از طرف غرب ارسال میشوند و الگوی زندگی غربی با چنان شدتی در جوامع اسلامی و شرقی تزریق میشوند که عملا نفس الگوی زندگی شرقی و اسلامی را گرفته است و باید هرچه سریع تر طرحی نو اندیشیده شود که بامتدهای نوین معرفی پدیده های اجتماعی سازواری بیشتری داشته باشد. به گمان بنده شاید بهتر باشد تا عالمان و فقهای دلسوز ما گرد هم جمع شوند و تدبیری برای جذب جوانان و نوجوانان بیاندیشند و جهت مقابله با فرهنگ وارداتی نقشه راه جدیدی ترسیم نمایند که با واقعیات روز و احتیاجات جامعه تطابق بیشتری داشته باشد. ان شاءالله

  • سوره هه راله در تاریخ تیر 27, 1396 گفت:

    حرفهایی هست برای گفتن که میگوییم و حرفهایی هست برای “نگفتن”، حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود میآورند_آنهایی که پاره های بودن آدمی اند. وبیان نمیشوند مگر آنکه مخاطب خویش را بیابند. “شاندل_شاعر فرانسوی”

پاسخ دادن به احسان خلیلی لغو پاسخ