پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:آنچه که نیروهای کرد اهل سنت را به سمت اصلاحات و اصلاح طلبان کشانده،بی شک نوع نگاه و بینشی است که اصلاح طلبان در ذات خود دارند.نگاه و بینشی که درون نگراست و تغییرات را از آغاز در خود شروع کرده است.نگاه و بینشی که ایران را برای همه ایرانیان می خواهد و ایران شمول است و همه را به یک چشم می بیند.عدالت محور است و به کرسی های آزاد اندیشی بها می دهد.در آغازینه حرکت خود نیز همه را از هر قوم و قبیله و مذهب و دین و آیین یکی پنداشته و همه را یکی می داند.نگاه و بینشی که همه مردمی را که در این جغرافیای کهن زندگی می کنند،ایرانی می داند.فرقی بین کرد و عرب و فارس و ترک و آذری و طبری و گیلکی نمی بیند،آنها را خوار نمی شمارد و همه را بر سر یک سفره می نهد،سفره ای که از آن همه ایرانیان است و هر ایرانی فارغ از نژاد و قوم و قبیله و مذهب و دین در این سفره سهیم هستند.

هر ایرانی را که تلاش می کند و شایسته است بر صدر می نشاند و ارج و قدر می نهد و مقام و منزلت می بخشد.از وزیر و وصی و وکیل گرفته تا استاندار و فرماندار و رئیس دانشگاه و …. را از بین شایستگاه اقوام ایرانی با هر عقیده و اندیشه ای بر کرسی می نشاند.از ابتدای این اندیشه ی ناب اصلاح طلبی،کردهای اهل سنت همراه و همگام بوده اند.چه بسا کردها زودتر از همه ایرانیان که در خرداد ۷۶ به طور منسجم و تشکیلاتی به اصلاحات روی آوردند،به اصلاحاتی دست زده بودند و تاریخ این را گواهی می دهد،برای نمونه وجود شوراهای مردمی در اوایل انقلاب در شهر های کردنشین از جمله سنندج و مهاباد و پاوه گواهی بر این ادعاست.

اکنون اصلاح طلبی و اصلاح طلبان در ایران تجربه ای ۲۰ ساله و بیشتر از دو دهه دارند و در این میان با حضور مداوم و مستدام در جامعه با تشکیل نهادهای مدنی و مردمی و حزبی توانسته اند این اندیشه و نگاه و بینش را عمومیت بخشیده و در جامعه ایران جاری و ساری نمایند. باز هم خوشبختانه کردها در این میان نقش مهمی داشته و دارند و حضور موفق جوانان کرد در نهادهای مدنی مناطق کردنشین و کسب عوانین برتر کشوری و منطقه ای نشان از نهادینه شدن این اندیشه در میان مردم منطقه است.از نگاهی دیگر که بنگریم کردها در انتخابات مختلف این حضور را رصد،اعلام و همراهی نموده اند و با مشارکت در انتخاب اصلاحات و اصلاح طلبان و رای بالای آن ها به نمایندگان اصلاحات بویژه رئیس جمهور خاتمی و رئیس جمهور روحانی بر آن مهر تاکید زده اند.

باتوجه به اینکه کردها برای اصلاحات از خود مایه گذاشته و چیزی کم نگذاشته اند،اصلاح طلبان چقدر توانسته اند به این استقبال بی سابقه جواب مثبت دهند؟چند درصد از درد و رنج مردم این منطقه را کاهش داده اند؟چقدر در توسعه و رشد و آبادانی منطقه و رفاه عمومی مردم مناطق کردنشین سهیم بوده اند و چند پروژه کلان و محوری و اساسی را در منطقه احداث،راه اندازی و به بهره برداری رسانده اند ؟ چقدر کرد های اهل سنت را در مدیریت کلان کشور سهیم نموده اند؟ آیا هنور می توان به اصلاح طلبان امیدوار بود که همچنان با همه ایرانیان هستند و می مانند و در دولت بعدی سهم مساوی به شایستگان ایران از جمله کردها می دهند؟

سرنوشت خواسته های بر حق مردم ایران از جمله کردها چه خواهد بود و اصول قانون اساسی چقدر به مرحله عمل و واقعیت نزدیک می شوند؟یکه تازی و تندروی های عده ای افراطی که خود را در سفره انقلاب و نظام بیشتر سهیم می دانند ،به کدام سو می رود؟ایران چقدر به دمکراسی و مردم سالاری دینی و حقوق برابر برای همه مردم ایران نزدیک می شود؟در این میان سهم مناطق کردنشین از جمله اورامانات چه خواهد بود؟مدیریت کلان استان کرمانشاه چقدر به سهم یک چهارم جمعیت کل استان که کردهای اهل سنت باشند،گردن می نهد؟نخبگان و متخصصان بیش از ۵۰۰ هزار نفر از جمیعیت دو میلیون نفری استان کرمانشاه را چه سرنوشتی در انتظار خواهد بود؟اگر این بار نیز کاندیدای اصلاح طلبان بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند،سهم اورامانات و کردهای اهل سنت استان کرمانشاه چه خواهد بود؟و در این میان اصلاح طلبان اورامانات چقدر از انتظارات اصلاح طلبان را برآورده می کنند ؟آرایش نیرو های اصلاح طلب اورامانات چگونه خواهد بود تا بتوانند رای اکثریت مردم اورامانات را جذب نماید ؟

بی شک مسولیت اصلی بر دوش نخبگان اورامانات است ،نیروهای توانمند اصلاح طلب باید پیش قدم شده تا نگذارند سرنوشت انتخابات جوردیگری رقم بخورد.نیروها باید طوری آرایش یافته تا هم از توان نیروهای کارکشته و با تجربه بهره برده و هم از تازه نفسی و انرژی جوانان تحصیلکرده و نخبه که اندیشه ی اصلاح دارند و می خواهند حضوری حداکثری در وقایع وحوادث حساس و سرنوشت ساز کشور داشته باشند ،تا کشور به دست بی تجربه ها و اندیشه های تندرو و افراطی نیافتد.باید یادآوری کنم میدان اصلاحات، میدانی فراخ بوده و جا برای همه توبه کنندگان افراطی و ضداندیشه اصلاح طلبی اعتدالی وجود دارد اما میدان اصلاحات جایی برای مفسدان اقتصادی،سیاسی و اجتماعی و اداری ندارد و به تندی با مفسدان و فساد برخورد می کند، اصلاح طلبان اورامانات باید به نهادهای مدنی و NGO ها و احزاب روی خوش نشان داده تا با جذب حداکثری نیرو های فعال و پرتوان به آینده اصلاحات در منطقه امیدوار شویم.

ضمناً تا انتخابات بعدی ریاست جمهوری زمان زیادی باقی نمانده، پس می طلبد جلسات هم اندیشی و همفکری محفلی و تشکیلاتی بیشتر شده تا با آرایش نیرو ها ، ستادی توانمند جهت سیاست گذاری و پیشبرد برنامه ها و اهداف در منطقه اورامانات تشکیل داد. تشکیلات اصلاح طلب اورامانات در شهرستان پاوه باید هر چه زودتر دست به کار شده و برای منطقه برنامه ریزی کند، چرا که پاوه محور فعالیت های فکری،اجتماعی و سیاسی منطقه است،طوری که همه هم استانی ها نیز به آن اذعان دارند و آن را به نفع همه منطقه اورامانات می دانند.

در پایان پیشنهاد می کنم افراد توانمند پیش قدم شده و تشکیلات پایدار و منسجم از جامعه اصلاح طلبان اورامانات را راه اندازی نموده تا تواناتر و کاراتر در عرصه های دیگر حضور یابند و در جهت رشد و اعتلای اورامانات بدون در نظر گرفتن تعصبات قومی و قبیله ای و اعتقادی در راستای برنامه استراتژیک و اهداف متعالی اصلاح طلبان کشور گام بردارند.

محمد آشنا عباس منش دانشجوی دکتری تخصصی زبان و ادبیات فارسی
۱۲فروردین ۱۳۹۶- پاوه