ج 10 فروردین 1403 ساعت 15:35

آری به مشارکت،نه به تک رای/تحسیم الیاسی

آری به مشارکت،نه به تک رای/تحسیم الیاسی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:فارغ از هر نقد شکلی و محتوایی که بر انتخابات وارد است،تفویض قدرت از طریق انتخابات امکان سیاستگزاری،دسترسی و مداخله در تصمیماتی که بر زندگی اجتماعی و منافع عمومی تأثیر می‌گذارند را به شکلی مدنی در اختیار اشخاص و گروه‌های اجتماعی قرار می‌دهد.مادام که فرد بخواهد بر مقدّرات جاری بر خویش […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:فارغ از هر نقد شکلی و محتوایی که بر انتخابات وارد است،تفویض قدرت از طریق انتخابات امکان سیاستگزاری،دسترسی و مداخله در تصمیماتی که بر زندگی اجتماعی و منافع عمومی تأثیر می‌گذارند را به شکلی مدنی در اختیار اشخاص و گروه‌های اجتماعی قرار می‌دهد.مادام که فرد بخواهد بر مقدّرات جاری بر خویش کنترل داشته و مسخ شده در جریان حوادث سرگردان نباشد،

به حکم عقل و در راستای صیانت از کرامت خویش ناگزیر به مشارکت در چنین عرصه­ای است.این نوشته مجال آن نیست ضرورت مشارکت مدنی را با توضیحات فنی و نظری توضیح داده و استدلال کسانی که یا به دلیل درماندگی آموخته شده و یا خطاهای منطقی و اشکالات نظری از قهر مدنی و یا بی ­معنا بودن مشارکت به دلیل تأثیر ناچیز آن سخن می­گویند بپردازیم؛ لذا تنها در چند جمله به این دوستان یاد­آور می­شویم عرصه­ ی سیاست،مدیریت و قدرت هرگز خالی نبوده و نخواهد ماند. یا با مشارکت در انتخابات شراکتی حداقلی در قدرت و نحوه ­ی مدیریت و تدبیر­ اموری که در زندگی خصوصی و عمومی ما اثر دارند نقش آفرینی خواهیم کرد و یا با عدم مشارکت به مداخله­ ی دیگران در تعیین مقدّارت حال و آینده ­ی خود و فرزندانمان تن خواهیم داد.

وا دادن عرصه­ به دیگران،حلّال مشکلات ما نبوده و نیست. تأثیر،حتی اگر کم،نشانه ­ی بودن است و بی­ اثری در معنای نبودن.ما برای اثبات بودنمان،برای آ­ن­که زیر پایمان نگیرند ناگزیر به دیده شدنیم.نحوه و کیفیت مشارکت است که ضرورت آن را معنا می بخشد.انسان­ها علایق، توانمندی­ها،آمال و آرزوهای متفاوتی دارند،لذا طبیعی است که عملکرد آن­ها یکسان نخواهد بود.این کیفیت متفاوت در نهایت پیامدهای عینی متفاوتی خواهد داشت.تجربه ­ی زیسته ­ی ما نشان داده است که تفاوت­های انکار ناپذیری بین چهره­ های منتخب وجود دارد.تفاوت­ها را در دوره­ های قبل ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا به عینه دیده­ ایم.

چه کسی می­تواند ادعا کند عملکرد دولت فعلی با دولت قبلی و شورایی که دوره ­ی آن روبه پایان است با شورای پیشین یکسان است؟ تفاوت­ها انکار ناپذیراند چنان­که تنها لجاجتی کودکانه می­تواندباعث انکار این تفاوت­ها باشد.می­دانیم پاوه گلستان نشده است.و البته هرگز چنین انتظاری هم در کوتاه­ مدت نداشته ­ایم؛ اما می­ بینیم تفاوت در انگیزه ­ها،اهداف،توانمدی­ها و عملکردها نتایج متفاوتی به بار آورده است.دیگر خود به عینه دیده­ ایم کسی که ریس‌جمهور، نماینده­ ی مجلس یا عضو شوراهای شهر و روستا می­شود بر فضای فرهنگی،شرایط اقتصادی،کیفیت مدیریتی،وضعیت شهری،خیابان،پیاده ­رو،کوچه و محله­ی ما تأثیر مستقیم دارد. و می دانیم همه‌ی این‌ها مهم‌اند.

رخدادی مهم در شرف وقوع است.رقابت بزرگی برای مدیریت کشور و شهرمان توسط افرادی که تفاوت­های بسیاری دارند در جریان است.قرار این است در میان کسانی که به این رقابت راه داده شده ­اند کسانی را برگزینیم که دست کم چهار سال در پیشامدهایی که کیفیت زندگی ما را تعیین می­کنند نقش داشته باشند. اهمیت موضوع چنان است که فهم آن قرار از آدم می­ ستاند و این شرط عقل است که در چنین امر مهمی با تمام توان اثرگذار باشیم.

بدون شک در میان کاندیداهای ریاست‌جمهوری و شوراهای شهر و روستا،اشخاصی هستند که دست کم از صلاحیت و تدبیر نسبی برخوردارند که می­توانند منشأ آثار مثبتی باشند. با همان اطمینان می­توان گفت افرادی نیز وجود دارندکه حضورشان در نهاد دولت و شوراها ضایعه­ای انکار ناپذیر برای کشور و شهر خواهد بود. این دو گروه با هیچ معیار و محاسبه­ ای یکسان نیستند.انکار این تفاوت­ها جز سخافت و خواب­ رفتگی نیست.می­توان این دو گروه را از سوابق‌شان،نحوه­ موضع‌گیری­ها و تبلیغات‌شان، دوستان و اطرافیان‌شان شناخت.

با تمرکز بیشتر بر انتخابات شوراها می‌گوییم کسانی که بر طبل تفرقه و طایفه ­گرایی می‌کوبند هرگز دلسوزان شهر نیستند.شهر محلی برای زندگی مدنیاست. نمی‌توان با قوم­گرایی شهر را مدیریت کرد.آن کس که شعار پاوه ­ای و غیر پاوه ­ای می­دهد، آن کس که از آبشخور تعصبات جاف و گورانو قشون­ کشی­های قبیله­ ای تغذیه می‌کند، آفت مدنیّت و زندگی شهری است. شهر متعلق به شهروندان است. میراث پدری هیچ تیره و طایفه ­ای نیست. از شهری که ادعای بالاترین میانگین تحصیلات در منطقه و حتی کشور را دارد انتظار می­رود بهتر از هر شهر دیگری به مدنیت و شهرنشینی ومقتضیات آن پایبند باشد.

مصلحت­های زودگذری چون تک رأی دادن که البته اثر آن بر پیروزی کاندیدای مورد نظر قابل انکار نیست، به هر نسبت که کاندیدای مورد نظر را به پیروزی نزدیک می­کندما را از انتخاب آگاهانه،رسیدن به مفهوم واقعی شهروندی و غلبه بر تعصبات سخیفانه دور می­سازد.هنگامی که فرهنگ تک­ رأی دادن غالب باشد، رأی­ ها به نفع عصبیّت و تعلّقات خانودگی مصادره شده و مجالی برای تعقل و انتخاب هوشیارانه باقی نخواهد ماند. بازنده­ی این مصلحت‌های زودگذر، مشارکت مدنی و مفهوم شهروندی است. بازنده­ی این سنت نامبارک، روشنفکری،خرد،تحلیل و آگاهی است.

سال­هاستتک­ رأی،هویت مشروع خردگرا،تحصیل­کرده و روشنفکر شهرمان را به پای تعصب،جهل،انشقاق و چند دستگی­های سخیف قربانی کرده است.اگر هنوز رگه­ هایی از جاهلیتِ طایفه­ گرایی در هر یک از ما وجود دارد حتماً بارقه ­هایی از آگاهی،روشنفکری و خردورزی نیز شکل گرفته است.تک رأی مصادره همه این وجوه مثبت و مترقی و معقول هر یک از ما به نفع شاهرگ طایفه­ گرایی است. همشهریان! اگر هنوز نتوانسته ­ایم شاهرگ ارتباط خونی و تعصبات طایفه­ ای را بزنیم دست­کم می‌توانیم رگه‌های عقلانیت خویش را انکار نکنیم.

یک رأی ارزانی عصبیّت و تعلّقات خانودگی­مان،دست‌کم چهار رأی دیگر را در خدمت مدنیت،عقلانیت، تحلیل و آگاهی،که بدون تردید وجه محقق دیگر ساکنان این دیار است قرار دهیم. بگذارید بیش از این خود و شهرمان گروگان جاهلانه‌ترین وجه شخصیت­مان نگردیم.  

 

 

3 پاسخ برای “آری به مشارکت،نه به تک رای/تحسیم الیاسی

  • همبستگی در تاریخ اردیبهشت 24, 1396 گفت:

    احسنت به قلم شیوا و به جایتان اقای الیاسی .

  • همبستگی در تاریخ اردیبهشت 23, 1396 گفت:

    احسنت به قلم شیوا و به جایتان .

  • شهروند در تاریخ اردیبهشت 23, 1396 گفت:

    سلام جناب استاد الیاسی بسیار ممنون که این آسیب جدی انتخابات را تحلیل نمودید نه به تعصب و قبیله گرایی راه توسعه این شهر را فراهم می سازد