پ 06 اردیبهشت 1403 ساعت 16:12

حلبجه هیروشیمای کوردستان…/حاتم حکیمی

حلبجه هیروشیمای کوردستان…/حاتم حکیمی

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:۲۵ اسفند ماه سالگرد بمباران شیمیایی حلبجه بعد از جنگ جهانی برگ سیاهی در تاریخ بشریت است.که برای همیشه ی تاریخ این جنایت هولناک کام ملت شجاع و دلارور کرد را تلخ کرد.۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۶۶(خورشیدی)برابر با۱۶مارس ۱۹۸۸(میلادی)ساعت ۲ بعد از ظهر حکومت بعث عراق با بمباران شیمیایی حلبجه این […]

پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه:۲۵ اسفند ماه سالگرد بمباران شیمیایی حلبجه بعد از جنگ جهانی برگ سیاهی در تاریخ بشریت است.که برای همیشه ی تاریخ این جنایت هولناک کام ملت شجاع و دلارور کرد را تلخ کرد.۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۶۶(خورشیدی)برابر با۱۶مارس ۱۹۸۸(میلادی)ساعت ۲ بعد از ظهر حکومت بعث عراق با بمباران شیمیایی حلبجه این فاجعه انسانی و این تراژدی جنگی و انسانی را که به جمعه خونین معروف شد به راه انداخت.و بهارکوردستان را به خزانی غم انگیز مبدل کرد.و در قرن بیستم هیرو شیمایی دیگر را رقم زد. آن هم توسط حکومتی جبار و ستمگر در قلب کشورهای اسلامی توسط نسل باقی مانده از دوران جاهلیت،همان نسلی که دختران خود را زنده به گور می کردند.

همان نسلی که در حق رسول خدا چه جفا ها و ستمکاری هایی رواداشتند.همان نسلی که واقعه ی کربلا را به راه انداختند. و شراب خواری دزدی و جرم و جنایت و فحشا را نشانه مردانگی می دانستند.عرب های بیابان گردی که هیچ نشانه ای از تمدن و مدنیت را در خود سراغ نداشتند.همان هایی که امروز داعش القاعده و دیگر گروهای جنایت کار را در منطقه و جهان بوجود آورده اند.و به وسیله ی داعیان دروغین دموکراسی و حقوق بشر و حقوق حیوانات و حمایت حکومت های مرتجع منطقه، به کشنده ترین تجهیزات شیمیایی مسلح شدند.اگر غربی ها این گونه تسلیحات را در اختیار صدام و حامیانش قرار نمی دادند.این عرب های بدوی و بیابان گرد هیچ وقت دانش و فن آوری ساخت این گونه تسلیحات را نداشته اند.

امّا متاسفانه آن چه نباید اتفاق بیفتد در کوردستان اتفاق افتاد.و با دلار هایی که از راه فروش نفت و گاز به دست آورده بودند.بمب هایی را تهیه کردند و بر سر ملت خود فرو ریختند که روی بسیاری از جنایت کاران تاریخ را با این کار سفید کردند.از روزی که خدا آدم را خلق کرد تا به امروز،جنایات هولناکی به دست آدم ها بر علیه هم نوعانشان اتفاق افتاده است.آن چه در گذشته های دور اتفاق افتاده ثبت تاریخی نشده و یا تمام و کامل به آیندگان منتقل نشده است.و یا جانیان و عاملان جنایات با حربه سانسور نگذاشته اند آثار جرم و جنایاتشان باقی بماند.

در طول تاریخ با اسامی جنایتکاران زیادی آشنا هستیم.که هر یک به نوعی در حق هم نوعانشان مرتکب شنیع ترین جنایات شده اند.که درنده ترین حیوانات بر علیه هم نوعانشان مرتکب نه شده اند و نه می شوند.راستی این اشرف مخلوقات وقتی از فطرت خدایی و انسانی خود دور می شود.با هیچ حیوان درّنده ای قابل مقایسه نیست.و آن چه از او سر می زند هیچ قلم و هیچ نوشتار و زبانی توانایی نوشتن و باز گو کردن آن را ندارد. تصور در هم کوبیدن یک شهر و روستاهای آن با تمام ساکنانش در زمان کوتاهی با انبوهی از بمب های کشنده و نابودگر تصوری بسیار تلخ دردناک و ناخوشایند است که دل هر انسان با وجدانی را به رحم می آورد.

مردمی بی دفاع در حال گذران زندگی روزمره،با هزاران سختی و مشقت،و آن هم در زمانی که که کم کم به استقبال نوروز و آغاز فصل بهار فصل رویش و سر زندگی می روند.ناگاه با صحنه هایی مواجه می شوند.که راه گریز و فراری را برای رهایی ازاین مهلکه نمی یابند.پدر و مادرها در مقابل دیده گانشان گل های زندگیشان پر پر می شوند کودکان که در هنگام خطر ملجا و پناهگاهی جز آغوش پر مهر پدر و مادر نمی شناسند در مقابل چشمانشان پناهگاهشان را از دست می دهند.مردمی بهت زده حیران و سرگردان مجال پیدا نمی کنند.که به پناهگاهی بروند.یا خود را به نوعی از محل حادثه دور کنند.

روز روشن در مقابل دیده گانشان به شبی تیره و تار تبدیل می شود.هوای پاک و صافی که تا چند لحظه قبل تنفس می کردند.با انواع گازهای کشنده آلوده می شود.و نفس کشیدن را برای آن مظلومان دشوار و ناممکن می سازد.همه جا صدای آه و ناله و فریاد از سر درد و سوزش به گوش می رسد.فریاد کودکانی که پدر و مادرشان را صدا می زدند و فریاد مادران و پدرانی که فرزندان و جگر گوشه هایشان را صدا می زدند.راستی در حلبجه چه اتفاقی افتاده. آیااسرافیل در صور دمیده و قیامت بر پا شده،که این گونه شهر با ساکنانش در حال از بین رفتن است.صدای انفجار های پی در پی،غرش هواپیما های جنگنده بمب افکن،آن چنان وحشتی در دل زنان و کودکان بی دفاع و بی گناه ایجاد کرده بود که هر گونه فرصتی را از آنان گرفته بود. و کسی در مقابل این تهاجم وحشیانه یارای مقاومت و ایستادگی را نداشت.

مردم پراکنده شده بودند.همگی در جستجوی مقر و گریزگاهی بودند.سوار بر خودرو،پای پیاده،تک تک و یا گروهی راه نجات و رهایی را جستجو می کردند.ابر زرد رنگی برآسمان شهرحلبجه سایه شومی انداخته گازهای منتشر شده در هوا و نبود هیچگونه امکانات مقابله با این بلای ناگهانی و ناغافل،زنان و کودکان و کهنسالان را از پای در می آورد.این همه انسان بی دفاع تا لحظاتی پیش از همه چیز بی خبر بودند.و نمی دانستند که صدام حسین و پسر عمویش علی حسن المجید و اعوانشان در بغداد برای نابودی و از بین بردن آن ها چه نقشه شومی را کشیده اند و نمی دانستند که هواپیماهای بمب افکن در فرودگاه های عراق چه محموله نابود گری را برای ریختن بر سر آن ها بار گیری کرده اند.

نفس ها به شماره افتاده بود.و مردم بی گناه دیگر نای راه رفتن نداشتند و کم کم بر زمین می افتادند خیلی از کودکان در آغوش پدر و مادرشان به سختی جان کندند و زمان زیادی هم نگذشت که پدر ها و مادر ها و اعضای خانواده ها گروه گروه در کوچه ها،در خیابان ها،دم در،خانه هایشان در حاشیه ی شهر،که مسافتی را برای گریختن طی کرده بودند. مظلومانه نقش بر زمین شدند. همه جا اشک و فغان و آه و ناله و فریاد مظلومیت بود.راستی این همه انسان به کدامین گناه کشته شدند؟و این چه کینه و چه عداوتی بود که بر علیه ملت کورد انباشته شده بود و برای تخلیه این کینه و دشمنی این چنین لحظه شماری می کردند.

این خلبان ها و این فرماندهان و نیروهای زیر مجموعشان در کدام مراکز آموزشی این چنین بی رحم و بی عاطفه پرورش داده شده بودند.و به صغیر و کبیر رحم نمی کردند و این چنین مردم کورد بی دفاع حلبجه و اطرافش را در آتش کینه خود به کام مرگ کشاندند. و از آن شهر پر جنب و جوش و آن مردم با صفا و سخت کوش جز اجساد و مجروحانی که هر بیننده ای را متاثر می سازد شده باقی نمی ماند.آیا ملت کورد این جنایات هولناک را از یاد خواهند برد؟

آیا کشتار بی رحمانه حدود ۵۰۰۰ انسان بی دفاع و زخمی شدن حدود ۱۰۰۰۰ نفر دیگر با گازهای اعصاب از مردم حلبجه و اطراف آن، به وسیله ی حکومت دد منش حزب بعث افلقی و حامیان غربیش واقعه ای است که فراموش شود؟آیا خاطره ی تلخ انفال که سلسله عملیات ژینوساید (نسل کشی) و نابودی قوم کورد بود و در آن ۱۸۲۰۰۰ نفر انسان را بی نام و نشان در بیابان ها کشتند و بعضا با دست و پا و چشمان بسته زنده در گورهای دسته جمعی با لدر و بولدوزر در زیر خاک مدفون کردند .وقایعی است که فراموش شود؟نه هرگز فراموش نخواهد شد.البته ملت کورد در به زانو درآوردن حکومت صدام نقش کلیدی داشت و بسیاری از این جانیان دستگیر و به سزای اعمالشان رسیدند.گرامی باد یاد شهیدان مظلوم حلبجه و همه ی شهیدان واقعه ی انفال

حاتم حکیمی اسفند ماه سال ۱۳۹۵خورشیدی-پاوه

(احمد ناطقی)عکاس ایرانی از اولین کسانی بود که در نخستین ساعات بمباران شیمیایی حلبچه وارد این منطقه شد و عکس‌های منحصر به فرد و تکان‌دهنده ی او از این فاجعه بشری،نقش بسیار مهمی در جهانی شدن این رویداد ضد انسانی داشت.