ج 31 فروردین 1403 ساعت 00:13

سال گذشت…./فرشته نویدی

سال گذشت…./فرشته نویدی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: حمد و ستایش برخاسته ازجان و همیشه بر زبان جاری خدای جهان را که پدید آورنده زمان است. و آفریدگار شب و روز و دگرگون ساز حال و سال درود و سلام بر پیامبر اسلام ،زمان می گذرد ولی خوبی ها و صداقت ها باقی است.تقویم سال عوض می شود اما […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه: حمد و ستایش برخاسته ازجان و همیشه بر زبان جاری خدای جهان را که پدید آورنده زمان است. و آفریدگار شب و روز و دگرگون ساز حال و سال درود و سلام بر پیامبر اسلام ،زمان می گذرد ولی خوبی ها و صداقت ها باقی است.تقویم سال عوض می شود اما سنت های الهی تغییر ناپذیر است.

ما برکنار جویبار نشسته ایم و شاهد گذران عمرها و فرصت هاییم و عوض شدن تقویم سال شاهد این گذشت عمرها و فرصت ها است. یک سال دیگر گذشت باهمه فرازها و نشیب ها و تلخی ها و شیرینی هایش کسانی عزت یافتند و کسانی خوار گشتند. کسانی آبرومند شدند و برخی دیگر رسوا گردیدند.برای عده ای سال پیشرفت و رشد تکامل بود برای عده ای دیگرسال عقب گرد یا در جان زدن و رکورد؟ ما در کجای زمان ایستاده ایم! پیش روی ما زیر پای ما و پشت سر ما اطراف ما و در افق های دور دست و نزدیک چیست؟ و چه می گذرد !عده ای سال پیش دراین هنگام بودند ولی اینک نیستنند.فرشته نویدی

باید دید مرگ در چه راهی است و زندگی ها در چه صراطی طی می شود. و انرژها و فرصت ها صرف چه کارها و اهداف و خواسته هایی می گردد؟شب و روز و سپری شدن هفته ها و ماهها برای ما یک پرونده و کارنامه تشکیل می دهد.به این کارنامه مروری کنیم.تاچهره خود را در آینه اعمال خویش بنگریم.

ببینیم چه داده ایم و چه گرفته ایم من و تو باید برگردیم و نگاهی به خویشتن افکنیم و به کارهایمان،رفتارمان،اخلاق و عملکردمان آموخته ها و اندوخته هایمان حرف ها و نیاتمان:هد ف ها و آرزهایمان و دوستی هایمان و دشمنی هایمان پیوسته ها و گستسن هایمان گفته ها و شنیدهایمان تو در کجای قافله هستی قرارگرفته ای و من در کجای تاریخم.طی شدن عمرباعث افزوده شدن سن وسال مانمی گردد.

بلکه عمر ما را کاهش می دهد…

هر روز یک قدم به مرگ نزدیک می شویم.هر لحظه یک گام به پایان خط و انتهای فرصت دنیاپیش می گذاریم.در سالی که گذشت تو چه کردی؟و من چه کردم ؟ آنکه در طول سال می آموزد مطالعه می کند. می نویسد ، یاداشت برمی دارد، تجربه می آموزد و اندوخته ها و آموخته هایش را به کارمی بندد. از حیات خویش بهره گرفته است.

ماچه کرده ایم ؟ وقتی یک کشاورز در فصل خاص برداشت محصول خود راحساب می کند من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر اینکه دنیا مزرعه است و من دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشته ایم و چه درو می کنم.

وقتی یک دامدار بره ها و گوساله ها و جوجه هایش را می شمارد.چرا من به بازده زحمات سالیانه ام و نتیجه گذران ساعت ها و روزها و هفته ها و ماه هایم توجه نکنم ؟ وقتی یک دانش آموز به نمرات پایان سال خود می نگرد و قبولی و مردودی خود را می بیند چرا من به کارنامه عملکرد سالانه ام ننگرم؟

وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دست فروش ساده برای خود حساب ماه و حساب سال و دفتر جزء و کل دارد و سود و زیان خود را می سنجد.چرا من در بازار دنیا که کالای عمر و متاع فرصت را می دهم. به دستاورد خود نیدیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟

عمر ما ارزشی به مراتب بیشتر از یک جعبه میوه و یک کیسه سیب و پیاز و یک کبریت و لباس و…دارد  چرا باید در جریان چگونه گذشتن عمر خود نباشیم؟ و چرا نباید این سرمایه گران بها را به جا سنجیده و با رعایت نیازها و اولویت ها و ضرورت ها مصرف و خرج کنم؟ اکنون که درآغازیم  باید برای آینده خود در طول این سال و سال های دیگر فکر و برنامه ریزی کرد و نیز تنظیم امور و تقسیم اوقات داشته باشیم.

و در پایان سال بنگریم که چه کرده ام؟و در بازار زندگی عمر را دادم و چه گرفته ام ؟ مگر وقت و فرصت و سرمایه ما نبود؟و مگرخداوند به آن سوگند یاد نکرده است “والعصر” .

راستی در این سالی که گذشت چه بودیم و چه کردیم ؟کجا بودیم و اینک کجایم؟ چگونه بودیم  اکنون چگونه ایم؟ چگونه اندیشدیم و اکنون چگونه فکرمی کنیم؟چه نکات تازه و درس های نوین و فصل های جدید از اسلام آموختیم کدام خصلت ناپسند را ازخود دور کردیم ؟ کدام عادت زشت را ترک نمودیم. کدام فضیلت  اخلاقی و ارزش معنوی را در خود فراهم آوردیم؟

چه اعمال صالحی را فقط برای رضای خدا و با اخلاص محض انجام دادیم؟ چند بار نماز می خواندیم که حضور قلب و یادخدا در سراسر ن بود. با چه کارهای پدر و مادر را ازخود راضی ساختیم؟ کدامیک از بد رفتاری دیگران را بانیکی  و احسان پاسخ دادیم؟

چند نفر گمراه و کج فکر و ناآگاه را آگاهی دادیم و راهنمایی کردیم؟ چند جلد کتاب سازنده خواندیم؟چند مسئله لازم  و ضروری را از احکام شرعی آموختیم؟و بسیاری چندها و کدام ها و چه های دیگر…آری…سال گذشت یک سال چیزکمی نبود.

می توانستیم باکار هایمان یکسال را پر محتواتر بسازیم . می توانستیم از سال قرنی بسازیم و قرن را در دقیقه بگنجانیم! می توانستیم عمرخویش را بهتر و بیشتر برویانیم و بشکوفانیم!

اینک این سال گذشت و سال دیگر و سال های دیگر اگر خدا بخواهد در پیش داریم.آینده ام در گرو گذشته و حالم است.آتیه ام مرهون تصمیم و اراده ها و برنامه ریزی ها و بیداری ها و محاسبه ها و مراقبت هایم است. و من مسئول عمر و زمان و فرصت و استعدادهای خویشم. دفتر عمرم و تقویم سال گشوده است.تا در برگ، برگ این کتاب با ایمان و عمل و خویش چه بنگارم.

آیاگذشته ما به امید آینده و آینده ما به حسرت گذشته خواهدگذشت ؟

نویسنده : فرشته نویدی

 

2 پاسخ برای “سال گذشت…./فرشته نویدی

  • ئه مین در تاریخ فروردین 4, 1396 گفت:

    از همه بازدید کنندگان خواهشمند هستم که بجای یک بار …
    دو بار و حتی بیشتر این مطالب زیبا و انسان ساز و جامعه ساز و دنیا و اخرت ساز را بخوانند و به خاطر بسپارند و به کار ببندند
    با تشکر مجدد خانم نویدی
    سپاس خواهر گلم
    ده س وه ش

  • ئه مین در تاریخ فروردین 4, 1396 گفت:

    با سلام و درود
    این جمله را بارها و بارها خواندم :
    ” …وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دست فروش ساده برای خود حساب ماه و حساب سال و دفتر جزء و کل دارد و سود و زیان خود را می سنجد.چرا من در بازار دنیا که کالای عمر و متاع فرصت را می دهم. به دستاورد خود نیدیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟”

    دست مریزاد و سپاس از بابت نوشته ها و تذکرات جالب تان

پاسخ دادن به ئه مین لغو پاسخ